اخبار کارگری
بخش ایران: نسان نودینیان
بخش بین المللی داوود رفاهی
تجمع بازنشستگان نیشکر هفت تپه
١٢ آذر: تجمع بازنشستگان نیشکر هفت تپه مقابل در اصلی شرکت در محوطه میدان روبروی بانک ملی در اعتراض به پاس نشدن چک سنوات
تجمع اعتراضی کارگران شهرداری
١١ آذر: تجمع اعتراضی کارگران شهرداری بخاطر ٩ ماه تعویق پرداخت دستمزدها، مقابل شهرداری نظرآباد استان البرز
دیگر نانوایی هم نان قرض نمیدهد!
اعتراض کارگران پیمانکاری فاز ١٤/ مطالبات پرداخت نشدهاست
کارگران پیمانکاری فاز ١٤ پارس جنوبی در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات مزدی تجمع کردند.
صبح امروز حدود صد نفر از کارگران پیمانکاری فاز ١٤ پارس جنوبی دست به اعتراض زدند.
این کارگران که به نشانه اعتراض دست از کار کشیدند و درب مجتمع جمع شدند، خواستار پرداخت مطالبات مزدی خود هستند.
یکی از حاضران در تجمع میگوید: بین دو تا پنج ماه، دستمزد پرداخت نشده داریم؛ شرکت پیمانکار، کمبود نقدینگی را بهانه قرار داده و مطالبات ما را نمیپردازد.
این کارگر که نخواست نامش آورده شود، گفت: کارگران پیمانکاری پارس جنوبی، شرایط شغلی نامناسبی دارند؛ نه از امنیت شغلی خبری هست و نه دستمزدها به موقع پرداخت میشود.
فاز ١٤ پارس جنوبی در شهرستان کنگان واقع شدهاست.
اعتصاب متحدانه کارگران شرکت نیشکر هفت تپه آغاز شد
بدنبال فراخوان قبلی کارگران شرکت نیشکر هفت تپه، از ساعات اولیه صبح امروز کارگران بخش کشاورزی با حرکت به سوی کارخانه وارد محوطه کارخانه شدند.
بنا بر گزارشهایی که لحظه به لحظه از سوی کارگران هفت تپه به اتحادیه آزاد کارگران ایران ارسال میشود بدنبال ورود کارگران کشاورزی به محوطه کارخانه و سر دادن شعار مرگ بر افشار، کارگران بخش تولید شکر نیز دست از کار کشیدند.
این اعتصاب در حالی آغاز شده است که از ساعت ٧ صبح فیشهای حقوقی در میان کارگران توزیع شده است و به آنان گفته اند فردا میتوانند حقوقهای خود را دریافت کنند. اما کارگران با توجه به خلف وعده های مکرر کارفرما، توزیع فیشهای حقوقی را از اول صبح، تلاشی برای جلوگیری از شکل گیری اعتصاب تلقی نموده و طبق فراخوان قبلی دست به اعتصاب زده اند.
بر اساس آخرین اخبار ارسالی به اتحادیه آزاد کارگران ایران، در حال حاضر (ساعت نه و بیست دقیقه صبح) کارگران اعتصابی در حال حرکت به سمت قسمت بهره برداری هستند و در همین حال تعداد زیادی از آنان با حرکت به سمت نیروگاه برق کارخانه در صدد قطع برق و خاموش کردن کوره بخار کارخانه هستند. همچنین با شروع اعتصاب از سوی کارگران، مهندس افشار که قبل از شروع اعتصاب در محل کارخانه حضور داشت و سعی میکرد با صحبت کردن مانع اعتصاب شود با مشاهده جمعیت خشمگین کارگران اعتصابی مجبور به فرار از کارخانه شد.
خبرهای تکمیلی این اعتصاب متعاقبا از سوی اتحادیه آزاد کارگران ایران منتشر خواهد شد.
٧ آذر تجمع اعتراضی کارگران«گسترش مانا ساز»مقابل درب ورودی کارخانه
صبح روز هفتم آذرماه جمعی از کارگران کارخانه «گسترش مانا ساز» در شهرستان آبیک استان قزوین، در اعتراض به تعویق حقوق و سایر مطالبات صنفیشان در مقابل درب ورودی این کارخانه تجمع کردند.
به گفته کارگارن از خرداد ماه سال جاری کارفرمای «گسترش مانا ساز» به بهانه شرایط بد اقتصادی در پرداخت حق بیمه و سایر مطالبات مزدی آنها تاخیر کرده است.
کارخانه گسترش مانا ساز که یکی از شرکتهای معتبر در تولید قطعات سنگین بتنی و فلزی است که از سالهای قبل به بهانه کمبود نقدینگی دستمزدهای کارگران را با تاخیر پرداخت میکند. در این واحدد صنعتی ٧٠کارگر مشغول کارند و تاخیر در پرداخت حق بیمه باعث شده است تا از مردادماه سال جاری دفترچه بیمههای کارگران برای تمدید اعتبار با مشکل روبرو شود.
تجمع کارگران شهرداری خرمشهر
٧ آذر: تجمع کارگران شهرداری خرمشهر، در مقابل شهرداری این شهر، به علت عدم دریافت حقوق و مزایای خود در پنج ماه گذشته
٧ آذر: کارگران بازنشسته کیان تایر تجممع خود را برگزار کردند
از ساعت هشت صبح روز هفتم آذر کارگران بازنشسته کیان تایر بنا بر فراخوان از قبل اعلام شده در مقابل وزارت صنعت دست به تجمعی اعتراضی زدند. اعتراض این کارگران به تعویق پرداخت حق سنوات ایام خدمتشان و خلف وعده های داده شده است. بنا بر خبر حدود ٤٠٠ کارگر این کارخانه از سال ٩٠ به تدریج بازنشسته شدهاند و مطابق تعهدی که اعضای هیات حمایت از صنایع در مقام مدیریت موقت کارخانه ایران تایر داده بودند، قرار بود که تا تسویه کامل سنوات ایام خدمت هر ماه ٥٠٠ هزار تومان به آنهاا پرداخت شود. به گفته کارگران ٥ ماه است که این ٥٠٠ هزار تومان به آنها پرداخت نشده است و هر کدام از این کارگران بابت سنوات بازنشستگی خود بین ٨٠ تا ١٠٠ میلیون تومان در ماه طلبکارند. که حتی با پرداخت ٥٠٠ هزار تومان تسویه حساب کامل با آنها بیش از یک دهه طول خواهد کشید . بدنبال اعتراضات کارگران قرار شده بود که برای پرداخت مطالبات کارگران وامی ١ میلیاردی به کارخانه پرداخت شود که کاری صورت نگرفته است. در همین رابطه قبل از این کارگران کیان تایر در هفتم آبانماه تجمع داشتند. بنا بر خبرها در تجمع هفتم آذر جلسه ای میان هیات اجرایی در کارخانه برگزار شد که قرار شد نتیجه جلسه به وزارت صنایع اعلام و پس از تصمیم گیری وزیر نتیجه به کارگران اعلام شود کارگران نیز قرار گذاشتند که تا حصول نتیجه تجمعات خود را دهند و هفته آینده تجمعی داشته باشند. در حال حاضر میزان مطالبات معوقه بازنشستگان بالغ بر شانزده میلیارد تومان میباشد.
کارگران
پروین محمدی :
برای اعتراف دیر شده، اموال ما را باز گردانید
حسن روحانی برای ارائه گزارش کارنامه ١٠٠ روزه دولت دوازدهم پشت تریبون صداو سیما قرار می گیرد و در بخشی از سخنان خود به بدتر شدن سال به سال سرنوشت صندوق های بیمه ای اعتراف میکند!
آقای روحانی! اگر بخواهید انصاف را رعایت کنید باید اعتراف کنید که اتفاقا وضع شما و دولتتان به یمن دست درازی های بی حساب و کتاب به سرمایه های حاصله از دسترنج ما کارگران که در صندوق های بیمه ای گردآوری گردیده و غصب شده سال به سال بهتر شده است!
