مبارزان کمونیست
بمناسبت 22بهمن سخنی با جوانان در شهرهای کردستان!
نسان نودينيان
از ٢٢بهمن ١٣٥٧ بیش از سه دهه میگذرد. . انقلاب ٥٧ حرکتى براى آزادى و عدالت و حرمت انسانى بود. روایتها از ٢٢بهمن و تاریخ نگاری آن سالها زیاد و مختلف هستند. بقول منصور حکمت؛” انسان هميشه از دريچه امروز به گذشته مينگرد و در آن در جستجوى يافتن تائيدى بر اراده و عمل امروز خويش است”. امروز در آستانه یک انقلاب دیگر هستیم. بسیاری از شما نسل جوان روزهای شیرین و حضور انقلابی مردم در آن سالها را ندیده اید. بعد از قیام متولد شده اید. به هنگام رشد و بلوغ سنی با رژیمی جنایتکار و فاشیسم اسلامی روبرو شدید که ميليونها مردم به زندگى در ارتجاعى ترين و وحشيانه ترين نظام اجتماعى محکوم شدند، جامعه اى مبتنى بر ترس، فقر و دروغ بنا شد که در آن خوشى ممنوع است، زن بودن جرم است، زندگى کردن جزا است. يک نسل کامل، شايد نيم بيشتر مردم، اصلا به اين جهنم چشم گشوده اند و جز اين خاطره اى ندارند. اینروزها نظام فاشیستی جمهوری اسلامی با براه انداختن سیرک تبلیغاتی “دهه فجر” روایت سران جنایتکار خودش را بخورد مردم میدهد.
ده فجر و نمایش های سه دهه سرکوب، اعدام و سابقه اشغالگری نیروهای ارتش در کردستان به تاریخ مبارزین و انقلاب کننده گان که برای آزادی و عدالت و حرمت انسانی قیام کردند بی ربط است. ماشین جنگ و سرکوب و اشغالگری جمهوری اسلامی تازه بدوران رسیده با دستگیری های وسیع کمونیستها و انقلابیون و سازمانهای سیاسی و حمله به دانشگاهها در دوره رئیس جمهوری بنی صدر برای یکسره کردن سرکوب انقلاب شروع شد.
اما، در کردستان وجه ديگرى از تداوم انقلاب ايران به وضوح دیده میشد. مردم کردستان به رژيم نو ظهور بورژواها ـ جمهوری اسلامی دل نبستند و بدنبال قيام بهمن بسرعت ابزار اعمال اراده مستقيم خويش را پايه ريختند و دفاع از دستاوردهاى انقلاب و بسط آن را به وظيفه مبرم خويش بدل کردند.
کمونیستهای انقلابی در آن سالها بطور گسترده در شهرهای کردستان به نیروی اصلی و به سازماندهندگان اجتماعی تبدیل شدند. از آنها چهره های سیاسی و رهبران کاریزماتیک قابل اعتماد و محبوب ساخته شد. تعدادی از آنها چهره های مهم و رهبرانی در صحنه سیاسی و اجتماعی بودند که فرمان قیام و مسلح کردن توده ای شهری به وسعت سنندج، سقز، بوكان، مهاباد، كامياران، مريوان و……. را سازماندهی میکرند.(صدیق کمانگر و فواد مصطفی سلطانی) و ده ها چهره محبوب چپ و کمونیست.
بررسی آن تاریخ و رویدادهای مهم سالهای ١٣٥٧ تا ١٣٥٩حمله به مقر سپاه پاسداران و بر چیدن این مقر در ٢٣تیر سال ١٣٥٨، حمله اول در مرداد سال ١٣٥٨، نوروز ٥٨و مقاومت انقلابی مردم سنندج و شهرهای کردستان در این نوشته مورد نظر نیست. از زوایای متفاوت در مورد این رویدادها بحثهای زیاد و از زوایای مختلف موجود وقابل دسترس هستند.
