کمونیست ماھانه – گفتگو با سلام زیجی روز جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!

روز  جھانی کارگر، روز اعلام کیفرخواست علیه نظام سرمایه داری!

باز تکثیر گفتگوی نشریه کمونیست ماھانه با سلام زیجی

کمونیست ماھانه: با توجه به تحولات سیاسی منطقه و ایران، تحمیل حداقل دستمزد بردگی شواریعالی کار به طبقه کارگر ایران، ، پراکندگی صفوف طبقه و مبارزه انها، نبود تشکلھای توده ای و مستقل کارگری ،ھیاھوی ھسته ای و توافق لوزان از جانب رژیم ، ھمزمان شاھد گسترش اعتراضات  کارگری، معلمین و بقیه اقشار اجتماعی به سطح معیشت چند برابر زیر خط فقر اعلام شده ھستیم، امسال شما چه چشم اندازی برای روز جھانی  طبقه کارگر در ایران می بینید؟

سلام زیجی واقعیت این است  که کل تحولات جهان امروز و افسارگسیختگی نظامهای سرمایه داری بیش از پیش علیه امنیت، رفاه و  و آزادی شهروندان و طبقه کارگر و آرمانهای والای انسانی عمل میکند. روند تحولات منطقه و ایران  نیز به مراتب  برای بشریت و طبقه کارگر درد آورتر شده است. جنگ و جنایت و آدمکشی های گسترده و تحمیل ویرانگی و جنگ و سناریو سیاه حاکم در سوریه و عراق و یمن و  ترکیه  و غیره ،  میدانداری  و عروج نیروی ارتجاعی  مشابه جمھوری اسلامی ایران، داعش، در منطقه  که به مستمسکی برای حضور و جنگ قدرتهای بزرگ جهانی و تخریب جامعه تبدیل شده است، در کنار هیاهوی تبلیغاتی و بده و بستان ھای “توافق لوزان” ( توافق ایران و غرب)و کشمکش جناحهای رژیم سر این توافق دشمنان بشریت و طبقه کارگر و سرآنجام با تحمیل حداقل دستمزد بردگی مجدد به طبقه کارگر ایران از جانب طبقه بورژوا اسلامی حاکم بر ایران و … ،  همه در بھم زدن تعادل سیاسی و طبقاتی و مبارزه سیاسی و اجتماعی توده مردم و کارگران نقش مخرب ایفا می کند  و  توانسته تناسب قوائ منطقه ای و همچنین در ایران نیز به شدت به ضرر  طبقه کارگر وجنبش آزادیخواھی تغییر پیدا بکند.

اینھا قطعا ھر کدام به نوعی بر مبارزه جنبش ما در ایران و تحرک و صف بندیھای کارگری در تدارک اول ماه مه  نیز مستقیما تاثیر گذار ھستند. به ویژه وقتی طبقه ما  در ایران از حق تشکل یابی مستقل  ھمواره محروم  بوده و از آن  منع شده است، و ھمچنین  با تحمیل “حداقل دستمزد” که  امسال نیز چھار برابر کمتر از میزان خط فقر اعلام شده است، و بخش وسیعی از طبقه کارگر را تحت فشار قرار داده و موج بیکاری  و فقر را به مراتب گسترده  تر کرده است. تداوم فشار و بازداشت کارگران، بطوری که ھمین امروز دھها فعال کارگری در زندانھا بسر می برند ، حتما  به عنوان فاکتورھا وعوامل های بازدارنده ایی در مقابل فعالین کارگری و جنبش ما  برای متحد کردن صفوف خود و تدارک اول مه باشکوه در این مقطع  نقش منفی خواهد داشت. اما  به دلیل یورش گسترده اقصادی دولت به زندگی کارگران همزمان موج اعتراض به این یورش به  سفره بی رمق طبقه کارگر منجر به تحرک زیادی در میان کارگران شده و امیدهای و زمینه های برای سازماندگی اعتراض هدفمند و موثرتر فراهم کرده است.

