پایان یک اعتصاب در پایتخت!
“زندگی کلاغهای همجوار ما برای خبرنگاران جذابتر از کارگرانی بود که در وضعیت سخت معیشتی به سر میبرند”!
جمال کمانگر
این جمله بالا در عین تلخی که دارد نشان میدهد که جامعه طبقاتی ایران مثل هر جامعه دیگری منفعتهای پایه ای جنبش ها و طبقات در آن عمل میکنند. پوشش دادن اخبار و وجدان خبرنگاری هم به شدت طبقاتی است. بر خلاف عوام فریبی های سرمایه داری حتی در پیشرفته ترین کشورها، مطبوعات و گردش اخبار و گزارشات تمامن طراحی شده و به نفع سرمایه داران است. به همین دلیل است که اعتصاب یک هفته بالغ بر ٥٠٠ نفر از کارگران نی بر مجتمع کشت و صنعت کارون شوشتر و هفت تپه در سکوت خبری به پایان رسید. قصد نداریم در مورد اینکه “صندوق اعتصاب” چیست؟ و چگونه باید راه اندازی شود حرفی بزنیم. کارگرانی که بعد از ماهها مبارزه در محل کارشان مجبور میشوند دهها اتوبوس کرایه کنند که به پایتخت بیایند لابد به این مسائل اندیشیده اند. لابد میدانند که تعطیلی در محل کار و مزارع نی شکر مهم است اما صدایش کمتر در میآید. غیر از این است که معیشت کارگران هیچ “جاذبه ای” برای کسی ندارد! مبارزه سراسری کارگران کلید بهبود شرایط اسفبار آنهاست. خواسته های کارگران اعتصابی عبارت بود از: تحت شمول قرار گرفتن قانون مشاغل سخت و زیانآور ، اجرای بازنشستگی پیش از موعد، اجرای طرح طبقهبندی مشاغل و پرداخت منظم دستمزد و حقوق؛ تغییر ساز و کار رفع فاصله بیمهای خود بودند.
یکی از کارگران به ایلنا گفت: ” امروز ششمین روزی است که ما از كار و زندگی خود در خوزستان دست کشیدهایم و برای مطالبه خواستههایمان به تهران پناه آوردهایم تا شاید به مشکلاتمان رسیدگی شود. با وجود آنكه همکارانمان ازصبح روز گذشته از یک واحد تولیدی دیگر (مجتمع هفت تپه) به ما پیوستهاند و تعدادمان بسیار قابل توجه است متاسفانه هنوز پاسخ قانع کنندهای دریافت نکردهایم. اگر پاسخی میگرفتیم این تجمع اعتراضی تا به امروز طول نمیکشید. در طول این شش روز هیچ مسئولی نه تنها حاضر نشد از مشكلات ما بپرسد، بلكه حتی كسی نپرسید که در این مدت چه میخورید و شبها به کجا میروید.”
ایشان افزود:” سال گذشته در مزارع نی شکر که کار میکردیم وقتی به علت سرما تعداد زیادی کلاغ به صورت دسته جمعی مردند دهها خبرنگار و عکاس برای دریافت خبر و به تصویر کشیدن مرگ كلاغها به مزارع نی شکر آمدند. اما در این شش روزی كه در تهران هستیم با وجود آنكه از طریق ایلنا به همه مسئولان و مطبوعات اطلاع دادیم، كسی به سراغمان نیامد.”
او ادامه داد: “زندگی کلاغهای همجوار ما برای خبرنگاران جذابتر از کارگرانی بود که در وضعیت سخت معیشتی به سر میبرند.”
این تنها گلایه یک کارگر از مسئولان حکومتی نیست بلکه از هم طبقه ای های این کارگر است که نهیب میزند که چرا ما هفت روز در جلوی ساختمان ریاست جمهوری اعتصاب کردیم حتی یک اعلام همبستگی دریافت نکردیم! (اگر هم شده بسیار ناچیز بوده است) چه برسد به اینکه کسی یا کسانی به فکر خورد و خوراک و محل خوابشان باشند؟ دردناکی این چند سطر از سخنان این کارگر حکایت از پراکندگی در میان کارگران است. فکر نمیکنم اگر صدها کارخانه ای که در تهران هستند هر روز در حمایت از این کارگران یک ساعت کار را تعطیل میکردند سرمایه دارها کاری ازشان بر میامد! فکر نمیکنم اگر کارگران بخشهای مختلف در تهران با تهیه تدارکات رفاهی برای این کارگران اعتصابی قدمی برمیداشتند با موانع جدی بر خورد میکردند. تلخی این اظهار نظر بیشتر روبه طبقه کارگر و فعالین کارگری است. همزمان با این اعتصاب یک هفته ای، یک جابه جایی در هیئت مدیره سندیکای شرکت واحد بار دیگر بر تفرقه میان کارگران و فعالین آن انجامید. در له و علیه این تصمیم سندیکا شرکت اتوبوس رانی تهران و حومه صدها صفحه نوشته شد! اما دریغ از توجه حداقلی به اعتراضی که در قلب پایتخت در جریان بود. این نشان داد کارگران باید در دو جبهه مبارزه کنند اول برای فائق آمدن بر پراکندگی در میان کارگران و دوم دشمن طبقاتی خود را بیشتر بشناسند . کارگران در پس هر اعتصابی باید به نیروی نهفته خود پی ببرند. نه تنها به کارفرما و صاحب کارخانه ی خود بلکه به کل کارفرمایان و دولتشان. باید صف متحد تر و گسترده تری را در مقابل کارفرمایان سازمان داد. یک بخش یا یک کارخانه به تنهایی از پس سرمایه داران بر نمی آید باید متحدانه تر به میدان آمد. و مبارزه سراسری برای بهبود وضعیت معیشت را سازمان داد.
این اعتصاب بعد از یک هفته روز پنحشنبه 9بهمن ماه به پایان رسید و دولت دو هفته از کارگران وقت خواسته است تا به مشکلاتشان رسیدگی کنند. کارگران اعلام کردند اگر بعد از موعد مقرر به خواسته هایشان رسیدگی نشود دوباره به تجمع خود ادامه خواهند داد. در خاتمه به این جمله انگلس در مورد اعتصاب کارگران انگلیس اکتفا میکنیم:” کارگرانی که برای خم کردن پشت یک بورژوا اینقدر تاب میآورند قادر خواهند بود که قدرت تمام بورژوازی را در هم بشکنند.”
http://www.hekmatist.org/index.php
١٣ بهمن ١٣٩١