اخبار کارگری
بخش ایران: نسان نودینیان
بخش بین المللی: داوود رفاهی
راهپیمایی کارگران هپکو در اعتراض به عدم پرداخت حقوق و معوقاتشان
روز دهم تیرماه کارگران هپکو در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهایشان دست به تجمع اعتراضی زدند. کارگران هپکو در این روز همزمان با روز صنعت و معدن با راهپیمایی و نشستن بر روی زمین و مسدود کردن خیابان (نزدیک ترمینال) اعتراض خود را نسبت به مشکلات این شرکت و کارخانجات دیگر در شهر اراک و عدم پرداخت حقوق و معوقات خود اعلام کردند.
١١ اسفندماه سال گذشته این کارگران به دلیل تاخیر شش ماه حقوقشان مقابل ساختمان استانداری مرکزی تجمع اعتراضی برپا کردند و از سوی مسئولان استانی وعده هایی برای رفع مشکلشان داده شد که این قول ها هنوز به صورت کامل عملیاتی نشده است و اعتراضات دنباله دار کارگران را به همراه دارد. به گفته کارگران حقوق آذر، دی و بهمن ماه سال ٩٥ آنها کامل پرداخت نشده است. حقوق اسفند ماه این کارگران بعد از اعتراضات بسیار پرداخت شد و از آغاز سال جاری تا کنون نیز دستمزدی نگرفته اند. بدین ترتیب این کارگران بیش از ٥ ماه مزد طلب دارند.
راهپیمایی کارگران هپکو در دهم تیرماه جاری بار دیگر توجه ها را بسوی این مرکز پر جنب و جوش کارگری جلب کرد. یکماه اعتراض بیش از هزار کارگر کارخانه هپکو یکی از نقطه های درخشان مبارزات کارگری در سال ٩٥ بود. کارگران هپکو با شعار های کوبنده خود، اعتراض کل کارگران و کل جامعه را فریاد زدند. اعتراضات و تظاهرات هر روزه کارگران هپکو در سال گذشته در خیابانهای اراک و سرانجام وارد صحنه شدن خانواده در این اعتراضات و عقب نشینی فوری کارفرما و دولت و تن دادن به بخشی از خواستهای کارگران یک نقطه عطف مهم در جنبش اعتراضی کارگری بود که درسهای با ارزشی برای کل جنبش کارگری و این کارگران در پی داشت. اعتراضاتی که بر فضای شهر اراک طنین انداخت و تاثیر خود را در سطحی سراسری گذاشت. اینها همه تجربیات درخشانی است که بدون شک امروز کارگران هپکو را در موقعیت قدرتمندی برای پیشبرد اعتراضشان قرار داده است. اعتراضات قدرتمند کارگران هپکو در سال ٩٥ مکان ویژه ای به مبارزات این کارگران در جنبش اعتراضی کارگری داده است و بلند شدن دوباره زمزمه های اعتراض در این کارخانه برای مردم شهر اراک و جنبش اعتراضی کارگری نوید بخش است. اخبار این اعتراضات را وسیعا پخش کنیم. از مبارزات کارگران هپکو حمایت و پشتیبانی کنیم.
شرکت هپکو در تولید و تامین ماشین آلات راهسازی، معدنی و کشاورزی از جمله ماشین آلاتی بیل چرخ زنجیری، بیل چرخ لاستیکی، بلدوزر، لودر ، بهکو لودر، مینی لودر، غلطک، گریدر، شاول، دامپتراک، لوله گذار، کمباین، تراکتور فعالیت دارد.
طی ده سال اخیر وضع این شرکت هر روز بدتر شده و مقامات مسئول تحت عنوان بحران فشار بیشتری بر گرده کارگران وارده کرده اند. کارگران هپکو اعلام کرده اند که برای پیگیری خواستهایشان به اعتراضاتشان ادامه خواهند داد.
کارگران نورد و پروفیل ساوه با اعتصاب خود موفق به دریافت یکماه از طلبهایشان شدند
روز شنبه ١٠ تیرماه بیش از دویست نفر از کارگران نورد و پروفیل ساوه در شیفت بعد ازظهر، در اعتراض به عدم پرداخت دنزدیک به ٥ ماه دستمزدشان دست از کار کشیدند.
کارخانه نورد و پروفیل در شهرستان ساوه متعلق به یک کارفرما ست و ٢٤٠٠ کارگر این کارخانه ها ٥ ماه است دستمزدهای خود را دریافت نکرده اند. در رابطه با این موضوع این کارگران چندین بار تجمع و اعتصاب داشته اند. بدنبال اعتصاب روز دهم تیر، کارفرما در روز یازدهیم تیرماه یکماه از دستمزد کارگران را پرداخت کرد و کارگران موفقتا به اعتصابشان پایان دادند. کارگران تمام طلبهایشان را میخواهنند.
کارگران کارخانجات نورد و پروفیل ساوه دست از کار کشیدند
اتحادیه آزاد کارگران ایران : بیش از دویست نفر از کارگران نورد و پروفیل ساوه در شیفت بعد ازظهر از ساعت ١٦ امروز دهم تیر بدلیل اعتراض به حقوق های معوقه خود دست از کار کشیدند.
طبق اخبار ارسالی به اتحادیه آزاد کارگران ایران ،کارگران این کارخانه از بهمن ماه سال گذشته تاکنون نزدیک به پنج ماه است که حقوق های خود را دریافت نکرده اند لازم به ذکر است
مدیریت کارخانه تا این لحظه پاسخی به کارگران اعتصابی نداده است
یادآوری می شود از سال ١٣٨٦ تاکنون کارگران اعتصاب های زیادی در اعتراض به حقوق های معوقه
داشته اند اما متاسفانه این مسئله حیاتی برای کارگران تاکنون حل نشده است و هر از چند گاهی کارگران ناچار می شوند برای ادامه بقای خود دست به اعتصاب بزنند
اعتصاب و اعتراضات متحدانه نیروهای شرکتی مخابرات مشهد با کشیده شدن به دیگر استانها ابعادی سراسری به خود گرفت
اتحادیه آزاد کارگران ایران: در چهاردهمین روز اعتصاب متحدانه پرسنل شبکه کابل هوائی و زمینی مشهد و ایستادگی آنان بر سر خواستهایشان، این اعتصاب امروز دهم تیر ماه به استانهای لرستان و خوزستان نیز کشیده شد و کارکنان بخش خصوصی مخابرات این استانها ضمن اعتصاب با برگزاری تجمع خواهان اجرای طرح طبقه بندی مشاغل و انعقاد قرارداد مستقیم شدند.
بنا بر گزارشهای رسیده به اتحادیه آزاد کارگران ایران، پرسنل شبکه کابل هوائی و زمینی مشهد نیز در چهاردهمین روز اعتصاب خود، همچون روزهای گذشته در مقابل اداره کار استان خراسان رضوی دست به تجمع زدند. در پی این تجمع، جلسه مذاکره ای از ساعت ١٢ ظهر مابین نماینده های تجمع کنندگان و مسئولینی از اداره مخابرات و اداره کار استان خراسان رضوی برگزار شد اما این جلسه مذاکره بدون حصول نتیجه روشنی در ساعت ١٤ ظهر پایان گرفت.
در این جلسه، مسئولین اداره کار و مخابرات مشهد تلاش کردند با دادن وعده شفاهی به پرسنل اعتصابی شبکه کابل هوائی و زمینی مخابرات این شهر، مبنی بر کنسل کردن اخطارهای داده شده به آنان و لغو اخراجهای صورت گرفته و پیگیری مطالباتشان، آنها را وادار به شکستن اعتصاب کنند. اما این پرسنل اعلام کردند تا زمان کتبی نشدن وعده های داده شده برای رسیدگی به خواستهایشان دست از اعتصاب نخواهند کشید.
