مسئله انتخابات ریاست جمهوری و تطمیع طبقه کارگر در دستورشان است
گفتگوی تلویزیون پرتو با جمال کمانگر در مورد طرح کوپنی کردن کالاهای اساسی در جمهوری اسلامی
تلویزیون پرتو: سابقه شیوه توزیع کوپنی کالاههای اساسی در جمهوری اسلامی به اوایل دهه ٦٠ شمسی بر میگردد. تاکنون ١٣ مرحله کوپن منتشر شده است. هرچند این شیوه توزیع کالایی بعد از پایان جنگ عراق-ایران به تدریج برداشته شد. مجلس شواری اسلامی روز یکشنبه ششم اسفند ١٣٩١ کلیات طرحی تحت عنوان تامین کالاهای اساسی برای اقشار آسیب پذیر تصویب کرده است. هدف از این کار را سازماندهی نحوه توزیع کالاهای اساسی برای رفع کردن مشکلات اساسی موجود و مسائل مربوط به تورم عنوان کرده اند. توزیع کالا های اساسی چون گوشت، برنج و روغن در میان است. خیلی ها این مسئله را بازگشت به توزیع کوپنی کالاها در اقتصادی ایران میدانند. در این زمینه با جمال کمانگر در خصوص این مسئله صحبت میکنیم. کمسیون اقتصادی مجلس اعلام کرده است این طرح در ادامه طرح “اقتصاد مقاومتی” با محوریت حمایت از تولید و سازماندهی ارز به مجلس ارائه شده است. ظاهرا وانمود میشود که دولت با کمبود کالا در بخش توزیع مواجه است و بر بحران دائمی و همیشگی از نظر اقتصادی و سیاسی افزوده است. به نظر شما داستان چیست؟
جمال کمانگر: این طرح از یک سال گذشته در مجلس مطرح بوده است. و کمسیون پژوهشهای مجلس این را بصورت طرح به مجلس آورده است. در کشمکش های اخیری که بین مجلس و ریاست جمهوری و آن بخشی از نظام جمهوری اسلامی که احمدی نژاد آنرا رهبری میکند باعث علم کردن این طرح شده است. اما اگر به ظاهر خود طرح استناد بکنیم به نظر میرسد که مجلس لابد به فکر معیشت مردم است و میخواهد کالاهای اساسی از قبیل گوشت،برنج و روغن را کوپنی بکنند. گویا دلیل این طرح به خاطر به خطر افتادن معیشت مردم است . واقعیتهای دیگری عمل میکنند. این ربطی به این ندارد آن طور مجلسیها گفته اند که گویا کالا نایاب شده است. با کوپنی کردن این کالاها وفور پیدا میکنند. انگار یک جایی این کالاها نشت میکنند و از بین میروند. این واقعیت ندارد. دوما به دهه اول عمر جمهوری اسلامی که اقتصاد سرمایه داری دولتی بود
بر میگردند، درست نیست.
به نظر من این کار را نخواهند کرد. سران جمهوری اسلامی برای سازمان دادن اقتصاد ایران طرحهای دیگری دارند . اینها طرح نئولیبرالیسم اقتصادی را دارند. بخش زیادی از آن خصوصی سازیهاست که دست بازار آزاد را باز بگذارند درتولید، توزیع و پخش و بخش زیادی از سرمایه داری ایران از بساط لفت و لیس توزیع کالا ها سود میبرند. تا آنجا که به خود این کالاها بر میگردد در جامعه ایران به اندازه کافی نه تنها برای آن ٧٧میلیون نفری که در آنجا زندگی میکنند چه بسا بیشتر هم ثروت در آن جامعه وجود دارد. یک بخشی از آن به عنوان منابع طبیعی است که حدود ٨٠درصد از درآمد ایران از منابع طبیعی است. و به اضافه اینکه طبقه کارگر ٣٠ میلیونی که روزانه سود تولید میکند. نه تنها برای آن ٧٧ میلیون نفر بلکه بیشر هم ثروت و سامان هست. اما این شیوه توزیع و کوپنی کردن کالاها ، یا یارانه دادن و یا ندادن از طرف دولت و، یا عیدی دادن که احمدی نژاد تصویب کرده است، یک هدف را با هم تعقیب میکنند طبقه کارگر و آن اکثریت خاموشی که در جامعه ایران هست و دسترسی به این خوان ثروت ندارند را تطمیع بکنند. ساکتش بکنند. و به مردم بگویند که شما حقتان این است. ما شما را روزانه 5ساعت یا بیشتر در صف نگه داریم مثلا برای یک کیسه برنج که ما فی تفاوتش در بازار ١٥٠٠تومان است. این برای یک تعدادی شغل میشود. طرف مجبور میشود از صبح تا غروب در صف بیاستد. که گویا یک حلب روغن یا برنج بدهند واقعا نمیدانم یک کیسه برنج به یک خانواده میدهند یا نه؟ روی سکه دیگر این طرح تطمیع کردن است. اینکه میگویند خیلی به فکر معیشت مردم هستند دروغ میگویند! اگر اینها راست میگویند چرا بر اساس همین تورمی که بانک مرکزی اعلام کرده حدود ٣٢ درصد است . مجلسیها میگویند ٥٠درصد است غیر رسمی میگوید ٨٥درصد است. اگر اینها راست میگویندو به فکر معیشت مردم هستند دستمزدها را افزایش بدهند نه ٢٠ درصد ، دستمزدها را ١٠٠ درصد افزایش بدهند.