چرا که از اول انقلاب همه دولتهای اسلاف و همچنین دولتهای خود شما ،حق بیمه ای که دولت ها باید به صندوق ها میداند را نپرداخته اند و اکنون یکی از دلایل ورشکستگی این صندوق ها ،عدم انجام تعهدات شما و اسلافتان در دولتهای قبل بوده است به طوری که حالا رقم بالای ١٥٠ هزار میلیارد تومان فقط به تامین اجتماعی بابت آن بدهکار هستید.
اعتراف شما از آن جهت که چیزی از سرمایه های ما برای استفاده خود در هنگام بیکاری، از کار افتادگی، بازنشستگی و غیره باقی نمانده و حالا مجبوریم از دستمزد پنج برابر زیر خط فقر خود بزنیم و هزینه بیمه تکمیلی کنیم کاملا درست است که سال به سال بیشتر به خاک سیاه می نشینیم.
ما نیاز به اعتراف امروز شما نداریم، وجود دهها میلیون بیکار و بی پناه که هر روز در کنار ورود نیروهای جوان آماده بکار و اخراج کارگران شاغل که همگی با حمایت دولت و دستگاههای زیر نظر شما اتفاق میافتند به صف بیکاران ، از قبل صدایشان گوش فلک را هم کر کرده است. ما بازگرداندن دسترنج های سالیان عمر خود را که شما و روئسای دولت های پیشین به تاراج برده و هزینه امور بی ربط به زندگی ما کارگران کرده اید را خواهان هستیم نه اعتراف شما!
بعد از گذشت ٥ سال از تحقیق و تفحص سازمان تامین اجتماعی بزرگترین متهمش مرتضوی تبرئه میشود و آن همه اسنادی که منتشر شد کشک از آب درمیاید!
صندوق تا مین اجتماعی که دربست در اختیار بزرگترین بدهکارانش یعنی دولتها قرار داشته و دارد مدام مورد چپاول و غارت قرار گرفته، از آن توسط مدیران منتسب شماها اختلاس ها و بریز و بپاشهای هزاران میلیارد تومانی صورت گرفته و هر زمان که سیستم هایتان نیاز به نقدینگی داشته از این خوان یغما بهره گرفته اید.
در دوره جنگ از آن بریدید، کسری یارانه ها که خود بلائی مهلک به جان اکثریت مردم جامعه شد را با دست درازی به صندوق بیمه جبران کردید، غیر از دولت که بزرگترین غاصب صندق بیمه است، به کارفرمایان دولتی و نیمه دولتی و وابسستگان به قدرت برای سهم بری از غارت دسترنج های ما کارگران تحت عناوین کمک به نجات کارخانه ها از ورشکستگی و نوسازی ماشین آلات تولید چراغ سبز نشان دادید، هزینه طرح های اشتغال زایی تان (همانند طرح موسوم به کارورزی) را بر دوش صندوق تامین اجتماعی با دو سال معافیت کارفرماها برای بیمه کردن کارگرانشان انداختید و با اختراع فرمول ادغام صندوق ها بعد از غارت و چپاول، صندوق های دیگر مثل صندوق فولاد را اختراع کردید که پاسخی به بی پاسخیتان در قبال خالی شدن ذخیره مالی این صندوق ها باشد.
من وقتی با یک حساب ساده محاسبه میکنم که چطور میشود شماها دم از ورشکستگی صندوقی بزنید که تک تک بیمه شده هایش سالیان سال هر ماه یک سوم حقوقشان را در آن ریختند و اکنون شما برای پرداخت حقوق من بازنشسته دم از این میزنید که باید تعداد شاغلینی باشند که با حق بیمه ی آنان بتوانید حقوق من بازنشسته را تامین کنید، مغزم صوت می کشد که سی سال پرداخت بیمه من کجا رفت ؟!!! اگر حقوق یک کارگر را میانگین یک میلیون و دویست هزار تومان در نظر بگیریم با دوسال حق بیمه اش اگر یک تیکه زمین خریداری بگیرید ودیگر دست بهش نزنید تا ٢٨ سال بعد ، ببنید چه ارزش ریالی پیدا میکند؟
چطور شماها ٣٠ سال از من بازنشسته هر ماه یک سوم حقوق ام را گرفته اید و اکنون کاسه چکنم، چه کنم دستتان گرفته اید؟
ایراد از نفس وجود صندوق های بیمه ای و نظام بازنشستگی نیست، اشکال از وجود دولتهایی بود و هست که پاسخگو نبوده و نیستند و در روز روشن دزدی کرده و دروغ تحویلمان داده اند.
شما بدهی تان را پرداخت کنید. دستتان را از صندوق کوتاه کنید. دزدان و اختلاس گران و مدیران نجومی بگیر را محاکمه کنید. اموال به غارت رفته را مسترد کرده و اداره صندوق را به بیمه شده ها بسپارید.
٩ آذر ٩٦
پیام کارگران نیشکر هفت تپه به کانال اتحادیه آزاد کارگران ایران
باسلام حضور کارگران و پرسنل خدوم نیشکر هفت تپه
طی جلسه ای که دیروز ٨ آذر بین عده ای از کارگران رسمی وروزمزد و دلسوزان این شرکت برگزار شد در پایان جلسه تصمیماتی گرفته شد که به اطلاع پرسنل زحمتکش شرکت ایفاد میگردد.
١- از کلیه کارگران بخشهای مختلف شرکت اعم از کارخانه ؛ تجهیزات ؛ اداری بهره برداری و علی الخصوص کشاورزی دعوت به عمل می آید تا روز شنبه با اقدامی شجاعانه دست از کار کشیده و در مقابل دفتر مدیریت تجمع نمایند.
٢- به اطلاع کلیه پرسنل میرساند به علت توهین مدیریت این شرکت به شعور کارگران نجیب هفت تپه و به خصوص به کل جامعه کارگری کشور و سواستفاده مکرر ازحجب وحیای پرسنل ودروغ پردازی های گستاخانه و تمسخر ماها کارگران, این تجمع با تجمعات دفعات گذشته فرق داشته و تا احقاق اهداف پرسنل از جمله حقوقهای کارگران روزمزد در ماهای #بهمن و #اسفند #سال ٩٤ هیچ کارگری بر سر کار باز نخواهد گشت.
٣- به کلیه پرسنلی که تاکنون همچون کبک سر در زیر برف برده و تاکنون در هیچ اعتصابی شرکت نکرده اند اخطار داده میشود که دیگر دوران سو استفاده از شهامت بعضی پرسنل که حتی حاضر به خودسوزی شده بودند به سر آمده وچنانچه در تحصن روز شنبه شرکت نکنند اسامی آنها در شبکه های مجازی معرفی خواهد گردید.
٤- به قائم مقام دروغگوی شرکت هشدار جدی داده خواهد شد چنانچه سریعا شرکت را #ترک نکند, به عاقبت بدی مشابه افراد خائن به شرکت در گذشته همچون آقای زیودار و مستعدی مبتلا گردیده و اجازه ورود به شرکت از سوی کارگران از وی سلب خواهد شد.
٥- ودر آخر به پرسنل محترم نیروی انتظامی و همچنین قضات محترم
داد گستری شهرستان شوش توصیه میگردد بجای پرونده سازی و برخورد قضایی با کارگرانی که غریب به ٥ ماه است هیچ گونه مطالباتی دریافت نکرده اند با مدیریت شیاد وکلاهبردار شرکت برخورد نموده تا آرامش و امنیت منطقه تحت الشعاع قرار نگیرد.
“پنجشنبه ٩آذر١٣٩٦”
کارگران کشت و صنعت هفت تپه شوش.
