همایون گدازگرنوروز و ناسیونالیسم

نوروز و ناسیونالیسم
حاکمیت منحوس رژیم اسلامی طی ٣٣ سال گذشته مصادف بوده است با تلاش بیوقفه رژیم اسلامی برای اشاعه فرهنگ ماتم و غم و اندوه همیشگی در گوشه و زوایای جامعه. تقریبا تمام سال سایه عزاداری و روضه‌ی ملا و امام جماعت در کوچه و بازار و مدرسه و محیط کار کاری کرده است که شادی و خنده، جشن و سرور و شادمانی عملا ممنوع و در کنج چهار دیواری خانه و پنهان از چشم دیگران بماند.
این یکی دیگر از مصیبت‌های عدیده حاکمیت ارتجاع مذهبی است که البته مردم و بخصوص نسل جوان در برابر آن ساکت ننشسته‌اند و به هر بهانه و مناسبتی احساسات انسانی خود را با برپایی جشن و رقص و پایکوبی به نمایش می گذارند. بطوریکه رژیم اسلامی علیرغم به میدان فرستادن جیره‌خواران ریز و درشت‌اش در مقابل برپایی جشن و شادمانی مردم ناتوان مانده است. این حق بسیار بدیهی بشر برای شاد بودن و خوش زیستن عملا با سد قانون و مقررات ارتجاعی رژیم مذهبی در ایران روبرو می شود. از این رو شادی و جشن و پارتی تنها دفاع از حقوق اولیه مردم در این جامعه نیست، بلکه مقابله با رژیم و به چالش کشیدن قوانین و سیاست های ارتجاعی‌اش است. به این معنی خنده و شادی و رقص و پایکوبی، ٣٣ سال است در دل آن خفقان مذهبی، عملی خلاف جریان و عمل و اقدامی سیاسی و بعنوان مبارزه علیه رژیم قلمداد می شود. تحرکی است علیه خرافه‌ی زهد و تقوای اسلامی و در خود فرو رفتن انسان‌ها و علیه ترویج “گناه و ترس و عقوبت ازآن” و از خود بیگانگی انسان‌ها.
سیاست و فرهنگ وسنن مذهبی ای که جامعه‌ای مات و مبهوت و از خود بیگانه و همواره دارای حس گناهکاری، را رواج می‌دهد. روزهای ایام نوروز یکی از آن مناسبت‌ها ست که جمهوری اسلامی طی سالهای گذشته با استفاده از منابر و نیروهای سیاهش سعی کرده است مردم را از آن بر حذر دارد. اما همه جا این ایام برای مردم علیرغم حضور نیروهای سرکوبگر روزهای جشن و شادی و آتش بازی و رفتن به استقبال بهار و سال نو بوده است. در واقع برگزاری نوروز از طرف مردم به معنای نقض قوانین و مقررات ارتجاعی رژیم و به یک امر سیاسی تبدیل شده است.
اما در این سال‌ها عید نوروز تنها از طرف جمهوری اسلامی و قوانین ارتجاعی‌اش نیست که به یک امر سیاسی تبدیل شده است، این ایام همچنین در این سال‌ها به موضوع کشمکش ورقابت انواع جریانات ناسیونالیسم بدل شده است. هر کدام از شاخه های ناسیونالیست عید نوروز را جزو ایام باستانی و قدیم خود می دانند، به آن افتخار می کنند و تبلیغ آن را مایه اصالت ملت خود و نشانه افتخار و بر تری خود می‌دانند. یکی ریشه آن را در فرهنگ و سنن کهن پارسی جست جو می‌کند و دیگری نوروز را متعلق به تاریخ و فرهنگ قدیم کُرد‌ها مربوط می‌داند. هر ساله با نزدیک شدن ایام نوروز رادیو و تلویزیون و میدیای جریانات گوناگون ایرانی صحنه بحث و جدل بر سرمیراث نوروز است. و البته این نه بحث و مناظره‌ای برای بررسی علمی و تاریخی نوروز، بلکه اساسا مسابقه‌ای است برای مصادره کردن جشن و شادی مردم توسط جریانات رنگارنگ ناسیونالیستی. به این ترتیب مناسبت نوروز به وسیله‌ای برای پراکندن احساسات ناسیونالیستی، تفرقه و تقویت حس برتری‌طلبی تبدیل می شود. مراسم جشن وشادی مردم را دستمایه اهداف ناسیونالیستی و سیاسی خودشان قرار داده و از آن سوءاستفاده می‌کنند. دامنه‌ی آویزان شدن جریانات ناسیونالیست ایرانی به ایام نوروزی حتی در سالهای اخیر، به برخی از جریانات حکومتی و اپوزیسیون مجاز رسیده است.
