نشریه اکتبر – گفتگو با اسماعیل ویسی روز جهانی کارگرعلیه فقر و فلاکت

گفتگوی نشریه اکتبر با اسماعیل ویسی- روز جهانی کارگرعلیه فقر و فلاکت

اکتبر.. در سالهای اخیر بزرگداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر در کردستان در شکل تجمع، گردهمایی، راهپیمایی و.. در میادین و مراکز اصلی و گاها خارج از شهرها برگزار شده است. ارزیابی شما از برگزاری مراسم‌های اول مه در سال‌های اخیر در ایران و به طور مشخص کردستان چیست؟

اسماعیل ویسی: پیشاپیش اول ماه مه روز همبستگی طبقاتی و جهانی طبقه کارگر، روز اعلان کیفر خواست بر علیه نظام  و مناسبات تولیدی- اجتماعی سرمایه داری  را به طبقه کارگر و تمامی انسانهای آزادیخواه و برابری طلب در اقصی نقاط دنیا بویژه در ایران و کردستان تبریک می گویم. امیدوارم امسال در همبستگی اجتماعی و متحدانه بدور از هر گونه فرقه گرائی و تنگ نظری،  بتوان سیاست های ضد کارگری حکومت اسلامی و تلاش نیروهای سرکوبگر سرمایه  را که می کوشند از بزرگداشت این روز پیشگیری کنند خنثی نموده  و مراسم های بزرگداشت  اول مه را هرچه پرشکوه تر و با شرکت  توده های  مردم در مراکز اصلی و پر تردد شهرها برگزار کنند.

در رابطه با سوال شما، کلا ارزیابی مثبتی دارم، زیرا عیلرغم تمامی تلاش ها و بکارگیری ترفندهای متفاوت، بگیر و ببند و بازداشت و زندانی کردن فعالین و سازماندهندگان این مراسمها و با وجود سرکوب و ممانعت حکومت اسلامی از شرکت وسیع طبقه کارگر و توده های مردم در ابعاد اجتماعی روز کارگر در ایران و در شهرهای کردستان  گرامی داشته شده. تجمعاتی که طی سالهای متمادی زیر فشار سرکوبگران اسلامی، با تلاش طبقه کارگر و فعالین جنبشهای اجتماعی و انسانهای برابری طلب و آزادیخواه  برنامه ریزی شده و روز همبستگی جهانی طبقه کارگر برگزار شده و به شرایط تحمیل شده از طرف سرمایه داران و رژیم سیاسی آن که  مدافع   تبعیض و نابرابری اقتصادی- اجتماعی است وقعی ننهاده اند. فعالین کارگری در دفاع از رفاه، آسایش و یک زندگی  بهتر به لحاظ  معیشتی- زیستی و اجتماعی ، کیفر خواست خود را  نه به شرایط فلاکت بار تحمیل شده در این روز به شیوه و شکل  های متفاوت وممکن  اعلان و ابراز داشته اند. به جرات میتوان میگفت بزرگداشت اول ماه مه روز جهانی کارگر، 8 مارس روز جهانی زن، فستیوالهای دفاع از حقوق کودکان، روز جهانی لغو خشونت علیه زنان و برگزاری اعتراضات علیه اعدام ، دفاع از برابری زن و مرد در سطح علنی و در ابعاد اجتماعی،  بنا بر شرایط تاریخی- اجتماعی در ایران و بویژه در کردستان به ستنی اجتماعی مبدل شده است.

رهبران، سازماندهندگان ، فعالین و شخصیتهای این عرصه ها، انسانهای اجتماعی با هویت واقعی  می باشند. آنها برای نهادهای امنیتی- انتظامی و اطلاعاتی حکومت اسلامی کاملا شناخته شده هستند. سال ها ست که نیروهای سرکوبگر فعالین این عرصه ها را دستگیر، بازداشت و زندان کرده اند. اعدام کارگر کمونیست جمال چراغ ویسی در سال 1369 که سازمانده و سخنران اصلی مراسم بزرگداشت مراسم اول ماه مه در سالن ورزشی تختی در شهر سنندج  در جهت زهر چشم گرفتن از فعالین کارگری و بدرجه اولی نشان ترس و وحشت رژیم سرمایه از طبقه کارگر و پیشروان سوسیالیست ان بود اما در دنیای واقعی جمهوری اسلامی برایش ممکن نشد پیشروان کارگری را از نبرد طبقاتی علیه سرمایه  منصرف کند.

