قصه زندهگی “بهاره” کارگر توتفرنگی چين
و گزارشی از شرایط کار زنان کارگر در مزرعه توت فرنگی در منطقه کامیاران
بهاره تقريبا” 25 سال دارد. او اندامی لاغر و استخوانی دارد. روسری همراه با مچبندبه سر و دست خود زده، یعنی موی سر و دست او کاملا” پوشیده است. اگر ازنزديک با او هم صحبت نشوید، فکر میکنید که او از نظر مذهبی بسيار متعصباست؛ اما برعکس او بینهايت شوخ طبع و خوشرو است. فرزند اول خانواده است وبه جز خودش، سه خواهر قدونيم قد دارد که کوچکترين آنها “شيلان” 3 ساله است. “روناک” 8 سال و “کيژان” 11 سال دارد.
بهاره قبلا” آرايشگری میکرده. دو سال پيش خواستگاری برای اش پیدا می شود واو تمایلی به این ازدواج ندارد. اما پدر و مادرش می خواستند که به اجبار شوهرشدهند. بهاره با ريختن نفت بر روی خودش، بدن اش را به آتش می کشد و بعد از یکماه دست و پنجه نرم کردن با مرگ، زنده می ماند.
درصد سوختهگی پیکر نحيفش زیاد بوده و در هنگام ترمیم، گوشت اضافهیزیادی روی بدنش می ماند. به همین دلیل، بهاره دچار افسردهگی شديد می گردد. درچنین شرایطی او هميشه برای سه خواهرش مثل مادر است و کارهای آنها را همانجام می دهد.
پدرش بيمار است و نارحتی قلبی دارد. در جريان خودسوزی و بهبودی بهاره خیلی هم بدهکار مردم شده است. او مجبور بوده که تمام هزينههای بيمارستان را خودپرداخت نماید. به این خاطر جهت مداوای دخترش از افرادی، پول قرض کرده است. چندی پيش هم يکی از طلبکارها به خاطر عدم پرداخت پولش از پدر بهاره شکايتمیکند و او را به زندان میاندازد.
نیمه های یک شب پدر را به دليل ناراحتی قلبی از زندان به بيمارستان منتقل میکنندو دخترش بهاره براي اینکه رضايت طلبکار را جلب کند به او قول می دهد که بدهیپدرش را پرداخت کند و او از زندان آزاد می شود.
بهاره در حال حاضر هر روز صبح ساعت شش و نیم به همراه پدر و مادر و 18 نفرديگر برای چيدن توت فرنگی روانه روستاهای اطراف شهر کامياران می شوند و هرکدام در قبال 10ساعت کار روزانه،40 هزار تومان دستمزد می گیرند.
در طول روز و در هنگام کار، کارفرما، هميشه نظارهگره کارگران است تا مبادا برایاستراحت چند دقيقهای مکث کنند. بهاره میگوید: “صاحب کارمان هميشه به ماگوشزد می کند که “رعايت کنيد”، البته منظورش از اين حرف اين است که توت فرنگیها را نخوريد! حتا چند نفر از زنان و دختران را به همين دليل جواب کرده، یعنی ازکار بیکار کرده است. يکی از آنها زنی 40 ساله بود که شوهرش در هنگامرانندهگی، تصادف کرده و ستون فقراتش آسيب ديده است و او مجبور بود که برایتامين مخارج اعضاء خانوادهی چهار نفرهاش کار کند.”
به دليل بیکاری و گرانی، خانوادهها بدوناستثناء همراه کودکان به اين کار مشغولهستند، البته با حقوقهای بسيار کم. در کار چيدن توت فرنگی، خبری