مسئولین اداره مخابرات و اداره کار مشهد در حالی در تلاشند تا با دادن وعده های شفاهی اعتصاب پرسنل شبکه هوائی و زمینی مخابرات مشهد را پایان دهند که از سال ٩٤ پرسنل شرکتی مخابرات در سراسر کشور با پنج بار تجمع در مقابل مجلس شورای اسلامی و اعتراضات دیگر، جز با وعده های شفاهی و پوچ برای تحقق خواستهایشان مبنی بر تضمین امنیت شغلی و انعقاد قرارداد مستقیم مواجه نشده اند و بدتر از آن در طول این مدت بطور مداوم مورد تهدید و نگه داشتن شمشیر اخراج بر بالای سر خود روبرو بوده اند. بطوریکه در برخی مراکز مخابراتی کشور همچون مشهد نماینده های آنان مورد ازار و اذیت و اخراج واقع شده اند.
امروز در حالی نیروهای شرکتی مخابرات استانهای لرستان و خوزستان به اعتصاب و اعتراض همکاران خود در مشهد پیوستند که زمزمه پیوستن به این اعتصاب در میان نیروهای بخش خصوصی مخابرات استان همدان، فارس، مازندران و برخی دیگر از شهرهای کشور آغاز شده است و چه بسا که از فردا اعتصاب نیروهای شرکتی مخابرات ابعادی هر چه سراسری تر پیدا کند.
اتحادیه آزاد کارگران ایران – دهم تیر ماه ١٣٩٦
تجمع اعتراضی کارگران صبا فولاد زاگرس همراه با خانواده هایشان
صبح روز ١٠ تیر حدود ١٢٠ کارگر اخراجی صبا فولاد زاگرس به همراه خانواده هایشان برای پی گیری وضعیت شغلیشان مقابل ساختمان استانداری چهار محال بختیاری تجمع کردند.این کارگران که به طور میانگین بیش از ده سال سابقه کار دارند در ابتدای تیرماه از کار اخراج شده اند. خواست آنها بازگشت فوری به سرکارشان است. طی ده روز اخیر کرگران صبا فولاد زاگرس در اعتراض به این اخراج ها تجمعات متعددی برپا کرده اند. این اعتراضات ادامه دارد. روز ٩ تیر کارگران صبا فولاد و برفاب همزمان تجمع داشتند.
اعتصاب و تجمعات اعتراضی کارگران شرکت مخابرات در شهرهای مختلف لرستان
صبح امروز کارکنان شرکتی مخابرات بنا به فراخوانی از قبل داده شده در شهرهای مختلف استان لرستان دست از کار کش دهم تیرماه یدند و در اعتراض به عدم اجرای طرح طبقهبندی مشاغل تجمع کردند
معترضان در کوهدشت، پلدختر، خرم آباد و دیگر شهرهای لرستان، یا در مقابل ادارات مخابرات و یا در فضاهای سرپوشیده جمع شدند و پیگیر خواستشان شدند.
شرکتیهای مخابرات خواستههای خود را اجرای طرح طبقهبندی، عقد قرارداد مستقیم با مخابرات و تامین امنیت شغلی و در نهایت، رفع تبعیض در مخابرات عنوان میکنند.
فراخوان نیروهای شرکتی مخابرات استان لرستان
قابل توجه تمام همکاران استان لرستان
روز شنبه ١٠ تیر ٩٦ به خاطر عدم اجرای طرح طبقه بندی مشاغل که بارها دستور آن ابلاغ شده است. کلیه واحدهای مخابرات در استان تعطیل خواهد شد و تمام همکاران دست از کار خواهند کشید.
محل تجمع همکاران در هر شهرستان ادارات مرکزی و در خرم آباد مرکز برندشاپ می باشد
یک هفته اعتراض در میان کارگران شرکتی مخابراتِ مشهد
روز ٧ تیر کارکنان شرکتی مخابرات مشهد در هفتمین روز اعتراضاتشان مقابل اداره کار این شهر تجمع کردند. یک خواست این کارگران اجرای طرح طبقهبندی مشاغل است. تا بلکه بهبودی در سطح دستمزدهای زیر خط فقر آنها ایجاد شود. خواست مهم دیگر آنها خواست قراردادهای مستقیم کاریست که خواست کارگران مخابرات در تمام شهرهاست و این کارگران بر سر این موضوع در سال گذشته تجمعات سراسری متعددی در مقابل مجلس اسلامی داشتند. سابقه برپایی تجمعات سراسری در میان کارگران مخابرات، خواست برچیده شدن دست پیمانکاران و تبدیل قراردادهای کاری به قراردادهای مستقیم که خواست بخش عظیم کارگران است، اهمیت و جایگاه مبارزات کارگران مخابرات مشهد را بیان میکند. نفس توان برگزاری تجمعات سراسری در عین حال نشانگر وجود پیش زمینه های خوبی برای ایجاد تشکل سراسری در میان این کارگران است. از همین رو دو خواست قراردادهای مستقیم و تشکل در واقع دو خواست کلیدی برای این کارگران است.
اعتصاب وتجمع کارگران راهسازی رامیان به شاهرود دراعتراض به عدم پرداخت ماه ها حقوق
صبح روز ٨ تیر، کارگران شرکت مراغ در راهسازی جاده رامیان به شاهرود، دراعتراض به عدم پرداخت ١٦ ماه دست از کار کشیده ومقابل شرکت تجمع کردند.
تجمع اعتراضی کارگران بازنشسته نیشکر هفت تپه
صبح روز چهارشنبه ٧ خرداد بازنشسته های اسفندماه این شرکت بدلیل بدعهدی مکررکارفرمای این شرکت درخصوص وعدهای داده شده در مقابل درب اموراداری شرکت تجمع اعتراضی برگزارکردند. مدیراموراداری دراین تجمع اعلام کردکه باهماهنگی های به عمل آمده چند جانبه بین سازمان تامین اجتماعی وشرکت واستانداری مقررشده که ازطریق شورای تامین استان این توافق اجرایی شده ومشکل ٤درصدسهم کارفرمای ٣٤١نفرکارگران بلاتکلیف شرکت ومشکل دفترچه های درمانی کارگران که ٤ماه است بخاطر پرداخت نکردن مبلغ بیمه ماهیانه کارفرما فاقد اعتبارهستند باموافقت تامین اجتماعی حل شود.
گفته میشود شرکت نیشکرهفت تپه بیش از٢٣٠میلیاردتومان برابربا یک چهارم ارزش وسرمایه شرکت به تامین اجتماعی بدهکاراست. این شرکت بزرگترین بدهکارسازمان تامین اجتماعی درسطح کشوراست . از زمان خصوصی سازی دراین ١٥ماه اخیر حدود ٥٠ میلیارد به مبلغ مذکورافزوده شده است.
همچنین کارگران این شرکت ٢ ماه حقوق وپاداش سالهای گذشته را طلب دارند.علاوه براینها شرکت حقوق کارگران روزمزددربهمن واسفند سال ٩٤ و حق بیمه آنها رابدلیل اختلاف با پیمانکارطرف قراردادخودان پرداخت نکرده است وهنوز١٠میلیاردبیمه سهم کارفرماها که مصوبه مجلس درسال٩٢ است راشرکت به تامین اجتماعی پرداخت نکرده تا حدود١٨٠ نفر نی بران بلاتکلیف فصلی نیز بازنشسته شوند.
تجمع اعتراضی همزمان کارگران اخراجی دوکارخانه صبافولاد زاگرس وبرفاب مقابل استانداری چهارمحال و بختیاری!
ظهر روز ٧تیر، کارگران اخراجی دوکارخانه صبافولاد زاگرس وبرفاب دراعتراض به بیکاری وبرای بازگشت بکار،همزمان مقابل استانداری چهارمحال و بختیاری تجمع کردند.
این سومین روز تجمع اعتراضی کارگران کارخانه صبافولاد زاگرس در اعتراض به اخراج ها بود. و در ٧ تیر کارگران اخراجی برفاب که بیش از ٢٠ سال سابقه دارند نیز به تجمع پیوستند. زیر فشار این حرکت اعتراضی مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی چهارمحال و بختیاری به آنها قول حل مشکل را داد.