طبقه کارگر و پیشروان سوسیالیست این طبقه همچنان بر اهداف طبقاتی خود و گرامیداشت چنین روز هائی برای ابراز اعتراض اجتماعی به وضعیت ناخواسته ای که از لحاظ  سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی  بر اکثریت مردم زحمتکش در جامعه، تحمیل شده پافشاری کرده اند و در مقابل این وضعیت فلاکتبار با  طرح مطالبات انسانی- اجتماعی شان در تقابل با سرکوبگران اسلامی سرمایه به میدان امده اند. .

این واقعیت را حکومت اسلامی میداند و بدان واقف  است، به همین خاطر در آستانه چنین روز هائی بخصوص 8 مارس روز جهانی زن و اول ماه مه روز جهانی کارگر حساسیت ویژه ای  بخرج میدهد. عدم صدور مجوز برگزاری مراسم حتی به تشکل های زرد چون  خانه کارگر و انجمن ها و شوراهای اسلامی  که هیچگونه ربطی به منافع کارگر ندارند و در تحکیم رژیم اسلامی سرمایه در ایران ادر مقابل کارگران ایستاده اند. بگیر و ببند، احضار  و تهدید و بازداشت فعالین کارگری- اجتماعی در جامعه کردستان، گواهی  بر این واقعیت و تاییدی بر ترس حکومت اسلامی از اعتراض اجتماعی کارگران و آزادیخواهان می باشد که در چنین مراسم هائی بروز اجتماعی پیدا می کنند.

سالیان سال است در کردستان تلاش می کنند از برگزاری چنین مراسم هائی به هر شیوه ممکن جلوگیری کنند اما موفق نشده اند! برای نمونه سال گذشته درخیابان سیروس سنندج یکی از خیابانهای اصلی در مرکز شهر در روز روشن مراسم بزرگداشت اول ماه مه برگزار گردید، در آستانه 8 مارس امسال بنوعی در تمامی شهرهای کردستان بویژه شهر سنندج حکومت نظامی اعلان نشده ای را برقرار کردند. اما عیلرغم حضور و استقرار نیروهای امنیتی  در نقاط  مرکزی و پر تردد و گشت وسیع موتور سوارها و لباس شخصی ها  از چند روز قبل در سطح شهر سنندج جهت ایجاد فضای رعب و وحشت و جلوگیری از برگزاری مراسم 8 مارس و احضار  و تهدید  فعالین  اجتماعی، بر طبق برنامه ریزی قبلی و سازماندهی شده، سرکوبگران غافل گیر شده و مراسم برگزار شد.  در استانه اول مه عوامل رژیم جمهوری اسلامی  بطور حتم تلاش می کنند از برگزاری مراسم بزرگداشت روز کارگر جلوگیری کنند. اما لازم است که تلاششان را خنثی و مراسم را برگزار کنیم.

این کشمکش جدالی طبقاتی، جدی و ملموس در جامعه ایران و کردستان می باشد. حکومت اسلامی علیرغم هر تهدید و شدت عمل سرکوبگرانه و دامن زدن به ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت  و گسیل موتور سواران و لباس شخصی ها و مانور دادن در شطح شهر در طول حاکمیت سیاسی اش تاکنون راه بجائی نبرده و نخواهد برد. این نبرد طبقاتی ریشه در واقعیت مناسبات سرمایه داری  دارد و تهدیدی جدی است برای بقای حاکمیت ننگین سرمایه!

اکتبر،  با توجه به اهمیت و جایگاه اول ماه مه بعنوان روز همبستگی جهانی طبقه کارگر، تاکید و تمرکز بر کدام سنت و کدام رویکرد  مبارزاتی – طبقاتی در برگزاری اول ماه مه تاثیر گذار است؟ نقطه تاکید فعالین و رهبران کارگری چه باید باشد؟

اسماعیل ویسی: اول لازم است چند نکته را تاکید کنم بعد بطور مشخص به سوال شما  که جنبه چه باید کرد دارد خواهم پرداخت. ببنید، قطعا  نهادهای امنیتی- انتظامی طبق سنت معمول تلاش می کنند حکومت نظامی اعلان نشده برای ایجاد فضای رعب و وحشت در ادامه سیاست تاکنونیشان دست به بگیر و ببند و احضار و اخطار به فعالین خواهند کرد تا بلکه بتوانند  از برگزاری مراسم اول ماه روز جهانی کارگر در کردستان ، ممانعت بعمل آورند.  باید تلاش مرتجعین را  با برنامه ریزی خنثی نمود. این کار ممکن است  همچنانکه سالهای قبل ممکن شد. تلاش جمعی و متحدانه و بدور از فرقه گرایی رهبران و پیشروان کارگری میتواند این امر را یکبار دیگر ثابت کند. جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی در ایران و کردستان جنبشی زنده، بالقوه و حتی بعضا بالفعل می باشد. ممانعت بعمل آوردن از ابراز وجود آن غیر ممکن است. برگزاری مراسم  های سال های گدشته و 8 مارس سال 94 در قلب شهر سنندج نمونه بسیار بارز این ادعا می باشند.