در خصوص گران شدن نان
خیلی از کارگران ساختمانی، کارت یارانه را برای دریافت نان گرو می گذارند:
نان یکی از مهم ترین کالاهای سر سفره کارکران است و افزایش ان بهای بس بزرگ بر زندگی و معیشت کارگران و طبقه فرودست جامعه دارد .
مدافعان افزایش نان باید بدانند که نان همیشه کالای استراژیک در سفره کارگران بوده و افزایش ان باعث افزایش سطح تورم می شود . خیلی از کارگران و استادکاران ساختمانی به دلیل رکود ساخت و ساز و نا متعادل بودن قیمت ها و بیکاری ، شکم زندگی خود و خانواده خود را با نان سیر نگه می دارند .
تامین معیشت کارگران و اقشار کم درامد جامعه نیازی به امارو ارقام ندارد چون بسیاری از هزینه ها و درامد های ناچیز کارگران مشخص است و همه به واضح ان را می بینند وقتی قیمت نان ١٥ درصد و حتی درتهران ٣٢ درصد افزایش مییابد دیگرنمی توان از تاثیر ان بر زندگی کارگران به راحتی رد شد هرچند در حال حاضر با توجه به دستمزد چند برابر زیر خط فقر و ناامنیتی عذایی و سوتغذیه این موضوع می تواند به سرعت به یک مسله اجتماعی و سیاسی و امنیتی تبدیل شود .و مطما تشکلات کارگری خواهان این شرایط نیستند .
افزایش قیمت نان باعث افزایش قیمت کالاهای دیگرمی شود و در کنار ان افزایش بیکاری، توزیع غیر متعادل ثروت و درآمد ، عدم تعادل بودجه خانواده های کارگری و … باعث می شود که سفره کارگران هر روز کوچکتر و کوچتر شود در حالی که دستمزد همان دستمزد و کارگر همان کارگر است .
و این حتی ضربه به اقتصاد مقاومتی کشور وارد می کند وقتی که کارگری توان خرید نان را نداشته باشد مطما توان خرید اقلام و اجناس دیگررا نیز نخواهد داشت وقتی کارگری بیشترین دستمزدش صرف خرید ابتدایی ترین خوراک شود دیگر قدرت خرید از بین می رود و این درحالی است که تقریبا ٧٠ درصد از تولیدات داخلی از سوی کارگران مصرف میشود از این رو کاهش قدرت خرید کارگران می تواند تاثیر مستقیمی برکاهش فروش تولیدات داخلی داشته باشد و این موضوع به ضرر اقتصاد داخلی است بد نیست که مسئولین قبل از اتخاذ هر تصمیمی به ویژه تصمیماتی که به اقتصاد و هزینه مردم و بخصوص به سفره کم رنگ کارگران ارتباط دارد تمامی ابعاد و اقشار مردم را در جامعه در نظر بگیرند.
میکائیل صدیقی
٥ آذر ٩٦
احضار و تهدید فعالین کمک رسان به آسیب دیدگان زلزله کرمانشاه ضدیت آشکار با نجات انسانها
دولت بواسطه دستگاههای قضائی، امنیتی و انتظامیش در مقابله با همبستگی سراسری مردم در تمام نقاط ایران و نهادها و انسانهای مدافع انسانیت در جای جای دنیا با مردم آسیب دیده کرمانشاه از ابتدا شکل گیری این همبستگی انسانی اقدام به تهدید و اعمال فشار بر فعالین کمک رسان نموده است.
در راستای این سیاست، اداره اطلاعات سنندج طی هفته گذشته اقدام به احضار فعالین کارگری و اعضاء هیئت کوهنوردی شهر سنندج «فرهاد چتانی، طیب چتانی، لطف اله احمدی، ادب کرباسچی، حیدر آخته، افشین ادب و افراد دیگری» نموده که فعالانه در جمع آوری و رساندن کمک به زلزله زدگان کرمانشاه تلاش نموده اند.
پیشتر نیز ابتدا به دستور دادستانی تبریز فعالان امدادگر این شهر به جرم جمع آوری و رساندن کمک به زلزله زدگان کرمانشاه توسط مأموران امنیتی احضار و ضمن پلمب مکان کمپین، انبار کمک های جمع آوری شده آنان را بستند و به دنبال آن فعالان شهرهای دیگر را هم مورد تهدید قرار دادند.
دولت که خود هیچ نمودی به عنوان مسؤل مستقیم و بی چون و چرای تأمین کلیه نیازمندی های مردم زلزله زده که دچار کمبودهای شدید غذائی، داروئی، امکانات بهداشتی، امکانات تحصیلی، سرپنای امن و قابل سکونت و مقاوم در برابر سرما و برف و باران گردیده اند، از خود بروز نداده و در جدی ترین شکل از نمایش خود در میان مردم زلزله زده به عنوان کمک کننده ای با کمترین ظرفیت از کمک رسانی ظاهر گشته است، توان تحمل صحنه های پر شور مردم در همبستگی و رساندن کمک هایشان به هم نوعان آسیب دیده خود را نداشته و در حالیکه تاکنون تعدادی از این انسانهای فداکار و انسان دوست مانند ابوبکر معروفی و کمک رسان فدارکار دیگر اهل یکی از شهرهای شمالی که در روزهای اول بعد از زلزله به خاطر واژگون شدن کامیون هایشان هنگام کمک رسانی در جاده غیر ایمن ثلاث باباجانی جان خود را از دست دادند و در مدت همین هفته گذشته علی دلاویز و امین عزیزی در مسیر جاده سنندج مریوان دچار سانحه شده و به شدت آسیب دیده اند، کمال مرادی، آکو و حیدر پالانی اهالی سرپل ذهاب حین کمک رسانی در جاده روستای کوئیک دچار حادثه گردیده و جان باخته اند و اقبال فیروزبخت جوان ٢٩ ساله و از امدادگران منطقه سرپل ذهاب در روستای سیوره هوار در نتیجه دعوا بر سر گرفتن کانکس جان خود را از دست داده است و شاید باز هم انسانهای دیگری به خاطر نجات جان زلزله زدگان سلامتی خود را به خطر انداخته و یا جان باخته اند، دولت با بکارگیری بازوان سرکوبش اعم از دستگاه های قضائی، امنیتی و انتظامی با اقدام به تهدید و اعمال فشار بر فعالین کمک رسان در صدد مقابله با این همبستگی و ممانعت از امدادرسانی به آسیب دیدگان که به خاطر شرایط وخیم ناشی از زلزله در معرض خطر جدی قرار گرفته اند بر آمده است.
باید به این شیوه سرکوبگرانه که نتیجه اش تنها و بی پناه ماندن دهها هزار انسان دردمند، داغدار و هست و نیست از دست رفته در برابر مشقات مهلک ناشی از فاجعه زلزله است، متحدانه اعتراض کرد و ضمن خواستن از دولت که به وظایفش در قبال تأمین فوری کلیه نیازمندیهای زلزله زدگان از جمله اسکان آنها در مکان های امن، خواهان متوقف شدن هر گونه تهدید، احضار و اعمال فشار بر فعالین و ایجاد فضای رعب و وحشت گردید.
انجمن صنفی کارگران برق و فلزکار کرمانشاه ١١/٩/١٣٩٦
بازداشت محمد کریمی از اعضای کمیته هماهنگی شهر بوکان
بر اساس خبر دریافتی امروز یکشنبه ١٢ آذر ٩٦، محمد کریمی توسط مامورین در منزل اش دستگیر شد و برای اجرای حکم سه سال حبس تعزیری روانه زندان بوکان گردید.
محمد کریمی از اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری است که در تاریخ ٢٦ خرداد ١٣٩١ به همراه جمع کثیری دیگر از فعالین کارگری در محمع عمومی سالیانه کمیته هماهنگی بازداشت گردید. این فعال کارگری پس از آزادی از بازداشتگاه کرج، به همراه چهار نفر دیگر از فعالین کارگری بوکان، توسط نیروهای امنیتی این شهر بازداشت شد. محمد کریمی پس از ١٦ روز با قرار وثیقه آزاد گردید.
