حزب حکمتیست با فرصت تعیین کننده روبرو است
( مصاحبه با رئیس دفتر سیاسی حزب حکمتیست در مورد پلنوم ٢٦)
کمونیست هفتگی: رفیق رحمان حسین زاده پلنوم بیست و ششم که با حضور تعدادی از کادرهای حزب برگزار شد.،یکی از دستورات مهم آن مبحث موقعیت جدید حزب و مصافهای پیش رو بود که شما معرف آن بودید. اولین سئوال اینست منظور از موقعیت جدید حزب در این مبحث چیست؟
رحمان حسین زاده :بحث من در مورد موقعیت حزب به طور کلی نبود. بر پریود معین یکساله اخیر متمرکز بود. مسئله اینست که حزب حکمتیست سال ٢٠١٢ را چگونه پشت سرگذاشت؟ در این یکسال صرفنظر از سوخت و ساز روتین حزب دو مولفه در تغییر موقعیت حزب برجسته است.
١- در این یکسال حزب حکمتیست تند پیچ سیاسی سرنوشت سازی را پشت سر گذاشت. ٢- اتفاق مهم دیگر پیوستن کمونیستهای صفوف حزب اتحاد کمونیسم کارگری به حزب بود.
اجازه بدهید در مورد هر کدام توضیحات کوتاهی بدهم.اواخر سال ٢٠١١ و اوایل سال ٢٠١٢ حزب حکمتیست با هجوم انحلال طلبان راست و ضد حزبی روبرو بود. تند پیچ سیاسی تعیین کننده ای بود. تند پیچی بسیار حساستر و پیچیده تر از موارد قبلی از جمله سال ٢٠٠٤یا پدیده شورشیان آوریل ١٩٩٩. اینبار مسئله در این سطح نبود، که صرفا در یک عمل ضد حزبی پلنومی دورزده شود و هواداران خود را به تجمع قلابی تحت نام کنگره فراخوان دهند.یا عده ای حزب را ترک کنند و ایده انحلال حزب را تبلیغ کنند. این بار روزروشن در یک عمل کودتایی ناکام دو راهی پایان حزبیت کمونیستی یا تداوم تحزب کمونیستی در مقابل حزب و رهبری قرار داشت. اکثریت قاطع رهبری، کادرها و اعضای حزب با هر چه در توان داشتیم از تجربه و سرمایه زندگی سیاسیمان، از تحزب کمونیستی و خط کمونیستی و به طور مشخص از حزب حکمتیست و خط حکمت دفاع کردیم. تردیدهای زیادی در درون و بیرون حزب وجود داشت که آیا حزب حکمتیست تاب ایستادگی در مقابل تخریب تحزب و تعرض ضد حزبی انحلال طلبان را خواهد داشت. فشار عظیم در کوتاه مدت را پشت سرگذاشتیم. ورق برگشت. خط کمونیستی و حکمتیستی و حزب حکمتیست با صلابت حفظ شده و به حیات خود ادامه داد. این پدیده سرها را به طرف حزب حکمتیست دوباره چرخاند. از درون و بیرون حزب هر انسان تعقیب کننده سرنوشت حزب حکمتیست، دوست و یا مخالف با هرتبیین و ارزیابی که داشت، نمیتواند این واقعیت را انکار کند که حزب حکمتیست خود را اثبات کرد. همین واقعه به طور واقعی در داخل و خارج به ویژه در میان کمونیستها و کارگران سوسیالیست و محافل کمونیستی اعتبار و اعتماد جدی را به حزب حکمتیست بازگرداند. اولین فاکتور مثبت تغییر هنده در موقعیت حزب حکمتیست همین است.