پتانسیل عظیمی ھمواره در جنبش کارگری و  بویژه بخش پیشرو و سوسیالیست آن وجود دارد که میتواند در این دوره  نیز عرض اندام کند. اعتصابات و اعتراضات پی درپی کارگری در مراکز و شھرھای مختلف از جمله  برای افزایش دستمزدھا و گرفتن دستمزدھای معوقه  و در صورتی که حول مطالبات واحد و سراسری متحدانه به میدان بیائیم و اعطراضات پراکنده کنونی به اعتراض و اعتصاب سراسری و بزرگ در چنس شهر و مرکز بزرگ کارگری تبسیل کنیم بنظر من میتوانیم ورق را بر گردانیم.  نسبت به سالیان پیش، امسال شخصا با نگاه نگران کننده تری  تحولات اول مه و اتحاد طبقاتی مان در اوضاع فعلی تعقیب میکنم، اما ھنوز خوشبین ھستم که بتوانیم بخش مھمی از طبقه کارگر ایران را به مناسبت روز جھانی کارگر به میدان بیاوریم و دست در دست ھم این روز و پروسه را به روز و پروسه اعتراض به دولت شیاد روحانی و کلیت نظام جنایتکار و ضد کارگری جمھوری اسلامی تبدیل کنیم. ایفا نقش رھبری کننده فعالین کمونیست و پیشرو کارگری حلقه کلیدی در تامین این تحرک و اتحاد طبقاتی کارگران ایران در روز جھانی طبقه کارگر است.

کمونیست ماھانه: در شرایطی که فقر و گرسنگی در این کشور ثروتمند زندگی اکثریت کارگران و مردم را به گروگرفته است،  ندادن دستمزد ناچیز کارگر شاغل و دستمزدهای معوقه به پدیده گسترده و سر سام آوری تبدیل شده است. این قلدری آشکارو عمل ضد انسانی دولت و کارفرما را چگونه میتوان متوقف کرد؟ آیا حول آ ن در اول مه امسال میتواند صدای رسا ی کارگران را نمایندگی و پاسخ محکمی به دولت و بورژواهای ایران داد؟

سلام زیجی: این که بخش عمده ای از مبارزه و اعتراض کارگران در سال 93 نیز حول دستمزدهای معوقه صورت گرفته و چند روز پیش در تھران و تبریز نیز کارگران با پلاکارت ،” 9 ماه است حقوق نگرفته ایم” دست به تجمع اعتراضی زده بودند، گویای ابعاد این جنایت و به گرو گرفتن نان و معیشت کارگر و خانواده های کارگری از جانب کارفرما و دولت است.

این وضعیت تحمیل بردگی مزدی کامل و به گرو گرفتن قلدرانه  نیروی کار، کار بدون مزد و ارزان دهها میلیون کارگر و خانواده کارگری است که به افزایش فقر و بیکاری و مرگ تدریجی و فروش کُلیه و تن فروشی صدها هزار کارگر و افزایش گسترده جمعیت کودکان کار و خیابانی منجر شده است، این  واقعیت تلخ  و درد آوری است که اکنون سرمایه داران ایران به طبقه ی ما تحمیل کرده اند. توجه داشته باشید که حتی در یک نظام “متعارف” بورژوازی نیز ندادن دستمزد  جرم محسوب شده و قابل پیگرد قانونی میباشد. اما در جمهوری اسلامی و مناسبات وحشیانه ای که بورژوازی ایران چند دهه است به جامعه و کارگر اعمال میکند، سرمایه دار  پس از ارتکاب چنین جنایت بزرگی بدون مشکل جدی به فعالیت اقتصادی خود ادامه داده و از آن عبور میکند. این جنایت به یک امر روتین و نرم عادی تبدیل شده است! این راهزنی و دزدی آشکار است که هیچ قانون و پلیس و دادگاهی هم در مقابل کارگران پاسخگو نیست و کسی ککش نمی گزد. این دزدی و قُلدری اشکارا ثروت های افسانه ای برای یک مشت اوباش به ارمغان آورده و در مقابل زندگی میلیونها کارگر و خانواده کارگری  تباه شده است.

