سعید آرمان – مراسم “جشن تکلیف” دانش آموزان، تجاوز بە حقوق کودکان!

مراسم “جشن تکلیف” دانش آموزان، تجاوز بە حقوق کودکان!

 

سعید آرمان

 

سە شنبە هفتە گذشتە ٢٣ آذرماە رژیم اسلامی در حسینیە خمینی در تهران، مراسمی تحت نام “جشن تکلیف” برای ٢٠٠٠ دانش آموز نوجوان پسر کە از نظر جمهوری اسلامی بە سن بلوغ رسیدەاند، برگزار نمود. علی خامنەای رئیس اوباشان اسلامی در این مراسم حضور داشتە و ضمن پیش نمازی برای این نوجوانان سخنانی را ایراد نمودە کە بە گوشەهایی از آن می پردازیم.

 

ابتدا لازم میدانم توجەتان را بە وجە اشتراک ادیان در رابطە با تحقیر و بیحقوقی کودکان جلب کنم بویژە در مراسمی بنام “جشن تکلیف”. جشن تکلیف مختص بە تنها دین اسلام از نوع “شیعە” نیست، بلکە سایر ادیان نیز دارای این سنت تحقیر آمیز و متجاوز بە حقوق کودک نیز هستند. این سنت اساسا بە بردگی کشاندن کودکان از سنین کودکی کە قادر بە تجزیە و تحلیل نیستند و عملا مغزشویی از اینجا رسما و بعضا قانونا از جانب دولت یا مافیای مذهب کە در انحصار کلیسا و مساجد و غیرە می باشند، شروع میشود. “جشن تکلیف” برای اولین بار در نجف سید رضی الدین علی بن طاووس (د ۶۶۴ ق) نخستین کسی بود که این رسم را در اسلام (شیعە) بنیاد نهاد و روز “تشرف به تکلیف” را “عید” اعلام کردە است و این رسم را در مورد پسر ١٥ سالەاش اجرا نمود. یهودیان نیز جشنی به نام “بر میتسوا و بت میتسوا” (Bar and Bat Mitzvah)  دارند که طی آن پسران ۱۳ ساله و دختران ۱۲ ساله آغاز بلوغ و سن تکلیف خود را پاس می‌دارند، در مسیحیت مراسمی تحت عنوان “تثبیت” Confirmation، و در میان زرتشتیان مناسکی با نام “سُدره‌ پوشی و کشتی ‌بستن” برگزار می شود.

 

تا اینجا مشخص است کە کلیە ادیان در بە بند کشیدن کودکان و مغزشویی آنان و تخریب دنیای کودکانەشان و مقید کردنشان بە دنبالەروی محض از سنتهای متحجر کە از اجدادشان بە آنان رسیدە است و از سر اجبار و عدم توانایی در دفاع از خود و یا تحلیل غیر منطقی بودن آن، ناچار بە تبعیت از آن می شوند، منفعت مشترک دارند. این منفعت چیزی جز سوار شدن بر گردە مردم و تحمیق جامعە از طفولیت انسان تا مقاطع سنی بالاتر کە از او بردەای بسازد کە بە عبودیت خود افتخار بکند و بە آن ببالد. شیخ فضل اللە نوری چنین می گوید: قوام اسلام بر عبودیت است نە بر آزادی. بنای اسلام بر تفریق و جمع مختلفات است نە بە مساوات.

 

اما ببینیم جشن تکلیف چیست؟ “جشن تکلیف” به منزله اعلام شروع مرحله‌ای است که در آن افراد باید دستورالعمل‌های دینی را گردن نهند و به صورت رسمی متعهد شوند که واجبات را انجام داده و از محرمات دوری گزینند. این هم شروط تکلیف از نظر اسلام می باشد:  ابتدا: بلوغ، دوم عقل، سوم علم و چهارم قدرت است. بگذار از زبان خامنەای نیز معنی “جشن تکلیف” را بشنویم کە در همان مناسک بیان کردە است. جشن تکلیف یعنی اینکه نوجوان به مرحله‌ای رسیده که این قابلیّت را پیدا کرده که خدای متعال با او حرف بزند. تکلیف یعنی مأموریّتی که خدای متعال به شما میدهد که اگر این مأموریّت را به بهترین وجهی انجام بدهید، زندگی شخصی خودتان و زندگی خانوادگی و زندگی اجتماعی را به خوشبختی نزدیک میکنید؛ این معنای تکلیف است.