امروز اوضاع سیاسی و تحرک گرایشات سیاسی در شهرهای کردستان بوضوح دیده میشود. شهرها به مراکز اصلی انقلاب و تعیین قدرت سیاسی تبدیل شده اند. نسل جوان در شهرهای کردستان اگر که مستقیم تجارب قیام ٥٧ و اتفاقات و رویدادهای انقلابی آن سالها را ندیده اما در سالهای ٥٩ببعد است که به عنوان یک نیروی قدرتمند در شرایطیکه قلع و قمع و قتل عام زندانیان سیاسی بر فضای سیاسی شهرهای ایران سایه افکنده بود، نسل جوان کارگر مراسمهای اول ماه مه و فستیوال کودکان را با قدرت و با بسیج کارگران و خانواده های آنها و مردم انقلابی برگزار میکنند.
تجارب نسل دوره انقلاب به نسل بعد از انقلاب برای چپ و کمونیستها اگر چه تحت فضای سیاسی جنبش سرنگونی و مخالفت و انزجار از جمهوری اسلامی، و اهمیت جایگاه رهبران و شخصیتهای محبوب و مقاومت انقلابی مردم شهرها انجام شده، اما یک اتفاق مهم سیاسی ـ طبقاتی تشکیل حزب کمونیست ایران و عروج کمونیسم و مارکسیسم بر روندهای سیاسی و آرایش طبقاتی کارگران و زنان و جوانان و مردم انقلابی تاثیرات مهم گذاشت.
امروز نسل بعد از قيال ١٣٥٧ با مصاف و چالشهايي جدي در مقبل جمهوري اسلامي قرار دارد. نقطه قدرت اين نسل تعرضي بودنش و امتياز ندادنش به فرهنگ اسلام سياسي و مرعوب نشدن در مقابل نيروهاي رژيم اسلامي است. نسل جوان در كردستان در سه دهه گذشته آزمون هاي بزرگ در عرصه مقابله و ايستادن در مقابل نيروهاي جمهوري اسلامي را به محك آزمايش گذاشته است. اعتراضات كوبنده اين نسل كه تبلور آنها در مراسم هاي اول ماه مه و هشت مارس روز جهاني زن، فستيوال كودكان و صدها تظاهرات و اعتراضات خياباني در صحنه سياسي جامعه به نمايش درآمده است.
در سه دهه گذشته جامعه كردستان شاهد حضور دو ديدگاه در عرصه سياست و تعيين تلكيف براي آينده اوضاع سياسي بوده است. گرايش و ديدگاه ناسيوناليستي كه در يكي دو سال اخير از تحرك و ابراز وجود بيشتري برخوردار بوده است. آلترناتيو سازي و طرح هاي ناسيوناليسم كرد براي آينده كردستان با توجه به اوضاع سياسي منطقه به اين گرايش امكان ابراز وجود بيشتري داده است. احزاب اصلي تر ناسيوناليسم كرد حزب دمكرات بعنوان نيروي اصلي بورژوازي كرد با اتكا به تحولات منطقه بويژه در عراق، سوريه و تركيه نيروي اصلي تر است و در محور اين تحرك قرار دارد.