از مراکز صنعتی تا کارگاههای کوچک، کارگران با این پدیده روبرو هستند. در موارد زیادی حتی ما شاهد دستمزدهای معوقه بیش از دو سال هستیم. این درجه از قلدری کارفرما و دولت باعث شده است که بخش زیادی از کارگران در یک موقعیت بسیار شکننده قرار بگیرند. وجود چنین موقعیتی در کشمکش بر سر افزایش دستمزد تاثیر منفی  گذاشته و خواهد گذاشت. مبارزه کارگری را تدافعی، پراکنده، ضعیف و کم خطر برای دولت و کارفرما کرده است. کارگر را شکر گذار، گرسنه  و راضی  به ھمین زندگی جھنمی و کم توقع نگاه خواھند داشت. کارگری که هنوز دستمزد معوقه از٢ تا ٣٠ ماه گذشته خود را نگرفته باشد، فاقد تشکل کارگری و نمایندگان منتخب خودنیز باشد، و تهدید  و اخراج هم هر لحظه بالای سرش قرار بگیرد، فاقد بیمه بیکاری نیز باشد و کلاً به موقعیت فقر شدید و فرودستی رانده شده باشد، قطعاً از توان کافی در نبرد طبقاتی و گسترش اعتراض برخوردار نخواهد بود.

عدم پرداخت دستمزد کار انجام شده کارگر، تحمیل فقرگسترده، بیکارسازی وسیع و عدم برخورداری از بیمه بیکاری ، همزمان با اخراج های هر روزه هدف دولت و کارفرما را در جهت گسترش شکاف و تفرقه در صفوف کارگران و تحمیل موقعیت به مراتب ضعیف تربه آن طبقه را تامین میکند. در چنین تناسب قوای نابرابری است که شرایط و سطح دستمزدهای مورد نظر دولت و کارفرما به شکل کاملا غیر انسانی نیز مجال تحقق پیدا خواهد کرد. اما با وجود این موقعیت بسیار دشوار، طبقه کارگر ایران و رهبران پیشرو و سوسیالیست آن از پتانسل بالائی برخوردار هستند. اگر متحدانه به میدان بیایند،میتوانند یورش گسترده سرمایه داران را عقب برانند و حق خود را از حُلقوم دولت و سرمایه داران زالو صف بیرون بکشند. از جمله در جدال امروز بر سر افزایش دستمزد به ویژه در روز جھانی کارگر از کانال پیکت و اعتصاب و اعتراض در مراکز کار و میادین شھرھابسیار ضروری است پرچم مطالبه پرداخت فوری دستمزدهای معوقه را در کنار مطالبه حق اعتصاب و ایجاد تشکل های کارگری، بیمه بیکاری برای همه افراد بیکار، آزادی فعالین کارگری زندانی و تحقق مزد برابر زن و مرد در ازای کار مشابه را در مقابل دولت و کارفرما به پرچم مطالبات متحدانه  کل طبقه کارگر تبدیل کرد.

کمونیست ماھانه: جامعه ایران با رشد بیکاری و فقدان بیمه و تامین اجتماعی در ابعاد ۶-۵ میلیونی روبروست. این روند به رشد پدیده های اجتماعی تباه کننده کودکان کار و خیابانی، تن فروشی، اعتیاد، افسردگی، بیماریهای روانی و خودکشی گسترده منجر شده است. رژیم اسلامی و  بورژوازی ایران بانی این مصائب را تحریم اقتصادی معرفی میکنند، می گویند چاره ای ندارند: کارخانه ها سود نمی دهند و ورشکسته شده اند. پاسختان به این ادعاها چیست؟ به ویژه وقتی از پایان یا کاھش این تحریمھا بعداز توافق لوزان بحث ھست،مارشهای اول مه امسال کارگران چگونه میتوانند این مسائل را در مطالبات و ادعانامه های خود علیه سرمایه داران و دولت اسلامی شان منعکس کنند؟