پرتو: بگذارید یک نکته را اینجا بگویم که باز میگردم به صحبتهای خود مقامهای جمهوری اسلامی که در این مورد اظهار نظر کرده اند. عموما میگویند که جمهوری اسلامی ناتوان از تامین ارز برای واردات است. و همچنین صنایع تولید ی در داخل ایران دچار ورشکستگی شده است. و ما این را بصورت واقعی شاهد بوده ایم. به این اعتبار از کمبود کالا در بخش توزیع نام میبرند. و میگویند میخواهند خودشان یعنی دولت بر توزیع کالاها نظارت کامل را داشته باشند. خود دولت بخش توزیع را به عهده بگیرد از طریق کوپن یا کارتهای الکترونی که قرار است در اختیار خانوارهای تحت حمایت بهزیستی و کمیته امداد موسوم به خمینی قرار بدهند. بنابراین اگر توزیع کالاها و نظارت بر توزیع کالا بشود این کالاها را بدست کسانی که نیازمند هستند رساند . اشکال این کار چی هست؟
جمال کمانگر : این یک دروغ بزرگ است. گویا دولت میتواند در توزیع کاالاها صادق باشد. که گویا میتواند نیازمندیهای جامعه را به این شیوه تامین کند. آن بخش از جامعه هم که تحت پوشش نهادی مثل “کمیته امداد خمینی” و نهاد بهزیستی هستند وضعشان مناسبی ندارند ، این نهادها خودشان بزرگترین دزدان در این لفت و لیس در جامعه ایران هستند.خود دولیتها ، کمیته امدادیها و بهزیستی ها و تمام کسانی که دست در ثروت جامعه دارند مشغول چپاول هستند. این طور نیست گویا در ایران کالا نایاب شده است. این واقعی نیست. کارکرد نظام سرمایه داری در ایران و جمهوری اسلامی به عنوان نماینده اش عمل این تصویر را میدهند . برگشتن به نظام کوپنی و گویا اگر دولت توزیع کالا را به عهده بگیرد. کالا زیاد میشود ، واقعیت ندارد. کالا هست. پول هست. اما دست کسانی است که خودشان شاه دزدها هستند. دولت خودش به عنوان بزرگترین سرمایه دار در ایران عمل میکند. ٧٠-٨٠درصد سرمایه ایران زیر کنترل دولت است. جدا از ٨٠درصد ثروت جامعه از منابع نفتی و گاز است که صادر میکنند. ٣٠میلیون کارگر روزانه برای سرمایه داران سود تولید میکنند. سرمایه از قبل کار کارگران انباشت میکند. بخش وسیعی از این انباشت تحت کنترل دولت است. جمهوری اسلامی در ده سال اول عمرش نشان داده است که کوپنی کردن جواب نیست. در این ٣٤ سال اخیر تمام طرحهایشان را پیدا کرده اند. اینها باید کنار بروند. مردم باید آنها را کنار بگذارند. مردم تا کی باید منتظر طرحهای اینها باشند؟ یک روز به آنها کوپن بدهند روز بعد آنرا کنار بگذارند. با توجه به ثروت عظیمی که در ایران هست . با توجه به ثروتی که طبقه کارگر در ایران تولید میکند. واقعا باید دون شان احاد مردم در ایران باشد که مجبورشان بکنند روی ٥-٦ساعت در صف بیاستند. دولت خودش به عنوان بزگترین سرمایه دار منفعتش در این است که مردم را سرکار بگذارند. روزی ٥-٦ساعت در صف روغن و برنج و گوشت بیاستند. با این ثروتی هست اگر دست ما باشد میتوانیم جامعه را طوری سازمان بدهیم که مردم زندگی مرفه ای داشته باشند. سرمایه داران در واردات سود میبرند. در توزیع کالا سود میبرند. ارز و همه چیز دستشان است. در دروه هایی که میگفتند که شکوفایی اقتصادی در ایران است. آن دوره ای که میگفتند که رشد اقتصادی ٧و ٨ درصد است. میگویند ظرف ٦-٧ سال اخیر ٧٠٠میلیارد دلار پول نفت و گاز داشته اند. این ثروت هنگفت کجاست؟ سهم طبقه کارگر چه اندازه است؟ نظام سرمایه داری بحرانش اجنتاب ناپذیر است و روزی به این وضعیت دچار میشود. باید طبقه ما ، طبقه کارگر تاوانش را پس بدهد؟ باید قشر زحمتکش در جامعه وآنهایی که دارند کار میکنند بار بحران را بنا به طبقاتی بودن جامعه بدوش بکشند؟ و آنها باید تاوانش را با در صف ایستادن پس بدهند؟ سرمایه دار ها که در صف نمی ایستند.
