اسماعیل ویسی- استاندار کردستان. اجرای برجام. دعوت به سکوت مردم در طرح مطالباتشان
سالهای طولانی به بهانه مشکلات ” بحران وبرنامه های هسته ای و تحریم اقتصادی در این رابطه “، رژیم اسلامی در ایران نهایت زندگی فلاکتباری را به اکثریت مردم در ایران تحمیل نمود و طرح هرگونه مطالبه و خواستی تحت عنوان تحریم های اقتصادی بین المللی، بشدیدترین شیوه ممکن سرکوب می شد. توافق هسته ای انجام گرفت و اجرای برجام با لغو تحریم اقتصادی عملی و بر اساس اعتراف دست اندر کاران رژیم اسلامی تاکنون 100 میلیارد دلار دارائی های بلوکه شده ایران آزاد، شده است. اما از همان زمان امضاء توافق هسته ای، مسئولین، مدافعین، مروجین و مبلغین و اقتصاد دانهای قد و نیم قد رزیم اسلامی بمیدان آمدند و به انحاء متفاوت تلاش کرده و می کنند که، سطح توقع و دامنه طرح مطالبات تلنبار شده اکثریت مردم را ” پسا توافق اجرای برجام و لغو تحریم ها ” ، چون سیاستی پیشگیرانه و سرکوب گرانه، مهار و پائین بیاورند با بیان اینکه؛ اجرای برجام و لغو تحریم ها سالها طول می کشد و به مفهوم ” ایجاد مراکز کار ی و کاریابی و باز شدن مراکز کاری و … بر آورده کردن فوری توقعات و بهبودی حاصل شدن در جوانب متفاوت زندگی از لحاظ معیشتی- زیستی و اجتماعی نیست و نباید انتظار داشت”!
در این میان نیز ” عبدالحمید زاهدی استاندار استان کردستان این کهنه کادر سازمانها و نهادهای امنیتی- اطلاعاتی حکومت اسلامی ” در گفتگو با خبرآنلاین کردستان، در روز 27 دی ماه 1394 با اشاره به اهمیت اجرای برجام ، اجرای برنامه جامع اقدام مشترک و لغو تحریم های هسته ای را فرصتی برای اصلاح زیرساخت های داخلی کشور دانسته. و تاکید کرده است که: اين برهه از زمان براي اقتصاد ايران فرصتي است كه بايد بصورت منطقي و با محاسبه دقیق از آن استفاده شود. و افزود ه است که : هرچند اجراي برجام و لغو تحريم ها آثار مثبتي در اقتصاد ما دارد، اما به معني حل همه مشكلات نيست و باید همزمان زير ساخت هاي اداري، اقتصادي و قانوني براي توسعه همه جانبه كشور، مورد بازنگري و اصلاح قرار گيرند. با اشاره به وظیفه سنگین دولت و ملت، اظهار داشته است : دولت ميبايست براي حل معضلات اساسي اقتصادي و اجتماعي برنامه ريزي كند و مجلس شوراي اسلامي نيز در اين راه دولت را ياري كند و ” مردم نیز توقعات و انتظارات خود را منطقي كنند و اجازه دهند دولت به جاي برآورده كردن نيازهاي كم ارزش به امور اساسي توجه نمايد. … در خصوص برنامه های دولت برای استان کردستان در دوران پساتحریم، گفت: تلاش براي جذب بيشتر اعتبارات عمراني و تكميل پروژه هاي نا تمام، توجه به زير ساخت هاي توسعه از جمله حمل و نقل، آب و محيط زيست، توسعه بخش هاي كشاورزي، صنعت و صنايع معدني و گردشگري، جذب سرمايه گذار و ايجاد اشتغال از جمله برنامه های دولت تدبیر و امید در کردستان است.
چرندیات فوق از زمان بسر کار آمدن دولت تدبیر و امید، برای جامعه کردستان بارها و بارها، تکرار و تاکید شده است و عملا بیکاری و فقر . فلاکت و سزکوب و اختناق سیاسی- اجتماعی در جامعه کردستان، سیر صعودی را پیموده است. و تمامی این چرت و پرت گوئی ها، وعد و وعید توخالی و دنبال نخود سیاه فرستادن است و بس! زیرا در دنیای واقعی و عملی یعنی ادامه؛ اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، ناامنی شغلی، فقدان بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی، رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض افسار گسیخته به سطح زندگی اکثریت مردم همراه با سرکوب شدیدتر و تلاش برای گسترش اختناق سیاسی که، از شاخص های اساسی و غیرقابل انکار امروز در سراسر ایران می باشد. برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه اش، همچنان از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن برای تحمیل شرایط بدتر از وضعیت کنونی، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی، که برای متحقق نمودن آن اهداف، از هیچگونه تلاشی فروگذاری نخواهند کرد. تا مردم را همچنان متاصل و گرسنه نگهدارند . تامین و تضمین کار ارزان و کارگر خاموش را بکنند و سرمایه داران در نهایت تحمیل زندگی برده وارتر از حال حاضر، آنان را استثمار و بر سود و سرمایه شان بیفزایند.