سلام زیجی:جمھوری اسلامی 36 سال تمام است از مجرای سرکوب قھر آمیز و به گرو گرفتن حق تشکل و آزادی عمل و نان سفره بی رونق طبقه کارگر توانسته  بقای ننگین خود را حفظ کند و زمینه  برای یورش خود  به کل جامعه را  نیز فراھم نماید، در نتیجھ ادعا شیادانه “تحریم اقتصادی”، با وجود جنایتکارانه بودن چنین تحریمھای، ھذیان گوئی بیش نیست. این رژیم قبل از تحریم، در زمان تحریم و بعداز پایان تحریم اقتصادی  یک منطق داشته و خواھد داشت: برای بقای خود و برای سود آوری و گسترش و تقویت مناسبات ظالمانه سرمایه داری در ایران ھیچ راھی جز تداوم سرکوب و تحمیل نیروی کار ارزان و دادن پائین ترین سطح دستمزد به طبقه کارگر ندارد! کودکان کار و خیابانی و تن فروشی و بیکاری و اعتیاد و غیره ھمه از مفروضات و نیازمندیھای بقای حاکمیت و تداوم سرمایه در ایران  و محصول این جنایت علیھ کارگران و مردم تھیدست است.

مسئله بیکاری پدیده مھمی در جامعه است . به ویژه وقتی از بیمه بیکاری و اجتماعی و امنیت اقتصادی افراد خبری نباشد  فاجعه آمیز است. مبارزه با بیکاری یک رکن مھم مبارزه طبقه ما است. ادعانامه کارگران علیه بیکاری در اول مه امسال در ایران و جهان بدوا علیه خود نظام سرمایه باید باشد. بیکاری اهرمی در دست بورژوازی برای ایجاد تفرقه میان کارگران و تنزل سطح معیشت و دستمزد آنهاست. در عین حال بیکاری حاصل تناقضات فزاینده نظام سرمایه داری نیز ھست که در صورت منسجم بودن سازمانھای کارگری میتواند سلطه بورژوازی را هم به خطر بیندازد. منشا اجتماعی اکثر اعتراضات توده ای ، در کنار دیگر تناقضات سرمایه داری، همین بیکاری وسیع از جمله در میان جوانان بوده است. وقتی انسان برای سود آوری سرمایه داری فاقد حرمت و ارزش انسانی است، ھنگام بحران  اقتصادی و “خوابیدن کارخانه ها”، که خود این نظام طبقاتی مسبب چنین شرایطی است، اولین راه حل اخراج و بیکارسازی ھا و گرفتن نان سفره بی رمق کارگران است.  راھ حل و جواب ما به اینھا فقط مبارزه و انقلاب کارگری و سرنگونی این مناسبات ضد انسانی است. ما اتحاد کارگران شاغل و بیکار برای براه انداختن جنبش “علیه بیکاری” و طرح خواست کار یا بیمه بیکاری مکفی برای همه بیکاران و تلاش برای تحمیل این خواست بدیهی بر رژیم و سرمایه داران به نیروی مبارزه متحدانه کارگران و نسل جوان فرامیخوانم، وباید قاعدتا این مطالبات یکی از مطالبات محوری و متحد کننده کارگران در اول مه باشد.

کمونیست ماھانه: متاسفانه مراسمهای روز جهانی کارگر در سالیان پیش عمدتاً پراکنده، بعضاً با جمعیت کم، و در مواردی تحت فشار و تاثیر مراسمهای ضد کارگری نهادهای وابسته به جمهوری اسلامی بوده است. راه پایان دادن به این کمبودها چیست؟ رهبران پیشرو و سوسیالیست طبقه چه نقشی میتوانند در جهت برگزاری  مراسمھا و اعتراضات اول مه باشکوهتر و بزرگتر چه در مراکز  کار و چه شهرهای مختلف داشته باشند؟

سلام زیجی:  در کنار نقش  مخرب و ضد کارگری و شناخته شده جمهوری اسلامی و تحمیل فضای اختناق و سرکوب به عنوان یک مانع اصلی بر سر راه طبقه کارگر از جمله در تدارک روز جھانی خود، عامل مخرب دیگری ھم بر این تشتت و پراکندگی طبقاتی و رژه و قدرت نمائی طبقاتی کارگری نقش منفی داشته و دارد، آنھم نقش گرایشات غیر کارگری درون طبقه کارگر از جمله گرایشات سکتاریستی و فرقه ایی و سندیکالیستی و راست است .
جمهوری اسلامی در کنار سیاست سرکوب و اختناق، تشکلهایی را جهت کنترل و پایین نگاهداشتن توقعات طبقه کارگر ایجاد کرده است. شوراهای اسلامی کار و خانه کارگر و انجمن ھای صنفی بعنوان بازوی “کارگری” رژیم جهت کنترل و مقابله با اعتراضات و تحرکات مستقل طبقه کارگر ایجاد شده و تاکنون نقش مهمی در ایجاد فضای سرکوب و اختناق و همچنین کنترل فضای مبارزاتی و شناسایی فعالین کارگری جهت سرکوب و دستگیری داشته اند.