پرتو: همانطور که شما اشاره کردید این بر میگردد به معیشت کارگران و مردم محروم و فقیر در آن جامعه. به نظر شما چه سیاستی درستی طبقه کارگر و عموما مردم در مقابل این طرح میتوانند داشته باشند.
جمال کمانگر: اولا، به نظرم قبل از هر چیزی مردم باید بدانند که جمهوری اسلامی با جناح اصول گرا و غیره اصول گرا با احمدی نژادی و رفسنجانی ، با خامنه ای جواب نیستند. قبل از اینکه دست به هر کاری بزنند. باید بدانند با دست به دست شدن قدرت بین این جناحها و منتظر شدن برای انتخابات های دوره ای در جمهوری اسلامی که شاید وضع بهتر شود توهمی بیش نیست. وضعیت این طور درست نیمشود. قبل از هر راه حلی برای وضع معیشت باید دنبال راهی بود که جمهوری اسلامی را سرنگون کرد. دوما جناحهای رژیم در دل کشمکشهای واقعی که با هم دارند مسئله معیشت را به عنوان کارتی در دست گرفته اند ، از مجلس گرفته تا رئیس جمهور از خامنه ای تا آن امام جمعه ای که مفت داره ، میخورند. یا حوزه علمیه ای که مفت دارد پول مردم را بالا میکشند. بدون اینکه هیج خاصیتی برای جامعه داشته باشند. اینکه مسئله معیشت در دستور قرار گرفته فقط این نیست که مجلس رفته پژوهش کرده است. ٤٣ تن از اقتصادانان مدافع نظام سرمایه در ایران نامه ای به سران جمهوری اسلامی فرستاده اند و هشدار داده اند وضع خراب است اگر چاره ای نیاندیشند همه چیز به هم میخورد. احمد توکلی از مجلس هم گفته ما از این میترسیم که همه چیز به هم بخورد. به دلیل اینکه آن طبقه اصلی که چرخهای جامعه بر دوش آنها میپرخد دسترسیشان به ثروت موجود در ایران بسیار ناچیز است. طبقه کارگر زیر بار تورم، بیکاری و فشار بحران سرمایه داری کمرشان دارد خرد میشود. و برای سران جمهوری اسلامی با تمام جناح هایش مسئله این است چگونه میتوانند این طبقه را ساکت نگه دارند. تمام تلاششان این است. از اقتصاد دان به میدان آمده تا بگوید:” آهای مواظب باشد شورش پابرهنه گان راه می افتد.” از آن طرف میگویند “شورش گرسنگان” راه می افتد! “شورش گرسنگان” یعنی چه؟ منظور طبقه کارگری است که دستش را از ثروت و سامان جامعه بریده اند. با کمترین امکانات مجبورش کرده اند که تولید بکند و جامعه را بگرداند. حالا هم یک چندر قازی را به عنوان دستمزد و کوپن کالای اساسی و عیدی به آنها میدهند. بخشی که مد نظرشان هست و مورد لطفشان قرار گیرند ١٧ میلیون نفر هستند. در روز روشن هر دو طرف دارند رای میخرند. جناحهای جمهوری اسلامی با این طرحهای پایگاه اجتماعی نداشته را با پول میخرند. صورت مسئله اینهاست. حالا در مقابل این وضعیت چکار باید کرد؟ آیا پول نیست؟ من میگویم هست جامعه میگوید هست. کارگری که تولید میکند میگوید هست. کالا نایاب است؟ دروغ میگویند هست. ارز ندارند ؟ دروغ میگویند هست. ارز دارند برای کارهای دیگر! ارز دارند که صرف گله آخوند ، بسیج ، حوزه های علمیه و مسجد بکنند. پول و امکانات هست اما توزیعش دست کسانی است که شریک دزد هستند. منفعشتان در این است که مردم را در این وضعیت نگه دارند. این وضعیت بیش از این قابل تحمل نیست. خیر سرشان که قرار است چیزی به مردم بدهند در همان حال فقط تعرفه های پزشکی در سال ٩٢ قرار است ٢٠ درصد افزایش یابد. این عیدی و کوپنی کردن کالاها را در کنار تورم ٣٢ درصدی بانک مرکزی بگذارید و این را در کنار دستمزدی که قرار است به کارگر بدهند.