یک سال بعد و در تاریخ ٢٥/٩/٩٢ محمد کریمی به همراه دیگر اعضای کمیته هماهنگی به نام های، “هادی تنومند، جمال میناشیری، قاسم مصطفی پور و ابراهیم مصطفی پور ” توسط شعبه اول دادگاه انقلاب شهر مهاباد محاکمه شدند. اتهام این فعالین کارگری عضویت در کمیته هماهنگی و شرکت در مجمع عمومی این تشکل در سال ٩١ در شهر کرج بود. اما در جلسه ی دادگاه، ٥ عضو کمیته ی هماهنگی از فعالیت های شان در کمیته هماهنگی به منظور دفاع از حقوق کارگران و کمک به امر تشکل یابی آنها دفاع کردند. در این دادگاه، محمد کریمی به تحمل سه سال حبس تعزیزی محکوم شد.
امروز با دستگیری محمد کریمی و پس از گذشت بیش از پنج سال از یورش مامورین امنیتی و انتظامی به مجمع عمومی کمیته هماهنگی و محاکمه فعالین کارگری به جرم دفاع از مطالبات کارگران؛ بار دیگر زندانی کردن اعضای کمیته هماهنگی در دستور کار مقام های قضایی و امنیتی قرار گرفته است.
ما بازداشت محمد کریمی را بشدت محکوم می کنیم و خواستار آزادی این فعال کارگری هستیم. اعضای کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری در بیش از یک دهه فعالیت خود بارها بازداشت و محاکمه و زندانی شده و با صدها پرونده امنیتی و قضایی در شهرهای مختلف ایران مواجه بوده اند. تنها فعالیت آنها در این سال ها، در راستای آگاهگری و سازمان یابی کارگران در دفاع از کار و معیشت شان و مقابله با هجوم و تعرض سرمایه داری به سفره خالی هم طبقه ای های شان بوده است.
ما از همه کارگران و تشکل های کارگری می خواهیم که دستگیری محمد کریمی را محکوم کرده و خواستار آزادی بدون قید و شرط این فعال کارگری شوند. جای کارگران و فعالین کارگری در زندان نیست! کارگران زندانی باید آزاد شوند!
کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری – دوازدهم آذر ١٣٩٦
پیام محمود صالحی به تمام کسانی که بیدریغ برای آزادیش تلاش کردند و ایشان و سایر فعالین کارگری زندانی را مورد حمایت قرار دادند.
برای آزادی باید جنگید!
تشکل ها و فعالین جنبش کارگری !
سندیکاهای کارگری خارج از کشور!
نهادهای مدافع حقوق انسان !
فعالین رسانه های جمعی و شبکه های اجتماعی و آزادیخواه!
رفقا و دوستان عزیزم!
در ٢٧روزی که در زندان بودم، از دور و نزدیک در جریان فعالیتهای شما عزیزان در اعتراض به زندانی کردن مجددم قرار می گرفتم. شاهد زحمات و تلاش بیدریغ یکایک شما برای انعکاس موقعیت دشوار جسمی و شرایط نامناسب من در زندان بودم. شاهد اقدامات صمیمانه شما در داخل و خارج از کشور برای جلب حمایت تشکلهای کارگری،سندیکاهای کارگری، احزاب و سازمانهای سیاسی، پارلمانها و نهادهای مدافع حقوق و آزادیهای دمکراتیک انسانها بودم. شاهد حضورتان در آکسیونها، متینگ و تظاهراتهای حمایتی و اقدام برای جلب توجه و حمایت دیگران از من و ما کارگران زندانی بودم. با مشاهده این همبستگی عظیم طبقاتی و با اطلاع از این تحرکات صمیمانه و بیدریغ آنچه را که هرگز به آن فکر نمی کردم شرایط دشوار جسمی خودم و موقعیت نامناسبی بود که در آن قرار گرفته بودم. بجای فکر کردن به وضعیت نامناسب جسمی ؛ به شما مبارزان و عزیزان فکر می کردم که چطور با تمام قد در تلاش هستید تا کارگران زندانی را آزاد کنید. بیاد می آورم که این اولین بار نیست که من شاهد چنین همبستگی های قابل ستایش شما، در دفاع از کارگران زندانی و فعالین جنبش کارگری هستم. تحرکات اخیر تنها گوشه ای از یک تاریخ در زمان حال است. این وحدت و تحرک طبقاتی البته که تاریخچه دیرینه ای به قدمت پیدایش طبقه کارگر و مبارزه این طبقه دارد و نشانه های امیدوار کننده ای در جامعه ما می باشد. بدون شک این حرکتهای امیدوار کننده در دفاع از کارگران زندانی؛ می تواند زمینه های وحدت طبقه کارگر در تشکلهای سراسری را فراهم بیاورد تا جائیکه خود طبقه کارگر تمام قد در دفاع از فعالینش به میدان بیاید. با وجود این کمبود، اما من بعنوان یکی از کارگران زندانی از تلاش و زحمات بیدریغ تک تک شما فعالین جنبش کارگری، تشکل های کارگری، کمیته های کارگری ، سندیکاهای کارگری ،انسانهای آزادیخواه، فعالین شبکه های اجتماعی و رسانه های جمعی در داخل و خارج که در این یک ماه من ، اعضای خانواده و کمیته دفاع از محمود صالحی را تنها نگذاشتید و از هیچ اقدامی برای آزادی من فروگذار نکردید صمیمانه تشکر و قدردانی می کنم و از کلیه کسانی که از راه دور و نزدیک به دیدن من آمدند و ابراز خوشحالی کردند سپاس گذارم. یکبار دیگر با همه شما و طبقه کارگر ایران پیمان می بندم که در دفاع از خواست و مطالبات کارگران لحظه ای از مبارزه دست برنخواهم داشت و برای رسیدن به دنیایی بی طبقه تا خون در رگ هایم جاریست مبارزه خواهیم کرد. این را نیک می دانم که هیچ نیروی سرکوبگری توان مقابله با نیروی متحد ما کارگران را ندارد.
پیش بسوی متحد کردن طبقه کارگر.
محمود صالحی سه شنبه ٧ آذرماه ١٣٩٦
گزارش
اخراج دهها کارگر کارخانه تیکوشین سنندج
کارگران کارخانه تیکوشین واقع در شهرک صنعتی سنندج در پی تعدیل نیرو از سوی کارفرما، همگی از کار اخراج شدند.
این کارخانه که چند سال پیش بیش از ٨٠ کارگر در آن مشغول به کار بودند، هم اکنون با توقف فعالیت و تعدیل نیرو روبرو شده است. گزارشات حاکی است که به دنبال اعتراضات کارگران، مدیر عامل کارخانه دستگاهای کارخانه را به تعدادی از این کارگران اجاره داده است و کارگران توانسته اند به طور خود جوش شرکت دیگری راه اندازی کنند. کارخانه تیکوشین سنندج واقع در شهرک ٣ از جمله قدیمی ترین کارخانه های سنندج بوده است که در زمینه ساخت ملامین و وسایل خانگی فعالیت می کرد.
حمله ماموران سد معبر به دستفروشان سنندج
در جریان حمله ماموران سد معبر به دستفروشان خیابان ١٢ فروردین سنندج و قوع درگیری دستکم ٤ تن از دستفروشان به شدت زخمی شدند.
برپایه این گزارش ساعت ١٠صبح روز یکشبنه ٥ آذرماه، مامورین سد معبر سنندج با همکاری نیروهای انتظامی و راهنمایی و رانندگی، با چوب و چماق به کارگران میوه فروش حمله کرده و آنان را مورد ضرب و شتم قرار دادند. این رفتار ماموران رژیم، مورد خشم و نفرت رهگذران و رانندگانی که از آن محل عبور می کردند قرار می گرفت، طوریکه به صورت بوق زدن های مکرر نست به این عمل ماموران اعتراض کردند. در ادامه شماری از حاضرین در محل به نشانه اعتراض به سوی ماموران رژیم حمله کرده و آنان از محل فرار کردند.
