افزایش واقعی دستمزدها
در گرو اعتراضات و اعتصابات کارگری است!
با فرارسیدن سال ۹۲ بحث بر سر دستمزدها بار دیگر مطرح شده است. مسئله دستمزدها همیشه یکی از معضلات طبقه کارگر ایران بوده و بخش قابل توجه ای از مبارزات و اعتصابات کارگری را به خود اختصاص داده است. اعتراض برای دستمزدهای معوقه و افزایش آن یکی از عرصه های مهم مبارزات اقتصادی کارگران برعلیه دولتهای سرمایه داری می باشد.
معمولا در پایان هر سال بحث مربوط به دستمزدها وارد کشمکشهایی بین کارگران و شورای عالی کار میشود. تعیین دستمزد سالهاست توسط شورای عالی کار که ادعا می شود نمایندگان کارگر و کارفرما و دولت است صورت می گیرد. در نبود تشکل های کارگری رژیم و نمایندگانش گرد هم می آیند تا برای میزان معیشت کارگران در سال پیش رو تصمیم بگیرند.
طبق آماررسمی مربوط به تورم، در سال ۹۲میبایست سبد هزینه یک خانوار چهار نفره کارگری یک میلیون و هشتصد هزار تومان باشد و دستمزدها ظاهراباید بر اساس آن و سبد هزینه یک خانوار چهار نفره تعیین شود، اما اکنون نیزشاهد هستیم که دولت سرمایه برای حداقل دستمزد کارگران در سال آینده نرخی تعیین کرده اند که با همان تورم رسمی خوانایی ندارد. ارگانهای ضد کارگری در کنار دولت کارفرماهاو شورای عالی کار بدیهیترین حقوق معیشتی کارگران را بمثابه یک طبقه زیر پا گذاشته اند و دستمزد کارگران با افزایش باصطلاح۲۵ درصدی، معادل یک سوم زیر خط فقر یعنی ۴۸٧ هزار توان اعلام گردید. درحالیکه قیمت مایحتاج عمومی و دیگر کالاهای مصرفی از صد درصد گذشته است، دولت کارفرمایان و شورای عالی کار، یکبار دیگر در نبود تشکلهای کارگری این حق را بخود دادند در مورد تعیین میزان دستمزدها هر تصمیمی که به نفع سرمایه داران و کارفرمایان می باشد اتخاذ نمایند. به آنها این امکان داده شد که یکه تاز میدان باشند و با وقاحت و بیشرمی به سطح معیشت کارگران، زحمتکشان و کارکنان دوباره تعرض نمایند.
رژیم سرمایه داری ایران هر سال تورم و گرانی را برای پایین نگه داشتن دستمزدها بهانه قرار میدهد. اکنون که میلیونها توده کارگر و زحمتکش به علت تحریمهای اقتصادی دول امپریالیستی تحمیل شده برآنان با تورم بی حد و حصر و گرانی سر سام آور دست و پنجه نرم می کنند و معیشت و هستی اشان با خطر جدی روبرو است، مزدوران سرمایه افزایش دستمزدها رابار دیگربهانه افزایش گرانی و تورم دانسته و تلاش نمودند که با اعلام نرخ آن مسئله را فیصله دهند. گرانی و تورم لجام گسیخته هیچ ربطی به افزایش دستمزد کارگران ندارد بلکه در ارتباط مستقیم با حرص و ولع و سودآوری بیشتر برای سرمایه است. البته این ادعا تنها به نظام سرمایه داری ایران خلاصه نمیشود بلکه سالهای متمادی است سرمایه داری جهانی با همین حربه به مبارزه با طبقه کارگر وزیر پاگذاشتن حداقل مطالبات آنها رفته است. منظور نمایندگان سرمایه از بالا رفتن تورم این است که افزایش دستمزدها عملاً حمله و تهاجمی به سود سرمایه داران است که آنها هم برای جبران سود از دست رفته چاره ای ندارند بجز اینکه قیمتها را افزایش داده و بر تورم موجود در جامعه بیافزایند.
بعنوان مثال دبیر کل کانون عالی کارفرمایان ایران میگوید: “در صورتی که دولت مطالبات معوقه کارفرمایان بخش خصوصی را پرداخت کند با افزایش و پرداخت دستمزد واقعی به کارگران مشکلی نداریم.”