قطعا تاکید و توصیه ام بر اتحاد و همبستگی و سنت اجتماعی و علیه هرگونه انزوا طلبی و گوشه گیری به هر بهانه واهی از جمله برگزاری مراسم در محل کار،  در چنین روزی است.

در این رابطه برچند نکته بعنوان چه باید کرد تاکید می کنم:

–  لازم است و باید تلاش کرد مراسم اول مه به هر شیوه  و شکل ممکن برگزار شود.  – اساسی ترین تجارب تحرکات انجام شده در سالهای قبل در کردستان و بویژه شهر  سنندج را باید مبنای کار متحدانه در همبستگی سیاسی- طبقاتی و اجتماعی قرار داد.

-لازم است فعالین، سازماندهندگان اصلی قبل ازهر چیزی از هرگونه تنگ نظری، فرقه گرائی و بهانه تراشیهائی که مانع سازماندهی در ابعاد سراسری است، دوری جویند.  بعنوان امری بسیار اساسی و روزی جهانی بدان بنگرند.  برای توسعه و و گسترش سازماندهی این روز در دیگر شهرها در ابعاد جامعه کردستان  ضرورت دارد به شکل دقیق برنامه ریزی نمود.

در تمامی شهرها محافل وسیعی از فعالین آزادیخواه و برابری طلب بطور پراکنده وجود دارند. لازم است این محافل بشیوه شبکه ای وسیع بهم بافته شوند تا مطالبات یکدستی طرح و در دستور قرار داده شود  و مراسم ها  در ابعاد هر چه وسیعتر و در شکل اجتماعی بروز پیدا کند.. با شرکت کردن هر چه بیشتر مردم در مراسم اول مه، تجمع ها  باشکوهتر و هراس و وحشت رژیم هر چه بیشتر خواهد شد .

– امید است بر این مبنا  تاکنون در رابطه با بزرگداشت  این روز چون سنت همیشگی سال های قبل،  فعالین و سازماندهندگان با همدیگر تماس و هماهنگی ایجاد کرده بر مبنای اتحاد و همبستگی طبقاتی – اجتماعی  قبل از هر چیز کمیته برگزاری مراسم اول ماه مه را تشکیل داده و بررسی چگونگی گرامیداشت این روز را به هر شیوه و شکل ممکن انجام داده باشند.

–  باید اعلام کرد در این روز کار تعطیل است،  قاطعا با گرایش کارگر کارگری ” کارگر گرائی ” که  تلاش می کند در محل کار مراسم جشن برگزار شود مرزبندی کرد.

–  بعنوان آلترناتیو ممکن، لازم است از هم اکنون برنامه ریزی و سازماندهی کرد. محلات  مسکونی متفاوت را مد نظر گرفت و طبق برنامه آذین بندی  چندین محله مسکونی در چنین روزی  دردستور قرار داده شود. کل ساکنین محل را مطلع و دعوت کنید رقص و شادی همراه  با طرح مطالبات. این نمایش قدرت و همبستگی برای سرکوبگران غیر قابل کنترل می باشد.  برگزاری مراسم و تجمع در روز اول ماه مه مستقیما حکومت اسلامی و قوانین استثمارگرانه وضد کارگری را نشانه می گیرد و به چالش می کشد. باید به تمامی قوانین  تبعیض آمیز و ضد انسانی به فقر و فلاکت تحمیل شده و بویژه دستمزد 4 برابر زیر خط فقر نه گفت و خواهان دستمزد بر مبنای 3 میلیون 500 هزار تومان گردید. در این روز میتوان و میشود خواستارحقوق انسانی، اجتماعی، معیشتی و زیستی خود در تمامی شئونات زندگی شد و بر اجرای آن پافشاری کرد.

