گوهردشت آزمونی برای همه
جعفر ابراهیمی
بیشک ادامه اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و عقیدتی در زندان گوهردشت منتهی به فاجعه انسانی خواهد شد بیش از سیویک روز است که جمعی از زندانیان در اعتراض به تضییع حقوق خود بهعنوان زندانی دست به اعتصاب غذای جمعی زدهاند آنان خواسته فردی ندارند و از مسئولین زندان میخواهند به حقوق صنفی زندانیان احترام بگذارند و قوانین خود را رعایت کنند و بدیهیترین حقوق انسانی زندانیان را پایمال نکنند.
تا جایی که به زندانبان و دادستانی مربوط است آنها این حقوق اولیه را به رسمیت نمیشناسند و گویی ارادهای برای رسیدگی به این مطالبات صنفی و قانونی نیست از سویی از نامههای منتشرشده از سوی زندانیان اعتصابی میتوان عزم و اراده آنان برای ادامه اعتصاب را درک نمود و این رویارویی وضعیت بغرنجی را رقم خواهد زد.
مواجهه زندانی و زندانبان با مقوله اعتصاب غذا تنها یک وجه مسئله است وجه دیگر مسئله نحوه برخورد افراد و جریانات بیرون از زندان با این مقوله است. بیشک باید مسئولانه با مسئله اعتصاب غذای جمعی زندانیان برخورد نمود و از خواسته آنها دفاع کرد و صدای آنها شد تا شرایط ضد انسانی زندان مرتفع گردد اما در این میان وظیفه برخی خطیر است بخصوص گروههای حقوق بشری ، مدعیان دفاع از حقوق شهروندی و رسانههای که خود را مستقل می نامند.
اعتصاب غذای گوهردشت نشان داد که به چه میزان زندانی برای برخی از این افراد و جریانات، طبقهبندیشده است عدمحمایت از خواستههای این زندانیان و حتی در مواردی بایکوت خبری آنها نشان داد که در یک جامعه طبقاتی به چه میزان مسئله زندانیِ فرادست و فرودست عمده است و برخی مدعیان حقوق بشری به مدد جایگاهی که اشغال کردهاند چگونه قادرند با خودی و غیرخودی کردن زندانیان، بخشی از آنان را ایزوله و طرد نمایند.
اما وجه دیگری که این شرایط را بر هم میزند مقوله مقاومت و ایستادگی زندانی بر مطالبه انسانی و قانونی است به همان میزان که سرکوب می تواند در جامعه روحیه یاس و ناامیدی ایجاد کند مقاومت هم می تواند معادلات شرایط موجود را بر هم بزند دینامیسم نهفته در روحیه مقاومت باعث تکثیرآن می شود و راه باز می کند و افق جدید می گشاید.
اگر امروز برخی رسانهها و مدعیان حقوق بشر مجبورند به مقوله گوهردشت ورود کنند ناشی از آن است که مقاومت بر خواسته ابتدایی و انسانی ، مطالبه آنان را تا سطح اجتماعی و در میان فعالان مدنی ارتقا داده است. دیگر اعتصاب گوهردشت سوژهای نیست که به لحاظ رسانهای و خبری و کاسبی حقوق بشری بتوان از آن چشمپوشی نمود.
اما در این میان برخی فعالان حقوق بشر و انسانهای آزاده هستند که همیشه صدای بیصدایان بودهاند و فارغ از تقسیمبندیهای سیاسی و عقیدتی از حقوق اساسی و پایهای هر انسانی دفاع کردهاند اگرچه این افراد رسانههای قوی در اختیار ندارد ولی به مدد مقاومت و ایستادگی اعتصابیون و تلاش این انسانهاست که سد سانسور و بایکوت شکسته میشود و بیشازپیش کاسبان حقوق بشر و مدعیان دفاع از حقوق شهروندی رسوا میشوند. بیشک گوهردشت آزمونی برای تمام کسانی است که دل درگرو آزادی و برابری دارند و کسانی که برای تحقق جامعه آزاد و برابر می کوشند نمی توانند نسبت به این مساله بی تفاوت باشند