در کنار این طرحها یک جدال جدی هم سر دستمزدها بین کارگران و کارفرمایان و دولت وجود دارد. دستمزد طبقه کارگر در سال آینده چقدر باید باشد؟ الان هزینه زندگی یک خانواده ٤-٥ نفره که بتواند ابتدایات زندگیش را تامین کند شش برابر دستمزدی که قرار است به کارگران بدهند. بحث این است که حداقل دستمزد ممکن است تا ٥٠٠هزارتومان در ماه باشد. اگر قرار است هزیئه زندگی آبرومند برای یک کارگر تامین شود. باید حداقل شش برابر این باشد. طبقه کارگر در این وضعیت نباید صورت مسئله را گم کند. یک نظام به شدت طبقاتی با تناقضات پایه اش . وقت آن رسیده است که آن را جار کرد.
پرتو: بگذارید به عنوان آخرین سئوال بپرسم ، جمهوری اسلامی چه منافعی در مطرح کردن دوباره این نوع توزیع شیوه ای کالاها را دارد؟ منافع واقعیش چی هست؟ و چه سیاستی پشت آن است؟
جمال کمانگر: در جواب به سئوالات بالا به اختصار اهداف پشت این طرح را بیان کردم.اولا ، الان جنب و جوش وسیعی درمیان کارگران حول تعیین حداقل دستمزدها درجریان است که چقدر خواهد بود. بحث تورم 32 درصدی بانک مرکزی، بیکاری بالای ١٦ درصد در ایران، و بحث معیشت که میگویند کارد به استخوان طبقه کارگر و بخش کم درآمد جامعه رسیده است. این وضعیت را باید نیم کلاج عبور دهند. طبقه کارگر را تطمیع کنند. دوما، به انتخابات ریاست جمهوری در ایران نزدیک میشویم. اینرا خیلی روشن میگویند. همه جناحها با خرج کردن پول پایگاه اجتماعی که ندارند ، با پول میرخند. دارند پول میریزند. بخشهای مختلف جمهوری اسلامی با این کارها میگویند اگر ما سر کار بیایم این کارها را میکنیم. البته هنوز هیچ کدامشان طرحی ارائه نداده اند که بگویند اگر ما سر کار بیایم نظام کوپنی را بازمیگردانیم. ممکن است یک خانواده پر جمعیت احساس کند دیگر هیج راهی نیست و باید به این وضعیت تمکین کنند. که یک تثبیت قیمتی برای بعضی از کالا ها باشد لابد فکر میکنند به نفعش است. آیا واقعا جامعه ایران با این همه ثروت و سامان این حقشان است؟ آیا واقعا طبقه کارگر در ایران با این همه ثروتی که تولید میکند حقش این است؟ همه آمارها میگوید که ایران از لحاظ منابع و امکانات و ثروت و سامانی که دارد جزو برترین کشورهاست. ایران جزو کشورهای برتری است که آحاد آن با توجه به ثروت موجود میتوانند مرفه زندگی کنند. مسئله انتخابات ریاست جمهوری و تطمیع طبقه کارگر در دستورشان است. میخواهند دلنوایی کنند که بله ما به فکر معیشت شما هستیم. مردم باید به آنها” نه” بگویند.جمهوری اسلامی در این ٣٤ ساله نشان داده است نمیتواند رفاه، آزادی و برابری را برای مردم به ارمغان بیاورد.با سرکوب و اختناق سیاسی نمیشود مردم خوشبخت شوند. باید این نظام را از سر راه برداریم. نظامی سر کار بیاوریم که بر پرچم آن رفاه و آزادی و برابری نقش بسته باشد. ما دنبال آزادی برابری، حکومت کارگری هستیم. ما تلاش میکنیم این توقع را که باید جمهوری اسلامی سرنگون شود به خودآگاهی مردم زیر پرچم آزادی برابری و حکومت کارگری تبدیل کنیم.
این مصاحبه توسط سیروان قادری انجام شد و در برنامه روز جمعه اول مارس از تلویزیون پرتو پخش شد.
hekmatist.org