در حرکت اعتراضی این روز کارگران با شعار “استاندار بیا بیرون” درخواست دیدار استاندار چهارمحال و بختیاری را داشتند که او حاضر به حضور در جمع کارگران نشد. اما مدیرکل سیاسی و انتخابات استاندار وعده رسیدگی به خواست کارگران را داد و در نتیجه کارگارن موقتا به تجمع خود خاتمه دادند.
تجمع اعتراضی کارگران معدن شماره٢ گل گهرنسبت به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی در جاده سیرجان – گل گهر
صبح روز ٧ تیر، جمعی از کارگران معدن شماره ٢ گل گهر دراعتراض به بلاتکلیفی شغلی ومعیشتی و به عدم پرداخت٤ ماه حقوق خود دست به تجمع در جاده سیرجان – گل گهر زدند.
تجمع سراسری معلمان آزاد شاغل در بخش غیر دولتی
ساعت ٨ صبح روز ١١ تیر بیش از صد نفر از معلمان آزادِ شاغل در بخش غیر دولتی از سراسر کشور به تهران آمدند و مقابل مجلس شورای اسلامی تجمع کردند.
این معلمان که نه از حق بیمه بهرهمندند و نه حداقل دستمزد مصوب شورای عالی کار نصیبشان میشود، از شرایط شغلی خود به شدت ناراضی هستند.
معلمان آزاد شاغل در بخش غیر دولتی آموزش و پرورش میگویند فرق ما با معلمان رسمی چیست. ما هم همان کار را انجام میدهیم، اما دستمزدهان بسیار کمتر است. در تابستان نیز درآمدی نداریم و از همان حداقل بیمه هم محرومیم. یک خواست مهم این معلمان استخدام در آموزش و پرورش و برخورداری از شرایط معلمان استخدامی است. تجمع سراسری روز یازده تیر از طریق فضای مجازی تلگرامی سازماندهی شده بود.
در این تجمع اعتراضی معلمان شعار میدادند:
سکوت هر مسئولی خیانت است به ملت
معلمان در تجمعات دو سه سال اخیر خود با شعارهایی چون خط فقر ٤ میلیون حقوق ما یک میلیون، بیمه کارآمد، درمان رایگان است، معیشت، منزلت، حق مسلم ماست، خواستار یک زندگی انسانی شده اند.
هراس رژیم و تهدید کارکنان پیمانی مخابرات به “تعدیل“
کارگران مخابرات: ما را از “تعدیل” نترسانید
به دنبال اعتراضات گسترده و سراسری کارگران پیمانی مخابرات با خواست قراردادهای مستقیم کاری و اجرای طرح طبقه مشاغل به عنوان راهی برای افزایش دستمزدهای چند بار زیر خط فقرشان، روابط عمومی شرکت مخابرات ایران طی بیانیهای در چهار بند تجمعات کارگران را “اخلال” خواند و آنها را به “تعدیل” یعنی اخراج از کار تهدید کرد. این بیانیه نمونه دیگری از تبلیغات معمول جمهوری اسلامی است که با دست بردن به حربه سرکوب و اخراج تحت عنوان “مصالح ملی” میکوشد اعتراضات کارگران و کل جامعه را عقب براند. این بیانیه از اینکه اعتراضات کارکنان مخابرات علیه شرایط برده وار کار پیمانی و دستمزدهای زیر خط فقر، خلاف موازین “حقوقی، قانونی و مصالح ملی” و به تحریک “گروهها و جناح های سیاسی سازماندهی شده است و موجب بهره برداری “عوامل ضد انقلاب در داخل و خارج از کشور است، سخن میگوید. بعد هم با اعلام اینکه این اعتراضات موجب اخلالی در خدمت رسانی به مردم نشده است، میکوشد، مردم را در تقابل با این بخش کارگران خدماتی قرار دهد. این سخنان بیش از هر چیز هراس حکومت را از ابعادگسترده اعتراضات کارکنان مخابرات ، که میتواند الگویی برای اعتراضات سراسری در سطح جامعه باشد، نشان میدهد. بویژه اوج هراس رژیم را در بند سه این بیانیه میتوان دید که در آن از نگرانی اینکه این اعتراضات با حمایت تعدادی از جریانات سیاسی تقویت خواهد شد، کارگران به “تعدیل”که همان اخراج و بیکارسازی است، تهدید شده اند. در این بند چنین آمده است.”-شرکت مخابرات ایران از زمان ورود به عرصه خصوصیسازی و علی رغم وجود اختیار قانونی برای تعدیل نیروی انسانی در بخش رسمی و پیمانکاری و عدم صرفه اقتصادی به حفظ وضع موجود با توجه به تغییرات فناوری اطلاعات و ارتباطات و واگذاری فعالیت ها به صورت حجمی به شرکت های پیمانکاری،کماکان به لحاظ وضعیت معیشتی پرسنل موصوف از هرگونه برنامه تعدیل نیز خودداری نموده است. لیکن بیم آن می رود که اگر این روند ادامه پیدا کند و حمایت تعدادی از جریان های سیاسی به تقویت آن منجر شود، این شرکت علی رغم میل خود مجبور شود جمع زیادی از این پرسنل را تعدیل کند.”.
در آخر بیانیه نیز کارگران به مذاکره سه جانبه دولت و کارفرما و نمایندگان تشکلهای دست ساز حکومتی حواله داده میشوند، آنهم نه برای پاسخگویی به خواستهای کارگران بلکه به برای “تنویر” افکار عمومی و اینکه گویا طرح طبقه بندی مشاغل اجرا شده است و طرح مورد بحث و خواست کارکنان مخابرات از سوی هیات عمومی دیوان عدالت اداری قبلا ابطال شده است.
در برابر این تهدیدات کارگران پیمانی مخابرات ایستاده و بر ادامه اعتراضات تاکید دارند.
کارگران مخابرات : ما را از “تعدیل” نترسانید
پس از انتشار بیانیه توسط روابط عمومی شرکت مخابرات ایران، کارکنان شرکتی مخابرات در استانهای مختلف به این بیانیه پاسخ محکمی داده و با رد کردن نشستن پای هرگونه مذاکره ای بر خواست و اعتراضشان تاکید کرده و میگویند:”
نیروهای شرکتی مخابرات ایران در حضور نمایندگان کمیسیون صنعت و معدن مجلس شورای اسلامی در طول سال ٩٥ و ٩٦ بارها با مدیران مخابرات نشست و مذاکرە داشته و هر بار شرکت مخابرات خلف وعده کرده است. و دیگر هیچ گونه نشستی با مدیران شرکت مخابرات نخواهیم داشت و تنها خواستهی ما قرارداد مستقیم و بدون واسطه همراه با اجرای طرح طبقهبندی مشاغل شرکت مخابرات ایران مطابق مادههای٤٩ و٥٠ قانون کار جمهوری اسلامی ایران است.
در بیانیه دیگری که کارکنان شرکتی مخابرات منتشر کرده اند، آمده است: تهدید به اخراج و تعدیل نیرو تا کنون حربه ای بوده برای عدم اجرای قانون و پرداخت مطالبات و جلوگیری از خواسته های بر حق پرسنل خصوصی؛ تا کنون بارها مذاکره کردیم و هر بار مدیران زمان را به تعویق انداخته و فقط به وعده اکتفا نمودهاند. در این بیانیه ادعای اجرای طرح طبقهبندی مشاغل در مخابرات، ادعایی بیاساس دانسته شده و اظهارات روابط عمومی شرکت مخابرات کاملا رد شدهاست.
کارگران میگویند، اعتراض ما برحق است، ما را از “تعدیل” نترسانید.