اکتبر.. در طی ماهای اخیر و عملی شدن برجام و جنجالی که هییت حاکمه در ایران بدنبال آزادی سرمایه های توقیف شده براه انداخته، آیا وقت آن نرسیده که در استانه اول مه همبستگی طبقاتی کارگران در این جهت سازمان یابد و طبقه کارگر در یک صف واحد با خواست بهبود معیشت، رفاه و دیگر خواستهای طبقاتی خود به میدان بیاید؟

اسماعیل ویسی:  قطعا اینگونه است. دقیقا در روز اول ماه مه رسما با تدوین قطعنامه لازم است طبقه کارگر مطالبات معیشتی- زیستی خود را مطرح کند و به این وضعیت  فلاکتبار  که همرا با تمامی مصائب اجتماعی به اکثریت مردم در ایران تحمیل کرده اند،  نه  بگوید!  سالهای طولانی به بهانه  بحران و برنامه هسته ایی و تحریم اقتصادی در این رابطه رژیم اسلامی  فقر بیحد و زندگی فلاکتباری را به اکثریت مردم در ایران تحمیل نموده و طرح هرگونه مطالبه و خواستی تحت عنوان تحریم های اقتصادی بین المللی گریبان جامعه را گرفته، بشدیدترین شیوه ممکن سرکوب می شد.  توافق هسته ایی انجام گرفت و اجرای برجام  با لغو تحریم اقتصادی عملی شد و بر اساس اعتراف دست اندر کاران رژیم اسلامی تاکنون 100 میلیارد دلار دارائی های بلوکه شده ایران آزاد، شده است. اما این زالوها هزارها میلیارد دلار از دسترنج طبقه کارگر را چپاول کرده اند و از همان زمان امضاء توافق هسته ای، مسئولین، مدافعین، مروجین و مبلغین و اقتصاد دانهای قد و نیم قد رژیم اسلامی بمیدان آمدند و به انحاء متفاوت تلاش کرده و میکنند که سطح توقع و دامنه طرح مطالبات تلنبار شده اکثریت مردم را در پسا برجام و لغو تحریم ها  چون سیاستی پیشگیرانه و سرکوبگرانه، مهارکرده و پائین نگه دارند.  بارها ادعا کرده اند اجرای برجام  و لغو تحریم ها  سالها طول می کشد و برجام به معنی  ایجاد مراکز کاری و کاریابی و باز شدن مراکز کاری و بر آورده کردن  فوری توقعات و ایجاد بهبودی در جوانب متفاوت  زندگی از لحاظ معیشتی- زیستی و اجتماعی نیست و نباید انتظار داشت!. در دنیای واقعی معنی عملی این گفته ها یعنی ادامه  اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، ناامنی شغلی و رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض افسار گسیخته به سطح زندگی اکثریت مردم همراه با سرکوب شدیدتر و تلاش برای گسترش اختناق سیاسی که از شاخص های اصلی سیاسی در سراسر ایران می باشد.  برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه اش، همچنان از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن برای تحمیل شرایط بدتر از وضعیت کنونی، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی به هر شیوه ایی متوسل خواهند شد تا مردم را همچنان مستاصل نگهدارند .  وضعیت معیشتی و زیستی کردستان انعکاسی از جامعه ایران است که اشاره کردم. لازم است کارگران در کردستان در اول ماه مه بطور مشخص اعلام کنند این شرایط تحمیلی را نمی پذیرند. حکومت اسلامی در ایران و کردستان موظف به تامین زندگی تمامی شهروندان آن جامعه می باشد. مردم با برخوردار شدن از رفاه و آسایش در تمام شئون زندگی خود، حق حیات دارند. بهره مند شدن از چنین وضعیتی حق اساسی انسانی- اجتماعی آحاد آن جامعه می باشد. تداوم این شرایط غیر انسانی تحمیل شده را نباید پذیرفت. برای بشکست کشانیدن سیاست ارعاب و تهدید و سکوت کردن در طرح مطالبات معیشتی- زیستی و اجتماعی لازم است در مراسم های اول ماه مه  مطالبات را طرح و  خواهان فوری دستیابی بدان شد از جمله : باز گشائی تمامی مراکز کاری- تولیدی و به حد ظرفیت رسانیدن ،  بازگشت به کار تمامی اخراج شدگان  (بیکار شدگان)  ایجاد مراکز کاری برای جوانان، تامین بیمه بیکاری مکفی و بیمه های اجتماعی و درمانی از مطالبات فوری و حیاتی می باشند!

22 فروردین ماه 1395- 10 آوریل 2016

esmail.waisi@gmail.com