سیاوش دانشور-آغاز دور دیگری از اعتراضات علیه جمهوری اسلامی

آغاز دور دیگری از اعتراضات علیه جمهوری اسلامی

سیاوش دانشور


اعتراضات اخیر در تهران و شهرهای دیگر قبل از اینکه تحرک بازاری ها و اساسا پایه اجتماعی یک جناح حکومت علیه جناح دیگر حکومت باشد، بیان این واقعیت است که بن بست بورژوازی ایران و رژیم اسلامی اش به جاهای باریک کشیده شده است. اقتصادی که فروپاشی سیستمیک آن آغاز شده و مانند گلوله توپی در یک سرازیری بدون کنترل رها شده است. وضعیت اقتصادی ای که میلیونها نفر را به فقر و گرانی و گرسنگی سوق داده است. فرهنگ حکومتی عهد عتیقی ای که با کمترین چهارچوبهای زندگی عادی انسانهای عادی در تضاد سهمگین قرار دارد. حکومتی که نمی تواند نان مردم را بدهد و حتی لایه فربه شده و سرمایه داران جگر گوشه اش – بازاری ها- دیگر طاقت شان طاق شده است. و مهمتر، مردم کارگر و زحمتکشی که هر روز را با آرزوی بگور سپردن جمهوری اسلامی و سرنگونی آن شب می کنند.

کار رژیم اسلامی تمام است. ما وارد دوره کیفی تر و پیچیده تری از اعتراضات دیماه خواهیم شد. اینبار از بالا و از پائین برای تعیین تکلیف اوضاع صفبندی های تند خواهیم داشت. تا به اعتصاب بازار مربوط است، بسیار محتمل است که ترکیب جدیدی را برای اداره امور و “اعاده نظم” در اقتصاد و در جامعه جلو صحنه بگذارند. اصلاح طلبان در این روند نقش جاده صاف کن را خواهند داشت و نه بیشتر. جمهوری اسلامی ناچار است که پوستی بیاندازد اما این نقطه تعادل طلائی برای رژیم نخواهد بود. روند جدیدی که از درون رژیم آغاز خواهد شد حتما با هدف زدن مُسکن اقتصادی و اقتصاد دستوری توجیه میشود اما برای مذاکره با آمریکا و جلوگیری و یا کم کردن نتایج فشارهای مالی و اقتصادی و تحریم ها خواهد بود. مسئله اینست که این روند در درون رژیم اسلامی بسته نخواهد شد، بلکه نهایتا با ترکیب جدیدی و چند حلقه قرار است “نظم موجود” را نجات دهد. جمهوری اسلامی در این داستان رفتنی است. این به کابوس آخوند دایناسورهای حکومتی بدل شده است. مسئله اساسی برای کمونیسم و طبقه کارگر و اردوی مردم زحمتکش و آزادیخواه و ضد تبعیض، وارد شدن برسر سرنگونی تمام و کمال جمهوری اسلامی و ممانعت از بازسازی قدرت بورژوازی در اشکال دیگر است.

برای مواجهه با رویدادهای پیش رو به افق اجتماعی و خط مشی سیاسی و تاکتیکی و سازمان های حزبی و توده ای نیاز داریم. این صحنه ای از مبارزه طبقاتی در ایران است که در لحظه کنونی حول مسائل کُنکرتی قطبی شده است اما اهداف متمایز و متخاصم آن روشن است. کمونیست ها و رادیکال ها و برابری طلبان در این جدال در صف اول سرنگونی انقلابی حاضر میشوند اما به یک پیروزی کارگری و سوسیالیستی چشم دوخته اند.

***