وضعیت معیشتی و زیستی کردستان انعکاسی از جامعه ایران است
اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، ناامنی شغلی، فقدان بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی، رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض افسار گسیخته به سطح زندگی اکثریت مردم همراه با سرکوب شدید و تلاش برای گسترش اختناق سیاسی، از شاخص های اساسی و غیرقابل انکار امروز در سراسر ایران می باشد. این رژیم برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه، از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن برای تحمیل شرایط بدتر از وضعیت کنونی، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی، از هیچگونه تلاشی فروگذاری نکرده و نخواهند کرد. به دلیل این شرایط بسیار مخاطره آمیز که قابل چشم پوشی نیست، ناچارا اخیرا مسئولین خود این حکومت اذعان داشته اند: “۹۰ درصد جامعه کارگری زیر خط فقر زندگی می کنند و معاون بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته است: ۴۷ میلیون نفر در کشور غذای ناسالم مصرف می کنند. چنین وضعیتی در جامعه کردستان بعنوان بخش جدائی ناپذیری از ایران نیز انعکاس داشته است که بمراتب بدتر از اوضاع سراسری است.
چون کردستان جامعه ای است غیرصنعتی، مراکز اصلی صنعتی و تولیدی در کردستان وجود ندارد. بیکار سازی وسیعی به جامعه تحمیل شده است. برای نمونه نگاهی میندازیم به سیاست تعدیل نیرو، اخراج و بیکار سازی که نتیجه مخرب بحران عمیق و عملا بن بست ساختار و سیستم اقتصادی ای می باشد که حکومت اسلامی در ایران بدان دچار است و انعکاس عملی آن با آمار در مراکز کاری طی دو سال گذشته در کردستان اشاره می شود تا مشکل اساسی هر چه بیشتر عیان گردد. در طول حاکمیت ” دولت تدبیر و امید روحانی ” مراکز کاری : سد آزاد بن یه در مسیر سنندج- مریوان، سد ژاوه در مسیر سنندج- کامیاران، سد خاکی زیویه در مسیر کامیاران- مریوان، کشتارگاههای مرغ و شرکت های ساختمانی سنندج، مهاباد، بافندگی پردیس و نیروگاه تولید برق در سنندج، کارگاههای درب و پنجره سازی، شرکت یانتا آبیدر و شرکت سقز سازی کردستان ” ون ” در سنندج و … ، بطور چشمگیری با تعدیل نیرو و اخراج دست بگریبان بوده اند و بارزترین آن اخراج ” 250 کارگر کارخانه سیمان کردستان در شهر بیجاراست. در پروژه ساختمان سازی بخشهای مختلف مسکن مهر در شهرهای سنندج، سقز از جمله پروژههای 3700 واحدی مهر کیان (جاقل) که در ماههای اخیر 200 نفر از گارگران را یکجا بیکار نموده و تعطیل شده است. بسته شدن کارخانه سیمان بوکان که بیش از ٥٠٠ کارگر و کارمند در این کارخانه مشغول به کار بودند. شرکت راه و ساختمان معتبر” که پیمانکار تونل میدان نبوت سنندج است در چند ماه اخیر با افتتاح این تونل 30 نفراز کارگران مشغول بکار را اخراج و بیکارکرد. اخراج و بیکار سازی ” 300 نفراز کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان در منطقه دهگلان- قروه” وتعطیل کارخانه. اخراج 250 نفر از کارگران سد بن یه ر در مسیر سنندج- مریوان، … شرکت ساختمانی نیما سازه گستر، پیمانکار پروژه ی 1700 واحدیِ مسکن مهر شهرک دگایران سنندج، در تاریخ 1/10/93 تعداد 60 نفر از کارگران خود را به صورت دسته جمعی اخراج، و فعالیت آنان را به بهانه ی کمبود بودجه تعطیل نمود. با سوابق 3 الی 8 سال کار در این شرکت . بسته شدن کارخانه ذوب فولاد زاگرس کردستان در قروه که ظرفیت بکار گیری 800 نفر کارگر را داشت و … کارگران فاقد ایمنی شغلی در محیط های کاری هستند و اخراج شدگان” بیکار