دست شوراهای اسلامی از مبارزات کارگران کوتاه
کارگران خواهان افزایش فوری دستمزدهایشان هستند
شهلا دانشفر
اخبار جدیدی از جزئیات نشست جدید کمیته ویژه دستمزد شورایعالی کار رژیم اسلامی و گمانه زنی های این جانیان اسلامی بر سر میزان مزد کارگران برای سال آتی، به بیرون درز کرده است. بدین ترتیب مشتی دزد و میلیاردر از بالای سر کارگران و همچون بازار برده فروشان میخواهند بر روی نرخ فروش نیروی کارشان، قیمت بزنند. از جمله اولیاء علی بیگی از مزدوران رژیم و رئیس کانون عالی شوراهای اسلامی کار تحت عنوان “جامعه کارگری” در گفتگو با خبرگزاری مهر بیشرمانه از اینکه کارگران هیچگاه به دنبال افزایش دستمزد نبوده اند، سخن میگوید.
سی هزار کارگر طومار جمع کردند، صدای اعتراض خود را علیه فقر و فلاکت بلند کردند، خواستار افزایش فوری دستمزدهایشان شدند واعلام کردند که اگر پاسخ نگیرند، حق خود میدانند که به اعتراضشان به اشکال مختلف ادامه دهند، آنوقت جناب اولیا بیگی این گمارده دولتی و نماینده تشکل دست ساز حکومتی، با شکم سیر اعلام میکند که کارگران خواستار افزایش دستمزد خود نیستند. بنفع اولیا بیگی نیست نمیخواهد ببیند که چگونه امروز جامعه بخاطر فقر و فلاکت به مرز انفجار رسیده است و یک موضوع اعتراض کارگران و حقوق بگیران، سطح نازل دستمزدهایشان میباشد.
اولیا بیگی ابتدا با ترس و لرز و زیر فشار اعتراض کارگران و کل جامعه از اینکه دستمزد کارگر امروز حتی کفاف زندگی ده روزش را هم نمیدهد سخن میگوید. اما بلافاصله با رندی آخوندی اش میکوشد این وسط کارگر را بدهکار کند که خواستار افزایش دستمزدش هست. او در توضیح گفته خود ابلهانه استدلال میکند که نمی توان حداقل دستمزد را افزایش داد چونکه بعد از آن نرخ تورم و قیمتها ٥ برابر حداقل مزد بالا میرود!!!
پاسخ کارگران به اولیا بیگی روشن است. خواست فوری کارگران اینست که قیمت مزد آنان متناسب با نرخ دیگر کالاها و نیازهای زندگیشان باید تعیین شود و اگر به قول ایشان قیمت کالاهای دیگر ٥ برابر افزایش یافت مزد کارگر نیز باید به همان میزان افزایش یابد. کارگر، مسئول اقتصاد به گل نشسته رژیم اسلامی نیست. دولت در قبال زندگی کارگران و کل جامعه مسئول است. داشتن یک زندگی انسانی، خواست همه کارگران و کل مردم است. کارگر باید از مسکن و امکانات رفاهی لازم برخوردار باشد. از طب و درمان رایگان برخوردار باشد. فرزندانش از حق تحصیل رایگان برخوردار باشند و این ها همه خواستهای کارگران و کل مردم است و از جمله کارگران بازنشسته ذوب آهن اصفهان در اعتراضات با شکوهشان در مهر ماه امسال بر رویش تاکید گذاشتند. جناب اولیا بیگی چشمش را بر روی همه این واقعیت ها بسته است، چون هوا پس است.
لب سخن اولیا بیگی در واقع اینست که خبری از افزایش دستمزد نیست و ابلهانه تصور میکند با گفتن اینکه از دولت بخواهیم بر بازار کنترل داشته باشد و نگذارد قیمت ها رشد کند، میتواند کارگر را دنبال نخود سیاه بفرستد.
