در حاشیه اخبار كارگری
نسان نودینیان
(٩بهمن تا ١٥بهمن ماه ١٣٩١) ١٢ اعتراض كارگری در اشكال اعتصاب ـ اعتراض و تححصن در هفته گذشته در مراكز مختلف كارگری انجام گرفته است. ابعاد اعتراضات تهران(مقابل مجلس شورای اسلامی) ـ بندر امام (اعتصاب در شركت پتروشیمی) ـ اهواز(اعتراض در محل كارگاه مترو) ـ اشنویه(تعطیل كردن كار) ـ صدرا جزیره بزرگ صنعتی(اعتصاب ٨٠٠كارگر پیمانكاری) ـ كرمانشاه(اعتراض كارگران پیمانی شركت توزیع برق) ـ شهر كیان«چهار محال و بختیاری» (٢ اعتراض، اعتراض به عدم پرداخت به موقع حقوق، بیمه و اخراج مکرر کارگران) ـ ماهشهر(تجمع اعتراضی ٦٠٠كارگر پتروشیمی با مطالبات برچیدن كامل شركتهای پیمانكاری و انعقاد قرار داد مستقیم).
بیش از یكسال است که سعید مرتضوی(قاتل زندانیان در كهریزك و اوین) در راس ثروتمندترین سازمان بیمه گر بنگاه اقتصادی توسط احمدی نژاد و در حمایت عبدالرضا شیخ السلامی وزیر تعاون كار و رفاه اجتماعی قرار گرفته است. بحران «مرتضوی» و بحران رابطه احمدی نژاد با مجلس بالاخره به بركناری شیخ السلامی وزیر كار منجر شد. انتصاب مرتضوی و حمایتهای كانونهای شورای های اسلامی و طومار نویسی آنها در حمایت از او، با واكنش بخشهایی از خودیهای شورای اسلامی كار و خانه كارگریها توام بود. خیمه شب بازی های هر دو طرف(حمایت كنندگان از مرتضوی) و (منتقدین طومار حمایت از مرتضوی) از طرف جنبش كارگری و سخنگویان فعال این جنبش با بی تفاوتی روبرو شد و با وارد نشدن جنبش كارگری به این دعوا خود تاكیدی بر درایت سیاسی و بلوغ سخنگویان و فعالین جنبش كارگری بوده است. فشار اعتراضات كارگری در ماه های پایانی سال ١٣٩١ برای تعیین حداقل دستمزدها بر اساس تورم لجام گسیخته كنونی، بدون شك در ایجاد شكاف و تشدید تناقضات درونی و جنگ جناحها بی تاثیر نیست. اما تمام این سناریوها و جنگ و دعوا و فرار و استیضاح و هورا و الله اكبرگفتن های ١٥بهمن در مجلس شورای اسلامی، بخشی از آغاز فاز چالش های درونی و ناتوانی بالایی ها در اداره جامعه و حاكمیت است. جنبش كارگری و اعتراضات كنونی كه حول مطالبات افزایش دستمزدها، پرداخت حقوق و مزایای عقب افتاده و برای حق رفاه و امنیت و زندگی بهتر شروع شده است، اگر با قدرت و توان بالا و در اشكال وسیع و گسترده و بویژه با مطالبات سیاسی و با فراخوان به اعتصابات توده گیر كارگران در محل كارخانه و شركتها و با برپایی تجمعات وسیع مردم و كارگران و خانواده هایشان در مقابل مجلس شواری اسلامی در تهران ادامه داده شود، نقطه عطف های مهم سیاسی در راستای برگرداندن ورق به نفع كارگر و جامعه و به نفع كرامت و شخصیت، رفاه وامنیت اجتماعی و اقتصادی خواهد بود. طبقه كارگر و پیشروان و سخنگویان آگاه این طبقه باید اوضاع سیاسی كنونی را درك كنند.
« تعداد دستفروشان در تهران زیاد شده است.» در روزنامه های ١٥ بهمن این هفته برجسته بود. بیکاری و اخراج کردن کارگران در گروه های صد نفری و بستن کارخانه و مراکر کار، هر روز بر تعداد کارگران بیکار میفزاید. سرنوشت تراژیک تر بیکارسازی این استکه زمانی درهای کارخانه ها بر روی کارگر اخراج شده بسته میشود که کارگران هنوز حقوق های چند ماه خود را از کارفرما نگرفته اند. کارگر بیکار شده مجبور است برای تامین معیشتش به دستفروشی و این قبیل کارها تن دهد. به همین دلیل اطراف میادین پر تردد شهر مثل ولیعصر، ونک، تجریش، صادقیه، هفت حوض و … به راحتی می توان مردان و البته زنانی را دید که به شغل “دستفروشی” مشغول هستند و از این راه امرار معاش می کنند. محدوده اطراف پاساژها و مراکز خرید شهر نیز به طور روزانه مملو از دستفروش است. یکی از مصائب بیکارسازی محروم شدن کارگران از حق تجمع و اعتراضات جمعی است. اینها از اهداف نامقدس دولت و کارفرماهای حریص و سودجو است. کارگر بیکار مادام که از حقوق و مزایای مکفی برای تامین زندگی خود و خانواده اش برخوردار نباشد به انواع شغلهای کاذب از جمله دستفروشی تن میدهد. اینها راه حلهای سرمایه داران است. احکام و سرنوشتی ازلی و ابدی هم نیست. کارگر بیکار سالهای سال عمرش توسط نظام حاکم و کارفرما استثمار شده و از رابطه خود با دولت و کارفرما و قانون کار و تامین اجتماعی مطلع و آگاه است. کارگر بیکار شده تجربه ده ها اعتصاب، تحصن و مبارزه برای تحقق مطالبات و حقوق و مزایای زندگی بهتر را دارد. قدرت تشکل، اعتصاب و اعتراض را تجربه کرده است. او نباید به این زندگی تحقیر شده دولت و بورژواها تن بدهد. ایجاد تشکل و اتحادیه کارگران بیکار و تحمیل بیمه بیکاری مکفی به دولت و سازمان تامین اجتماعی همین امروز عملی است. باید برای این حق طبیعی برای دفاع از کرامت و شخصیت و تامین رفاه و امنیت اقتصادی و اجتماعی دست های هزاران کارگر شاغل و بیکار را در دست همدیگر گذاشت.