اخراج دهها تن از کارگران شرکت سیم سازه غرب در سنندج
کارفرمای سیم سازه غرب دهها تن از کارگران این شرکت را از کار اخراج کرده است.
کارفرمای شرکت سیم سازه غرب ٢٠ تن از کارگران این شرکت را به بهانه کمبود هزنیه مالی از کار اخراج کرد. این در حالی است که ٢ ماه از دستمزدهای این کارگران تاکنون پرداخت نشده است. پیش از این ٥٨ کارگر در این شرکت مشغول به کار بودند. در همین حال، کارفرمای شرکت سرویس آمد و رفت سایر کارگران را نیز قطع کرده است.
نامه سرگشاده پرستاران سبزوار دراعتراض به عدم پرداخت مطالبات
پرستاران سبزوارطی نامه ای سرگشاده به حسن روحانی اعتراضشان نسبت به عدم پرداخت مطالبات از طرف دانشگاه علوم پزشکی سبزوار،رسانه ای کردند.
براساس گزارشی که دهم آذرماه رسانه ای شد،یکی از پرستاران معترض سبزوار گفت: مسئولان دانشگاه علوم پزشکی سبزوار مدت طولانی است که نسبت به پرداخت مطالبات معوقه پرستاران این دانشگاه بی توجهی می کنند و این امر باعث فشار مالی زیادی بر این زحمتکشان شده است.
این پرستارمعترض افزود: وضعیت به صورتی است که دیگر برای تامین مخارج زندگی مان دچار مشکل شده ایم و توان پرداخت اقساط یا بدهی های خود را نداریم. حال با این شدت استرس و فشار روحی چگونه می توانیم بدون کم و کاست بر بالین بیماران حاضر شده و خدمات شایسته ای ارائه دهیم.
وی ادامه داد: چندین بار مراتب اعتراض خود را به گوش مسئولین دانشگاه رسانده ایم اما همچنان هیچ نتیجه ای نگرفته ایم. از این رو تصمیم گرفتیم با تهیه نامه ای اعتراض خود را به گوش رییس جمهور برسانیم.
پرستار معترض در مورد خواسته خود گفت: من و همه همکارانم درخواست توجه ریاست و معاونت توسعه و مدیریت منابع دانشگاه به حق و حقوق و زندگی پرسنل تحت امر خود و رعایت عدالت در سطح دانشگاه و دانشگاه های مشابه را داریم.
گفتنی است این نامه اعتراضی به دفترریاست جمهوری و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی ارسال شده است.
چند مورد از فعالیت های انجمن کارگران و استادکاران ساختمانی مریوان و سرواباد
در سال ٩٥ و ٦ ماه اول سال ٩٦
برگزاری اولین نمایشگاه عکس کارگران در کشور
برگزاری ١٢ جلسه تخصصی در خصوص قیمت گذاری اجرایی رشت های ساختمانی
برگزاری دو دوره مسابقات ورزشی والیبال کارگران با حضور گسترده کارگران ( جام کارگران)
برگزاری دومین مجمع عمومی عادی انجمن و ارائه عملکرد ، انتخاب بازرسین ، گزارش هزینه های صورت گرفته و کارهای پیش رو
برگزاری کلاس های آموزشی قانون کار ، تامین اجتماعی و تشکلات کارگری
آموزش ٥٠٠ نفر از کارگران و استادکاران ساختمانی مریوان و سرواباد در دفتر انجمن،
دریافت مجوز نصب اولین ایستگاه اطلاع رسانی انجمن در میدان شبرنگ مریوان
برگزاری شورای سازش انجمن و بررسی و حل و فصل ٥٠ مورد از اختلافات مابین استادکاران و کارفرمایان
بازدید و ملاقات اعضای هیت مدیره از کارگران حادثه دیده و قطع نخواهی و انعکاس و پیگیری مشکلات این عزیزان
ساخت مستند فصل سیاه که روایت زندگی کارگران حادثه دیده و خانواده این عزیزان را روایت دارد
بستن ٣٠ مورد از تفاهم نامه های مشترک با سازمان ها و مراکز درمانی ، آموزشی ، ورزشی و بهرمندی اعضا از این خدمات
برگزاری گردهمایی پیشگیری از حوادث ساختمانی با حضور اعضای انجمن ، ریس ادارت و فرماندار شهرستان در سینمای مریوان
فراخوان گلگشت و کوهنوردی کارگری و صعود مشترک با خانه کوهنورد تهران به قله شاهو
پیگیری طرح ساماندهی کارگران فصلی میدان شبرنگ مریوان
برگزاری جلسه آموزشی سامانه توسط مسول انجمن به عنوان سر بازرس سامانه با حضور مسولین انجمن های استان و مسولین نام نویسی سازمان تامین اجتماعی
برگزاری جلسات آزاد پرسش و پاسخ اعضا با اعضای هیت مدیره و مسئول انجمن در هر ماه
برگزاری جلسات با ادارات مرتبط در خصوص پیگیری و رفع مشکلات کارگران ساختمانی
برگزاری اولین جلسه کمیته رسیدگی به اعتراضات سامانه کارگران ساختمانی استان
ساخت چادرهای ابتکاری انجمن برای زلزله زدگان کرمانشاه در ازگله
درج دو بیانیه کشوری در خصوص شرایط کارگران و کولبران
تفاهم نامه پیشنهادی انجمن به فنی وحرفه ای استان جهت سهولت کارگران واستادکاران در خصوص اموزش وکارت مهارت
جمع اوری کمک های مردمی برای کمک به زلزله زدگان کرمانشاه
برگزاری جلسه درخصوص چاپ بولتن داخلی انجمن برای اولین بار در کشور و…
انجمن کارگران و استادکاران ساختمانی مریوان و سرواباد
مسمومیت ١١ دانش آموز دبیرستانی شبانه روزی در کردستان
مدیر آموزش و پرورش ناحیه یک سنندج:
▪️تعدادی از دانش آموزان این خوابگاه که اهل روستای احمدآباد هستند، پس از حضور در خوابگاه دچار سرگیجه، استفراغ و اسهال شده بودند و به مراکز درمانی منتقل شدند.
از این دانش آموزان نمونه برداری شده و نمونه ها نیز برای مشخص شدن علت مسمومیت به آزمایشگاهی در سنندج فرستاده شده است.
وضعیت دانش آموزان بهبود یافته و اکنون در کلاس های درس حضور دارند.
بیکاری حدود ١٨٠ کارگر کارخانه صدر فولاد خرم آباد/تلاش برای راه اندازی دوباره قسمت ذوب
کارخانه صدر فولاد خرم آباد با داشتن حدود ١٨٠ کارگر فعالیت های خود را به صورت کامل از چند روز پیش متوقف کرده است. مشکلات مربوط به تامین نقدینگی و جذب سرمایه گذار جدید از دلایل اصلی این تعطیلی است.
کارخانه صدر فولاد خرم آباد با داشتن حدود ١٨٠ کارگر فعالیت های خود را به صورت کامل از چند روز پیش متوقف کرده است. مشکلات مربوط به تامین نقدینگی و جذب سرمایه گذار جدید از دلایل اصلی این تعطیلی است.
