اسرار جنگ سوریه: عامل دروزی
«جای تصویر»
دمیتری مینین
(Dmitriy Minin)
https://www.fondsk.ru/news/ 2017/06/17/tajny-sirijskoj- vojny-druzskij-faktor-44170. html
ترجمه: ا. م. شیری
۳۱ خرداد- جوزا ۱۳۹۶
در تختهرنگ آشفته جنگ قومی- مذهبی سوریه(۱) نقش مرموز جامعه دروزی ساکن جنوب کشور بعنوان یکی از پنهانترین اسرار باقی مانده است. شکست طرح پنتاگون (وزارت جنگ امپراطوری آمریکا. م.) دایر بر اشغال جنوب سوریه به کمک «ارتش آزاد سوریه» تا حد زیادی با دستکم گرفتن اهمیت راهبردی عامل دروزی توضیح داده میشود.
«محل تصویر
ستاره دروزی»
هویت دروزها را در درجه اول، خصلت ویژه دین آنها مشخص میکند. این شاخه افراطی شیعهگری، به مروز زمان خصوصیات چهار دین دیگر را بخود جذب کرده است. هر چند دروزیان به شهادتین اسلام اذعان دارند، اما اغلب آنها را بطور کلی غیرمسلمان میدانند. مثلا، دروزیها مانند هندوها به تناسخ روح اعتقاد دارند. اگر کسی از میان آنها بمیرد، بمعنی این است که در همان لحظه دروزی جدید از همان روح زاده میشود. آنها با همان ندای معروف نبرد: «به رحم مادر!» («من برای مردن و تولد دوباره آمادهام!») به حمله دست میزنند.
دروزیها به زبان عربی تکلم میکنند و خود را «موحدان» مینامند. پیامبر و مقدس اصلی آنها یوبب عهد باستان (به عبری ییترو، به عربی شعیب)، پدر زن حضرت موسی میباشد. یعنی دروزها خود را منتسب به ادیان باستانی ابراهیمی میدانند. دین خود را تبلیغ نمیکنند (دروزیها فقط میتوانند متولد شوند) و کتاب مقدس خود را مخفی نگه میدارند. دروزیها بلحاظ خصلتی خویشتندار و سرسخت میباشند. رزمندگانی عالی و بیباک هستند که هیچ دستکمی از کردها- این جنگجویان دیرین ندارند.
دروزیها به وفاداری فوقالعاده به کشورشان معروفند، که، احتمالا از غریزه صیانت از خود نشأت میگیرد. به این گونه، که دروزیهای مقیم مناطق داخلی اسرائیل (۱٠٠ هزار نفر) میهنپرستان قاطع این کشور هستند، در آنجا در ارتش خدمت میکنند و به بالاترین درجات ارتقاء مییابند. با این حال، دروزیهای بلندیهای جولان اشغال شده سوریه توسط اسرائیل (در حدود ۵٠ هزار نفر) پاسپورتهای سوری خود را از ۶٠ سال پیش تا کنون حفظ کردهاند و، برغم همه وعدهها، هیچ تمایلی به قبول تابعیت اسرائیلی ندارند. در حدود ۸٠٠ هزار نفر از مجموع جمعیت تقریبا ۲ میلیون نفری دروزی خاورمیانه شهروندان سوریه هستند. آنها عمدتا در منطقه کوهستانی سویدا (در جبال الدروز) در جنوب سوریه، نزدیک به نیم میلیون نفر و در منطقه قنیطره در مرز جولان زندگی میکنند. همچنین، نواحی کوچکتر دروزی در شمال استانهای ادلب و دمشق وجود دارند.
«جای نقشه»
در ابتدای شروع جنگ داخلی در سوریه(۳) زمانی که چگونگی روند حوادث روشن شد، دروزیها سعی کردند موضع بیطرفانه اتخاذ نمایند. اعلام بسیج عمومی دولت در منطقه آنها که جلب ۳٠ هزار نفر به ارتش برنامهریزی شده بود، شکست خورد. حتی رهبر معروف دروزیهای لبنان، ولید جنبلاط در آن دوره بر علیه بشار اسد موضع گرفت. افزون بر این، جنبلاط بدون رعایت جانب احتیاط همآوایی خود با «مبارزه جبهةالنصره بر علیه رژیم» که کمی بعد خود را بخشی از القاعده اعلام نمود، ابراز داشت. پس از آن او اعتراف کرد که به سبب این حمایت از پشتیبانی بسیاری از هموطنان دروزی خود محروم گردید. در نتیجه، آینده سیاسی خود وی در لبنان بسیار تردیدآمیز بنظر میرسد. برخی شیوخ دروزی در خود سوریه نیز با این توضیح که دروزیها باید در جنگ برادرکشی(۳) بیطرف بمانند، موضع محتاطانه اتخاذ نمودند. با این حال منطق جنگ به سویی رهنمون گردید، که گریز از آن ممکن نشد. دروزیها زیر فشار همه گروههای مخالف قرار گرفتند. فقط دولت دمشق از آنها حمایت کرد.