محمد عطاریان میگوید:” در حال حاضر طلب معوقه مجموعه کارفرمایان خصوصی پیمانکار، مشاور و قطعه ساز از دولت به ۳۰ هزار میلیارد تومان میرسد و تا این لحظه اقدام موثری در خصوص پرداخت این طلب صورت نگرفتهاست. در چنین شرایطی طبیعی است که بخش خصوصی با افزایش واقعی دستمزدها مخالفت کند. با این حال به عنوان کارفرما معتقدم که در شرایط کنونی حداقل مزد کارگران باید بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان تعیین شود. ”
دولت اسلامی سرمایه از ابزار تحریم دولت های امپریالیستی سوء استفاده نموده و با شعار ” اقتصاد مقاومتی” مشکلات و فشارهای ناشی از این تحریمها را که خود سرمایه داران بانی آن هستند به تودههای کارگر و زحمتکش تحمیل نموده اند. پرداخت و افزایش دستمزدها را به گرو گرفته اند، که نتیجه ای جز فقر و فلاکت روزافزون برای طبقه کارگر ندارد. بهمین دلیل برای مهار تورم باید به جناب عطاریان گفت افزایش دستمزد کارگران عامل بالارفتن تورم نیست ،بلکه باید به طبقه سرمایه دار که شما هم جزء آن هستی افسار زد که با مکیدن شیره جان توده های کارگر و زحمتکش برای حفظ و افزایش سود بیشتر به زندگی انگلی اش ادامه می دهد. تاوان این تحریمها را باید طبقه کارگر و زحمتکشان بپردازند تا اینکه سرمایه و نمایندگانش بتوانند سود لازم را بدست آورند. سرمایه داران از این فرصت استفاده نموده و یاجامعه را در بسیاری از زمینه های ضروری با کمبود مواجه نموده و در شرایط تحریم های اقتصادی دست به احتکار و انبار مواد مورد نیاز مردم می زنند و به اصطلاح بازار سیاه برای نیازهای اولیه مردم ایجاد می نمایند. ویا با وارد نمودن جنس به بازار با چندین برابر قیمت سودها ی کلانی به جیب میزنند، صاحبان سرمایه خود عاملان اصلی این تورم و گرانی هستند.
چرا تاوان اینهمه فقر و فلاکت را کارگران باید بدهند؟ چرا قیمت کالاهای تولیدی که صاحبانش سرمایه داران هستند درسال چندین بار وچندین درصد افزایش می یابد و دستمزد کارگران سالی یک بار با در نظر گرفتن حداقل افزایش و هزاران چانه زنی باید انجام گیرد؟ دستمزدهای کارگران باید حداقل به میزان افزایش نرخ طلا و ارزهای خارجی مزدوران و چپاولگران سرمایه افزایش یابد. تا آنجاییکه به سرمایه داران و زدن سود به جیب آنها برمیگردد، افزایش بهای طلا و ارز و دیگر محصولات در سال بارها افزایش می یابد. اما چرا افزایش دستمزدها فقط سالی یک بار؟ هزینه زندگی کارگران بدور از اراده آنها امروزه به ارزهای خارجی رقم زده شده است. چرا دستمزدهای آنها نباید با همان نرخ ارزهای خارجی محاسبه گردد. در نظام ضد کارگر سرمایه داری کارفرمایانی که حقوق ها را با ماهها تأخیر می پردازند به عنوان مجرمین به دادگاه احضار نمی شوند، درعوض کارگران اعتصابی که برای دریافت حقوق معوق خود اعتراض می کنند زندانی وشکنجه و زندانی می شوند.
از همه بدتر آنکه جمع کلاهبرداران و چپاول گران و اختلاس کنندگان سالی یک بار گرد هم می آیند که برای کارگران بنا به رعایت منفعت خود دستمزد را برایشان تعیین کنند. اما وقتی حقوق های کارگران ماهها به عقب می افتد و یا کارگران را بطور جمعی از کار بیکار می کنند، هیچ کجا هیچیک از حضرات شرکت کننده در جمع ” تعیین حداقل دستمزد” پیدایشان نمی شود. آنگا نیروی پلیس و انواع نیروی نظامی و انتظامی به کارگران یورش می آورند.
آری این سرمایه داران و نظام سرمایه داری است که در جامعه تورم و گرانی را ایجاد می کند و نه کارگران که برای یک زندگی مرفه و شرافتمندانه مبارزه می کنند. تعیین دستمزد کارگران تنها در صلاحیت حضور نمایندگان واقعی تشکل های کارگری است که به نیروی خود کارگران ایجاد شده باشد نه در حیطه تصمیم گیری سرمایه داران و نمایندگانشان، و در نبود یک چنین جنبش کارگری قدرتمندی است که اینها به خودشان اجازه می دهند این چنین بتازند و حقوق کارگران و زحمتکشان را مورد تهاجم قرار دهند.
هجوم اینباره سرمایه داری ایران با ایجاد بحرانهای اقتصادی عمیق یک هجوم سراسری و جدی تر به حقوق و مطالبات رفاهی و سیاسی توده های کارگر و زحمتکش این جامعه است. این هم بر فعالین کارگری پوشیده نیست که هر نوع مطالبه حتی صنفی کارگران امروز به مطالبات سیاسی شان گره خورده است. حتی خواست افزایش دستمزدها به سطح یک زندگی مرفه نیز به عقب راندن سیاسی این رژیم بسته است.