بیانیه فراگیر دانشجویان کشور به مناسبت روز دانشجو
امروز گرد میآییم. شانزده آذر، روزی نامیده از برای ما، تا صدای اعتراض ما در این روز به تمامی طنینانداز شود. بیرون از این جا که ما ایستادهایم، پشت حصارهای به ظاهر امن دانشگاه، حوادث و بحرانها روز به روز از پی هم میآیند و برهم میافزایند. ثمرۀ زندگی مادران و پدران ما، در نتیجۀ برآیند چند دهه عمل مشترک قانونگذاران و مجریان، در تکاپوی تأمین هزینههای سنگین حداقلی برای معاش، به یغما رفته است. بیکاری، استثمار و عدم امنیت شغلی بیداد میکند. بهداشت، درمان و مسکن بدل به کالاهایی گرانبها شدهاند که وسع خریدشان از عهدۀ بسیاری از مردم بیرون است. باری بر نقوش فاجعه بیافزاییم این را که حق فریاد و اعتراض را نیز سلب کردهاند و هرجا زمزمهای نیز هست، گوشی شنوای دردهای فراوان رنجبران جامعه نیست. چنین است که عدالت و آزادی، حالا دیگر، توأمانِ هم به محاق رفتهاند.
اما در این روز که با نام ماست، سر آن داریم که نهتنها با صدایی بلندتر از حقوق خویش به مثابۀ دانشجو دفاع کنیم، بلکه از زندگی پایمالشدۀ خود در جامعه نیز سخن بگوییم.
امروز تبعیضهای بنیادین جامعه اعم از تبعیض طبقاتی و جنسیتی به دانشگاه پا نهادهاند. بومیگزینی، گزینش جنسیتی، هدایت تحصیلی و پولیسازی آموزش عمومی، که طبق قانون اساسی باید برای تمام آحاد ملت به رایگان در دسترس باشد، در کنار پدیدههایی نظیر گسترش مدارس غیرانتفاعی، مؤسسات آموزشی، کلاسهای خصوصی و دهها کالای آموزشی دیگر که به شکلهای نابرابر رقابت تحصیلی دامن میزنند، پایههای تبعیض را در دانشگاه استوارتر کردهاند. تبعات روند کالاییسازی آموزش سبب شده است که نهتنها فرزندان طبقات فرودست حین تحصیل در دانشگاه تحت فشار هزینههای سنگین آموزشی کمر تا کنند، بلکه به تدریج از ورود به دانشگاه محروم شوند یا از سرانجامبخشیدن به تحصیلات دانشگاهی خود بازمانند. در این میان، آن که از قطار دورههای روزانۀ دانشگاههای دولتی جا بماند مجبور میشود تا هزینههای سرسامآوری را برای دورههای شبانه و دانشگاههای آزاد یا غیرانتفاعی بپردازد، تا علیرغم آموزشی کم کیفیت، به امید یافتن شغلی برای تأمین هزینههای زندگی مدرکی به دست آورده باشد. و دریغا که این تلاش، به سودای کسب منزلتی نمادین، خود چون فرزندی ناقصالخلقه زاییدۀ منطق حاکم است.
طنین اعتراض و مطالبۀ هزاران دانشجو برای ابتداییترین حقوقشان در سالیان اخیر از هر کناری شنیده میشود. سنوات تحصیلی، هزینههای روزافزون خوابگاه و تغذیه، شهریههای گزاف، واگذاری فضاها و امکانات دانشگاهی به نهادها و سازمانهایی بیرون از دانشگاه، واداشتن دانشجویان به کار اجباری و سوءاستفادههای علمی از آنان، و در این وانفسا، فشارهای امنیتی و حراستی، جملگی دستها را به هم دادهاند تا کاردها به استخوانها رسند. اکنون وقت آن رسیده است تا همگان بدانند ما از چه دردی به فریاد آمدهایم، ریشۀ این دردها تا کجا میرسد و امروز چه میخواهیم؟ وقت آن است تا همگان بدانند ما که نه وابستۀ جناح های سیاسی هستیم و نه عضو تشکلهای قدرتساخته، ما که تنها نام دانشجو را یدک میکشیم، کجا ایستادهایم و درگیر کدام وضعیتیم؟
قانون سنوات دست دانشگاهها را برای اخذ هزینههای گزاف برای ترمهای تحصیلی سنواتی و واحدهای افتاده باز گذاشته است. در حالی که بنا به تجربه، برای بهبود کیفیت طرحهای پژوهشی و آموزشی، ٥ سال تحصیلی برای دانشجویان کارشناسی، ٣ سال تحصیلی برای دانشجویان کارشناسی ارشد و ٥ سال تحصیلی برای دانشجویان دکتری ضروری است. این در حالیست که قانونگذاران و مجریان حاکم بر دانشگاه، با تصویب قوانینی از قبیل قانون سنوات، از قضا فشار را دقیقاً به همان خانوادههایی وارد میآورند که همزمان تحت فشار قوانین حداقل دستمزد قرار دارند. این چرخه حاصلی جز تشدید محرومیت و فقر برای تولیدکنندگان واقعی ثروت جامعه ندارد.
دانشجویان بسیاری رشتهها، قبل از آنکه از دانشگاه فارغالتحصیل شوند، به بهانۀ دورههای کارآموزی و کارورزی در کارخانهها، کارگاهها، مؤسسات صنعتی خصوصی، بیمارستانها، درمانگاهها و مراکز به اصطلاح مطالعاتی و پژوهشی با حقوقی ناچیز یا حتی بدون دستمزد، استثمار میشوند و سودهای کلان ناشی از کار اضافی اجباری آنان، به جیبهای کلانسرمایهداران میرود. در کنار آن هزاران فرصت شغلی برای کسانی که باید با حقوق و مزایای کامل، حق بیمه و حق بازنشستگی در همین مراکز مشغول به کار شوند، از دست میرود و متقابلاً شمار دهشتناک بیکاران افزون میگردد.
دانشگاه، جایی که عموماً میپندارند مرکز علمآموزی، حقیقتجویی و نیز ضامن رفاه و آزادی آیندۀ فرزندان جامعه است، دیگر سالهاست که بدل به بازاری برای دلالان و جاعلان علمی شده است. رنجنامهای از دزدیهای علمی، جعل مقالات، سوءاستفاده از طرحهای پژوهشی دانشجویان برای ترقی و بالا جستن اساتید در مراتب علمی، جذب و گزینش غیرعلمی اعضای هیئت علمی و اخراج اساتیدی که صدای مخالفی با منویات اربابان بالادستی و منافع نظام حاکم دارند و طوماری از این دست، پیکر دانشگاه را مسخ در موجودی نحیف کرده است که دیگر حتی توان دفاع از موجودیتی مستقل از برای خود ندارد، چه رسد به آن که پاسداری از برای حقیقت باشد.
رشد و گسترش پردیسهای بینالملل، افزایش شمار دانشجویان پولی، اعمال سهمیههای مختلف، از جمله سهمیههایی برای فرزندان اعضای هیئت علمی، نهادهای امنیتی و موارد خاص، در کنار کاستن سال به سال از تعداد دانشجویان روزانه و کاهش خدمات رایگان آموزشی برای کلیۀ دانشجویان، علاوه بر شکلهای مختلف تبعیض آموزشی به سود طبقات بالادست و لاجرم به زیان فرودستان، چنان که مختصراً ذکر شد، چنان ضربهای به کیفیت آموزش و پژوهش علمی زده است که تولید انبوهی از صاحبانِ عاری از تخصصِ مدارک دانشگاهی، تنها بخش کوچکی از نتایج فلاکتبار آن است.
همچنین صندوق رفاه دانشجویان بر خلاف عنوانش، کارکردی جز بدهکارکردن دانشجویان به نظام بانکی کشور نداشته است. تفاهمنامۀ صندوق رفاه دانشجویان و صندوق کارآفرینی امید موجب آن شده است که دانشجو بابت استفاده از امکاناتی که بنا به عرف و مطابق با معیشت متعارف حق اوست، در نظام بانکی کشور بدهکار تلقی شود و حق استفاده از سایر اعتبارات بانکی را از دست بدهد. بودجهای که باید صرف رفاه و معیشت کلیۀ دانشجویان شود، به وامهای اشتغال و کارآفرینی استحاله شده و فقط در اختیار اقلیّتی از دانشجویان قرار میگیرد. نگاه سیاستگذاران صندوق کارآفرینی امید، نگاهی مبتنی بر حصول حداکثر سود است. این نگاه با ماهیت صندوق رفاه که در واقع بخشی از صندوقهای تأمین اجتماعی به شمار میاید، سازگار نیست. چنین است که استیلای صندوق کارآفرینی امید بر صندوق رفاه دانشجویان موجب از بین رفتن امنیت اقتصادی دانشجویان شده است.
