حمله جنایتکارانه رژیم اسلامی به مردم کردستان
سیروان پرتو نوری
با فرارسیدن ۲۸ مرداد ماه ۱۳۹۵، سی و هفت سال از لشکرکشی پاسداران نظم سرمایه اسلامی به مردم کردستان گذشت.
مردم کردستان خواهان حق و حقوق عادلانه و دمکراتیک و آزادی های سیاسی بودند و زیر بار زور و ستم رژیم ارتجاعی و جنایتکار اسلامی نرفتند. رژیم ضد انقلاب اسلامی دستیابی مردم کردستان به حق حاکمیت خود را تاب نیاورد و تدارک حمله به مردم کردستان و آزادی های وسیع سیاسی در آن را در دستور گذاشت. بدینگونه رژیم اسلامی نیروهای سرکوبگر خود را به کردستان فرستاد تا مردم انقلابی و آزادیخواه را سرکوب کنند.
کردستان که در مقابل رژیم تازه به دوران رسیده سنگری مهم در ادامه انقلاب ۵۷ بود، در روز ۲۷ اسفند ماه ۱۳۵۷ مورد حمله قرار گرفت. در این روز نیروهاى مستقر در پادگان سنندج، شهر را مورد حمله تانک و توپ های خود قرار دادند، که در اثر این حمله وحشیانه دهها نفر جان باختند و صدها نفر نیز زخمى گردیدند. در دومین روز حمله ارتش شاهنشاهی تازه اسلامى شده علیه مردم شهر سنندج، صدیق کمانگر سخنگوى شورای موقت سنندج، در نامهاى به خمینى، هشدار داد که «این درگیرى مسلحانه از طریق صفدرى نماینده دولت و پادگان سنندج تحمیل شده است.»
بدنبال این واقعه طالقانى، در راس یک هیات دولتى وارد سنندج شد و با نمایندگان مردم کردستان براى تشکیل شوراى ۱۱ نفرى شهر، به توافق رسید و اوضاع به نسبت کمى آرام شد. اما رژیم جنایت پیشه، به اعزام نیروهاى سرکوبگر به کردستان، به تبلیغات دروغین براى انحراف افکار عمومى و انواع و اقسام توطئههایش روز به روز ادامه می داد. در آن دوره مردم شهرها و روستاهاى کردستان، توسط شوراها و کمیتههاى انقلابى اداره امور را در دست داشتند و تا حدودى بر مذاکرات سازمانها و نمایندگان منتخب مردم با نمایندگان رژیم، نظارت مىکردند. هنگامى که مذاکرات نمایندگان رژیم در کردستان جریان داشت در عین حال مردم بی گناه ترکمن صحرا مورد هجوم نیروهاى وحشى جمهورى اسلامى قرار گرفتند که در این حمله وحشیانه صدها تن کشته و مجروح شدند. نیروهاى ارتش و حزبالهى، به شهر گنبد کاووس حمله کردند و نیروهاى سیاسى ترکمن صحرا را به خاک و خون کشیدند و خلخالی جلاد بعنوان حاکم شرع تعیین شده از طرف خمینی، صد ها نفر را در فاصله چند روز اعدام کرد.
عوامل رژیم در تاریخ ۳۱ فروردین ماه ۱۳۵۸، یک جنگ داخلى کرد و ترک را در شهر نقده به راه انداختند و نیروهای ارتش و پاسداران تحت فرمان “ملاحسنى” که امام جمعه ارومیه بود، نقده را ویران کردند و اموال مردم را نیز به غارت بردند. در این جنگ از پیش طراحى شده، مردم کرد مجبور شدند خانه و کاشانه خود را ترک کنند. در این میان مردم شهرهاى کردستان و نیروهاى سیاسى، بر علیه جنگ و خشونت رژیم، دست به تظاهرات و بسیج تودهاى زدند، از سوی دیگر نیروهاى سپاه پاسداران در شهر مریوان به روى تظاهرکنندگان آتش گشودند که فقط روز ۲۳ تیر ماه، ۲۴ نفر جان خود را از دست دادند و بیش از ۴۰ نفر نیز زخمى گردیدند. هواپیماهاى جنگى با هدف آفریدن فضای رعب و وحشت بیشتر بر فراز شهرهاى کردستان به پرواز درآمدند و دیوار صوتى را شکستند. مردم مریوان در اعتراض به حضور نیروهای اشغالگر جمهوری اسلامی در این شهر، شهر را ترک کردند که به کوچ سیاسى مردم مریوان که تحت سازماندهی کومه له بخصوص شخص “کاک فواد” بود، معروف است. از سوی دیگر ارتش و سپاه پاسداران تحت فرماندهى چمران، به شهر پاوه یورش بردند.