دروزیها خوب بیاد آوردند که چگونه گروه کوچک شبهنظامیان آنها- تیپ سلطان الاطراش در همان آغاز جنگ به «ارتش آزاد سوریه» پیوست، و بعد از آن به سبب «ارتداد مذهبی» «توسط جبهة النصره» نابود گردید. «ارتش آزاد سوریه»(۴) تحت حمایت آمریکا همراه با «النصره» بخش قابل ملاحظهایی از منطقه سویدا را اشغال کرد و در آنجا به پاکسازی قومی و دینی پرداخت، گروگانها گرفت، دست به کشتار غیرنظامیان زد. جهادیها در شمال ادلب در محدوده جبال سماک مشتمل بر ۱۸ قطعه آبادی، ۲۵ هزار نفر دروزی را با اجبار به قبول طریقت وهابی اسلام وادار نموده و آنها را به تخریب اماکن مقدس خود که در حکم مرگ است برای دروزیها، مجبور کردند. ضمن این، اراضی آنها را به اختیار ترکمنهای تخت قیمومیت آنکارا سپردند. بیش از بیست نفر دروزی در ملاءعام اعدام گردید و بقیه به گرسنگی محکوم شد.
اکنون اکثریت قریب به اتفاق دروزیهای سوریه بطور پیگیر و استوار در کنار دولت ایستادهاند. سرای التوحید، منسجمترین میلیس در میان تشکیلات میلیشیای وفادار آنها به دمشق، با دروزیهای مخالف جنبلاط در لبنان مرتبط است. جیش الموحدان معروف («ارتش مونوتئیستها») عملا متحد دمشق، به «همه گروههای مهاجم به سرزمین دروزها» اعلان جهاد داده است. دیرالوطن («سپر میهن») فعال در سراسر کشور، در سویدا یک شعبه به سرپرستی شخصیت برجسته محلی طرفدار اسد- شیخ یوسف یربو دارد.
«محل تصویر
عصام زهرالدین»
سرلشکر کاریزماتیک، عصام زهرالدین یکی از متنفذترین چهرههای دروزیهای سوریه، از جوانی یک کماندو بوده است. او فرماندهی تیپ ۱٠۴ گارد جمهوری محاصره شده در دیرالزور و پادگان شهری را بعهده دارد. در این کار فرزندش یاروب یاور اوست. در ضمن، بشار اسد تا قبل از آن که بریاست جمهوری انتخاب شود، فرماندهی تیپ ۱٠۴ را بر عهده داشت. این تیپ که حملات مداوم داعش را در مدت سه سال با پایداری دفع کرده، بر اساس برخی شواهد، در مجموع از دروزیها تشکیل یافته است. تعداد شبهنظامیان نابوده شده توسط این تیپ در سالهای محاصره (تا ۵ هزار نفر)، از شمار پرسنل خود تیپ دو برابر بیشتر است. و با گذشت هر روز دفاع قهرمانانه بر اعتبار تیپ تحت فرماندهی عصام زهرالدین افزوده میشود. این نبرد از نظر تیپ ۱٠۴ نه برای زندگی، که برای مرگ است: «رزمندگان آن بسیار خوب درک میکنند، که در صورت تسلیم به «کفار» و «مرتدان» نفرتانگیز داعش، چه سرنوشتی در انتظار آنهاست».
«جای نقشه»
طراحان آمریکایی که بطور معمول عملیات خود را بدقت طراحی میکنند، دروزیها را آشکارا «بحساب نیاوردند». پنتاگون و ستاد سیار آن در امان در همه مدت جنگ در سوریه، جنوب را سمت اصلی تصور میکرد و منابع عمدهاش را در این سمت متمرکز نمود. کردهای موفق در مبارزه را آمریکاییها در همین اواخر، اساسا در دوره ترامپ «کشف کردند». آنها همراه با ارتش آزاد دستنشانده با مانع دروزیهای «نامشهود» برای خود در جنوب مواجه شدند.
حمله مخالفان با پشتیبانی مشورتی و اطلاعاتی آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی، قطر و خود اردن از امان به جنوب در تابستان سال ۲٠۱۵ یک نقطه عطف در تهاجمات بود و بمنظور اشغال مناطق قنیطره، درعا و سویدا برای گشودن راه حمله به دمشق برنامهریزی شده بود. ارتش دولتی در وضعیت دشواری قرار گرفت. دروزیها آن را نجات دادند. یگانهای آنها مخالفان را ابتدا در کوه حرمون در قنیطره تارومار نمودند و پس از چهار شبانه روز نبرد بلاوقفه پایگاه هوایی کلیدی خلخله در سویدا را آزاد کردند. دروزیهای مقیم مناطق مسکونی جرمانا و صحنایا در حومه دمشق نقش مهمی در امر دفاع از پایتخت ایفاء کردند.