تبعیض جنسیتی، در قالب سهمیهبندی جنسیتی رشتههای دانشگاهی، کنترل و فشار مضاعف در حوزۀ آزادیهای فردی و پوشش دختران دانشجو، حجاب اجباری در خوابگاهها، محدودیتهای بیشتر در رفت و آمد و ساعتهای ورود و خروج به خوابگاههای دختران، برخوردهای سلیقهای حراست با دختران دانشجو از طریق تماسهای تهدیدآمیز و ایجاد فضای ارعاب نزد ایشان، نگاه قیممآبانۀ مسئولان و سوءاستفاده از روابط عاطفی خانوادهها برای محدودسازی بیشتر دختران، تحت فشار قرارگرفتن دانشجویان دختر از جانب برخی اساتید، معاونان آموزشی و کارکنان دیگر دانشگاه برای روابط خارج از عرف – که خود جلوۀ دیگری از نگاه ابزاری به زنان در جامعه است – و دهها مورد ریز و درشت دیگر نمود یافته است، و طرفه آنکه این همه همواره به بهانههایی همچون تامین امنیت و مصلحت دختران دانشجو اتفاق میافتد. اما ناگفته پیداست که اینها هیچ یک معنایی جز نفی بداهت این واقعیت ساده ندارند که زن، به مثابۀ نوع انسان، خود توان درک موقعیت و تصمیمگیری در مورد امور مربوط به خویش را دارد. دخالت بیدلیل خوابگاه و دانشگاه در زندگی شخصی دختران نمیتواند جز زیر سوال بردن استقلال فردی، آزادی عمل و عزت نفس دانشجویان دختر، هدفی با خود داشته باشد.
صدای اعتراض دانشجویان که چیزی جز حقوق بنیادین خود نمیخواهند، گویا بر اربابان، مدیران، سیاستگذاران و مجریان قوانین تبعیضآمیز بسیار گران آمده است. کمیتههای انضباطی و حراست دانشگاهها و دوشادوش آنان نهادهای امنیتی بیرون از دانشگاه، برای خاموشکردن صدای مستقل دانشجویان تمامقد ایستادهاند و به واسطۀ تهدیدهای مکرر دانشجویان معترض و خانوادههاشان، احضارهای گاه به گاه، پروندهسازی، صدور احکام انضباطی و دهها حربۀ امنیتی دیگر، چکمه بر گلوی دانشجویان فشردهاند. بیخبر از آن که صدای حقطلبی، عدالتخواهی و آزادیخواهی دانشجویان با هیچ سرکوبی خاموشکردنی نیست.
شوراهای صنفی، این تنها تشکل برآمده از رای مستقیم دانشجویان که البته وامدار هیچ جریان سیاسیای پشت درهای دانشگاه نیست، در شرایط کنونی پرچمدار اعتراضات دانشجویی و پژواکده صدای مستقل دانشجویان است. داشتن چنین جایگاه و کارکردی موجب شده است که مسئولان وزارت علوم بر سر راه اتحاد و عمل مشترک شوراهای صنفی سراسر کشور به نحوی مداوم سنگاندازی کنند.
بله؛ میدانیم و می دانند تنها با تشکلیابی فراگیر شوراهای صنفی میتوان در برابر برنامهها و قوانین دانشجوستیز ایستاد، و البته که باید چنین کرد.
در کنار نهاد شورای صنفی، تلاش برای استقلال دانشگاه از قدرت و سرمایه و نیز تقویت نگاه انتقادی مستقل از قدرت و زدوده از ایدئولوژی حاکم، تنها دریچۀ امید برای بیرونشدن از وضعیت اسفناک فعلی است. در عین حال اعتراضات صنفی دانشجویی بایستی به مبارزات برحق کارگران، معلمان، زنان و تمام محذوفان و مطرودان اجتماع بپیوندد و کلیت ساختار و برنامههای کلان اقتصادی سیاسی را که تجاریسازی آموزش نیز بخشی از تبعات آن است به نقد بکشد. بدون این همراهی و پیوند، مقاومت در برابر این سیل بنیانبرانداز که هستی دانشجو، کارگر، معلم، زن و تمام فرودستان را تهدید میکند، غیرممکن مینماید.
جمعی از دانشجویان دانشگاههای ایران
شانزدهم آذر ماه ١٣٩٥
تعداد امضا کنندگان: +٦٠٠٠ دانشجو
تعداد دانشگاهها: +٣٠٠ دانشگاه
همبستگی کمپین سراسری اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا با کارگران زندانی در ایران
- اتحادیه کارگری کانادا، ک یو پی، کارزاری سراسری را از امروز در همبستگی با کارگران ایران آغاز کرده است …
٢ دسامبر ٢٠١٧
* علیه آزار و اذیت و سرکوب فعالان کارگری در ایران با صدای بلند اعتراض کنید!
در پیگیری اعتراضات متعدد در ماههای اخیر از طرف بزرگترین اتحادیه کارگری کانادا به سرکوب فعالین کارگری و معلمان در ایران، کیوپی کارزاری سراسری را از امروز در همبستگی با کارگران ایران آغاز کرده است. در این کمپین، اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا از دولت ایران می خواهد که بلافاصله و بدون قید و شرط تمام فعالان کارگری زندانی و زندانیان سیاسی در کشور را آزاد کند و دستگیری و سرکوب فعالان کارگری را پایان دهد.
در این فراخوان، کیوپی از کارگران و عموم درخواست کرده است نامه های اعتراضی خود را از طریق لینک زیر به مقامات حکومتی ایران ارسال کنند. کیوپی رو به کارگران و جامعه تاکید کرده است:
“گزارشهای نگران کننده در مورد آزار و اذیت و سرکوب فعالان کارگری در ایران از طرف جنبش اتحادیه های کارگری ایران به اطلاع ما رسیده است. اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا عمیقا نگران این مسئله است که فعالین و مدافعان حقوق کارگری در سراسر ایران تحت تعقیب و زندان قرار دارند، و از اینرو از شما درخواست می کنیم که از دولت ایران بخواهید که فورا و بدون قید و شرط این زندانیان عقیدتی را آزاد کند.”
به کمپین اتحادیه کارگران خدمات عمومی کانادا در همبستگی با کارگران زندانی ایران بپیوندید. تا آزادی کلیه کارگران و ملعمان زندانی به کارزارهای جهانی در همه کشورها ادامه دهیم!
به گزارش اتحاد بین المللی در حمایت از کارگران در ایران؛ ترجمه متن نامه اعتراضی نمونه در کارزار کیوپی از قرار زیر است (به لینک زیر مراجعه نمایید):
آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران
حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران
موضوع: سرکوب و آزار فعالان کارگری در ایران
ما با جهت اعلام نگرانی عمیق خود از تداوم سرکوب و اذیت و آزار فعالین کارگری در ایران با شما تماس می گیریم. ما مطلع هستیم که بسیاری از فعالین و مدافعان حقوق کارگری تحت پیگرد قانونی قرار داشته و یا در مناطق مختلف کشور در زندان می باشند؛ و ما از شما می خواهیم این زندانیان عقیدتی را فوری و بدون قید و شرط آزاد کنید. این فعالان شامل افراد زیر می باشند:
رضا شهابی، عضو هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه (سندیکای واحد)، که از تاریخ ٩ اگوست ٢٠١٧ دوباره حبس گردیده است. رضا شهابی مشکلات جدی سلامتی به دلیل سالها بدرفتاری و نیز شکنجه در دوران بازجویی دارد. او باید به بیمارستانی غیرنظامی با تجهیزات کامل برای معالجه تخصصی منتقل گردد، و بدون قید و شرط آزاد گردد.
