بهمن شفیق رودرواسی نداشته باش
نادر بکتاش
11/03/13
من یک ملاحظه ساده و سیاسی را در مورد مطلبت در رابطه با چاوز مطرح کردم. خودت حتماً منظور سیاسی ام را فهمیدی. نوعی میراث دفرمه شده شوروی میهن سوسیالیستی و لزوم گذشت و ندیده گرفتن سیاستهای هم داخلی و بویزه بینالمللی چاوز بود. تو حاضر هستی که درمقابل کارگران و زنان و جوانان ایران از چاوز دفاع کنی و در عکسی در البومی با او ظاهر شوی که چند صفحه بعد یا قبلش چاوز در حال روبوسی با احمدی نزاد است ?
می توانستی از آنجایی که ظاهراً زیاد وقت نداری (!) آن را نخوانی. یا دوسه خط را برق اسا نگاهی بیندازی و روی مطلب دیگری لینک کنی.
اما از قرار نه فقط آن را خواندهای و حسابی عصبانی ات کرده رمان به زعم تو جنسی و فرویدی تابوت شیشهای دنیا را هم خوانده ای. عکس پورنو جین مانسفیلد را هم که دید زده ای. بعد هم کلی رابطه من با حزب را زیر ذرهبین برده ای. در زمینه رابطه من با حزب و سکس و دلیل آمد و رفتم هم و نوع ارتباط حاشیه ای غیرسازمانی هم که کلی تحلیل داری. بعضی جاها در چاه ابتذال و عدم شناخت شیرجه می روی. آخر دوست عزیز ما در اروپا هستیم, کافیست به کافهای بروی و شروع به صحبت با زنی کنی. تحلیل به اصطلاح فرویدی ات بیشتر از برداشتت از زنها حکایت میکند تا چیز دیگری.
محض اطلاعت من از همان ابتدای شروع مجدد فعالیت نوشتاری ام نزدیک به یک سال پیش صادقانه و صریح سیاه روی سفید نوشتم که کار سازمانی و حزبی نخواهم کرد. اگر مشغله هایت فرصتی برایت گذاشت میتوانی روی مطالبم در آرشیو روزنه و مبارزان کمونیست بدوی و متوجه بشوی. این یکی را حتماً به من حق میدهی که بگویم که مطالبم بسیار کوتاه هستند.
راستش انتظار هوشمندی بیشتری از تو داشتم. وبرخلاف تو هم اصلاً اهل زیمناستیک و اکروبات بازی و ناصادقانه نوشتن و رفتار کردن نیستم. این هم برایم اخلاقی نیست, احترام به خودم و دیگران است.
راستی, ملالی نیست جز دوری شما, اما واقعاً حاضری عکست در آلبوم چاوز باشد ?
میشد به سادگی به این سؤال سیاسی جواب بدهی و فروید و لاکان و جین مانسفیلد و حککا و سایر مسائل حاشیهای نسبت به این سؤال را آرام بگذاری و همه را در دیگ اش شله قلمکار نریزی.