نگاهی بر آنچه در اعتراضات سراسری کارگران مخابرات می گذرد و عکس العمل حکومت، تاکیدی دیگر بر قدرت اعتصابات سراسری کارگری، گرد آمدنشان حول خواست سراسری کوتاه شدن دست پیمانکاران از محیط های کار و موقعیت کارگران مخابرات برای ایجاد تشکلهایشان و تداوم قدرتمند مبارزاتشان است. تاکیدی بر نقش مهم خانواده های این کارگران و اطلاع رسانی از اخبار هر روزه این اعتراضات در تقویت این مبارزات و به عنوان یک بخش خدماتی جلب حمایت وسیع مردم است. اعتراضات کارگران مخابرات یک الگو است، از این اعتراضات وسیعا حمایت کنیم.
شهلا دانشفر
١٢ تیر ٩٦
اعتراضات کارگران شرکتی مخابرات ابعادی سراسری پیدا کرد
در ادامه دو هفته اعتراض و تجمع کارکنان شرکتی مخابرات در مشهد، کارکنان شرکتی این سازمان در شهرهای مختلف لرستان، استان خوزستان، استان فارس، استان مازندران، کرمان، سیستان و بلوچستان، آذربایجان شرقی و همدان در دهم تیرماه به این اعتراضات پیوستند و با تجمع در مقابل ساختمانهای مخابرات پیگیر خواستهایشان شدند. امروز یازدهم تیر ماه دومین روزی است که این تجمعات به صورت گسترده و همزمان در چندین شهر و استان برگزار میشود و اعتراضات کارکنان شرکتی مخابرات میرود که ابعادی سراسری و گسترده بخود بگیرد.
کارکنان شرکتی مخابرات که طرف قرارداد با شرکتهای خصوصی و اغلب در شبکه کابل هوایی مخابرات مشغول به کار هستند، خواستار کوتاه شدن دست پیمانکاران و عقد قرارداد مستقیم توسط مخابرات و تامین امنیت شغلی هستند. خواست دیگر آنها اجرای طرح طبقه بندی مشاغل بعنوان راهی برای افزایش مبلغی به سطح دستمزدهای چند بار زیر خط فقر کنونی آنهاست.
آبانماه سال گذشته بیش از دو هزار از کارکنان شرکتی مخابرای طی اقدامی هماهنگ از طریق مدیای اجتماعی مقابل مجلس تجمع داشتند که در سومین روز آن خانواده های آنها نیز حضور داشتند. اکنون حرف آنان اینست که تا زمانی که مطالباتشان برآورده نشود، به اعتراضات خود ادامه خواهند داد.
سراسری بودن اعتراض و خواستهای کارکنان شرکتی مخابرات آنها را در موقعیت بسیار مساعد برای تشکلیابی توده ای خود و پیگیری قدرتمند تر مبارزاتشان قرار داده است. همچنین نقش فعالی که خانواده ها در مبارزات آنان خصوصا در سال گذشته داشته اند، یک نقطه قوت مهم مبارزات این کارگران است. بویژه تاکید بر خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران و اعتراض به استخدامهای پیمانی، این شکل برده وار کار که معضل بخش از عظیمی از کارگران در ایران از جمله کارگران در صنعت نفت، پتروشیمی ها، شهرداری ها، آموزش و پرورش، وزارت بهداشت و … است، بیش از بیش زمینه جلب حمایت اجتماعی را از مبارزات آنها فراهم میکند. با اتکاء به این نقطه قوت ها، میتوان بیشترین نیرو را در حمایت از این مبارزات به میدان آورد و به اعتراضات ادامه داد.
حضور فعالتر خانواده ها در این مبارزات، جلب حمایت بخش های مختلف کارگری از مبارزات و خواست مهم این کارگران، اطلاع رسانی وسیع و هر روزه از اعتراضات کارکنان مخابرات خصوصا استفاده از رسانه ای چون کانال جدید برای انعکاس گسترده اخبار آن، همه و همه ابزار های مهم بسیج حمایت وسیع از مبارزات کارکنان پیمانی مخابرات و قدرتیابی این مبارزات است.
خواستهای کارگران مخابرات خواست همه کارگران و خصوصا کارگران، معلمان، پرستاران و بخشهای عظیمی از کارگران است که با معضل قراردادهای پیمانی درگیرند، باید قاطعانه از خواستها و اعتراضات کارکنان پیمانی مخابرات حمایت کرد.
شهلا دانشفر
حبس کردن قائم مقام مدیریت نیشکرهفت تپه درنمازخانه شرکت
کارگران بازنشسته اسفندماه٩٥نیشکرهفت تپه که٣٤١نفرند هنوزبلاتکلیف وسرگردان بدلیل اختلاف بین بیمه تامین اجتماعی وشرکت درخصوص پرداخت٤درصدسهم کارفرماهستندوکارفرمای شرکت نیزتوان پرداخت مبلغ مدکوررانداردواخیرا شکایت کارگران به استانداری خوزستان نیزرسیده وشخص استاندارنیزدرچندروزگذشته جلساتی باکارفرماومدیرکل تامین اجتماعی استان برگزارکرده که مقررشده تا امروزیکشنبه مشکل ٤درصدسهم کارفرما وصدورترک کاراین کارگران حل شود کارگران پس ازمراجعه به شرکت وقتی متوجه شدندکه هنوزاقدامی صورت نگرفته ازقائم مقام مدیریت شرکت خواستنددرجمع انهاحاضرشده وپاسخگوباشد.بازنشسته هاجهت جلسه درنمازخانه شرکت حاضرشدندکه پس ازسخنان قائم مقام شرکت نصیری افشارووعده پرداخت توسط ایشان شدیدا ناراحت شده مانع خروج ایشان ازنمازخانه شدند واوراحبس کردندکه باوصاطت حراست پس ازساعتی درب نمازخانه رابازکردندتابه اتفاق بازنشسته هابه بیمه هفت تپه مراجعه کند.پس ازمراجعه بازنشسته هاوایشان وجلسه بارئیس بیمه اعلام شدکه میبایست مدیرکل تامین اجتماعی موافقت خودرا طی فاکسی به شعبه زادمهرهفت تپه اعلام کند که تاپایان وقت اداری وانتظارچندساعته بازنشسته ها فاکسی ارسال نشد.که بازنشسته ها مثل سه ماه گذشته بدون حصول نتیجه ناراحت به خانه برگشتند.ازاسفندماه ٩٥تاکنون کارفرمای شرکت هنوزلیست بیمه پرسنل شرکت رابدلیل ناتوانی مالی به تامین اجتماعی ارائه نکرده که ازنظرخدمات درمانی کارگران این شرکت دروضعیت فلاکت باری قراردارند.
برگرفته از صفحه تلگرام اتحادیه آزاد کارگران ایران
کارگران
گزارش بهنام ابراهیم زاده از وضعیت كودكان در كانون اصلاح و تربیت:
یکی از فجیع ترین تجاوزات به حقوق بشر٬ شکنجه است که در نتیجه آن حثیت وکرامت قربانیان سلب می شود وبه توانایی انان در ادامه ی حیات وفعالیت های عادی شان اسیب می زند (ماده ٢، بند٥٥)
شنیدن خبر وضعیت این کودکان زیر هیجده سال در کانون اصلاح وتربیت زابل که به خاطر دزدیهای بی ارزش به زندان افتادهاند در باورتان سخت بگنجد . باید گفت این واقعیتی است که امروزه دهها کودک زیر هجده سال با ان وضعیت نابهنجار در کانون اصلاح وتربیت زابل ودیگر مراکز با ان دست و پنجه نرم میکنند ما هرروز تعدادی از این کودکان زیر هجده سال که ناخواسته و از روی اجبار و فقر اجتماعی مرتکب دزدی وحتی قتل شدهاند معرفی میکنیم. لازم به ذکر است که مددکار این کودکان شخصی است به نام “محمد نظام دوست” که به شدت از نحوه برخورد وبیتوجهی این شخص ورفتارهای وحشیانه اش، کودکان مظلوم گلهمند هستند .