اسماعیل عبدی، عضو هیئت مدیره کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، در حال گذران ٦ سال حبس خود می باشد. بازجویان او تهدید کرده بودند که احکام تعلیقی مربوط به سال ٢٠١٠ را نیز به حکم او اضافه خواهند کرد.
محمود بهشتی لنگرودی، سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران (تهران)، بار دیگر از تاریخ ١٢ سپتامبر ٢٠١٧ بازداشت و به زندان اوین منتقل گشت. دادگاه تجدید نظر اخیرا حکم پنج سال زندان دیگر علیه او را تایید کرده است، که در این صورت کل دوران زندان ایشان به ١٤ سال تبدیل می گردد.
ابراهیم مددی و داوود رضوی، اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه، توسط ماموران امنیتی در تاریخ ٢٩ آوریل ٢٠١٥ دستگیر و به زندان اوین منتقل گشتند. آنها پس از ٢٢ روز حبس درسلولهای انفرادی با قید وثیقه آزاد شدند. در فوریه ٢٠١٦، آنها در مجموع به ١٠ سال و سه ماه حبس تعزیری توسط شعبه ٢٦ دادگاه انقلاب اسلامی محکوم شدند (٥ سال و ٣ ماه برای مددی و ٥ سال برای رضوی). آنها علیه این احکام ظالمانه تقاضای تجدید نظر کرده اند.
علاوه بر موارد فوق، بسیاری از فعالین کارگری در ایران به دلیل فعالیتهای کارگریشان یا به حبسهای تعلیقی محکوم شده اند، یا در انتظار دادگاه هستند و یا مورد تهدید قرر گرفته و از کار خود معلق و یا اخراج شده اند. این از جمله شامل چندین تن از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و برخی از اعضای سندیکای کارگران شرکت نیشکر هفت تپه می باشد.
ما از دولت شما می خواهیم که به بازداشت و سرکوب فعالین کارگری در ایران خاتمه دهد. ما همچنین خواهان آزادی فوری و بدون قید و شرط کلیه فعالین کارگری و زندانیان سیاسی در ایران هستیم.
بین المللی
١ . برنامه جهانی غذا: ساکنان غوطه شرقی در سوریه به تغذیه از زبالهها روی آوردهاند
بنا به اعلام “برنامه جهانی غذا” وابسته به سازمان ملل متحد، قحطی در منطقه غوطه شرقی سوریه که تحت محاصره نیروهای دولتی قرار دارد، ساکنان را وادار به تغذیه از زبالهها کرده است.
در گزارش “برنامه جهانی غذا” آمده است که ساکنان این منطقه بر اثر قحطی فرزندان خود را مجبور میکنند یک روز در میان غذا بخورند. بنا به همین گزارش همچنین گروهی از ساکنان غوطه شرقی از فرط گرسنگی به دفعات هوشیاری خود را از دست دادهاند.
به گزارش «برنامه جهانی غذا» از ماه سپتامبر حدود ١٧٤٥٠٠ نفر در شهر دوما، واقع در منطقه غوطه شرقی، مجبور به اتخاذ رویکردهای مختلفی برای مقابله با قحطی شدهاند. این روشها شامل تغذیه از علوفه حیوانات و مصرف آن دسته از مواد خوراکی که تاریخ مصرف آنها منقضی شده است، میشود.
بنا به همین گزارش ساکنان دوما برای به دست آوردن مواد خوراکی تن به رفتارهای پرخطر نیز می دهند. علاوه بر این گزارشهایی مبنی بر غش و ضعف دانشآموزان و آموزگاران در دوما بر اثر گرسنگی دریافت شده است.
گزارش “برنامه جهانی غذا” میافزاید که دستکم چهار نفر در دوما از گرسنگی جان باختهاند. یکی از آنها کودکی بوده که از فرط گرسنگی دست به خودکشی زده است.
نیروهای وفادار به بشار اسد، رئیس جمهوری سوریه از سال ٢٠١٢ تاکنون منطقه غوطه شرقی را که تحت کنترل شورشیان مخالف دولت قرار دارد، محاصره کردهاند. از ماه اوت تاکنون کاروانهای حامل مواد غذایی اجازه ورود به این منطقه را نیافتهاند.
٢. فرانسه – اعلام اعتصاب ٢٤ ساعت توسط اتحادیه ث ز ت
روز چهار شنبه ٢٩ نوامبر اتحادیه کارگری ث ژ ت اعلام کرد که از کارگران عضو این اتحادیه خواسته است در شرکتهای تولید و توزیع گاز و برق دست از کار بکشند.
این تصمیم زمانی اتخاذ شد که کارگران و کارفرمایان بر سر افزایش دستمزد به توافق نرسیدند.
ث ژ ت اعلام کرد که این اعتصاب با وجود هوای سرد بمدت ٢٤ ساعت ادامه خواهد یافت و راه دیگری برای بدست آوردن حق خود برایشان نمانده است.
همزمان با این اعتصاب شرکت آلمانی یونیپر نیز دست به اعتصاب مشابهی خواهد زد.
٣.. سوریه – جنگ داخلی بیش از ٣٤٠ هزار کشته برجای گذاشته است
آخرین گزارش سازمان غیردولتی “دیده بان حقوق بشر سوریه” حاکی از آن است که از اواسط ماه مارس سال ٢٠١١ تا کنون، دستکم ٣٤٣٥١١ جان خود را در جریان جنگ داخلی این کشور از دست داده اند.
به گزارش این نهاد – که در لندن مستقر است- ١٠٢هزار و ٦١٨ غیرنظامی در جریان درگیریهای ٦ سال و نیم گذشته جان خود را از دست داده اند. از این میان حدود ١٩ هزار قربانی کودک و ١٢ هزار قربانی زن بوده اند.
بنا بر این گزارش، نیروهای نظامی و شبهنظامی سوری و خارجی حامی دولت بشار اسد، با ١١٩ هزار کشته بزرگترین گروه قربانیان جنگ داخلی را تشکیل میدهند: ٦٢هزار سرباز و افسر ارتش، دهها هزار نفر از نیروی شبه نظامی وفادار به دولت اسد (موسوم به دفاع الوطنی) و ١٥٥٦ نفر از شبه نظامیان حزبالله این بخش از قربانیان را تشکیل میدهند.
در طول مدت زمان مشابه، حدود ٥٩ هزار نفر از شبهنظامیان گروههای کوچک و بزرگ شورشی، جان خود را در نبردها با ارتش سوریه و یا با یکدیگر، از دست داده اند.
دیده بان حقوق بشر سوریه مستقر در لندن می گوید که آمار و ارقام گزارش خود را از طریق شبکه وسیعی از منابع خود در نیروهای مسلح، نهادهای دولتی و پزشکی و همچنین فعالان سوری بدست آورده است.
٤. پرو – اعتصاب نامحدود کارگران مس
اعتصاب ٣٠٠٠ کارگر موسسه جنوبی مس در پرو روز چهار شنبه ٢٩ نوامبر وارد نهمین روز خود شد. این موسسه دو معدن را اداره میکند که تولید سالیانه آن به ٩٠٠ هزار تن میرسد.
این کارگران خواهان سهم بیشتر از سود شرکت هستند. آنها همچنین میگویند شرکت به تعهدات خود مبنی بر باز گرداندن کارگران اخراجی عمل نکرده است.
نماینده کارگران میگوید اعتصاب ادامه خواهد داشت و ما خواهان ملاقات جدید با نماینده شرکت و همچنین نماینده وزارت کار برای دستیابی به توافق هستیم.