نقش گرایشات بازدارنده درون جنبش کارگری، از نوع گرایشات سندیکالیستی، سنتهای توده‌ایستی و گرایش کارگر گرائی که بطور مدام مشغول تبلیغ تحزب گریزی هستند، و کارگران را به مقرارت و این و آن ماده از قانون ضد کارگری رژیم متوھم نگه میدارند. این وضعیت در کنار گرایشات سکتاریستی و فرقه‌ای دست به دست هم داده‌و موجبات پراکندگی طبقه کارگر در نبرد طبقاتی واحد خود و ھمچنین در جریان برگزاری مراسمهای اول ماه مه سال بوده‌اند.  مثلا گرایش توده‌ایستی در کنار صنفی‌گرایی همراه با “راه کارگری‌”ها مشغول تبلیغ علیه کارگران مهاجر افغانستانی بودند، گرایش کارگر گرائی هم مشغول تبلیغ تحزب گریزی هستند. گرایشات فرقه‌ای هم ساز خودشان را میزنند و به فرقه‌ی خودشان دل خوش کرده اند. همه اینها درسهایی هستند که رهبران و فعالین کارگری باید به آن توجه کنند و در جهت رفع مشکلات پیشارو تلاش کنند. کمونیستھا و رھبران پیشرو کارگری باید طبقھ را از این موانع و گرایشات عبور دھند و آنھا را رھبری، ھدایت و متحد و آگاھ بھ منافع طبقاتی خود کنند. تنھا راھ حل موثر و ممکن ھمین است!

اول ماه مه روز جهانی کارگر است! این روز را باید به سمبل همبستگی طبقاتی تبدیل کرد! این روز را باید به روز اعلام کیفرخواست طبقه کارگر علیه نظام سرمایه داری تبدیل کرد! استقبال از روز جهانی کارگر باید فارغ از فرقه گرایی و گرایشات بازدارنده و تحزب گریز انجام گیرد. در این روز باید کار را تعطیل کرد. در میادین اصلی شهرها تجمع طبقاتی برگزارکرد. در تجمعات اول ماه مه قطعنامه‌ی حاوی مطالبات طبقه کارگر را تهیه و به تصویب تجمعات اول مه رساند. مسئله عدم پذیرش حداقل دستمزد تعیین شده توسط شوارایعالی کار جمهوری اسلامی، بیمه بیکاری، بیمه‌های اجتماعی وتعیین حداقل دستمزد تعیین شده توسط نمایندگان منتخب کارگران،  پس گرفتن دستمزد ھای معوقه حق تشکل و اعتراض و اعتصاب و آزادی زندانیان سیاسی و فعالین کارگری، برابری زن و مرد و… جزو اولویتهای مطالباتی امروز طبقه کارگر ایران هستند. ضروری است که رهبران پیشرو و سوسیالیست  کل  طبقه کارگر را حول این مطالبات بسیج و متحد کنند و در اول مه این مطالبات مشترک را بر افراشته کنند. رھبران پیشرو و دلسوز کارگری از قاعدتا از تجارب تاکنونی درس  می گیرند. برای خود وظیفه اتحاد کل طبقه علیه دولت و سرماسیه داران  قائل ھستند. تدارک برگزاری مراسمھای اول مه با شکوه و قدرتمند طبقاتی در ایران  بر دوش کمونیستھا و رھبران عملی طبقھ است.