هجوم مخالفان بشدت تارومار شده در آن هنگام بتدریج رو به تحلیل گذاشت و تا زمانهای اخیر در وضعیت زوگزوانگ(۵) قرار داشتند. روشن است که در چنین وضعیتی، هر حرکتی به بدتر شدن موقعیت منجر میگردد. آمریکاییها از بیم خطر از جناح دروزیها، ارتش باصطلاح آزاد سوریه را در بهار سال ۲٠۱۷ نه از سمت شمال بطرف دمشق، بلکه، از طریق اردن به سمت شرق بطرف دیرالزور حرکت دادند. با این وجود، باز هم دچار اشتباه محاسباتی شدند. دروزیها دست روی دست نگذاشتند و عملا استان خود، سویدا را بطور کامل آزاد نمودند، نیروهای دولتی نیز اسلامگرایان را از شمال دور زدند. بر اساس برخی گزارشها، در این هنگام ژنرال زهرالدین، الهامبخش همکیشان خود در اقدام قاطع که از دیرالزور با پرواز ویژه به «مرخصی» آمده بود، در اینجا بسر میبرد. پس از بمباران ستون نیروهای دولتی در حال حرکت به سوی مرز عراق توسط آمریکا، ارتش آزاد سوریه تلاش کرد مواضع دروزیها در شرق سویدا در ناحیه سدّ زولوف را تصرف نماید، اما، با تحمل تلفات سنگین، به عقبنشینی باز هم بیشتر مجبور شد.
«جای نقشه»
در مجموع در مرحله رو به پایان جنگ سوریه، هنگامی که کمبود منابع انسانی به کمبود اصلی همه طرفهای خسته آن تبدیل میشود، نقش دروزیها هر چه برجستهتر نمایان میگردد. قدرت بسیج مداوم آنها که آمادهاند پشتوانه دولت قرار دهند، شامل ۳٠ هزار نفر رزمنده در همه خطوط میباشد. ناگفته نماند، کردها که در صحنه نظامی- سیاسی سوریه جزو «سنگین وزنها» بحساب میآیند و به برکت وضعیت پیشآمده، بیش از ۲٠ درصد اراضی سوریه را تصرف کردهاند، از توان تسلیح همین تعداد ۳٠ هزار نفر برخوردار هستند. در سیمای تاکنون «پنهان» دروزیها، در صحنه نمایش عامل بسیار وزینی مشاهده میشود، که همه طرفهای جلبشده به مناقشه چه در داخل و چه در خارج از سوریه باید آن را بحساب آورند.
چند یادآوری مترجم
(۱)، (۲) و (۳)ــ ترجمه هر مطلب، بمعنی تأئید همه مفاد آن نیست. بویژه، مدعیاتی مانند: «جنگ قومی- مذهبی سوریه»، «جنگ داخلی در سوریه»، «جنگ برادرکشی در سوریه» را نه تنها من، (مترجم این مطلب)، بلکه، هیچ یک از شواهد و اطلاعات منتشره در طول شش جنگ استعماری علیه سوریه تأئید نمیکند. همانگونه که از لابلای متن بالا پیداست، جنگ سوریه، هجوم تروریستی امپریالیسم جهانی بسردمداری امپراطوری آمریکا برای تجزیه کشورهای منطقه، از جمله آنها، سوریه و عراق و به زیر استعمار درآوردن قطعات آنها میباشد، که زمان شروع آن از سالهای زیادی پیش برنامهریزی شده بود. از قضا، لیبی، عراق و سوریه جزو هفت کشوری بودند که جورج بوش صغیر منبع شرّ جهانی اعلام کرد.
(۴)ــ بر اساس هیچ سند مدرکی نمیتوان اثبات نمود که گروههای شبهنظامی- تروریستی نه فقط «ارتش آزاد سوریه»، حتی داعش، جبهةالنصره، القاعده، نیروهای دموکراتیک کرد، ترکمن و نظایر آنها نیروهای مسلح جدا از ارتشهای تروریستی آمریکا و ناتو هستند. آموزش، سازماندهی، تأمین تجهیزات، تسلیح گروههای تروریستی و پشتیبانی اطلاعاتی، مشورتی- نظامی، هوایی، مالی و تبلیغاتی از این گروههای مهاجم به کشور و مردم سوریه، همچنین، حملات مداوم ائتلاف ضد سوری بفرماندهی امپراطوری آمریکا به واحدهای ارتش سوریه و پایگاههای آن در دیرالزور، قنیطره، شعیرات و…، صحت این مدعا را تأئید میکند که: همه این دستجات و گروههای تروریستی چه در سوریه و چه در هر کشور دیگر، بخشی از ارتشهای تروریستی امپریالیسم جهانی بسردمداری امپراطوری آمریکا هستند.
(۵)ــ زوگزوانگ، مأخوذ از زبان چینی، وضعیت اکراهی در بازی شطرنج، که هر حرکتی در چنین حالت، موجب بدتر شدن موقعیت میگردد.