 

دختر بچە ٩ سالە کدامیک از شروط فوق الذکر را دارد و یا میتواند داشتە باشد کە دین اسلام او را ناچار بە اجرای آنها میکند؟! خامنەای در همان پاراگراف اول کودکان را دارای کسب قابلیتی میداند کە در انتظار مکالمە خدا با آنان، نگاە میدارد. او در وعدە پوچ و توخالی بە آنان میگوید کە اگر این “ماموریت” را کە خدا بە آنها دادە است، بە خوبی انجام بدهند، زندگی خودشان و خانوادەهایشان و جامعە را بە خوشبختی نزدیک میکنند!! این شد معنای تکلیف. کدام جامعە با روضە خوانی و خداپرستی پیشرفت کردە و بە خوشبختی رسیدە است؟! جناب خامنەای و هم پالگی هایش با تماس نزدیک با خدا میلیاردر شدە اند؟! بە این شیاد ریاکار و این جنایتکار حرفەای کە همراە با اسلافش کە در راس یک حکومت تا دندان مسلح و با ابزارهای مختلف مذهب و ارتش و سپاە و بسیج و زندانبان و شکنجەگر قریب بە چهار دهە بر کشور ایران و مردم کارگر و زحمتکش آن چنگ انداختەاند و زندگی بردەوار را بە آنان تحمیل کردە اند، باید گفت کە راە خوشبخت کردن فرزندان مردم نە از طریق تماس با موهوماتی بە نام خدا بلکە از طریق بە زیر کشیدن شما و حکومتتان ممکن است.

 

جناب خامنەای! شما و حکومت تان کارنامە ننگینی در تجاوز بە کودک و حقوق کودکان دارید. مذهب اسلام بە این تجاوزگری مشروعیت میدهد و متولیان مذهبی شما منشا این فساد هستند. کودکانی کە شما با تحمیق و تحریک والدینشان برای یادگیری قرآن روانە مساجد و پستوهای نمازخانە می شوند و آنان را بدست سعید طوسی ها سپردەاید، برای همیشە زندگی شان را تخریب نمودەاید و تردیدی نیست کە این فجایع کماکان ادامە خواهد داشت. کلیسای کاتولیک و مذهب اسلام با تمام شاخەهای فاسد آن مملو از اسکاندالهای تجاوز بە کودکان هستند و یا در نتیجە مغزشویی آنان را بە جبهەهای جنگ و میادین مین و گروەهای تروریست انتحاری سوق میدهند. جمهوری اسلامی و داعش دو نمونە بارز از دو فرقە مختلف اسلامی (شیعە و سنی) می باشند.

 

خامنەای در ادامە سخنانش  فرصت را غنیمت شمردە و بە غرب و دستآوردهای علمی و فرهنگی و فاصلە گرفتن بخش وسیعی از مردم با خرافە و خرافە پرستی حملە کرد و گفت: “راز پیشرفت فردی و اجتماعی در حفظ رابطه با خداوند است و امروز عیب بزرگ تمدن رو به افول و انحطاط غرب، قطع رابطه با خداست”.