کمونیست ماھانه: به نظر شما مهمترین مطالبات و ادعا نامه کارگران در اول مه امسال در ایران حول چه محورهای باید تمرکزداشته باشد؟  کارگران به چه اشکال و سنت مبارزاتی و اعتراض موثر طبقه کارگر در روز جهانی کارگر لازم است متکی باشند، راھپیمائی، اعتصاب، گلگشت،…؟

سلام زیجی: در روزجهانی کارگر،کمونیستها و کارگران به همراه مردم آزادیخوا و برابری طلب متحدانه به میدان میایند تا یکبار دیگر شرط اول دستیابی به آزادی، رفاه، برابری و سعادت و خوشبختی واقعی جامعه بشری را پایان دادن به نظام حاکم سرمایه داری و تمام ارکان ایدئولوژیکی، فرهنگی، اخلاقی وخرافی آن را با صدا رسا اعلام کنند و برای تحقق این هدف والای انسانی کل طبقه کارگر و جامعه مترقی و آزادیخواهان را به اتحاد و اقدام مشترک فرابخوانند. انسانها باید و حق دارند از امنیت، رفاه و همه آزاد یهای سیاسی و اجتماعی برخوردار باشند. براى اینکه بتوان امنیت ، آزادی، رفاه همگانی و در شان انسان را متحقق کنیم باید نظام اجتماعی حاکم، نظامى که با آزادى، برابرى و رفاه همگانی در تناقض قرار دارد و با فلسفه وجودی آن همخوانی ندارد با انقلاب کمونیستی و با قهر و قیام کارگری  به زیر کشید!

اول مه در ایران نیز با همین ادعا نامه و با پرچم نه به نظام سرمایه داری و دولت حامی و حافظ آن، جمهوری اسلامی، به میدان خواهد آمد. گسترش بیشترخود آگاهی طبقاتی کارگران، اتکا آنها به مجامع عمومی و تشکلیابی توده ای و شورائی کارگری در همه مراکز کار،همبستگی کارگران شاغل و بیکار، اتحاد و همبستگی با همه توده های تحت استثمار و سرکوب شده میتواند موجب ایجاد صف متحد و قدرتمند اجتماعی در صفوف کارگران در اول مه امسال علیه حکومت قرون وسطائی و ضد کارگری جمھوری اسلامی  گردد. تامین این مهم امر اول و اساسی کمونیستها و فعالین حزبی وجنبش کمونیزم کارگری و پیشروان صف زنان و جوانان آزادیخواه ایران است.
در این راستا ضروری است علیه بخشی ازمهمترین معضلاتی که جمهوری اسلامی به طبقه کارگر ایران و جامعه تحمیل کرده است بطور روشن و شفاف در شکل مطالبه فوری آنرا برجسته و به پلاتفرم مطالباتی بخش های مختلف طبقه تبدیل کرد و حول آن  در روز جھانی کارگران به میدان آمد.

از جمله :  ١- مطالبه حداقل دستمزد ٣ میلیون وپانصد هزار تومان- مردود اعلام کردن تصمیم شرم آور “حداقل دستمزد” تعیین شده توسط شورایعالی کار  ودولت جمهوری اسلامی،   نباید دستمزد کارگر پائینتر از خط فقر باشد . ٢-حق برخورداری فوری ایجاد تشکلهای توده‌ای طبقه کارگر، مستقل از دولت و کارفرما، ٣-حق اعتصاب و اعتراض کارگری۴- آزادی بدون قید و شرط فعالیت سیاسی۵- برابری زن و مرد،۶- بیمه بیکاری مکفی برای همه بیکار شدگان ، ٧-تعطیلی  رسمی اول مه ٨- آزادی زندانیان سیاسی، از جمله فعالین کارگری در بند ٩- پرداخت فوری دستمزدهای معوقه. میتوان با اتحاد و صلابت طبقاتی و رهبری دقیق و مسئولانه حول این مطالبات  پروسه قبل و بعداز روز اول ماه مه را به یک روند پر جنب جوش اعتراضی و متحد کننده جنبش طبقه کارگر علیه دولت وسرمایه داران ایران تبدیل کرد و در روز جهانی کارگر، اول مه با شکوهی را که  در شان طبقه کارگر ایران باشد برگزار نمود.