در این شرایط زمینه برای ممکن شدن اتفاق مهم دیگر فراهم شد. آن هم پروسه نزدیکی و نهایتا پیوستن کمونیستهای صفوف حزب اتحاد کمونیسم کارگری به حزب حکمتیست. در این مورد به اندازه کافی نوشتیم و گفتیم و توضیح بیشتری نمیدهم. ممکن شدن این اتفاق در ٨ دسامبر ٢٠١٢ به طور ابژکتیو موقعیت جدید و تقویت شده حزب را روی صحنه سیاسی گذاشت. این پدیده امید و خوش بینی به حزب حکمتیست را موجب شد. اتحاد واقعی کمونیستها را ممکن کرد. حزب در داخل و خارج بزرگتر شد. ماتریال انسانی جنبش کمونیسم کارگری را در ابعاد رهبری، کادرها و اعضا و سمپاتهای حزب گسترش داد.
این دو مولفه فرصتی راد ایجاد کرده است. فرصتی برای ایجاد جهشی در جنبش کمونیسم کارگری در همه ابعاد آن، در ابعاد اجتماعی، فکری و سیاسی و حزبی.
اما این فرصت در انتهای یک دوره دهساله از عقب گردهای جنبشی و سیاسی و حزبی تحمیل شده به کمونیسم کارگری حکمت ممکن شده است. منظورم اینست نباید خوش خیال بود، موقعیت جدید و مثبت کنونی حزب حکمتیست را در پرسپکتیو عمومی جنبشمان ببینیم. این موقعیت جدید معجزه نخواهد کرد، اگر به تخته پرشی برای قد علم کردن مجدد و محکم و پر قدرت جنبش کمونیسم کارگری حکمت تبدیل نشود.
حزب حکمتیست با یک فرصت مهم و تعیین کننده روبرو است. سئوال اینست که آیا این فرصت را در می یابیم؟ یا مثل فرصتهای متعدد دیگر از دست خواهد رفت.
این حزب در موقعیت ویژه و حساسی است.دورراهی جهشی به جلو و یا عدم جوابگویی به نیازهای پیش رو و لاجرم بازهم عقب گرد. این اولین تناقض موقعیت دو لبه جدیدی است که حزب ما و لاجرم جنبش ما با آن روبرو است. حزب در پرتو موقعیت جدید، آمادگی جدی حرکت به جلو و ممکن کردن این جهش را دارد. اما منوط است به جوابگویی به مصافهایی که پیش رو داریم. ما مصمیم این مسیر را ادامه دهیم. در مبحث پلنوم بر این اساس مصافهای اساسی دوره آینده کارمان را تاکید کردیم .
کمونیست هفتگی: این مصافها کدامند؟ در این مورد توضیح دهید؟
رحمان حسین زاده:در بحث پلنوم از نظر خودم مصافهای اساسی پیش روی حزب را در این مقطع در سه محور عمده دسته بندی کردم.
الف:احیای موقعیت حزب در جامعه به عنوان حزب بازیگر صحنه سیاسی ایران. نه حزب گروه فشاری و تفسیرگر
ب- حزبیت سیاسی، تثبیت سنت و موازین حزب سیاسی وکنار زدن موانع آن
ج- احیای موقعیت حزب به مثابه پرچمدار مارکسیسم و کمونیسم کارگری
در مورد هر کدام توضیحاتی را ضروری میدانم.