 

از خامنەای جنایتکار باید پرسید کدام انحطاط؟ نیمی از جامعە کە زنان می باشند بعنوان بردە جنسی همسران در کنج خانە نگاە داشتن و مطیع جنس ذکور خانوادە شدن را خوب و محق میدانید، اما آزاد زیستن و صاحب ارادە خود بودن را انحطاط می نامید؟! در حکومتی کە شما فرد اولش می باشید صدها هزار زن از سر فقر و نیاز بە فحشای رسمی “صیغە” و غیردولتی سوق دادە شدەاند. در زندانها کە افراد رذل و پست و مطیع شما ادارە کنندەاش هستند در بیش از سە دهە گذشتە بە دەها هزار زن و مرد معترض شرعا و قانونا تجاوز شدە است و شما از این اعمال کثیف مطلع بودەاید و همراە سایر آیت اللەها از فتوا دهندگان بودەاید کە برای کسب اعتراف تجاوز بە زندانی شرعی می باشد. این است نزدیکی با خدا کە شما کودکان را تشویق بە آن میکنید؟!

 

بە جناب خامنەای باید گفت، آنچە شما آنرا در غرب انحطاط می نامید روند آزاد کردن انسان از دست جهالت و خرافە بود. روند عقب راندن کلیسا و رهبران منحط و فاسد مذهبی بود کە همیشە در رکاب سلطنت و طبقات اشراف بودند و زنان را برای صدها سال با دید تحقیرآمیز می نگریستند و انسان نە شهروند قابل احترام، بلکە رعایت و برده ای بیش نبود. اما بە یمن مبارزە سخت و جسورانە متفکران برجستەای همچون روسو، ولتر، دیدرو و ساد و غیرە علیە نظم فاسد و منحط قرون وسطایی، فضای جامعە کم کم عوض شد و آزادیخواهی و عدالت اجتماعی و حرمت شهروندی در جامعە معنا پیدا کردند. کانت در پاسخ بە سوال یک کشیش پروتستان کە در شماره دسامبر ۱۷۸۳ میلادی ژورنال ماهانه برلین تحت عنوان “براستی روشنگری چیست؟ چنین پاسخ میدهد. روشن‌نگری خروج آدمی است از نابالغیِ به تفسیرِ خویشتن خود؛ و نابالغی ناتوانی در به کار گرفتن فهم خویشتن است بدون هدایت دیگری. دلیر باش در به‌ کار گرفتن فهم خویش! این است شعار روشن‌نگری.

 

دست صنعت کثیف و ضد انسانی مذهب باید از سر جامعە و بە طریق اولی کودکان کوتاە شود. جدایی دین از دولت و بە تبع آن در کلیە شئون جامعە یک امر ضروری می باشد. هنوز علیرغم نهادینە شدن جدایی دین از دولت، بە دلیل حاکمیت بورژوازی و سودجویی این طبقە، تلاش میکنند بطور آشکار و نهان با رهبران مذهبی گوناگون مماشات و مدارا کنند. اما بسیاری از مردم این جوامع با مذهب و کلیسا فاصلە گرفتەاند.

 

انحطاط یعنی گرو گرفتن نان مردم. در حکومتی کە شما “جناب خامنەای جلاد” حکم می رانید ٣٠ میلیون انسان بە گفتە خود وزیر بهداشت گرسنەاند. این یک فاجعە انسانی است. این در حالیست کە شما بە کودکانی کە در این مراسم تحقیر آمیز شرکت میکنند بە صراحت می گوئید کە بە والدینشان احترام بگذارند. کدام احترام بە والدین؟! مگر شما و حکومت منحوستان احترامی برای انسان باقی گذاشتەاید؟ مگر قریب بە چهل سال است خون مردم را در شیشه نکردەاید؟ مگر دەها هزار انسان را در این مملکت بە قتل نرساندەاید؟ جناب خامنەای بە دستور شما و فتوای سایر آیت اللەها کریە و ضد بشری هزاران زندانی دختر و پسر، زن و مرد مورد شکنجه و تجاوز به حکم شرع انور اسلام قرار گرفتند و اکنون بر کرسی “استاد اخلاق” جهان نشستەاید و نمرە گذاری میکنید کە کجای کار در غرب می لنگد؟! از کارنامه سیاه جمهوری اسلامی هم خجالت نمی کشید! تا آنجا کە جوامع اروپایی با مذهب وداع گفتەاند و دست مذهب را از آموزش و قوانین مدنی جامعە کوتاە کردەاند بە سعادت و خوشبختی از نظر زندگی مدرن و انسانی و روابط سالمتر فرهنگی و اجتماعی رسیدەاند. خامنەای جنایتکار در بخش دیگری از سخنانش برای کودکان معصوم طبق معمول چهار دهە گذشتە بر فرهنگ “شهادت طلبی” تاکید کرد و فرصت را غنیمت شمرد کە بە آنان بگوید کە همە جوانان کشور شهدای زندە نظام اسلامی سرمایە هستند. این ارزش مصرف جوانان برای نظامهای ضد بشری هستند بە همین دلیل سالهاست کە والدین را تشویق بە تولید مثل بیشتر برای نظام میکند.