در کردستان از زمان برو بیای جریان دوم خرداد جیره‌خور‌ها و مجلسیان کُردستانی آن‌ها، هر ساله به طرق مختلف خود را قاطی این بازار عوام فریبی کرده و برای برگزاری مراسم نوروزی هزینه می کنند. اگر زمانی به هم‌ردیفی با قاتلین مردم و جوانان کردستان افتخار می کردند، امروز رنگ عوض کرده و پوشیدن لباس کردی و دفاع از سنت دیرینه نوروز را مایه مباهات و سر بلندی “خلق”‌شان می‌دانند. در یافته‌اند که سنگر ناسیونالیسم کُردی خاکریز بعدی عقب نشینی‌اشان است در مقابل حمله آن جناح از رژیم‌اشان که نشان داده است در شرایط بحرانی حتی به خودی‌ها هم رحم نخواهد ‌کند. این طیف ماموران حکومتی که هر روز اسمی روی خود می گذارند، با شرکت در برپایی مراسم نوروزی و دفاع از این ایام “اصیل کردی” حضور خود را در جنبش ناسیونالیستی به ملت کُرد نشان می دهند. بیچاره‌ها فکر می‌کنند جامعه و مردم دچار فراموشی شده‌اند و سابقه جنایات دیروزشان را به ژست های ناسیونالیستی امروزشان می‌بخشند.
اما احزاب ناسیونالیست اپوزیسیون در کردستان در قبول کردن این ناسیونالیستهای حکومتی هیچ تردیدی ندارند. آمدن این‌ها باعث تقویتشان می شود. هدفشان اساسا یکی است. یکی برای گمارده شدن و حاکمیت گوشه ای مبارزه می کند، دیگری فی‌الحال در درون حاکمیت است و دستی بر آتش دارد. هرچند عید نوروز و ایام آن تنها حلقه‌ی لولای ناسیونالیستهای اصلاح طلب حکومتی و احزاب در اپوزیسیون این جنبش نیست، اما در سالهای اخیر همکاری و مساعدت متقابل این‌ها برای برپایی جشن‌ها و مراسم با شکوه واز این طریق تحمیل هژمونی ناسیونالیستی بر مناسبت جشن و شادی مردم به مناسبت عید نوروز از چشم کسی پنهان نمانده است.
جشن و شادمانی و رقص و پایکوبی حق بدیهی واولیه مردم و مایه خوشحالی هر إنسان آزاده و شریفی است. اما پروژه سالهای اخیر احزاب ناسیونالیست سواستفاده از شادی برحق مردم و مصادره آن بنفع به اهتزاز درآوردن پرچم کردستان و یا پرچم سه رنگ شیرو خورشید ایران است. باید جلو این سواستفاده سیاسی از مراسم های نوروزی را گرفت، مردم باید جشن‌هایشان را به دور از رقابت پرچم‌ها و در غیاب تبلیغات تفرقه افکنانه ناسیونالیستی برگزار کنند. باید خود با برپایی جشن و شادمانی، زن ومرد دست در دست هم، به قوانین ارتجاعی مذهبی نه بگویند.
١١مارس ٢٠١٣