در مورد احیای موقعیت حزب به عنوان بازیگر صحنه سیاست، این توضیح لازم است که چرا در ابتدا بر عبارت “احیا” تاکید دارم. چون دوره هایی در حیات جنبش و حزب ما، جریان بازیگر صحنه سیاسی بودیم، به صراحت بگویم الان نیروی بازیگر صحنه نیستیم. برای مثال در مقاطعی حزب کمونیست کارگری تحت رهبری مستقیم منصور حکمت به عنوان یکی از ٣-٤ نیروی بازیگر صحنه در جامعه محسوب میشد. دوره اولیه حیات حزب حکمتیست به مدت ٢-٣ سال ما نیروی بازیگر صحنه سیاسی ایران بودیم. الان اینطوری نیست. در نتیجه این موقعیت را باید دوباره احیا و به دست آورد. جنبش ما و حزب ما در جامعه شناخته شده است و اینجا و آنجا کارهایی را هم انجام میدهد، اما فرق است بین مطرح بودن در جامعه و بازیگر معادلات سیاسی بودن. حزب بازیگر صحنه سیاسی در دنیای واقعی، در تقابل با بورژوازی و جمهوری اسلامی، در صف بندی نیروها و در میان اپوزیسیون راست و چپ باید به عنوان نیروی مدعی قدرت سیاسی اهرمها، ابزارها، ظرفیتها و ابتکارات جابجا کننده نیرو را از خود نشان دهد. تامین چنین موقعیتی صرفا با تبلیغ و ترویج خوب و آگاهگری به دست نمی آید. بلکه اهرمها و امکانات سازماندهی و رهبری اجتماعی را میطلبد. از این زاویه خلاء جدی داریم و باید پر کرد. ما تاکید کردیم که باید حزب قابل انتخاب و قابل دسترس برای جامعه، برای طبقه مان و برای هر کارگر و فعال کمونیست بود که میخواهد مبارزه اش را به اهداف و سیاستها و سازمان حزبی و اجتماعی ما گره بزند، در این راستا پلاتفرمی را که در کنگره پنجم تصویب کردیم، پروژه های روشنی را تدوین کرده و باید آنها را پیگیری کنیم.
ب- محور دوم، مصاف حزبیت ساسی است. منظورم تبدیل شدن به حزب سیاسی است. بعداز تلاشهای فراوان منصور حکمت و سالها گفتن و نوشتن و تلاش کردن خود ما در این زمینه و علیرغم موارد محدودی پیشروی در این زمینه هنوزبا حزبیت سیاسی به معنای دقیق کلمه فاصله جدی داریم. شاخص حزب سیاسی قبل از هر چیز یک معیار اجتماعی روشن است و آن هم رابطه ما به مثابه حزب با جدال قدرت سیاسی در آن جامعه چگونه است؟ دوریم یا نزدیک به جدال قدرت سیاسی؟ به قول حکمت آیا به یک سرلحاف قدرت سیاسی متصل هستیم. حزبی که هنوز این موقعیت را ابژکتیو ازخود نشان ندهد، هنوز حزب سیاسی اجتماعی به معنای کامل آن نیست. ما در این زمینه تجربه و نیرو و ادعایش را داریم، اما به حلقه اتصالهاو اهرمهای قدرت حزبی و اجتماعی متناسب با آن به اندازه کافی متکی نیستیم.حلقه وصل ها،اهرمهای قدرت، امکانات و ابتکارات را دوباره باید ایجاد کنیم.
یک جنبه مهم دیگر حزبیت سیاسی، جاری بودن و یا نبودن سنت و مکانیسم و موازین حزب سیاسی در حیات درون حزب است. در این زمینه و به ویژه در یک دهه اخیر طنز تلخ اینجا است، به نام تحزب کمونیسم کارگری، بیشترین لطمات به حزبیت کمونیسم کارگری وارد شد. اوج ابراز وجود سنتها و موازین ضد حزبیت سیاسی در سال ٢٠٠٤ و ٢٠١١ در افراطی ترین شکل خود را نشان دادند. اما شکل آرامتر سنتها و موازین ضد حزبی هنوزدر جنبش ما و تحزب ما خود رانشان میدهند. هنوز الگوها و سنتهای فرقه ای، غیر اجتماعی و محفلی عمل میکنند. اگر حزب سیاسی، حزب بزرگتر و اجتماعی تر است، در نتیجه با تنوع سیاستها، تصمیمات و نظرات سیاسی و اجتماعی روبرو میشود. با تبیین ها و اختلاف نظرات روبرو میشود. حزب سیاسی اجتماعی با مکانیسم های واقعی و اجتماعی به دور از روشهای فرقه ای این پدیده را هضم میکند. سئوال اینست حزب بزرگ شده ما یعنی حزب حکمتیست با این پدیده چکار میکند؟ آیا با بروز هرتبیین و نظر متفاوت در رهبری و صفوف آن، تجارب تلخ گذشته تکرار میشود، یا نه خودآگاهتر از گذشته و با جمع بندی از تلخیها یکبار برای همیشه نشان خواهد داد، حزب ما پیکره واحد اجرای مصوبات حزب و در عین حال حزب زنده سیاسی است که تنوع نظرات و سیاست و نگرش را از کانال مکانیسم های حزبی و سنت خود آگاه کمونیستی به سرانجام میرساند. این آزمایش بزرگی است که در مقابل ما است و ما میخواهیم این جهت گیری را به فرجام نهایی برسانیم. این یک محور تعیین کننده مصافهای آتی حزب حکمتیست در راستای تبدیل شدن به حزب سیاسی است.