بهمن یزدی ١٦ساله
جرم: شش عدد تخم مرخ دزدیده
هفت ماه است داخل زندان است
باوجود اینکه رضایت شاکی هم اعلام شده ولی دادگاه در یک محاکمه صوری ٩ ماه حبس به او داده است. با وجود اینکه اعمال ماده ٤٢شامل حالش می باشد اما این کودک همچنان در کانون اصلاح تربیت در حبس بسر می برد .
امید اشتراک ١٨ساله
سرقت از سمساری
بیش از یازده ماه است که درزندان زابل کانون اصلاح وتربیت در حبس می باشد، با وجود اعلام رضایت ولی همچنان دادگاه از ازادی وی خودداری میکند .این کودکان در زمان دستگیری تا انتقال به کلانتری وکانون اصلاح وتربیت مورد ضرب وشتم وحشیانه قرار گرفته اند .
بهنام ابراهیمزاده فعال حقوق کودکان
عضو جمعیت دفاع از کودکان كار و خیابان
گزارش
رنج کودکان کار مهاجر از «بیگانهستیزی»/هم کودکند، هم مهاجر، هم کارگر
در بین كودكان بیپناهی كه برای امرار معاش، مجبورند دستهای كوچكشان را برای گرفتن دستمزدهای ناچیز، مقابل كارفرما یا رهگذران بیتوجه اطرافشان دراز كنند، كودكان بیپناهتری هم هستند كه چون در این خاك متولد نشدهاند، انواع تحقیرها و توهینها نصیبشان میشود؛ كودكان مهاجر و پناهنده.
فاطمه اشرفی، مدیرعامل انجمن حمایت از زنان و كودكان پناهنده كه سالها تجربه فعالیت برای بهبود وضعیت مهاجران و پناهندگان به ایران را دارد، از وضعیت این كودكان كه مجبور به كار میشوند میگوید؛ از رنجی كه متحمل میشوند و پناهگاهی كه ندارند؛ نه از سوی اجتماع و نه از طرف قوانین.
گفتوگوی خبرآنلاین با فاطمه اشرفی، فعال اجتماعی را در ادامه بخوانید.
وقتی حرف از كار كودك میشود، یكی از اولین گروههایی كه به ذهن میرسند كودكان مهاجر هستند. كسانی كه در كوچه و خیابان، مترو و سر چهارراهها آنها را میبینیم و به نظر میرسد به دلیل بیگانه بودنشان، در شرایط بدتری نسبت به كودكان كار كشور خودمان قرار دارند. شما كه سالها در این زمینه فعالیت كردهاید، درباره وضعیت كار كودكان مهاجر و پناهنده توضیح میدهید؟
بحث كار كودك را نمیتوانیم تفكیك كنیم و آن را از نظر ملی، قومی یا زبانی و نژادی تقسیمبندی كنیم، این اتفاق برای هر كدام از كودكان با هر ملیتی كه باشد ناراحتكننده است و باید برای رفع آن بكوشیم؛ اما همانطور كه اشاره كردید، بعضی از این كودكان به دلایل مختلف در شرایط بدتری نسبت به دیگر همسالانشان قرار دارند كه از بین آنها میتوان به كودكان كار مهاجر و پناهنده اشاره كرد. بخش قابل توجهی از كودكان كار را جامعه مهاجرین و پناهندگان تشكیل میدهند و یكی از دلایلی كه آنها در شرایط بدتری قرار دارند این است كه از آنجا كه با موانع قانونی برای زندگی در كشورمان مواجه هستند و بسیاری از آنها ممكن است اوراق هویتی و اجازه زندگی در ایران نداشته باشند، وقتی در كارگاههای كوچك و زیرزمینی مورد انواع خشونت یا تعرض و سوءاستفاده مالی یا جسمی قرار میگیرند، از گزارش وضعیتشان به نهادهای قانونی و انتظامی ممانعت میكنند تا مورد بازخواست واقع نشوند. از طرف دیگر، نگاههای بیگانهستیزی كه در بعضی افراد وجود دارد باعث میشود این كودكان مورد انواع خشونتهای كلامی و حتی تحقیرهایی با نگاه و كمتوجهی و اهانت قرار بگیرند كه آنها را سرخورده و ناامید میكند.
کودکان کار مهاجر، چه آسیبهای بیشتری را متحمل میشوند؟
كار این كودكان سطوح مختلفی دارد؛ هم بیرون از خانه و هم كارهایی كه در خانه ناچارند انجام دهند به صورتی كه خیلی از این كودكان در كارگاههای خانوادگی كار میكنند. این مسائل با کودکان کار ایرانی مشترک است اما یکی از مهمترین پدیدههایی که امروز بخصوص در شهرهای بزرگ با آن مواجهیم، کودکانی است که از مرزهای شرقی قاچاق میشوند، این بچهها در کودکی مسئولیت و سرپرستی تامین اقتصادی خانوادههایشان را برعهده دارند و ممکن است با توجه به فضای نامناسب کشورشان، از طریق روشهای غیرقانونی وارد ایران شوند، آنها راههای سخت و ناهمواری طی میکنند، سوءاستفادههای نگرانکنندهای از این بچهها میشود و متاسفانه حتی بعد از رسیدن به ایران، وضعیتشان بهتر نمیشود و سوءاستفاده از آنها در ادامه توسط کارفرماها ادامه پیدا میکند، متاسفانه میبینیم بعضی نهادهای دولتی که متکفل اجرای بخشی از خدمات شهری هستند، خواسته یا ناخواسته در مسیر استثمار این بچهها قرار میگیرند.
در این باره مثال میزنید؟
سوءاستفاده از این کودکان را میتوان در مسیر زبالهگردی و تفکیک زباله دید. وقتی به انتهای این شبکه میرسیم میبینیم عوامل و کارفرماهایی مسئولیت این کار را به عهده دارند که در شهرداریهای شهرهای بزرگ جا گرفتهاند و بدون هر دغدغهای از این بچهها سوءاستفاده میکنند، حقوقی به آنها نمیپردازند، مواردی گزارش شده که به قطع عضو این کودکان یا ابتلا به بیماریهای صعبالعلاج منجر شده.
در سالهای اخیر وضعیت كودكان مهاجر بهتر شده؟ آنچه از سوی مسئولان گفته میشود كه این كودكان امكان تحصیل در مدارس را دارند، اجرایی میشود یا هنوز هم مشكلاتی وجود دارد؟
بخشی از مشكلات كودكان كار به غفلتهایی برمیگردد كه در سالهای ٨٣ و ٨٤ وجود داشت و تحصیل كودكان مهاجر در مدارس با مشكلاتی مواجه بود. این مساله باعث شد آنها از چرخه آموزش خارج شوند و به صورت ناگزیر وارد بازار كار شوند. خوشبختانه یكی از جدیترین موانع تحصیل كودكان مهاجر در مدرسه، سال ٩٥ با اصلاحاتی كه در قوانین و مقررات اتفاق افتاد و با مصوبه هیات دولت برطرف شد و این كودكان امكان این را پیدا كردند كه در مدارس دولتی ثبتنام كنند. اما آن محدودیتهای گذشته كه حدود ١٥ سال وجود داشت، آثار خودش را خواهد داشت که به راحتی وظرف كوتاهمدت نمیتوانیم این آثار را از بین ببریم و طول میكشد كه این افراد دوباره سوادآموزی داشته باشند. مهمترین مساله این است که به این کودکان از نظر آموزش و امکانات رفاهی رسیدگی کنیم و آنها را جزو فراموششدگان قرار ندهیم در غیر این صورت باید منتظر آسیبهای اجتماعی جدی باشیم که چون به آنها وارد شده، ممکن است متعاقبا به جامعه وارد شود. ما در خیلی از مسائل، شکافی را ایجاد کردهایم که باعث شده بسیاری از خانوادههای مهاجر به دلیل اطمینان از عدم حمایت و حتی برخوردهای خشن به خودشان اجازه نمیدهند درخواست کمک داشته باشند. باید جامعه ما با این افراد مهربانتر باشد و طبیعتا آنها هم در آینده با جامعهای که به آنها نیکی کرده مهربان خواهند بود.
