شبح خاتون آباد
سیوان كریمی
سال ٨٢، زمانی كه اعتراضات و اعتصابات كارگری در خاتون آباد کرمان و سپس شهر بابك صورت گسترده تری به خود گرفت، جمهوری اسلامی از زمین و هوا با گلوله به استقبال كارگران معترض رفت. حادثه ناگواری كه در آن چهار كارگر به همراه یك نوجوان دانش آموز جان باختند و تعداد بسیاری زخمی و دستگیر و زندانی شدند. این اولین سركوب كارگری توسط رژیم نبود، اما از آن پس اعتراضات كارگران در بخش معادن در این منطقه معنی متفاوت تری برای رژیم اسلامی پیدا كرد.
پس از این اتفاق، رژیم اسلامی و بخشهای مختلف صنایع و كارفرمایان و پیمانكاران، ظاهرا قرار نیست هیچ خواسته و مطالبه ای از سوی كارگران در این شهر را مورد پذیرش قرار دهند. اتفاقی كه در چند روز قبل افتاد و كارگران موقت معترض كه خواهان برابر شدن حقوق و مزایای خود بودند، با وجود پذیرش قبلتر آن از سوی كارفرما، نهایتا از عدم اجرای آن سرباز زدند و در اعتراضی كه به این دلیل سازمان داده شده بود، پانزده نفر از كارگران را دستگیر و نهایتا با قرار وثیقه آزاد كردند. دستگیری ای كه اینبار با حكم قضایی صورت گرفته بود. قبل از این رویداد هم كارگران خاتون آباد برای کار و استخدام در مجتمع مس و علیه بیکارسازی اعتصاب و اعتراضی وسیع را سازمان دادند كه منجر به دستگیری شماری از كارگران و زندانی كردن آنها شد. نهایتا این كارگران نیز با قرار وثیقه آزاد شدند. اما هنوز كارگران دستگیر شده نتوانسته اند دوباره به كار خود برگردند. این هم شگردی است از طرف رژیم كه با اتخاذ آن با مجوز رسمی سركوب به پیشوازشان می رود و سپس با قرار وثیقه های سنگین اقدام به آزادی آنها می كند. اما این آزادی به معنای بازگشت به كار نیست و این كارگران كماكان بیكار هستند.
مسئله این است كه رژیم اسلامی هیچ گونه اعتراضی را به واسطه پیشینه این مركز تحمل نمی کند. ترس رژیم این است كه اعتراضات در این مركز صنعتی به الگویی از مبارزه جویی کارگری تبدیل شود. پیشینه این كارگران نشان میدهد كه برای احقاق حقوق خود تا پای مرگ هم خواهند ایستاد و این كار را در سال ٨٢ انجام دادند. در برهه ای كه اعتراضات كارگری در اشکال توده ای و همراه با خانواده های کارگران رو به گسترش است و پشت هر اعتراضی شناسنامه از مكان و كارگران به صورت واقعی و زمینی وجود دارد. این اعتراضاتی كه صورت می گیرد، از طرف سایر مراكز كارگری حمایت می شود. گستردگی این اعتراضات به نحوی است كه سایر بخشهای جامعه از جمله معلمان نیز از آن به حمایت بر می خیزند.
خصوصیت دیگری كه این اعتراضات دارد، عدم توجه به وعده های پوچ و توخالی دولت است. اعتراضات و اعتصاباتی كه در این دوره صورت گرفته است این ویژگی را دارد كه به سیاست انتظار رژیم بی اعتنا بودند. درست یك سال قبل بود كه در بحبوحه توافق هسته ای، همین كارگران بدون توجه به جنجال رسانه ها و وعده های رژیم، اعتراضات خود را سازمان دادند و هیچ توجه ای به توافق هسته ای نداشتند. این یك معنی واقعی برای رژیم دارد: ما كارگران به هیچ عنوان مطالبات برحق خود را از كانال دولت و نهادهای غیر كارگری وابسته به دولت پیگیری نخواهیم كرد. رژیم اسلامی هم این پیام را گرفته است. همین امر باعث شد كه پس از خوابیدن سر و صدای هسته ای، فشار را بر طبقه كارگر بیشتر كردند. نتیجه این فشار هم خود را از جمله در مرگ شاهرخ زمانی در زندان رژیم و پس از آن در تصویب حداقل دستمزد چند برابر زیر خط فقر نشان داد.
اما رژیم اسلامی سدی در برابر خود می بیند. مبارزه كارگران كه در برابر هر سیاست ضد كارگری رژیم می ایستد و حرف خود را می زند. این یك دعوای واقعی بین کارگر و سرمایه دار است که تلاش ما اینست پیروز نهایی آن طبقه كارگر باشد. سركوب، دستگیری و شكنجه كارگران موضوعی است كه از روز اول سركار آمدن رژیم اسلامی دنبال شده است. رژیم اسلامی در صدد است تا از گستردگی و انسجام مبارزات کارگری جلوگیری كند و در این راه از هیچ سیاستی روی گردان نیست. انسجام و پیوستگی و گسترش مبارزات كارگران علیه کارفرمایان و حکومت اسلامی شان، بیانگر تشدید جدال طبقاتی در یک جامعه تشنه تغییر است. این یك معنی برای رژیم دارد وآن هم این است كه مبارزات كارگری به سمتی می رود كه کشمکش طبقاتی اشکال عریانتری بخود بگیرد. خصلتی كه همیشه در متن مبارزات كارگری بوده اما در شرایط امروز جامعه معنای عمیق تری بخود گرفته است.
در حالی كه به اول ماه مه نزدیك می شویم قطعا فشار نهادهای رژیم بر رهبران و فعالین كارگری بیشتر خواهد شد. فعالین كارگری باید در اقدامی هماهنگ بتواند با بسیج کارگران بار دیگر به جمهوری اسلامی و تمام نهادهای ضد كارگری آن نشان دهد كه طبقه كارگر در ایران متحدانه منافع خود را دنبال میکند. در اول مه باید بتوانیم فارغ از تمام گرایشاتی كه در درون طبقه كارگر وجود دارد، منافع واحد طبقه کارگر را مبنا قرار دهیم و برای سازماندهی و برگزاری اول ماه مه باشكوه، با توجه به ارزیابی و تناسب قوای موجود، تلاش کنیم. از جمله صدور قطعنامه های مشترك توسط مراکز و مجامع کارگری می تواند اقدامی مناسب و قابل دفاع باشد كه به رژیم سرمایه داری جمهوری اسلامی بفهماند “اول مه روز جهانی طبقه كارگر است و ما كارگران فارغ از تمام گرایشهایمان متحدانه و یكپارچه در برابر این سرمایه داری هار و این رژیم خواهیم ایستاد.”
آوریل ٢٠١٦