و ديدگاه و گرايش ديگر كمونيسم و چپ است. ما به تفصيل در مورد گذشته و تاثيرات چپ و كمونيستها در تحولات كردستان از انقلاب ٥٧ ببعد صحبت كرده و نوشته ايم. اكثريت نسل جوان در كردستان با اين چپ و كمونيسم وارد مبارزه شده است. نسل جوان در ميان طبقه كارگر، زنان و دانشگاه ها و مزدبگيران جامعه پايگاه سياسي و انقلابي چپ و كمونيسم است. پايگاه اجتماعي كمونيسم طبقه كارگر در كردستان است. پيشروي و نبض كمونيسم كارگري و حزب كمونيست كارگري در سه دهه گذشته با نسل جوان ميزند. نسل جوان در كردستان تحت تاثير اين كمونيسم بوده است. شعار و مطالبات اين نسل در قطعنامه هاي اول ماه مه، روز جهاني زن و فستيوال كودكان تحت تاثير برنامه كمونيسم كارگري بوده است. اين نسل خود را تحت تاثير فرهنگ مدرن و غربي ميداند. موزيك و مشغله فرهنگ مدرن اين نسل تحت تاثير كمونيسم كارگري است. استفاده از شبكه هاي اجتماعي از فيسبوك تا تويتر و ……. در فرهنگ مدرن و پيشرفته اين نسل جايگاه مهمي دارد و از اين طريق اين نسل هر ساعت با شبكه هاي جهاني در سريعترين زمان ممكن ارتباط دارد.
منصور حكمت و كمونيسم كارگري در سه دهه گذشته در ميان نسل جوان در كردستان بعنوان سازمان و حزب سياسي و مدعي قدرت سياسي از نفوذ و اعتبار اجتماعي بالايي برخوردار است. اين موقعيت و محبوبيت به فعالين اين گرايش و كمونيسم كارگري اين امكان را داده است كه در ميان جنبش اعتراضي كارگران، زنان وجوانان با قدرت و اتوريته بالاي سياسي ابراز وجود كنند.
به هر حال خلاصه کلام، تحولات ايران رو به سرنگونى جمهورى اسلامى دارد. دعوا بر سر جایگزينى‌اش جدى است. کمونيسم، در برابر نيروهاى بازيگر اصلى، در برابر اصلاح طلبان و جريانات اسلامي، و سلطنتي ها و ملي ـ مذهبي ها و ناسيوناليسم كرد يک جنبش حاشيه‌اى و خردسال نيست. در سه دهه گذشته تجارب بسيار ارزنده و قابل اتكايي را كسب كرده است. جنبشي است به قدمت سه دهه ابراز وجود راديكال و انقلابي، دخالتگر در اوضاع سياسي در ايران و كردستان، جنبشي است كه به مصافهاي اصلي گرايشات اصلي، ناسيوناليسم، دمكراسي خواهي، فدراليسم، اسلام سياسي و طرح هاي ناتويي جواب روشن داده موانع راه پيشروي كمونيسم و جنبش طبقاتي كارگران را شناخته و جواب داده است. سازمان و حزب سياسي طبقه كارگر را آماده كرده است. بر ميزان محبوبيت و ابراز وجود و تعيين بخشي به سخنگويان و رهبران و فعالين جنبش كارگري، زنان و جوانان افزوده است. مدافع پيگير جنبش كارگري، جنبش برابري زنان و جوانان و دانشجويان است. كادر و رهبر و سخنگويانش در ميان جنبش اعتراضي كارگران، زنان و جوانان از اتوريته و محبوبيت بالايي برخوردار هستند. بعنوان كمونيسم دخالتگر، مدعي قدرت سياسي و اجتماعي شناخته شده است. مدعي كسب قدرت سياسي است. ميتواند بازيگر اصلى صحنه سياسي در كردستان باشد. مهم اين است شرايط جديد و اوضاع سياسي كنوني را بشناسيم، و با آمادگي و از موضع مدعي سياسي و صاحب جامعه ظاهر بشويم. از ٢٢ بهمن سال ٥٧ تا كنون ما تجارب بسيار ارزنده كسب كرده ايم. به نيروي محبوب تبديل شده ايم. سازمان و حزب مدعي قدرت سياسي را داريم. به لحاظ سياسي و عملي آمادگي رفتن به گودي استخر بعنوان بازيگر اصلي در جامعه را داريم. ما تلاش ميكنيم كه به محمل قدرتمند شدن چپ و كمونيسم در كردستان با بر افراشتن مطالبات برنامه اي خود باشيم.