و بالاخره محور سوم مصافهای ما تاکید بر پرچمداری مارکسیسم و کمونیسم کارگری حکمت است. واقعیت اینست اگر حزب سیاسی بازیگر صحنه سیاسی و حتی به طور کلی حزب سیاسی و اجتماعی پرنفوذ هم باشیم، اما لنگر مارکسیستی و کمونیستی محکم نداشته باشیم، قدرت سیاسی را هم تصرف کنیم، به رهایی قطعی طبقه کارگر و لغو کار مزدی منجر نخواهد شد. نمونه های فراوان به قدرت رسیدن انواع به اصطلاح “کمونیستهای” غیرمارکسیست و غیر کارگری را تجربه کردیم و عاقبت منجر به قدرت گیری سوسیالیستی طبقه کارگر و لغو استثمار و رهایی قطعی جامعه و انسان تبدیل نشده است. در یک دهه اخیر و با از دست رفتن منصور حکمت این ستون محکم سیاست مارکسیستی، جنبش و تحزب کمونیسم کارگری عقب گردهای فکری و سیاسی وسازمانی و لاجرم اجتماعی جدی را متحمل شد. کمبود سنگربندی مارکسیستی به اندازه کافی توانا و قاطع و به موقع توسط خود ما، مجال داد، سیاستهای پوپولیستی و راست همیشه آشنا در حزب کمونیست کارگری ایران، بخش مهمی ازنیروی جنبش و تحزب ما را تحت نام همان حزب به مسیر دیگری ببرد و آن را به دنباله رو هر تحرک و جریان بورژوایی و به بخشی از جست و خیز چپ بورژوایی ایران تبدیل کند. کمبود همین سنگر بندی مارکسیستی به موقع و قاطع به دور از مصلحت گرایی تشکیلاتی در حزب حکمتیست باعث شد در یک دوره “کارگر پناهی قلابی” به روپوش سیاسی ظاهرا آبرومند، سیاستهای پاسیوو انحلال طلبانه و ضد حزبی تبدیل شود، که آن هم لطمات جدی به جنبش ما و تحزب کمونیسم کارگری وارد آورد. این تجارب تلخ و مهمتر نیازهای اتخاذ سیاستهای مارکسیستی در جدال طبقاتی پیش رو در سطح بین المللی ودر مسیر تحولات سیاسی ایران از ما پرچم مارکسیستی و حکمتیستی بسیار روشن تری را میطلبد. رهبری صاحب نظر تر مارکسیستی و اتخاذ کننده سیاست کمونیستی را میخواهد. این هم مصاف تعیین کننده ای در مقابل حزب حکمتیست و رهبری آن است.
کمونیست هفتگی: استنتاجات سیاسی و عملی شما از این مبحث و از این سیاستها چیست؟
رحمان حسین زاده: در پلنوم هم اشاره کردم، از نظر من پلاتفرم سیاسی عملی که در یکسال قبل در کنگره پنجم به تصویب رساندیم، به طور کامل و جامعی این جهت گیری را در خود منعکس کرده و خط مشی ما را تدوین کرده است. هنوز هم فکر میکنم باید بر اساس این پلاتفرم عمل کرد و طبعا در کنگره آتی با توجه به موقعیت جدید و کنونی حزب از نو پلاتفرم حزب را حدادی و به تصویب رساند. به علاوه بر این اساس در همین پلنوم سند “اقدامات و پروژه های فوری تا کنگره ششم” را به تصویب رساندیم. با این وجود از میان لیست کاملی که از این بحث میشود استنتاج کرد، من فقط بر چند محور تاکید میکنم.