 

برگردیم بە مذهب و حقوق کودکان

مراسم “جشن تکلیف” مراسمی تحقیر آمیز و ضد حقوق کودک است. کودکان سنین نوجوانی بویژە دختران را آمادە و موظف میکنند کە بە قوانین ضد انسانی شریعت اسلامی تن بدهند و آنان را بە اجبار برای تجاوز شرعی آمادە کنند. کودکان باید بازی کنند، تحصیل کنند و از زندگی شاد و مرفە بهرمند باشند و دست ادیان و متولیان کثیف و تجاوزگر مذهبی از سرشان کوتاە کرد. معلمین مسئول و با درایت و والدین فهیم باید تلاش بکنند کە ذهن کودکان را نسبت بە این قوانین کپک زدە آگاە سازند و کارکرد مذهب بر ذهن و شعور آنان را خنثی کنند. نکات زیادی در سخنان خامنە وجود دارد کە قابل نقد هستند و در این مطلب کوتاە پرداختن بە یکایک آنان غیر ممکن و بعضا غیر ضروریست، اما جالب اینجاست کە خامنەای در این مراسم مضحک خطاب بە نوجوانان ١٥ سالە میگوید “شما سازندگان جامعە فردا هستید”، او فراموش میکند کە ١٠ سال قبل هم همین اراجیف را بە جوانان آنموقع زد و اکنون بە لطف مدیریت او و دولت متبوعش دەها هزار فارغ التحصیل دانشگاەهای ایران بیکار هستند و میلیونها تن از والدین همین کودکان در سراسر ایران از بیکاری و فقر و عدم تامین نان همسر و فرزندانشان عاجزند و رنج میبرند.

 

و سخن آخر، خامنە ای و نظام اسلامی در طول سالهای گذشتە با پدیدە دیگری در جامعه و میان مردم روبروست. او میداند کە علیرغم سالها موعظە در مذهبی کردن افکار جامعە ناتوان بودە و فرهنگ زنان در ایران، فرهنگ جوانان در ایران در تضاد با فرهنگ حقنە شدە از طرف رژیم اسلامی است. حکومت اسلامی با قوانینش و اعمال و کردار رهبران و دولتمردانش در طول قریب بە چهار دهە در رفتارشان با مردم و نوع حکومتداری کە مملو از استثمار و بیحقوقی محض کارگران و اقشار تهیدست جامعە بودە و با فساد و ارتشا و هزار و انواع جنایت، اثبات کردەاند کە منحط ترین حکومت تاریخ معاصر هستند. اینان صلاحیت ادارە جامعە و تعلیم و تربیت کودکان را ندارند. لذا راهی جز بە زیر کشیدن این حکومت و استقرار نظامی مبتنی بر قوانین سکولار و جدایی کامل دین از دولت و محترم شمردن حق کوکان و کلیە آحاد جامعە، وجود ندارد. جامعە ایران تشنە نظامی است مبتنی بر برابری و رفاە و حفظ حرمت شهروندان و بە طریق اولی کودکان. جمهوری سوسیالیستی میتواند متحقق کننده همە این امیال و آرزوهای انسانی باشد.

 

دوم اسفند ١٣٩٥

٢٢ دسامبر ٢٠١٦