برای کمتر شدن آسیبهایی که در این گفتگو به آنها اشاره کردید، چه کارهایی باید در اولویت قرار بگیرد؟
خوشبختانه میبینیم که از سال ٩٢ به بعد، نگاه به آُسیبهای اجتماعی منطقیتر شده، توجه به علتها به جای برخورد با معلول بیشتر شده و اینها اتفاقات خوبی است. در عین حال کارهای زیادی هست که باید انجام شود مانند این که توجه رسانهها بیشتر از گذشته به مبحث کار کودک جلب شود و درباره ممنوعیت کار کودکان زیر ١٨ سال چه ایرانی، چه افغان و پاکستانی و … اطلاعرسانی کنند، مسئولیت اجتماعی و انسانی افراد جامعه را به آنها یادآور شوند تا افراد و بنگاهها خودشان تمایلی در به کار گیری کودکان نداشته باشند. نیاز داریم یک بمباران اطلاعاتی درباره کودکان کار و کار کودک داشته باشیم، در صورت نیاز درباره نهادهای متخلف افشاگری شود، ضعفهای قانونی در این زمینه نشان داده شود و مسئولان برای برطرف کردن این ضعفها وارد کار شوند.
بعضی از مسئولان میگویند قوانین حمایتی کافی هستند.
باید کارهای تحقیقی و پژوهشی در این زمینه انجام شود تا نقاط ضعف قوانین مشخص شود، در عین حال اگر میگویند قوانین کافی هستند، نظارت بیشتری بر اجرای آنها داشته باشند نه این که به وضوح ببینیم نهادهای دولتی و خصوصی از کودکان بهرهکشی میکنند. همچنین از کارهای مهمی که لازم است انجام شود این است که از نهادهای مدنی بیشتر از گذشته کمک گرفته شود. در عین حال به عنوان یک فعال اجتماعی که سالها با خانوادههای پناهنده در ارتباط بودهام از مسئولان تقاضا دارم تفکیکهای غیرمنصفانه در بهرهمندی از خدمات و امکانات شهری را حذف کنند، خدمات مشاورهای، حمایتی، بهداشتی و سلامتی را از کودکانی که نیازمند هستند دریغ نکنند و به آنها فارغ از ملیت نگاه کنند. ما الان قوانینی درباره مهاجران داریم که نیازمند به روزرسانی و اصلاح است تا از این افراد حمایتهای بیشتری انجام شود. وقتی کودکان کار مهاجر در معرض آسیبهای اجتماعی قرار میگیرند از كمترین حمایتهای اجتماعی برخوردارند و جداسازیهایی كه در دریافت خدمات اجتماعی وجود دارد باعث میشود بخش زیادی از این بچهها از دریافت خدمات لازم محروم بمانند در حالی که آنها گناه و تقصیری در مهاجر بودنشان ندارند، فقط کودکانی هستند که باید کودکی کنند و مورد حمایت باشند.
زنانی با حقوق ١٥٠ هزار تومانی
شش ماه است که از حدود ٣ عصر تا ١٢ شب در فلافلفروشی کار میکنم، لیسانس علومسیاسی از دانشگاه پیامنور دارم و ماهی ١٥٠ هزارتومان حقوق میگیرم. خانوادهام به من اعتماد کامل دارند وگرنه نصفشب برگشتن یک دختر به خانه، برای فامیل بیآبرویی است.
به گزارش شهروند «شش ماه است که از حدود ٣ عصر تا ١٢ شب در این فلافلفروشی کار میکنم، لیسانس علومسیاسی از دانشگاه پیامنور دارم و ماهی ١٥٠ هزارتومان حقوق میگیرم. خانوادهام به من اعتماد کامل دارند وگرنه نصفشب برگشتن یک دختر به خانه، آن هم در این شهر کوچک برای فامیل بیآبرویی است.» مادرش همان روزهای اول؛ زمانی که «مریم» کار منشیگریاش در یک کلینیک پزشکی را از دست داد و از طرف یکی از دوستانش فلافلفروشی را پیدا کرد، سراغ همسایهها رفت تا ساعت پایان کار جدید دخترش را به آنها بگوید و آنها فکر بدی درباره نصفشب برگشتنهای مریم نکنند.
او یکی از حدود هشتمیلیون کارگر ایرانی است که حداقلهای قانون کار هم شامل حالش نمیشود، پیش از این هم نمیشد: «از سهسال پیش منشی دو پزشک بودم. حقوقم تقریبا همین بود ولی کار بهتر و راحتتری داشتم، دقیق هم نمیدانم چرا اخراج شدم. بعد از آن هم چند ماه بیکار بودم و از سر کلافگی و بیکاری اینجا آمدم.»
دختری ٢٩ساله در استان کهگیلویهوبویراحمد از کار بدون قرارداد و بیمهاش ناراضی است، اما آنطور که خودش میگوید بهتر از بیکاری است و چاره دیگری ندارد: «بالاخره که چی؟ این همه مرد جوان بیکار میچرخند و پول توی جیبشان را هم از خانواده میگیرند، همه هم الان افسرده. حق ما این نیست ولی برای صاحب مغازه هم بیشتر از این نمیصرفد. همین که توی جامعه هستم و در حد نیازهای خودم حقوق میگیرم بهتر از بیکاری است. شاید یک روزی شرایط بهتر شد.» کار و حقوق مریم، در شهر «دهدشت» و دیگر شهرهای این استان نهتنها استثنا نیست بلکه تبدیل به یک رویه شده است؛ از زمان روی کار آمدن دولت اصلاحات و تغییرات فرهنگی ایجادشده در این شهر، دختران فارغالتحصیل از دانشگاههای مختلف که امکان استخدام در ادارات دولتی را نیافتند، کمکم جذب بازار شدند تا نیروی کاری ارزان در اختیار مغازهداران، صاحبان دفاتر بیمه، کتابفروشیها، پزشکان و… قرار بگیرد
گروگانگیری با چک و سفته
ماجرای حقوقهای بسیار پایینتر از نرخ تعیینشده توسط شورایعالی کار به یک شهر و دو شهر یا یک استان خاص محدود نمیشود، اگرچه در استانهای محروم این موضوع شایعتر است. «شهناز» فارغالتحصیل مهندسی کامپیوتر است که از ٧و نیم صبح تا ١٢و نیم ظهر و در شیف عصر هم از ٥ تا ٨ در نمایندگی یکی از بیمههای معروف مشغول بهکار است.
او متولد و ساکن «مسجدسلیمان» در استان خوزستان است که ماهانه ٣٠٠هزار تومان دستمزد میگیرد و این کار را یک تجربه و سرگرمی میبیند: «اول اینکه دختر با پسر فرق میکند چون در حالت کلی بار مالی خانواده روی دوش دختر نیست. میدانم که در تهران یا حتی همین اهواز دخترها دنبال حقوق بهتر هستند و شرایط در شهرهای بزرگ فرق میکند، ولی مثلا در مسجدسلیمان یا دزفول و شوشتر وضع کار دختران همین است. همین مغازه بغلی، دوستم با لیسانس حسابداری ٨و نیم تا ٢ عصر و ٤ تا ٩ شب کار حسابداری میکند و ماهی ٢٠٠هزار تومان میگیرد. مجبوریم و این کارها سرگرمی و تجربه است.»