مهمترین نتیجه گیری از این جهت گیری قابل دسترس و قابل انتخاب کردن حزب در جامعه و برای جنبش طبقه کارگر و جنبشهای اجتماعی رادیکال است. اکنون به اندازه کافی قابل دسترس و قابل انتخاب نیستیم. این مسئله مقوله ای تحلیلی و تبلیغی نیست. برای ما و هر حزب و رهبر و فعال کمونیست تجربه دیده در جدال سیاسی، تماما پراتیکی و یعنی ساختن ابزارها و امکانات مادی و ملموسی که حزب را به سوخت و ساز جامعه وصل کند . از جمله:
– تامین ملزومات رهبری حاضر در صحنه جدال سیاسی و عملی علنی و رو به جامعه. رهبری اجتماعی و نه سازمانی کلید مسئله است.
– میدیای موثر و متنوع و در راس آنها برنامه تلویزیونی
– حزب داخل کشوری: سروسامان دادن به نیرو سازمان موثر در داخل کشور، به نحوی که دسترسی مستقیم هر فعالین کمونیست، از محیط کار و کارخانه تا محله و دانشگاه به حزب را ممکن کند. حضور مادی حزب را در سوخت و ساز مبارزاتی و سیاسی جامعه تامین کند.
– به کارگرفتن مجدد کل پتانسیل و انرژی تشکیلات کردستان حزب واحیای رابطه محکم و گسترده رهبران کمونیست جامعه کردستان با جامعه.
– تشکیلات خارج کشور قابل دسترس برای هر کمونیست و هر انسان آزادیخواه و برابری طلب و میلیتانت.
– گارد آزادی و داشتن پتانسیل نظامی به عنوان پروژه ای که به کارگر و مردم و حزب در جدالهای سخت پیش رو قدرت و اقتدار می بخشد.این عرصه باید آکتیو و سازماندهی آن وسعت یابد.
– عجین شدن با جنبش طبقه مان. جلب و جذب رهبران سوسیالیست کارگری و کمونیستهای درون طبقه کارگر به تحزب کمونیستی و ایجاد همگامی مبارزاتی محکم چه در مبارزات جاری اقتصادی و چه در جدالهای سیاسی پیش رو.
موارد بالا نتیجه گیریهای عملی و سازمانی است که به نظرم تعیین کننده هستند. در میان پروژه های سیاسی مختلفی هم که روتین و یا غیر روتین در مقابل حزب قرار دارند، در این دوره مشخص بر چند محور تاکید میکنم. از جمله :
– تداوم تقابل قاطع ما با جمهوری اسلامی و معنی کردن هر دوره اقداماتمان در این عرصه. در دوره کنونی سیاست فعال و میلیتانت علیه بساط انتخابات و کل ترفندهای پیرامون آن.
– دشمنی سرسخت با نقشه های آمریکا و غرب به طور مشخص در منطقه و در قبال تحولات ایران.علیه تحریم اقتصادی، ایجاد فضای جنگی و پروژه سناریوسیاهی آلترناتیو سازی
– سازماندهی تعرض سیاسی همه جانبه علیه کل اپوزیسیون بورژوایی و جریانات مختلف آن. علیه سناریوی آلترناتیو سازی آنها.
– پیگیری تقابل شفاف حزب و تشکیلات کردستان علیه ناسیونالیسم و فدرالیسم و احزاب ارتجاعی این جنبش در کردستان.
– احیای سوخت و ساز فعالیت تئوریک و سیاسی مارکسیستی درحزب و در راستای پاسخ گویی سوسیالیستی به سئوالها و مصافهای پیش روی جنبش کمونیسم کارگری. به دست گرفتن ابتکارات و ابزارهای آن
در خاتمه دوباره خوانندگان را به مطالعه پلاتفرم سیاسی عملی دفتر سیاسی حزب مصوب کنگره پنجم که در سایتهای حزب قابل دسترسند، فراخوان میدهم.
http://www.hekmatist.org/index.php
١٢ بهمن ١٣٩١
***