اسماعیل ویسی- در حاشیه اخبار کارگری و رویدادهای اجتما عی در کردستان- شماره 5
رژیم اسلامی سرمایه داران در ایران رژیمی است بی نهایت عقب مانده، ضد شادی، که با سرکوبگری و رشد و گسترش روزافزون اختناق سیاسی و عدم برسمیت شناختن هرگونه حقوق ابتدائی آحاد مردم، دستگیری و زندانی کردن فعالین کارگری، سیاسی- اجتماعی ، دخالت در زندگی خصوصی مردم بویژه زنان و جوانان همراه با اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، عدم بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی و رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح زندگی و معیشت اکثریت مردم رشد و گسترش پدیده های شوم کودکان کار و خیابانی، کارتون خوابی، فحشا و اعتیاد از شاخص های اساسی و غیر قابل انکار امروز جامعه ایران، به یمن وجود حاکمیت ضد انسانی رژیم اسلامی سرمایه داران میباشد. رژیمی که در بن بست اقتصادی – سیاسی و اجتماعی قرار گرفته و برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن توده مردم زحمتکش برای تحمیل شرایط بدتر، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی و برگزاری مراسم های شاد، از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده و نخواهد کرد.
سالیان سال است که سرکوبگران و نهادهای امنیتی- انتظامی حکومت اسلامی در جامعه کردستان از اواخر پائیز با برقراری حکومت نظامی اعلان نشده ، گسیل نیروهای سرکوبگرش و گشت زنی و مانور دادن در مراکز اصلی شهرها برای ایجاد جو و فضای رعب و وحشت در ابعاد اجتماعی و احضار ، تهدید، بازداشت و تحت فشار قرار دادن فعالین آزادیخواه و برابری طلب که شخصیتهای حقیقی شناحته شده و اجتماعی هستند، تلاش می کنند تا از برگزاری مراسم ها و تجمع ها در گرامیداشت 8 مارس روز جهانی زن، اول ماه روز جهانی کارگر و فستیوال های چهار شنبه سوری، نوروز و آدم برفی ها، که در جامعه کردستان به سنتی اجتماعی مبدل شده است، جلوگیری کند. اما هر ساله تلاش و ترفند هایش توسط سازماندهندگان و رهبران عملی جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی حنثی ، مایوس و با سز بدیوار سنگی کوبیده شده است. مراسم های باشکوهی بشیوه های متفاوت برگزار شده است. از اواخر پائیز سال 1394 زبق برنامه همیشگی اش به جنین ترفند شکست خورده ای متوسل گردید در آستانه 8 مارس بنوعی در تمامی شهرهای کردستان بویژه شهر سنندج حکومت نظامی اعلان نشده ای را برقرار کردند. اما، عیلرغم برقراری حکومت نظامی و استقرار نیروهای امنیتی- انتظامی در اقصی نقاط مرکزی و پر تردد و گشت وسیع موتور سوارها و لباس شخصی ها از جند روز قبل در سطح شهر سنندج برای ایجاد فضای رعب و وحشت و جلوگیری کردن از برگزاری مراسم گرامیداشت 8 مار روز زن و احضار و تهدید فعالین کارگری- اجتماعی: مظفر صالح نیا، غالب حسنی، فواد زندی، سیمین چایچی در روز 17 اسفند ماه، که نباید مراسم 8 مارس برگزار شود و در آن شرکت کنید و بازداشت جلیل محمدی در همین روز و انتقالش به مکانی نامعلوم، و … بر طبق برنامه ریزی قبلی و سازماندهی شده، سرکوبگران غافل گیر شده تمامی تلاششان نقش بر آب شد و در شهرهای سنندج و سقز عصر روز 18 اسفند ماه 1393- 8 مارس 2016 در شهر سنندج دهها نفر از فعالین آزادیخواه، برابری طلب و اجتماعی در حمایت مردم در محل ، در ” خیابان فردوسی میدان اصلی سبزی فروش ها و در جوار پاساژهای آشنا و فریدونی و در سقز در محله 11 گولان ” یکی از اصلی ترین مراکز شهر سنندج و محلات شهر سقز، مراسم گرامیداشت 8 مارس با شور شوق و دست زدن و با سر داده شدن : شعار 8 مارس مبارک است. زنده باد 8 مارس روز زن. زنده باد 8 مارس روز جهانی زن . زنده آزادی زنده باد برابری ” . و … برگزار گردید.