شهناز میگوید که بهواسطه کار پدرش دفترچه تأمین اجتماعی دارد ولی اگر این دفترچه نبود از کارهای خصوصی امکان پرداخت بیمه و دریافت دفترچه برایش وجود نداشت: «هیچکس بیمه نمیکند مگر فامیل نزدیک صاحبکار باشی یا اینکه طرف خیلی وجدان داشته باشد. هر ٦ ماه یکبار ما قراردادی را امضا میکنیم که در آن نوشته حقوق برابر قانون کار است و حق بیمهمان را هم بهطور نقدی دریافت میکنیم، از ما چک یا سفته هم میگیرند که یکوقت شکایت نکنیم یا اگر شکایت کردیم این چکها را به اجرا میگذارند.» ماجرای گروگانگیری با چک و سفته، بخش مشترک سخنان بسیاری از دختران شاغل در کارهای غیررسمی است هرچند که براساس حرفهای این مهندس کامپیوتر ٢٦ساله، اگر این چک و سفته هم نباشد باز هم کسی شکایت نمیکند: «خب کسی که شکایت کند تا همیشه امکان سرکار رفتن را برای خودش از بین میبرد. اینجا قبل از استخدام، درباره کارهای گذشتهات تحقیق میکنند و اگر کسی یکبار شکایت کند دیگر اسمش به بدی میرود و همه میترسند که دوباره او را استخدام کنند. بعد به کجا شکایت کنیم؟ همه مسئولان از این وضع ما خبر دارند و در هر فامیل حداقل یک نفر با همین حقوق کار میکند؛ منظورم این است که این حقوق و شرایط ما راز مگویی نیست.»
معیار اداره کار حقوق عرف است نه نرخ شورایعالی کار
هر ساله و در هفتههای آخر اسفند، جلسات پرتنش شورایعالی کار با حضور نمایندگان کارگری، کارفرمایی و دولت برای تعیین حداقل دستمزد کارگران برای سال بعد برگزار میشود که اسفند گذشته و پس از جلسه ١٢ساعته شورایعالی کار، این عدد برای سال٩٦ با افزایش ١٤.٥درصدی به رقم ٩٣٠هزار تومان رسید؛ افزایشی که هیچگاه رضایت نمایندگان کارگری را جلب نکرد اما کارگران زیادی همین عدد را هم رویای دستنیافتنی خود میبینند. «گلاره» اگرچه الان در یک کتابفروشی تازهتأسیس در سنندج حدود هفت ساعت در روز کار میکند و ماهانه ٥٠٠هزار تومان دستمزد میگیرد اما تا همین یکسال پیش ساکن ساختمان پنجطبقه پزشکان در مرکز استان کردستان بوده است. او کارشناس ادبیات فارسی است و آخرین حقوق دریافتیاش از منشیگری ٢٥٠ هزارتومان بوده است: «تا مرداد پارسال منشی بودم، بدون هیچ قرارداد قانونی یا بیمهای. بعد از ازدواج به پیشنهاد همسرم سراغ شکایت رفتم که هنوز هم به حق و حقوق درستی نرسیدهام. مدارک زیادی داشتم که میزان دریافتیام را نشان میداد و طبق قانون باید حق بیمه و حقوق رعایتنشدهام در این سالها را میگرفتم اما اداره کار معیار قضاوت را نه حداقل دستمزد تعیینشده که عرف بازار و اشتغال سنندج تعریف میکند. دستمزد بیشتر منشیها هم تقریبا همین مقدار است و من تا الان هیچ پول و حقی از این شکایت دریافت نکردهام.» او هم میگوید که این شکایت برایش سنگین تمام شده و امکان ندارد پزشکی استخدامش کند هرچند که سهسال تجربه در منشیگری دارد. گلاره همراه همسرش حالا در شیفتهای مختلف یک کتابفروشی کار میکنند که قرار است برای آنها بیمه پارهوقت پرداخت شود و دستمزد بهتری دریافت کنند.
زنانی که حتی در آمار کارکنان رسمی جایی ندارند
این روزها دختران و زنان تحصیلکرده که در مهدکودکهای خصوصی، مطبهای پزشکان، دفاتر مهندسی و صنفهای مختلف بازار و… مشغول به کار هستند، بیشتر از هر دوره دیگری به چشم میآیند؛ کارگرانی ارزان که میل به استقلال، اجبار فقر، بیکاری و… آنها را وادار به پذیرش کارهایی با دستمزد پایین، بدون قرارداد و بیمه و شروطی متفاوت کرده است. اگر چه درباره تعداد این کارگران، عددهایی تخمینزده میشود اما هیچ آمار رسمی در این زمینه وجود ندارد و با توجه به شرایط کار آنها، به نظر نمیآید امکان دستیابی به آماری دقیق وجود داشته باشد. «حسام نیکوپور» معاون پژوهشی موسسه عالی پژوهش تأمین اجتماعی که پیش از این ٨٠درصد شاغلان بدون بیمه را زنان دانسته بود، درباره آخرین آمارها در این زمینه به «شهروند» میگوید: «کل شاغلان کشور حدود ٢١ و نیممیلیون نفر هستند که حقوقبگیر بخش خصوصی، دولتی یا تعاونی هستند. تعدادی شاغل هم وجود دارد که غیرمزد و حقوقبگیر هستند مانند کارکنان مشاغل خانگی و افراد کارفرما یا خویشفرما. اتفاقی که در اقتصاد ایران میافتد به دلیل رکود و نبود تولید، بخش غیرمزد و حقوقبگیر گسترش پیدا میکند که الان به حدود ٤٥ تا ٤٦درصد کل شاغلان رسیدهاند. نخستین خصوصیت این کارها این است که مشمول قانون کار نیستند، احتمال بیمهشدن آنها کم است، حداقل قانون دستمزد درباره آنها رعایت نمیشود، سطح آموزش آنها کمتر است و احتمال بیکاری آنها بیشتر است؛ یعنی الان حدود ١٠میلیون نفر جمعیت کارکنان در کشور وجود دارد که باید اختیاری خود را بیمه کنند و اجباری وجود ندارد. تعداد بیمهشدگان ایران حدود ١٥میلیون نفر است که با در نظرگرفتن جمعیت ٢١ونیم میلیون نفری کارکنان در ایران، حدود ٦ونیم میلیون نفر از کارکنان بیمه نیستند. این ٦ونیممیلیون نفر کسانی هستند که مزد و حقوقبگیر نیستند و حداقل ٨٠درصد آنان را زنان تشکیل میدهند.» نیکوپور ادامه میدهد: «اول اینکه سهم غیرمزد وحقوقبگیران که بخش زیادی از آنها را زنان تشکیل میدهند در حال افزایش است. علاوه بر این در بین مزد و حقوقبگیران هم مواردی در حال گسترش است که به آنها کارهای نامتعارف میگویند؛ یعنی اینکه حقوقی کمتر از حداقل دستمزد میگیرند یا اینکه قراردادهای سفید امضا میکنند یا مجبور به کار پارهوقت یا نیمهوقت هستند. در اینجا فرار تعداد بیمهشدگان نیست بلکه فرار مبلغ است؛ یعنی حقوقی کمتر از حداقل دستمزد که الان ٩٢٦هزار تومان است، پرداخت میشود ولی بیمه متناسب با این عدد پرداخت میشود یا اینکه فرد حقوق بیشتری میگیرد اما بیمهای متناسب با حداقل دستمزد برای او پرداخت میشود. حدود ٤٠درصد بیمهپردازان سازمان تأمین اجتماعی روی حداقل مبلغ پرداخت میشود که در سالهای گذشته این مورد در حال افزایش است یعنی تمایل کارفرماها برای پرداخت بیمه بر روی حداقل دستمزدها در حال افزایش است.»
معاون پژوهشی موسسه عالی پژوهش تأمیناجتماعی افرادی که حداقل دستمزد به آنها پرداخت نمیشود را حدود دو، سهدرصد از کارکنان مزدوحقوقبگیر میداند که البته به نظر میآید گروهی از این کارگران، حتی جایی در بین آمار ٢١ونیم میلیونی کارکنان کشور ندارند. نیکوپور اگر چه پیگیری قانونی را بهعنوان راهکاری به این دسته از زنان پیشنهاد میدهد اما گسترش چنین کاری را تحثتأثیر شرایط نامناسب اشتغال در کشور میداند.