کارگران سندیکای شرکت واحد تهران با اخطار به دولت و شورای عالی کار بر سر افزایش دستمزدها اینچنین اعلام نمودند: ” ما خواستار دریافت دستمزدی عادلانه میباشیم، در خواست ما برای تعیین دستمزد سال ۱۳۹۲این است که علاوه بر تورم واقعی امسال تورم سال آینده در نظر گرفته شود تا طبق ماده ۴۱ قانون کار و با استفاده از روشهای حمایتی دولتی حداقل دستمزد کارگران پاسخگوی هزینههای کمر شکن زندگی کارگران و بازنشستگان کارگری باشد.” سپس با حضور گسترده خود در جلو سازمان کار و تامین اجتماعی جمع شدند و قاطعانه از دولت و نمایندگان خواستند تا یکی از مسئولان دولتی یا اعضای شورای عالی کار در میان آنها حضور پیدا کنند و دغدغهها و نگرانیهایشان را در رابطه با بحث تعیین حداقل مزد سال ۹۲ بشنوند.”
سپس آنها عنوان نمودند: ” اگر کارفرمایان از پرداخت دستمزدی که فاصلهٔ معیشت کارگران با خط فقر را پرکنند عاجزند، دولت باید با انجام حمایتهایی از کارگران پیش قدم شود.”
تجمع بجا و بموقع کارگران سندیکای شرکت واحد در اعتراض به تصمیم گیریهای دولت و شورای عالی کار بدون حضور نمایندگان واقعی کارگران نه تنها نشانی از یک حرکت واقعی و درست کارگران برای دخالتگریشان در کسب مطالبات آنها را دارد، بلکه میزان وسیعی از درک طبقاتی و سازمان یافته کارگران این سندیکا را به عنوان پیشروان جنبش کارگری نشان می دهد و این پیام را بهمراه دارد، تنها حضور طبقاتی و متشکل طبقه کارگر با استراتژی و سیاست مشخص طبقاتی خواهد توانست مطالبات کارگران را به صحنه آورده و خواسته های آنها را به رژیم سرمایه تحمیل نماید. کارگران با اتحاد طبقاتی خود قادر خواهند بود بورژوازی را از تعرض به حقوق کارگران قدمها به عقب برانند و اجازه ندهند در پشت درهای بسته، بدون حضور نماینده های منتخب کارگران سرنوشتشان را رقم بزنند. آری، کارگران سندیکای شرکت واحد به طبقه کارگر ایران راه نشان میدهند که امروز طبقه کارگر با اتحاد طبقاتی خود باید پا در میدان مبارزه بگذارد و هر درجه از تحقق خواسته های خودحتی صنفی را به عقب نشاندن این رژیم گره بزند.
این درس تاریخی است که هر روز در جریان زندگی روزمره، طبقه کارگر با آن روبرو است که کارگران تنها با یک مبارزه آشتی ناپذیر با سرمایه داری می توانند حقوق و مطالبات خود را به کارفرماها و دولت سرمایه تحمیل نمایند. حتی امروز این جنایتی که دولت سرمایه جمهوری اسلامی با افزایش ۲۵ درصدی دستمزدها کارگران و خانواده هایشان را در لب پرتگاه مرگ و زندگی قرار داده است، تنها اعتراضات و اعتصابات وسیع کارگری خواهد توانست پوزه این زالوصفتان را بر خاک بمالد و میزان دستمزد واقعی کارگران تا سطحی که تضمین کننده یک زندگی مرفه و شرافتمندانه باشد را متحقق سازد. تمام تاریخ سرمایه داری تا به امروز گواه این است که هیچگاه سرمایه داری به تمایل و خواست خود به مطالبات طبقه کارگر تن نداده بلکه تمامی پیشرویهای طبقه کارگر با مبارزه متشکل بدست آمده است و سرمایه داری در مقابل از هر فرصتی با نیرنگ و عوام فریبی برای باز ستاندن این دستاوردها استفاده می نماید. طبقه کارگر ایران امروز فقط با اتکا به نیروی همبستگی طبقاتی خود ودر مقابله و تعارض با این سیستم است که می تواند امیدوار به رسیدن به مطالباتش از جمله افزایش واقعی دستمزدها و نیز حفظ آنها باشد.
امروز راه برون رفت از این بحرانها که افزایش دستمزدها هم بخشی از آن را شامل میشود مستلزم این است که جنبش کارگری با یک پرچم مطالباتی سراسری که خواسته و مطالبات سیاسی و رفاهی توده ها را در خود گنجانده باشد به میدان مبارزه با رژیم سرمایه گام بگذارد و توده عظیم زحمتکشانی که امروز دغدغه اشان سیر کردن شکم خود و خانواده هایشان می باشد، را به دور این پرچم متشکل نماید.
HTTP://WWW.SOCIALIST-WORKERS.ORG/2013/03/BLOG-POST_12.HTML
برگرفته ازنشریه کارگر سوسیالیست شماره 9
کانون سوسیالیست های کارگری
مارس 2013
http://www.socialist-workers.org
kargar.socialist@gmail.com
Kanone Socialisthaye Kargari: Facebook