حکم ارتجاعی یک مدرسه اسلامی در بریتانیا!
در شهر “بیرمنگام” بریتانیا یک مدرسه به نام “هجرت” که دانش آموزانی از چهار تا شانزده سال را در رده های مختلف می پذیرد، از کلاس پنجم به بعد دختران و پسران را کاملا از هم جدا می کنند.
یعنی مسئولان این مدرسه در کلاس درس، در راهرو مدرسه ، در حیاط مدرسه و در باشگاه و سفرهای آموزشی و تفریحی از دیدار و گفتگو پسران و دختران کاملا جلوگیری و ممانعت کرده و میخواهند که شریعت اسلامی را در آنجا بی چون و چرا به اجراء در آورند.
گرچه دادگاهی در “بیرمنگام” جدا کردن کامل پسران و دختران را در این مدرسه اسلامی “تبعیض جنسیتی” و غیره قانونی دانسته و از مسئولان این مدرسه خواسته اند که در سیاست های خود تجدید نظر کنند اما آنها همچنان به این روش واپسگرا و ارتجاعی خود ادامه می دهند.
این تفکیک و تبعیض تنها در شهر بیرمنگام نیست بلکه در شهر و مناطق دیگر بریتانیا در حال گسترش است. این تبعیض در واقع به دانش آموزان دختر و پسر لطمه شدیدی وارد کرده و آنها را بر حسب جنسیت تقسیم بندی و تفاوت جنسیتی در میان آنها را تقویت کرده و در کل آنها را از تجربیات زندگی کلاس درس و مدرسه محروم می نماید.
قبول این روش زشت و بی معنا در کشوری مثل بریتانیا در واقع امتیاز دادن دولت اشرافی و سرمایه داری بریتانیاست به اسلام سیاسی و پایمال کردن اصول برابری زنان و مردان فردای جامعه بریتانیا می باشد که باید مورد اعتراض جامعه سکولار بریتانیا، دانش آموزان و تشکیلات مترقی و مبارز زنان قرار گرفته و آن را کاملا ممنوع و به یک اصل و بند قانونی تبدیل کرده و مسئولان و اجراء کنندگان آن را مجازات قانونی نمایند.
زیرا این اعمال ضد انسانی و تفکیک دانش آموزان بر حسب جنسیت و گسترش آن در شهر و مناطق دیگر، آینده برابری و آزادی این نونهالان را در همان دروان ابتدایی به زیر یوغ و فرهنگ کثیف و واپسگرای اسلامی برده و از آنها و در همان اوایل کودکی انسان های متعصب و مطیع و خشک و دینی بار خواهد آورد که نتیجه مخرب آن برای جامعه و فرهنگ و سنت سکولاریزم بی نهایت زیانبخش خواهد بود.
کودکانی که به دنیا می آیند صاحب هیچگونه آئین و دینی نیستند و کودکان ٤ تا ١٦ سال هم هنوز به آن تکامل بیولوژیکی و سن بلوغ و قانونی نرسیده اند که بتوانند راه و روش زندگی و باور خود را مشخص کرده و در راه آن قدم بردارند و هیچ فرد و شخص و نهاد و مراکز آموزشی و غیره هم حق ندارد که تا سن قانونی ، باور و ادیان مذهبی و سیاسی خود را به بچه ها تحمیل کرده و از آنها برای مقاصد مذهبی و سیاسی خود سواستفاده کند.
این خود کودک است که هنگامی که به سن قانونی و دوران بلوغیت کامل رسید می تواند بیاندیشد و مذاهب گوناگون و افکار سیاسی متفات را مطالعه کرده و سرانجام در انتخاب یکی از آنها تصمیم بگیرد. دخالت و تحمیل افکار و باورهای مذهبی و سیاسی بر بچه ها از همان اوایل کودکی جرم است و در هیچ جای دنیا نباید به آن اجازه داد که والدین، بزرگان و بخصوص نهاد و مراکز آموزشی کوچکترین قدمی در این راه بردارند.
امروزه در کشورهای اسلام زده و ارتجاعی، تفکیک و تبعیض جنسیتی و تحمیل افکار واپسگرا مذهبی یکی از رکن اساسی آموزشی به حساب می آید و از همان دوران کودکی ، بچه ها را در معرض تخریب درونی و روانی قرار داده و بدینوسیله می کوشند که آنها را طوری تربیت کنند که در بزرگی چشم و گوش بسته وادار به اطاعت از امامان و آیت الله های مفتخور بار بیاورند و به فقر و فلاکت قانع و هر درد و رنج اجتماعی که مسبب اصلی آن همان “طبقات حاکم و مفتخوران جامعه اند” را به کار الهی نسبت داده و مبارزه انقلابی در راه احقاق حقوق انسانی را در آنها بکشند.
امروز همین ملایان و مفتخوران حاکم در کشوری همچو ایران تنها به سطح خرافه مذهبی و پائین کشیدن سطح آموزشی و برداشتن کتاب های علمی و جایگزین کردن کتاب های مذهبی و تاریخی خود ساز و تبعیض جنسیتی برای کودکان و نوجوانان کشور بسنده نکرده، بلکه پخش مواد مخدر و معتاد کردن و روانه کردن آن ها به درون زباله دان ها و قبرستان شهرها یکی دیگر از برنامه ارتجاعی آن ها می باشد.
علاوه بر این ها، همین رژیم های فاسد اسلامی بر حسب همان تفکیک جنسیتی، مرد ثروتمند و پولدار را در همسرگیری با چندین زن ، آزاد قلمداد کرده و در ارث و وراثت و شاهدی، دو زن را در مقابل یک مرد به حساب می آورند. حال اگر از ده ها نابرابری اجتماعی و خانوادگی و حقوق کمتر کارگران زن به نسبت کارگران مرد در کارخانه و کارگاه ها بگذریم، می بینیم که تفکیک جنسیتی و امتیاز این تبعیض اجتماعی از طرف دولت اشرافی و سرمایه داری بریتانیا به مدارس اسلامی درآن کشور و تمام کشورهای اسلامی و برخی کشورهای اروپایی که در مدارس به پیش می برند در راستای منافع کدام طبقات و قشرهای اجتماعی قرار دارد!
عزت دارابی
٢٠١٧-١٠-١٤