شدگان ” فاقد بیمه بیکاری و سایر بیمه های درمانی- اجتماعی هستند. بخش عمده کارگران بیکار در شهرهای کردستان جوانان با تحصیلات سطح بالای دانشگاهی هستند. بیکاری وسیع در میان جوانان روز بروز در حال گسترش است و بر اساس آمار نهاد های حکومت اسلامی استان کردستان در زمره هفت استان برتر که، دارای درصد بیشتر کارگران بیکار در ایران است، قرار دارد. از مخاطرات و عوارض بیکاری و فقر . فلاکت رشد ناهنجاریهای اجتماعی ، رشد و گسترش استیصال، اعتیاد، فحشاء وکودکان کار و خیابان، کارتون خوابی را بدنبال داشته است. بیکاری وسیع در میان جوانان روز بروز در حال گسترش است و براساس آمار نهادهای حکومت اسلامی استان کردستان در زمره هفت استان برتر که، دارای درصد بیشتر کارگران بیکار در ایران است. در رابطه با وضعیت ناهنجار معیشتی – اجتماعی و بیکاری ” استاندار استان کردستان عبدالحمید زاهدی، موقع سفر روحانی به سنندج در مرداد ماه 1394 ناچارا اذعان داشته بود که ” حدود 40 درصد از واحدهای تولیدی استان تعطیل است. استان کردستان صنعت بومی ندارد. بنابراین باید شرکت های تولیدی بزرگ بیایند و سرمایه گذاری کنند تا بخش خصوصی هم برای سرمایه گذاری رغبت پیدا کند. همچنین بایزید مردوخی مشاور اقتصادی استاندار کردستان معترف شده بود که متأسفانه هم اکنون از 850 کارخانه استان بیش از 300 کارخانه تعطیل بوده و مابقی نیز زیر ظرفیت اسمی خود کار می کنند . این اعترافات تنها بخش کوچکی از عمق فاجعه است. براساس آخرین آمار ارائه شده در چند هفته اخیر از طرف نهادهای حکومتی ۴۸ درصد جوانان در کردستان بیکار هستند.
روی دیگر انعکاس عملی- اجتماعی معضلات تحمیل شده، رشد و گسترش بیسابقه حاشیه نشینی در تمامی مناطق کردنشین میباشد. کرمانشاه، ایلام، قصر شیرین، مریوان، پیرانشهر، بانه، پاوه و بویژه شهرهای سنندج و مهاباد دارای چندین محله حاشیه ایی فاقد هرگونه استانداردهای زندگی شهری می باشند. در شهر سنندج هشت محله حاشیه نشین و ۱۲ سکونتگاه به قول رژیم اسلامی “غیر رسمی” وجود دارد. از کل جمعیت شهر سنندج ۵۵ درصد در این سکونتگاههای فاقد استاندارد شهری زندگی می کنند. در مهاباد ۱۰ منطقه حاشیه نشین وجود دارد و بیش از ۳۵ درصد جمعیت شهر مهاباد عملا حاشیه نشین هستند. چنین وضعتی را رژیم اسلامی سرمایه در سرتاسر ایران به مردم زحمتکش تحمیل نموده است. کارگران و زحمتکشان را به حاشیه جامعه رانده و زندگی فاقد هرگونه امکانات رفاهی- اجتماعی و بهداشتی را به این بخش تحمیل نموده است. مردم برای ادامه زندگی خود سرپناهی غیر استاندارد فراهم کرده اند اما حتی با این وصف بطور مداوم مورد تعرض نیروهای سرکوبگر قرار می گیرند و سر پناهشان را ویران می کنند.
خانواده های بیکار، جوانان متقاضی کار و سالخوردگانی که فاقد هرگونه تامین اجتماعی هستند، ناچارا به زندگی در این محلات حاشیه ای روی آورده اند و جمعیت این محلات بسرعت و به شیوه ای غیر قابل کنترل در حال گسترش است. زندگی تحمیلی در چنین محلاتی، جدا از نبود هرگونه امکانات اجتماعی و بهداشتی، عوارض منفی از لحاظ اقتصادی- اجتماعی از جمله “رشد و گسترش ترک تحصیل نوجوانان، ازدواج های زود هنگام، جدائی های ناشی از فقر و نداری، طعمه شدن جوانان برای باندهای تبهکار و فروشندگان مواد مخدر، عدم وجود سیستم فاضلاب سرپوشیده، نبود مراکز درمانی – بهداشتی، نبود سیتسم آبرسانی سالم و رشد انواع بیماریهای واگیر و مسری” همه اینها از جمله خطرات جدی هستند که کل ساکنین، بویژه کودکان و جوانان این محلات را بطور روزمره، تهدید می کنند.