اما در رابطه با اشکال و سنتهای مختلف اعتراض روز جهانی کارگر، ضمن استقبال از هر اقدامی علیه سرمایه داری و کارفرما ودولت  و هر شکلی از جشن و گردهمائی وهمبستگی کارگری ولو در ابعاد کوچک در روز جھانی کارگر، باید از داده ها و سنتهای رایج و کم توقع ومحدود نگرانه تاکنونی عبور کرد. روز کارگر و اعتراض و جشن آنرا به چند نمایش و اکسیون کوچک نباید تقلیل داد! خفقان و سرکوب واقعی است اما این عدم حضور قدرتمندطبقه و افق و تلاش محدود ما است که سرکوب و خفقان کنونی توانسته ما را به عقب براند. کمونیستها و فعالین پیشرو طبقه باید متوجه این مهم باشند که دولتها و گرایشات راست و جنبشهای طبقات غیر کارگر توانسته اند به مرور زمان افقها، مطالبات و سنت های اعتراضی سوسیالیستی و کمونیستی کارگران را نیز مانند خود کمونیسم و نفس ضدیت طبقه کارگر با سرمایه و کار مزدی به مسیرهای منطبق و بی زیان برای نظام طبقاتی حاکم سرمایه سوق دهند و بیش از پیش مهر و نقد عمیق طبقاتی و خصلت ضد کاپیتالیستی وآرمان خواهی کمونیستی و آزادی بشر از چنگ سرمایه داری را تضعیف و حاشیه ای تر کنند. این روند بطور برجسته ای حتی در روز جهانی کارگر و مارش اول ماه مه در اقصی نقاط جهان به روشنی دیده میشود و ایران هم بنظرم با وجود ویژه گی های خاصی که دارد از آن روند مستثنی نیست.

اخیرا برخی جریانات چپ به بھانه روز کارگر شیپور راست و پوپولیستی”اتحاد کارگر و مردم” را بصدا در اورده است. گویا روز اول مه روزی است که ھمه باید ھمدیگر را در آغوش بگیرند و متحد شوند، چرا و برای چه  چیزی؟ برای کسی که ھدفش مغشوش کردن آرمان و بنیاد ھای طبقاتی اول مه است مھم نیست، ھدف سپر کردن کارگر و سودجوئی از صفوف کارگران برای یک جنبش ھمگانی  و “خلقی”است! این بیشتر به دوستی خاله خرسه شبیه است، این دشمنی با کارگر و حکومت کارگری و لغو مالکیت خصوصی و کار بردگی مزدی است! چنین سنتھای کاری به سنتھای طبقاتی مبارزه و اعتراض کارگری علیه سرمایه ندارند، آنرا مانع  پیشروی پوپولیسم وارونه خود می داند. برای این سنت صف مشترک بازاری و کارگر و معلم و کارمند و دمکراسی طلب و قدیم مذھبی و جوان و زن و اصلاح طلب و مخالف اعدام و بلاخرھ “ھمھ مردم” در خیابانھای یک شھر بھترین شکل و سنت مبارزھ “متحد مردم” است. این  ھدف و استراتژی ھم راست ھا  ی ضد کارگری و ھم برخی از چپھای پوپولیست سرویس دھند ھ به راستھای ضد کارگری است از جملھ در برخورد به روز جھانی کارگر و مبارزھ با رژیم.

برای مثال حتی از زبان فلان فعال کارگری و کمونیستی می شنویم که قدرت طبقه کارگر”تنها در خیابانها” است، واول ماه مه یعنی رژه رفتن در میادین. این “انقلابیگری” کارگری کاری به این ندارد که با وجود همه اهمیت رژه رفتن خیابانی، در این سنت، اولا همه ،کارگر و غیر کارگر، میتوانند رژه بروند  و آیا واقعا تودھ زیادی  را توانستھ ایم برای رژھ رفتن بسیج کنیم یا رژھ نخبکان و فعالین است؟!و فراتر و مهمتر از آن، رژه ای که همنوا و متصل و همزمان با خواباندن چرخ تولید و اعتصابات و سر کارنرفتن حداقل بخش موثر طبقه ،از جمله در روز اول مه نباشد، با وجود تمام اهمیتی که در مارش های خیابانی نهفته است، نمیتواند به تنهائی و بلاواسطه نه قدرت عظیم کارگر را به نمایش بگذارد و نه چالش و خطر جدی برای بورژوازی و طبقه حاکمه باشد. من میگویم برعکس، بیشترین قدرت اجتماعی طبقه کارگر بدوا در کارخانه و مراکز کار و در اعتصاب و تعطیل کردن مراکز کار و چرخ تولید نهفته است. بدون رخ دادن چنین اتفاقی قدرت در “خیابانها “نیزهر چند باشکوه اما هنوز جدی ومتحد کننده و تعیین کننده و موثر در تغییر تناسب قوا نیست و نبودھ