این در حالیست که حسین حبیبی عضو هیات مدیره کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران و عضو دیگری از ستاد مزد رژیم اسلامی از سبد هزینه دو میلیون و دویست هزار تومان برای ١٢ قلم اساسی پر اهمیت در سبد معیشت یک خانوار چهار نفره سخن میگوید. میگوید که نرخ تورم بانک مرکزی واقعیت آنچه که در جامعه میگذرد را بیان نمیکند. او این حرفها را زیر فشار اعتراضات وسیع کارگران و کل جامعه دارد طرح میکند، اما با وجود همه این گمانه زنی هایشان انتهای بحث این پادوهای دولت اسلامی انجماد دستمزد کارگر میشود، آنهم با کلک شناخته شده “رشد گرانی و تورم در صورت افزاسش دستمزد”. اما این داستانی قدیمی و نقش همیشگی سران شوراهای اسلامی برای بازارگرمی برای شورایعالی کارشان و تلاش برای تحمیل دستمزدهای زیر خط فقر به کارگران بوده است. از جمله هر سال شاهد این هستیم که این جنابان چگونه از خط فقر یک میلیون و یک میلیون و نیم و هم اکنون نیز سبد هزینه دو میلیون و دویست هزار و غیره سخن میگویند و آخرش نیز کنار رژیم اسلامی ایستاده و بر سر دستمزدهای زیر خط فقر برای کارگران به توافق میرسند. روشن است که شوراهای اسلامی این تشکلهای دست ساز و آبروباخته رژیم، جایی در میان کارگران ندارند و اتفاقا یک موضوع اعتراض کارگران همواره کوتاه شدن دست این مزدوران از سر مبارزات و خواستهایشان بوده است. از جمله این را بوضوح در اعتراضات کارگران شرکت واحد و طومارهای اعتراضی شان شاهد بوده ایم. پاسخ کارگران به سران شوراهای اسلامی و کمیته مزدشان در شورایعالی کار اینست که اجازه نمیدهیم از بالای سر مان در مورد سرنوشت خود و خانواده هایمان تصمیم بگیرید. دستمزد ما کارگران باید توسط خود ما و از طریق نمایندگان منتخب مجامع عمومی مان تعیین شود. از جمله همین ها را کارگران در طومار اعتراضی خود بر سر دستمزد اعلام داشتند و هزاران نفر حول این طومار ها جمع شده و صف خود را متحد کرده اند. اعتراضی که هم چنان ادامه دارد.
اولیا علی بیگی و همپالگی های شوراهای اسلامی اش همصدا با سران رژیم آشکارا به چشم کارگران و کل جامعه نگاه میکنند و دروغ میگویند. اینها سی هزار امضا و جنبش عظیمی که پشت این اعتراضات است را دیده و وحشت کرده اند. اینان مبارزات کارگران بازنشسته ذوب آهن و بیانیه ٥ ماده ای آنها با خواست افزایش دستمزدها و درمان و تحصیل رایگان برای همه جامعه را دیده اند و به هذیان گویی افتاده اند. پاسخ این گستاخی ها، متحد کردن بیشتر صف اعتراض خود با خواست فوری افزایش دستمزدهاست. باید همه این موضوعات در مجامع عمومی کارگری در همه مراکز کارگری و در تمام شهرها به بحث گذاشته شود. هزاران کارگری که طومار امضا کردند و بر خواست افزایش دستمزدها تاکید گذاشتند، امروز میتوانند در مجامع عمومی خود بر سر ادامه اعتراضشان تصمیم بگیرند و مراکز تصمیم گیری رژیم اسلامی از جمله جلوی اجلاس های شورایعالی کار جمهوری اسلامی بر سر تعیین حداقل دستمزد، جلوی مجلس اسلامی و دفتر احمدی نژاد و مقابل وزارت کار و ادارات کار در شهرهای مختلف را، به محل تجمعات اعتراضی خود تبدیل کنند.
بعلاوه میزان حداقل دستمزدها، آینه ای از سطح استاندارد زندگی برای همه مردم است. خواست افزایش دستمزدها از سوی کارگران باید با وسیعترین حمایت ها از سوی بخش های مختلف جامعه، معلمان، پرستاران، جوانان و همه مردم روبرو شود. باید طومارهای اعتراضی کارگران با خواست افزایش دستمزدها در همه محلات به گردش در آید و با متحد شدن دور آن، کل جامعه صدای اعتراضی خود را علیه فقر و فلاکت بلند کند.
خلاصه کلام اینکه امروز جامعه زیر فشار فقر و گرانی به مرز انفجار رسیده است، جنب و جوش اعتراضی بر سر خواست افزایش دستمزدها بیش از هر وقت بالاست و در چنین فضا و موقعیتی رژیم اسلامی ناگزیر است در قبال معیشت و زندگی میلیونها کارگر و خانواده کارگری به تصمیم بنشیند و حداقل میزان دستمزدها را تعیین کند. باید با تمام قوا به جلو گام برداشت.