بین المللی
١ـ عراق – یونیسف: پنج میلیون کودک به کمک فوری نیاز دارند
صندوق کودکان سازمان ملل متحد با توصیف شرایط بحرانی کودکان در عراق اعلام کرد که از سال ٢٠١٤ و تشدید خشونتها در این کشور بیش از هزار کودک عراقی کشته شدهاند.
گزارش سازمان یونیسف روز پنجشنبه یک تیر ماه منتشر شده است که هشدار میدهد کودکان عراقی در چرخه بیپایان خشونت و فقر فزاینده به دام افتادهاند بهطوری که اکنون پنج میلیون کودک در این کشور به کمک فوری نیاز دارند.
این گزارش عنوان میکند که در سه سال گذشته ١٠٧٥ کودک عراقی کشته شدهاند که ١٥٢ مورد آن در شش ماه اخیر رخ داده است. خشونتها در این مدت همچنین باعث شده بیش از ٤ هزار و ٦٥٠ کودک عراقی از خانوادههای خود جدا بشوند.
بخشی از گزارش یونیسف به شرایط تحصیل کودکان عراقی اشاره دارد که میگوید حدود یک میلیون و ٢٠٠ هزار کودک مدرسه را رها کردهاند و بیش از سه میلیون نفر نیز به صورت غیرمنظم به مدرسه میروند.
این گزارش با اظهارات پیتر هاوکینز، نماینده یونیسف در عراق، همراه است که جنگ عراق را یکی از ” وحشیانهترین ” جنگهای تاریخ مدرن نامیده است.
آقای هاوکینز با اشاره به خشونتها در مناطق غربی شهر موصل که همچنان در اختیار داعش است، شرایط ناگوار کودکان در آنجا را تشریح کرده که به گروگان گرفته شدهاند.
به گفته وی، کودکان تعمداً هدف قرار میگیرند و به منظور مجازات خانوادههایی که قصد فرار از خشونتها را دارند، کشته میشوند بهطوری که در کمتر از دو ماه تنها در غرب موصل ٢٣ کودک کشته و ١٢٣ کودک نیز زخمی شدهاند.
جنایتکارن اسلامی داعش در پی حملات نیروهای ارتش عراق با پشتیبانی ایالات متحده بسیاری از شهرها و روستاهایی را که تصرف کرده بودند از دست دادهاند. آنها در آستانه شکست کامل در شهر موصل هستند، شهری در شمال عراق که داعش آن را مرکز فرمانروایی خود خوانده بود.
٢ـ ترکیه -پلیس تظاهرات همجنسگرایان در استانبول را متوقف کرد
ماموران پلیس ترکیه با استفاده از خودروهای آبپاش و گلولههای پلاستیکی تظاهرات ممنوع شده همجنسگرایان را در میدان مرکزی تقسیم استانبول متوقف و اعتراضکنندگان را پراکنده کردند. در این درگیری چند تن دستگیر شدند.
نیروهای امنیتی ترکیه از دستگیری چند تن از تظاهرکنندگان استانبول در روز یکشنبه ٢٥ ژوئن خبر دادند. به گفته رئیس پلیس استانبول، پیش از دستگیری “حدود ٤٠ نفر” کوشیدند در تقاطع میدان تقسیم و خیابان استقلال، از روی موانع واحدهای امنیتی عبور کنند و دست به تظاهرات بزنند.
اداره شهر استانبول پیشتر برگزاری این تظاهرات را به دلیل “اخلال در نظم عمومی، مزاحمت برای گردشگران و بهخطر انداختن امنیت شهروندان” ممنوع اعلام کرده بود.
با اینحال کنشگران مدافع حقوق همجنسگرایان با صدور بیانیهای از هواداران خود خواسته بودند در میدان مرکزی شهر تجمع کنند. به گفته فعالان مدنی، دستگیرشدگان به دلیل آن که تیشرتهایی با رنگهای رنگین کمان به تن داشتند، بازداشت شدند. رنگین کمان، نماد جنبش برابرخواهی همجنسگرایان زن و مرد در سراسر جهان است.
برپایی این تظاهرات سالانه، از سه سال پیش در ترکیه ممنوع شده است.
٣ـ یونان – طرح جدید دولت برای استخدام اعتصاب شکن
بدنبال اعتصاب کارگران شهرداری ها که مسول نظافت و جمع آوری زباله از سطح شهر هستند، دولت در نظر دارد که طرحی به پارلمان ارائه دهد که دست دولت برای استخدام اعتصاب شکن را باز میگذرد.
در پی اعتصاب این کارگران با خواست تبدیل استخدام موقت به دائم، صدها تن زباله در سطح شهر جمع شده است و این کارگران مصمم هستند تا با ادامه اعتصاب خواست خود را به دولت تحمیل بکنند.
دولت نیز با کمک پارلمان قصد دارد تا با استخدام اعتصاب شکن کارگران را مجبور به شرایط خود بکند.
دولت با علم به اینکه هزاران نفر بیکار در جامعه هستند که حاضر هستند تا با حداقل حقوق کار بکنند، از این حربه استفاده میکیند تا کارگران شاغل را مجبور کند تا به هر شرایطی که آنها تعیین میکنند، تن بدهند.
٤ـ انگلستان – بیش از یک میلیون خانواده در انگلیس بیخانمان میشوند
موسسه خیریه “شلتر” پیشبینی کرد که تا سال ٢٠٢٠ بیش از یک میلیون از خانوارهایی که در حال حاضر کرایه نشین هستند، بیخانمان میشوند.
به گزارش گاردین، یافتههای تحقیق موسسه خیریه “شلتر” حاکی از آن است که ترکیبی از معضلات دستمزدهای پایین، متوقف نمودن یارانه های دولتی و در نهایت افزایش کرایه خانه می تواند در سال ٢٠٢٠ به بحرانی شدید بی خانمانی در انگلیس تبدیل گردد.
بر اساس این گزارش، پیشبینی میشود که تا سال ٢٠٢٠ بیش از یک میلیون از خانوارهایی که در حال حاضر کرایه نشین میباشند، به دلایل فوق الذکر، بیخانمان شوند.
در این گزارش همچنین آمده است: در گذشته جمعآوری پسانداز برای خانوادهها جهت خرید مسکن مشکل بود، اما در سالهای اخیر، تهیه کرایه ماهیانه جهت پرداخت به صاحب خانه برای خانوارها، مشکل شده است.
انتقادات در حوزه مسکن از دولت، پس از آتشسوزی در برج “گرنفل” لندن و آشکار شدن بی توجهی دولت نسبت به ایمنی و امنیت افراد، بالا گرفت.
طبق گزارش شلتر در ٨٣ درصد از مناطق انگلیس، درآمد افراد با افزایش اجاره بها و همچنین کمکهای هزینههای دریافتی مسکن از سوی دولت سنخیت ندارد.
از یک میلیون خانواری که بر اساس این گزارش در معرض بیخانمان شدن هستند، حدود ٢١١ هزار خانوار، دارای افراد معلول و ناتوان هستند.
آمار افرادی که به عنوان بیخانمان در انگلیس به ثبت رسیده اند، از سال ٢٠١١ تاکنون حدود ٧٨ درصد افزایش یافته است.
٥ـ فرانسه – تظاهرات علیه “اصلاح” قانون کار
صدها تن در پاریس، پایتخت فرانسه در اعتراض به اصلاحات قانون کار تظاهرات کردند.
این تظاهرات به دعوت اتحادیه های کارگری برگزار شد. اصلاحات قانون کار یکی از وعده های جنجالی “امانوئل مکرون” رئیس جمهور فرانسه در کارزار انتخابات ریاست جمهوری بود. اصلاحات قانون کار قرار است به زودی در شورای وزیران مطرح شود. سندیکاهای کارگری معتقدند که قانون کار جدید ١٥٠ سال مبارزه اتحادیه های کارگری برای دفاع از حقوق کارگران و کارمندان را بی معنا می کند.