طبقه ای که به سرمایه داری می گوید “نه”، منشا درد و رنج او نظام کار مزدی است و این درست در قلب کارگاهها و کارخانه ها و در میان ابزارکاراست که مستقیم و هر روزه احساسش میکند، همانجا به فرمان کارفرما و دولت مورد بهره کشی و استثمار و تحقیر قرار میگیرد، نان و مزدش را می دزدند و به گرو میگیرند و درست در همین جهنم باید گفت نه! بس است! دیگر قبول نمیکنم! و کل ماشین قدرت و زورگوئی و سود جوئی سرمایه دار و دولتش را همانجا باید فلج کرد و پیام اول مه خود رااز همانجا به آنها و به کل جامعه باید صادر کرد. کارگر معترض و متشکل در قدم اول باید نفرتش را نسبت به همین سیستم و اساسا با خواباندن کار و ماشینهای تولیدی که علیه خود او بکار گرفته میشود ابراز کند. با خواباندن چرخ تولید به این نظام وارونه “نه” روشن خود را بگوییم و سودجویی کور و ظالمانه اش را به چالش بکشیم و گلوی سرمایه و دولتش را  با دستان متحد خود وبا خواباندن کار فشار دهیم.
اگر کارگران از جمله در ایران در روز اول مه، چرخ تولید را بخوابانند، کلید برق را پائین بکشند، لوله نفت را ببندند، موتور اتوبوس و قطار و هوپیما را خاموش نگاهدارند و… نه تنها قدرت اجتماعی و طبقاتی خود را به رخ جهان خواهند کشید بلکه تناسب قوا را با سرعت تغییر خواهند داد و لرزه بر پیکر فاسد دولت و سرمایه داران انگل خواهند انداخت. همه مجبور میشوند با احترام بیشتری به کارگر نگاه کنند و ما هم مطالبات خود را با قدرت بیشتری میتوانیم طلب کنیم و از حلقومشان بیرون بکشیم .ابهت، قدرت و رمز هر نوع پیشرفت و تجمع و مراسمهای اعتراضی و همچنین جشنهای همبستگی کارگری از نظر من درگرو خواباندن چرخ تولید، به تعطیل کشاندن کامل چند  مراکز مھم کارگری در روز اول مه  و پخش این خبر مھم در جھان :که ھمه از شروع اعتصاب و اعتراض کارگران ایران در اول مه در شرکت نفت و پتروشیمی و برق و… اخبار را بشنوند و بخوانند. بر بستر چنین تلاش و اقدام و عمل مستقیم کارگری و قدرتمند اعتراضی طبقه کارگر است که میتوانیم همزمان با قدرت به مراتب بیشتری مارش خیابانی و مراسم و جشن های همبستگی کارگری  را در ابعاد گسترده و در شهرهای متعدد برگزار کنیم. این تنها مسیری خواهد بود که میشود نظام سرمایه داری و جمهوری اسلامی را حتی برای یک روز هم شده به استیصال کشاند و دست کثیف و سرکوبگرانه و ظالمانه اش را از سر طبقه کارگر و جامعه کوتاهتر کرد.

( این گفتگوی کمونیست ماھانه ھمزمان با محمود قزوینی، ستار رحمانی، فرید پرتوی و سلام زیجی صورت گرفته است

منبع: نشریه  کمونیست ماھانه،  شمارھ 13، پنجم اردیبھشت 94

http://www.hekmatist.org/