بودن یا نبودن
نادر بکتاش
12/03/13
http://radiozamaneh.com/news/world/2013/03/12/25217
همه می دانند که داروهای بیهوشی تا چه حد می توانند «بودن یا نبودن» را رقم بزنند. آدمی که میمیرد می رود. اما پشت سرش شماری از دوستان و افراد خانواده و همکار و همسایه و مغازه دار سر کوچه پیکر سردش را تا مدتها و بعضی تا آخر زندگی حمل می کنند. با خاطراتی که ناگهان جایی در لحظهای فواران میکنند و چون سیلی شوم انسان را میبلعند و به او می فهمانند که مرگ یعنی چه.
آیا واقعاً میشود که در قرن بیست و یکم انسانی صرفاً به خاطر فقدان داروی بیهوشی در کشوری بزرگ و ثروتمند مانند ایران بمیرد ?
واقعاً امکان ندارد که ایرانیان اعم از سیاسی یا غیر سیاسی جنبشی به راه بیندازند تا اساسیترین لوازم طبی حیاتی برای بقای حیات را فراهم کنند ?
دعواهای مشتی دولت و کشور نباید به خاطر سرنگ ودارویی زندگی زن و مرد و پیر و جوان و کودک و وابستگانشان را این چنین مفت به مرگ واگذار کند.
میتوان بیمارستان ها را هم حساس کرد. به شرط اینکه خود مردم ایران که کس و کاری در ایران دارند حساس و فعال شوند. این آن جایی است که دیگر مرزهای سیاسی و ملی و رنگ پوست و لهجه محو خواهند شد.