ترجمه -بلشویکها به قدرت می رسند انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (٧) آلکساندر رابینویچ

بلشویکها به قدرت می رسند

انقلاب ١٩١٧ در پتروگراد (٧)

آلکساندر رابینویچ

نارضائی کارگران و سربازان پتروگراد نسبت به این موضع کنگره از حادثه‌ای که مدتی کوتاه پس از آن اتفاق افتاد آشکار شد. در روز ١٢ ژوئن کنگره شوراها با آگاهی از ناآرامی کارگران و سربازان و با توجه به اینکه آنان همان اندازه که به دعوت بلشویکها پاسخگو هستند به دعوت سوسیالیستها میانه رو نیز پاسخگو خواهند بود، روز ١٨ ژوئن را برای برگزاری تظاهرات توده‌ای تعیین کرد. هدف از این تظاهرات نشان دادن مصالحه با بلشویکها و استفاده از آن برای تبدیل ناآرامی عمومی به حمایت از سیاستهای کنگره بود. گرچه منشویکها و اس آرها به منظور تضمین موفقیت این راهپیمائی بشدت فعال شدند، اما برنامه آنها نتیجه معکوس داد. در روز مقرر رهبران سوسیالیست میانه‌رو شورا شاهد ستونهائی طولانی از کارگران و سربازان بودند که تقریبا تمام کارخانجات و واحدهای نظامی را نمایندگی می‌کردند. جمعیتی بیش از ٤٠٠ هزار نفر پرچمهای سرخ خود را با شعارهای: “مرگ بر ١٠ وزیر سرمایه‌دار”، “مرگ بر سیاست یورش” و “تمام قدرت به دست شوراها” برافراشته بود. تمام ناظران این رویداد در این مسئله توافق دارند که دریای شعارها و پلاکاردهای بلشویکها فقط گهگاه توسط شعارهای موافق کنگره قطع می شد.

چنین شواهد آشکاری که دال بر جدائی افکار عمومی پتروگراد با طرز رفتار دولت و رهبری شورا بود، موجب فشار و کشمکش در صفوف سوسیالیستهای میانه رو شد. بخشهای میلیتانت چپ، چه در حزب اس آر و چه حزب منشویک شروع به شکل گرفتن کرد. با وجودی که نارضائی از دولت موقت و حمایت از بلشویکها در پایتخت پیشرفت زیادی داشت ولی در مورد اکثر شهرستانها و جبهه مصداق نداشت. توازن بین نیروهای مختلف سراسر کشور، احتمالا در ترکیب اولین کنگره شوراها منعکس بود: در این کنگره ٥٣٣ نماینده اس آر و منشویک و ١٠٥ نماینده بلشویک ثبت نام کرده بودند.

در چنین شرایطی که سوسیالیستهای میانه رو با لجاجت در مقابل هر فشاری برای ایجاد حکومت شورائی مقاومت می کردند لنین به همه رفقای خود هشدار می داد که خود را با انتقال مسالمت آمیز قدرت به شوراها فریب ندهند. اما همزمان با این هشدار، لنین در مورد مهار عناصر ناشکیبا و تندروی سیاسی درون سازمانهای بلشویکی پتروگراد و کارگران و سربازان مصر بود و فعالیت خود را متوجه گسترش پشتیبانی از برنامه حزب در میان دهقانان و سربازان جبهه می کرد.

انجام چنین وظایفی به هیچ روی کار ساده ای نبود. گسترش سریع حزب، صفوف آن را با موجی از تازه واردین میلیتانت پر کرده بود که اطلاع زیادی از مارکسیسم نداشتند، و تنها نقطه وحدت آنها بی صبریشان برای دست زدن به انقلاب فوری بود. این مسئله در تظاهرات ماه آوریل علیه میلیوکف آشکار شده بود. اعضاء پائین حزب چه در پادگان و چه در میان کارگران، بدون تردید نقش درجه اولی در برانگیختن تظاهرات خیابانی داشتند. کمیته مرکزی بعد از اینکه جنبش کاملا بحرکت در آمده بود، بخود آمد بر آن صحه گذاشت. عناصر بی تاب درون سازمانهای حزبی پتروگراد و سازمان نظامی تحت تأثیر احساسات انقلابی توده های سربازان و کارگران، و از ترس پیش دستی آنارشیستها، موضعی حتی رادیکالتر از آنها اتخاذ کردند. بعضی مسئولین کمیته پترزبورگ اعلامیه ای بنام حزب در براندازی فوری حکومت و دستگیری وزرای کابینه تهیه کرده و آن را وسیعا پخش کردند. در جریان تدارک تظاهرات ١٠ ژوئن نیز همین عناصر به ابتکار خود طرحی برای تسخیر مراکز خدمات عمومی، مهمات و انبارهای حیاتی ریخته بودند.

شروع یورش نظامی ١٨ ژوئن که از مدتها قبل پیش بینی می شد، مشکل مهار زدن بر ناآرامی پتروگراد را دو چندان کرد. هزاران سرباز، که بسیاری از آنان عضو سازمان نظامی بلشویکی بودند و بعنوان نیروی کمکی به جبهه ها فراخوانده شده بودند، اصرار داشتند که دولت موقت باید بلافاصله برانداخته شود.

در نیمه دوم ژوئن لنین بخش قابل توجهی از فعالیت خود را معطوف به مهار آن دسته از طرفداران خود کرد که مصمم به شروع فوری انقلاب بودند و همزمان با آن روی پیش نویس برنامه حزب، برای ارائه به کنگره آینده حزب که قرار بود در ٢٦ ژوئیه تشکیل شود، کار می کرد. لنین در اواخر ژوئن بعلت کار طاقت فرسا دچار خستگی مفرط شد. در ٢٧ ژوئن باتفاق خواهرش ماریا، پتروگراد را به قصد کلبه دهقانی دوستش ولادیمیر بونچ برویویچ در دهکده نیولا در فنلاند ترک کرد.

در آنجا چند روز اول را به استراحت در آفتاب، قدم زدن و شنا در دریاچه مجاور گذراند. این استراحت خوشگوار در صبح روز ٤ ژوئیه با خبر وقوع شورشی توده ای در پایتخت به هم خورد. این خبر هراس انگیز توسط ماکسمیلیان ساولیف که شب قبل به نمایندگی از طرف کمیته مرکزی فرستاده شده بود به او داده شد. اوضاع در پایتخت بحرانی بود و آشکار بود که حزب عمیقا درگیر اوضاع است. تصمیمات تعیین کننده ای می بایست گرفته می شد – لنین بدون اتلاف وقت، اول صبح با قطار راهی پتروگراد شد. (پایان مقدمه)

(ادامه دارد)