در آستانه برگزاری مراسم های جشن نوروز که روز جشن و شادی مردم است و بر خلاف تمایل و سنت عقب مانده عزا و تعذیه و روضه خوانی که حکومت اسلامی تلاش کرده است تخمیل و به فرهنگ اجتماعی مردم مبدل و نهادینه کند. در اقصی نقاط جامعه کردستان بسار باشکوه و شرکت وسیع مردم برگزار گردید. سرکوبگران اسلامی در آستانه و بعد از برگزاری مراسم ها در روزهای 3 و 5 فروردین ماه 1395 یورش برده و در شهرهای ” سنندج و بوکان 20 نفر از فعالین و شرکت کنندگان را بجرم شادی و رقص ازجمله : سارا میلانی، لادن سهرابی و شهلا وکیلی خواهر فرهاد وکیلی فعال سیاسی – اجتماعی که در اردیبهشت سال 1389 اعدام گردید همچنین به گزارش شبکه حقوق بشر کردستان ماموران امنیتی به مراسم عروسی برادرزاده فرهاد وکیلی حمله کرده . شرکت کنندگان را مورد ضرب وشتم قرار داده و جهانگیر، جهانبخش و مختار وکیلی را همراه خود بردند. در شهر بوکان همزمان با برگزاری مراسم جشن نوروز نیروهای امنیتی حمله کرده 15 نفر از جمله ، کامیل فقه احمدی، ریبوار پژگول، فخرالدین احمدی و سلیمان کریمی را باز داشت و به مکان نا معلومی انتقال داد شدند. و …
باز داشت 735 نفر در سال 94 در کردستان
جدا از تمامی مشکلات اجتماعی بیکاری و فقر و فلاکت و رشد و گسترش اعتیاد بر اساس اخبار منتشر شده در سال گدشته در جامعه کردستان 735 نفر یعنی هر روز 2 بازداشت شده اند که اکثریت آنان از فعالین کارگری، سیاسی و اجتماعی بوده اند که، به نمونه های آن فوقا اشاره شده است. 63 مورد آن به صدور حکم زندان و یا موارد دیگر منتهی شده است. 32 نفر در تجمعهای اعتراضی هدف شلیک گلوله یا خشونت قرار گرفته و کشته شده اند. و … 29 نفر کارگران مرزی حمل کالا کولبر، توسط نیروهای ؤزیم اسلامی کشته و 29 نفر دیگر زخمی شده اند. و … 38 نفر ، سیروان نژواری و بهروز آلخانی از جمله زندانیان سیاسی هستند که در زندانهای تبریز و ارومیه اعدام شدند. احکام اعدام زندانیان سیاسی دیاکو رسولزاده، صابر شیخ عبدالله و حسین عثمانی نیز در این سال صادر شده است. هماکنون 23 زندانی سیاسی محکوم به اعدام در زندانهای ایران وجود دارند. و همچنین ٢ نوجوان به نامهای همین اورامی و آسو سهرابی به اتهام قتل به اعدام محکوم شدهاند. طبق گزارشات انتشار یافته، حداقل 4 نفر زندانی که در سنین نوجوانی و زیر هیجده سال بازداشت و به اعدام محکوم شدهاند، در زندان سنندج محبوس هستند. آمار بازداشتی ها بدلیل فعالیت سیاسی- اجتماعی و در دفاع از سطح معیشت خود و حمایتی که شرکت مردم سنندج در حمایت از مردم کردستان ترکیه در مقابل ارتش با 21 مورد و شرکت معلمان در تحصنهای سراسری معلمان با 32 مورد بیشترین تعداد بازداشتها را شامل میشود. و …
تجاربی که باید گرفت
راه چاره اساسی برای تغییر در شرایط تحمیل شده و تحمیل خواسته ها برای ایجاد بهبودی در محیط های کاری و زیستی متحد و متشکل شدن در همبستگی اجتماعی تحت رهبری سیاسی حزب سیاسی- کمونیستی چون حزب حکمتیست ، برای سرنگونی آگاهانه حکومت اسلامی می باشد. اما تا دستیابی به سرنگون کرد رژیم اسلامی برای تحمیل خواسته های خود به رژیم اسلامی سرمایه داران و کارفرمایان اتحاد و همبستگی و ایجاد تشکل های توده ای کارگری و متشکل شدن در محیط کار و زیست می باشد. زیرا آمار ارائه شده که گوشه بسیار بسیار کوچکی چون قطره ای در اقیانوس می باشد از کل معضلات اجتماعی – معیشتی و سلب امنیت و آسایش که رژیم اسلامی و سرمایه داران در ایران تحمیل کرده و همچنان با تمامی توان تلاش می کنند که شرایط غیر انسانی تری را برای دستیابی به سود و ثروت و سرمایه بیشتر به کارگران و اکثریت توده کار کن و زحمتکش، تحمیل کنند.
