تلویزیون پرتو-تلویزیون پرتو پیام رحمان حسین زاده اینبار نوبت طبقه کارگر و کمونیستهاست

تلویزیون پرتو-تلویزیون پرتو پیام رحمان حسین زاده اینبار نوبت طبقه کارگر و کمونیستهاست

این بار نوبت طبقه کارگر و کمونیستها است

(پیام رحمان حسین زاده)

اعتراضات توده ای در حال گسترش است. روزهای اخیر تهران و چند شهر دیگر عرصه اعتصابات و اعتراضات کوبنده علیه جمهوری اسلامی است. اعتصاب در بازار تهران چاشنی تحرک اعراضی این بار است. اما گسترش این اعتراضات و شعارهای رسای تظاهرکنندگان علیه گرانی،فقر،بیکاری،علیه خامنه ای و کلیت جمهوری اسلامی، علیه اصلاح طلب و اصولگرا و شعار پر از خشم “وای به روزی که مسلح شویم” ربطی به اعتصاب بازاریان به عنوان بخشی از بورژوازی سودپرست و حامی و پایگاه ارتجاع در ایران ندارد. اگر بازاریان به اعتصاب و اعتراض روی آورده اند، نشانه اینست که هیئت حاکمه جمهوری اسلامی نه تنها پاسخگوی نیازهای زندگی کارگران، زنان،جوانان و مردم تحت ستم نیست، کارش به جایی رسیده حتی جوابگوی بازاریان به عنوان پاره تن خودش هم نیست. به یاد داریم اعتراض بازاریان در حیات سیاسی جامعه ایران، از دوران مشروطیت، به ویژه در سال  ۵۷ پایه سنتی ارتجاع و جنبش اسلامی بود، که اکنون از حکومتی که خود به قدرت رسانده، ناراضی است. اعتصاب بازاریان گوشه محدود از تحرک بخشی از بورژوازی ناراضی از ناتوانی جمهوری اسلامی در تامین ملزومات سود آوری بالای سرمایه و بیگانه به اعتراضات و مبارزات ریشه گرفته از اعماق جامعه دارد و گذرا است. آنچه دینامیسم اصلی اعتراضات برحق جامعه است، اعتراضات کارگران، معلمان، زنان، بازنشستگان، پرستاران، دانشجویان و نسل جوان و اعتراض بخشهای مختلف اردوی کار ایران و مردم معترض و آزادیخواه ایران است. جنبش کارگری و اعتراضات آن، زنان و نسل جوان علیرغم فراز و فرود فراوان زیر سخت ترین شرایط در طول عمر جمهوری اسلامی و به ویژه در سالهای اخیر پرچم مبارزه علیه یکی از هارترین نظامهای مستبد و خشن بورژوازی جهان معاصر را شعله ور نگه داشتند و به امروز رساندند.در ده روزه دی ماه سال گذشته، ماحصل سالها کار و تلاش طبقه کارگر و اردوی کار ایران در ابراز وجود جنبش عظیم سرنگونی جمهوری اسلامی، در اعتراضات گسترده بالاتر از صد شهر ایران خود را نشان داد. توده وسیع مردم اعلام کردند، جمهوری اسلامی باید برود. از آن دوره تناسب قوا به نفع مبارزه جویی طبقه کارگر و مردم تغییر کرد. به طور مستمر شاهد اعتراضات کارگری و توده ای بودیم. با صدای رسا و گامهای محکم کارگران، زنان، جوانان، توده میلیونی مردم میگویند، گرانی، فقر،بیکاری، بی آبی، هوای آلوده ، حجاب،سرکوب، زندان و اعدام را دیگر تحمل نمیکنند. و با هزار و یک زبان گفته اند بانی این اوضاع نظم سرمایه و جمهوری اسلامی را دیگر تحمل نمیکنند.

کارگران، رهبران کارگری، کمونیستها و آزادیخواهان!

به دنبال دورجدید اعتراضات روزهای اخیر سران جمهوری اسلامی، با سراسیمگی دوره های پایانی عمر نظامشان را در مقابل خود می بینند. به صحبتهای خامنه ای وسران سه قوا توجه کنید. به استیصالشان و در عین حال زبان مشترک تهدیدشان علیه مردم دقت کنید. به درماندگی روحانی و دولتش نگاه کنید. به داد و فریاد  زبوبانه روحانی که میگوید “دولتش استعفا نمیدهد” توجه کنید، اینها نشانه های واضح پایان کار جمهوری اسلامی است.  اینها با آمار و ارقام در جریان روند فروپاشی اقتصادی نظامشان هستند. میدانند علاجی برای آن ندارند. میدانند قدرت مقابله با خشم و نفرت به جهش درآمده مردم را ندارند. میدانند فروپاشی اقتصادی، فروپاشی سیاسی و سرنگونی نظامشان را به دنبال خواهد داشت.

واقعیت اینست تحولات بزرگی در جریان است. این تحولات، جنبش کارگری و رهبرانش، جنبشهای رادیکال دیگر از جمله ، جنبش زنان، جوانان و مردم آزادیخواه و کمونیستها و احزاب و نیروهای چپ و کمونیست را به ایفای نقش تاریخی در هدایت مبارزات مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی و برچیدن کل نظم سرمایه در ایران میطلبد.

اکنون نوبت ما کارگران، زنان، جوانان و آزادیخواهان است در صف مقدم مبارزه برای رهایی، خواهان سرنگونی فوری و بی اما و اگر کلیت جمهوری باشیم. اکنون وقت آنست با گسترش اعتصابات و اعتراضات کارگری و توده ای و تلاش برای سراسری کردنشان، هر لحظه  و مستمر جمهوری اسلامی را به عقب برانیم. اکنون وقت آنست رهبران کارگری و رهبران جنبشهای آزادیخواهانه و برابری طلبانه به فکر شکل دادن به اتحاد سراسری رادیکال و هدایت گر اعتراضات برحق و توده ای کنونی باشیم . اکنون وقت آنست نیروهای چپ و کمونیست با برافراشتن پلاتفرم قاطع سرنگونی جمهوری اسلامی، با مقابله  قاطع با طرحهای ارتجاعی دست راستی قدرتهای جهانی و آمریکا و متحدان منطقه ایش، با تقابل بی اما و اگر با آلترناتیوسازی جریانات بورژوایی و راست، ملزومات واقعی برجسته کردن راه حل کارگری و سوسیالیستی در قبال این تحولات سرنوشت ساز و به این ترتیب عروج رهبری کارگری و چپ را  تامین کنیم.  اکنون وقت آنست طبقه کارگر و مردم تشنه آزادی را به اعمال اراده مستقیم خود در قالب شوراهای کارگری و مردمی در هر کارخانه و مرکزکارگری، در هر شهر و محله و دانشگاه، در هر کوی و برزن فراخوان داده و سازمان دهیم.

حزب حکمتیست در این دوران پرتحول به عنوان بخشی از کمونیسم متحزب با چشمان باز اوضاع خطیر کنونی را تعقیب میکند. برای شکل دان به رهبری چپ و کمونیستی تلاشهای خود را صد چندان افزایش میدهد . کارگران و مردم حق طلب و فعالین کمونیست و آزادیخواه را به  پیوستن به صفوف خود فراخوان میدهد.

***