در مقابل این جنایت و وحشیگری ها، فعالیت نیروهای مسلح توده ای توانست جمهوری اسلامی را وادار به عقب نشینی کرده و خمینی جلاد را وادار کرد اولین جام زهر را بنوشد و به مردم کردستان پیام آتش بس بدهد، تا بلکه بتواند نیروهای خسته و فرسوده اش را برای مدتی بازسازی و دوباره به کردستان حمله کند، پس از این همه جنگ و جنایت و کشتار و تخریب، سپاه پاسداران و ارتش در شهرهاى کردستان، روز ۲۷ مرداد ماه ۱۳۵۸، خمینى با صدور اطلاعیهاى به ارتش و حزبالله فرمان داد که با تمام قوا به شهر پاوه حمله کنند. متن فرمان خمینى جلاد چنین است: «فرمان امام به عنوان فرمانده کل قوا درباره حوادث پاوه. از اطراف ایران گروههاى مختلف ارتش و پاسداران و مردم غیرتمند تقاضا کردهاند که من دستور بدهم به سوى پاوه رفته، و غائله را ختم کنند. من از آنان تشکر مىکنم و به دولت و ارتش و ژاندارمرى اخطار مىکنم، اگر با توپها و تانکها و قواى مسلح تا ۲۴ ساعت دیگر حرکت به سوى پاوه نشود، من همه را مسئول مىدانم. من به عنوان ریاست کل قوا به رئیس ستاد ارتش دستور مىدهم که فورا با تجهیز کامل عازم منطقه شوند و به تمام پادگانهاى ارتش و ژاندارمرى دستور مىدهم که بىانتظار دستور دیگر و بدون فوت وقت با تمام تجهیزات به سوى پاوه حرکت کنند و به دولت دستور مىدهم وسایل حرکت پاسداران را فورا فراهم کند. تا دستور ثانوى، من مسئول این کشتار وحشیانه را قواى انتظامى مىدانم و در صورتى که تخلف از این دستور نمایند با آنان عمل انقلابى مىکنم. مکرر از منطقه اطلاع مىدهند که دولت و ارتش کارى انجام ندادهاند. من اگر تا ۲۴ ساعت دیگر عمل مثبت انجام نگیرد، سران ارتش و ژاندارمرى را مسئول مىدانم. والسلام روحاللهالموسوى الخمینى، ۲۷ مرداد ۵۸» (روزنامه کیهان و اطلاعات، ۲۷ مرداد ماه ۵۸) نیروهاى سرکوبگر جمهورى اسلامى، با کلیه جنگ افزارهاى سبک و سنگین، توپ و تانک و هواپیما و هلیکوپتر به کردستان یورش بردند. روز ۲۸ مرداد ۱۱ نفر از جوانان پاوه را بدون هیچگونه دادگاهى تیرباران کردند.
خمینى جلاد، در ۲۸ مرداد دستور حمله به سنندج را نیز صادر کرد. روز ۲۸ مرداد ۵۸، خلخالى آدمکش به عنوان حاکم شرع از سوى خمینى، براى راه انداختن اعدامهاى دستهجمعى بدون محاکمه، به کردستان اعزام گردید. خلخالی، در کتاب خاطرات خود که نوشته های روزنامه های وقت نیز ضمیمه آن است، در سال ۱۳۸۰ توسط نشر سایه انتشار یافته، درباره وقایع کردستان چنین می نویسد: «دیروز یازده نفر در سنندج و پریروز نه نفر در مریوان، با رای دادگاه انقلابی به مرگ محکوم شدند… اعدام ۲۰ نفر دیگر: آیت الله خلخالی دیروز وارد سقز شد و در محل تیپ سقز دادگاه صحرایی خود را برای رسیدگی به پرونده های دستگیرشدگانی که در حوادث سقز دست داشتند و به تیپ سقز و گردان هایی که از سنندج و کرمانشاه اعزام شده بودند، حمله کرده بودند، تشکیل جلسه داد و به اتهامات بیست نفر افسر و درجه دار ژاندارمری و ارتش و غیرنظامیان رسیدگی کرد. عده ای از افسران و درجه داران موقعی که به پادگان حمله شده بود، سر خدمت حاضر نشده بودند که در نتیجه متهم به همکاری با مهاجمان شدند…» آیتالله منتظرى، نایب امام نیز گفت: «حوادث کردستان عکسالعمل شکست امپریالیسم و صهیونیسم است. مردم سراسر کشور آمادگى خود را براى سرکوب اشرار در کردستان اعلام کرده اند، خلخالى به فرمان امام به کردستان اعزام شد.»
روز ۲۹ مرداد ماه، نیروهاى ارتش و پاسدار بخشى از شهر سنندج را به تصرف خود درآوردند. همین روز ۷ نفر از مردم پاوه در زندان دیزلآباد اعدام شدند. روزنامه کیهان روز ۳۰ مرداد ماه، خبر از تیرباران ۹ نفر دیگر در پاوه را داد. درگیرىهاى شدید ارتش سرکوبگر و نیروهاى سپاه از یکسو و مقاومت نیروى پیشمرگ از سوى دیگر در تمام شهرهاى کردستان ادامه یافت تا آخر سر رژیم جنایتکار اسلامی با تمام نیرو و قوایش توانست مناطق کردستان را کم کم به زیر کنترل خود در آورد و پس از سالها این مناطق را از دست مردم و نیروهای پیشمرگ باز گرفتند. آنچه که اشاره شد، تنها چند نمونه از انبوه جنایات بىشمار رژیم جمهورى اسلامى در کردستان، در ماههاى اول بهار و تابستان ۱۳۵۸ است. مقاومت و مبارزه مردم کردستان در طول حاکمیت رژیم اسلامی، علی رغم فراز و نشیب هایی که به خود دیده، اما تسلیم نشده است.
یاد همه انسانهایی که در راه آزادى و سوسیالیسم جان باختند، گرامى باد!
به نقل از برنامه های تلویزیون به پیش