اما در رابطه با بگیر و ببندهای اخیر تلاش نیروهای امنیتی- انتظامی جدا از در نطفه خفه کردن هر نوع صدای اعتراض و ممانعت بعمل آوردن از برگزاری مراسم اول ماه روز جهانی کارگر در کردستان می باشد. باید آنرا با برنامه ریزی خنثی نمود. این کار ممکن است زیرا برگزاری این مراسم ها، ریشه در واقعیت عینی- اجتماعی در دفاع از مطالبات پایه ای حق و حقوق انسانی – اجتماعی و برابری طلبانه آحاد مردم بویژه طبقه کارگر و زنان در جامعه دارد. بر این اساس جنبش آزادیخواهی و برابری طلبی درجامعه ایران و کردستان جنبشی زنده، بالقوه و تا حدی هم به نسبت، بالفعل می باشد. تلاش ارتجاع سیاسی حاکم برای زیر پا نهاده شدن و ممانعت بعمل آوردن از ابراز وجود آن غیر ممکن است. این صرفا نوک کوه یخ است که با هر درجه از ترک برداشتن اختناق در ابعاد گسترده و سهمگین عروج میکند.
این کشمکش و جدالی طبقاتی- اجتماعی و آزادیخواهانه و تقابل تلاش برای شاد زیستن و بر علیه سنن و فرهنگ عقب مانده اسلامی در زمینه های متفاوت اجتماعی ، جدی و ملموس در جامعه ایران و کردستان می باشد. حکومت اسلامی علیرغم هر تهدید و شدت عمل سرکوبگرانه و دامن زدن به ایجاد فضای امنیتی و رعب و وحشت و گسیل موتور سواران و لباس شخصی ها و مانور دادن، در طول حاکمیت سیاسی اش تاکنون راه بجائی نبرده و نخواهد برد. این تهدیدی جدی است برای بقای حاکمیتش!
برای برگزاری مراسم های گرامیداشت اول ماه مه، اساسی ترین تجارب این تحرکات انجام گرفته شده در کردستان و بویژه شهر سنندج را باید مبنای کار متحدانه در همبستگی سیاسی- طبقاتی و اجتماعی قرار داد. لازم است فعالین، سازماندهندگان اصلی قبل ازهر چیزی از هرگونه تنگ نظری، فرقه گرائی و بهانه تراشیهائی که مانع سازماندهی در ابعاد سراسری است، دوری جویند. و بعنوان امری بسیار اساسی و روزی جهانی بدان بنگرند. و برای وسعت و گسترش بخشیدن و سازماندهی بدان در دیگر شهرها در ابعاد جامعه کردستان برای دستیابی به این امر ضرورت دارد برنامه ریزی دقیق نمود. زیرا در تمامی شهرها محافل وسیعی از فعالین آزادیخواه و برابری طلب بطور پراکنده وجود دارند. لازم است این محافل بشیوه شبکه ای وسیع بهم بافته شوند. تا مطالبات یکدستی طرح و در دستور قرار داده شود. که در نتیجه باعث شود، مراسم ها هر چه بیشتر بعدی اجتماعی و پایدار پیدا کند. با شرکت کردن هر چه مردم بیشترمراسم و تجمع های باشکوهتری را در مراسم های اول ماه مه روز جهانی کارگر برگزار شود. در این روز کار را تعطیل نمود. لازم است از هم اکنون برنامه ریزی و سازماندهی کرد. محلات متفاوت را مد نظر گرفت. طبق برنامه آذین بندی کردن چندین محله مسکونی در چنین روزی ، که نشان از برگزار مراسم باشد در دستور قرار داده شود. کل ساکنین محل را مطلع و دعوت کنید که برای سرکوبگران غیر قابل کنترل می باشد و سرشان بدیوار سنگی خواهد، خورد. زیرا برگزاری مراسم ها و تجمعات در روز اول ماه مه مستقیما حکومت اسلامی و سنت و فرهنگ ارتجاعی را نشانه می گیرند و به چالش می کشند. باید به تمامی قوانین تبعیض آمیز ضد انسانی و فرهنگ و سنت عقب مانده اجتماعی ” نه” گفت و عملا و رسما خواهان الغاء تمامی آن قوانین گردید. و بر حق و حقوق انسانی- اجتماعی خود در تمامی شئونات زندگی از لحاظ ” سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ” عملا پا فشاری نمود.راه دستیابی به این مطالبات را هموارتر کرد.
اسماعیل ویسی
8 فروردین ماه 1395- 27 مارس 2016
***