قاعده این است که رژیم اسلامی سرنگون شود!
جمال کمانگر
اخیرا به دنبال طرح استعفای روحانی توسط حسین موسویان عضو سابق تیم مذاکره کننده بر سر مسئله هسته ای رژیم که در حال حاضر کرسی استاد دانشگاه پرینستون آمریکا را در اختیار دارد! بحثهای زیادی میان محافل اصلاح طلب و اصولگرا در جریان است. موسویان در مصاحبه اش با همشهری در بخش پایانی تصویر خود را از وضعیت آشفته رژیم، چنین فرموله کرده است: “صادقانه بگویم هر تصمیم مهم در مناسبات منطقهای و جهانی، نیازمند یک وضع داخلی منسجم و هماهنگ است. درحالی که ایران با تهدیدات فوقالعاده منطقهای و بینالمللی مواجه است، جناحهای سیاسی در داخل سالهاست که مشغول بریدن سر یکدیگر هستند و هر جناحی هم با بدترین تهمتها و توهینها، گناه مشکلات کشور را گردن دیگری میاندازد. برای ایجاد اجماع و وحدت داخلی نیاز به درک درست از شرایط داخلی و خارجی کشور، فداکاری و از خود گذشتگی است. با این وضع، مشکلات اقتصادی فعلی مردم و منافع کلان ملی کشور دو قربانی اصلی اختلافات فعلی جناحهای سیاسی داخلی هستند. بزرگان نظام باید قبل از هرچیز در این مورد چاره اندیشی کنند، حتی به قیمت یک خانه تکانی اساسی در دولت یا حتی استعفای دولت فعلی و برگزاری انتخابات زودرس، زیرا استمرار وضع فعلی تا دو سال دیگر، ممکن است موجب لطمات غیرقابل جبران شود.”
هرچند طرح بی کفایتی روحانی قبل تر و به دنبال گرانی بی سابقه و سقوط ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی طرح شده بود، اما به اندازه صحبت های حسین موسویان مورد توجه قرار نگرفته است. خود روحانی واکنشی تندی نشان داد و گفت دولتش قصد استفعا ندارد.
حمیدرضا جلایی پور چهره شاخص جریان اصلاح طلبی در یادداشتی به این موضوع پرداخته است. موسویان را خارج از دایره اصلاح طلبی اسلامی دانسته و پشتیبانی خود را از روحانی اعلام کرده است. او در مطلبی نوشته “راه نجات کشور بازگشت به “قاعده” است” و فهرست مطالبات اصلاح طلبان را برای چانه زنی از بالا برای حفظ نظام در خطر سقوط بیان کرده است. جلایی پور اذعان میکند تا زمانی که “هسته اصلی قدرت” آنها را شریک نکند قواعد بازی رعایت نخواهد شد و وضعیت وخیم اقتصادی، سیاسی و فرهنگی حاکم تغییر نخواهد کرد. این در حالی است که اصلاح طلبان هشت سال قدرت را در اختیار داشتند ولی چون اجندای اصلیشان حفظ نظام بود ذره ای از مشکلات مردم را نه تنها بر طرف نکردند، بلکه هشت سال مردم را دنبال نخود سیاه اصلاحات اسلامی فرستاده و شش سال تلاش کردند که مردم پشت روحانی به خط شوند که نتیجه اش اعدام صدها نفر، گسترش بیکاری، اعتیاد و ناامیدی در میان مردم شده است. جلایی پور قواعدی را به عنوان خواسته در مقابل استثناهایی که در حال حاضر عمل میکنند قرار میدهد. “استثناهای” مورد نظر جلایی پور بخش هویتی نظام جمهوری اسلامی است و کنار گذاشتن هر کدام از آنها به معنای سرنگونی است. به همین دلیل است که با واکنش شدید جناح خشک مغز اصولگرا مواجه شده است. سالهاست که مقدرات جامعه ایران از کانال جناح های رژیم نمیگذرد. مردم طرف سوم دعواهای کنونی جناحها بر سر بقای رژیم هستند. مردم از هر قاعده اصلاح طلب و استثنای اصولگرا به ستوه آمده اند و خواهان برچیدن بساط لفت و لیس اسلامی حاکم هستند.
جناب جلایی پور! وضعیت “استثنایی” حاکم بر مردم ایران نتیجه مجاهدتهای شما و سرکوب آزادیخواهان توسط هر دو جناح رژیم بوده است. شما زمانیکه فرماندار مهاباد بودید، فقط یک قلم اعدام ۵۹ نفر از مردم بی گناه این شهر و حومه اش را در پرونده ات دارید. اگر رژیم توسط مافیای مذهبی اداره میشود، اگر قوه قضایی مستقل ندارد، اگر بزور سر زنان طوق بردگی جنسی حجاب گذاشته اند، اگر قوانین عهد عتیق اسلامی زندگی مردم را تباه کرده است، اگر فساد اقتصادی سراپای رژیم را گرفته است، اگر میلیونها نفر از جوانان آن مملکت بیکار و بی آینده هستند، وضعیت کنونی بخش لایتجزای کار شما اصلاح طلبان هم بوده است. شما دیگر نمیتوانید دست های خونین تان را قایم کنید. پرده ریا و فریبکاری شما برای حفظ رژیم جنایتکار اسلامی سالهاست افتاده است. از درگاه مردم ستمدیده ایران برای مشارکتتان در جنایتهای رژیم عذرخواهی کنید. این رژیم قابل اصلاح نیست و باید برود. نه حکومت نظامیان، نه اصلاح طلبان هیچ کدام نمیتواند جلو موج سهمگین خشم و نفرت مردم را بگیرد. این اعتراضات روز به روز رادیکالتر خواهد شد. قاعده این است که رژیم جنایتکار اسلامی سرنگون شود. بیخود برای بقای لاشه متعفن رژیم اسلامی تلاش نکنید!
***