مردم آزادیخواه و مبارز کردستان
وضعیت واقعی که در سطور فوق که با آمار و ارقام و از منابع خود ارگانها و نهادی های رسمی حکومت اسلامی بدان اشاره شده ، از برکات وجود ” حکوت اسلامی سرمایه داران و دولت امید و تدبیر حسن روحانی ” است که به اکثریت مردم کارگر و کارکن در جامعه ایران و کردستان تحمیل شده است، می باشد. بجای ایجاد مرکز کاری و تامین زندگی مردم در کردستان، سیر مداوم دستگیری، تعقیب و زندانی کردن بطور روز مره فعالین کارگری – اجتماعی در کردستان در جریان است و عملا به امری روزانه و روتین و جزئی از وظائف اصلی شان، تبدیل شده است. به همین خاطر است ” عبدالحمید زاهدی، استاندار کردستان، این مهره امنیتی- انتظامی ” میداند که، چه وضعیت فلاکتباری را ” تحت عنوان تحریم های اقتصادی بین المللی ” بمردم تحمیل کرده اند مطالبات وسیع اقتصادی، معیشتی و اجتماعی تلنبار شده است. دیگر بعد از رفع تحریم های اقتصادی و عملی شدن برجام، بهانه ای در دست رژیم اش نمی ماند و مردم بطور قطع مطالباتشان را طرح خواهند، کرد. از روی زندی سیاسی با ترفند ” طرح منطقی مطالبات ” که اسم رمزی است برای سرکوبگری و جهت وادار کردن مردم کارگر و زحمتکش کردستان به سکوت. در واقع سیاست پیش گیرانه ای است که در سراسر ایران رژیم اسلامی در پیش گرفته است در تقابل با طرح مطالبات و اعتراضات کارگری و اجتماعی در ایران، همچنانکه از مدتها قبل ” گردان ضد اغتشاشات کارگری ” را سازماندهی و با اجرای مانور به معترضین چنگ و دندان نشان میدهند که نباید از” رفع تحریم های اقتصادی و اجرای برجام ” انتظار رفع مشکلات و بهبودی حاصل شدن در زندگی را داشت. سیر روند زندگی تان، همچنین خواهدف بود . در جامعه کردستان در تحت عنوان این که ” مطالبات منطقی ” طرح نشده است. همچنان سرکوبگری و روند تحمیل شده زندگی فلاکتبار که وادار کردن به سکوت است، ادامه خواهد، یافت عملا تلاش می کنند با زور و تهدی و چنگ و دندان نشان داد، در را بر همان پاشنه بچرخانند. طرح مطالبات بشیوه منطقی اسم رمز تهدید به سکوت و سرکوب است. نباید پذیرفت!.
چکار باید کرد؟
شرایط تحمیلی را نباید پذیرفت. حکومت اسلامی در ایران و کردستان موظف به تامین زندگی تمامی شهروندان آن جامعه می باشد. مردم با برخوردار شدن از رفاه و آسایش در تمامی زمینه های زندگی خود، حق حیات دارند. بهره مند شدن از چنین وضعیتی حق اساسی انسانی- اجتماعی آحاد آن جامعه می باشد. وعده و وعید زاهدی، تو خالی و بی اساس است، نباید بدان توجه نمود. تداوم این شرایط غیر انسانی تحمیل شده را نباید پذیرفت. برای بشکست کشانیدن سیاست ارعاب و تهدید و سکوت کردن در طرح مطالبات معیشتی- زیستی و اجتماعی لازم است در ابعاد اجتماعی متحد و متشکل شد. در همبستگی اجتماعی مطالبات را طرح و خواهان فوری دستیابی بدان شد از جمله : باز گشائی تمامی مراکز کاری- تولیدی و به حد ظرفیت رسانیدن ، بازگشت بسر کار تمامی اخراج شدگان ” بیکار شدگان “، ایجاد مراکز کاری برای جوانان، تامین بیمه بیکاری مکفی و بیمه های اجتماعی و درمانی و … از مطالبات فوری و حیاتی می باشند. در این رابطه رهبران عملی کارگری- اجتماعی و فعالین کمونیست وظیفه بسیار خطیری را دارند، لازم است با آگاهی و برنامه ریزی شده برای مادیت پیدا کردن توقعات زیستی- معیشتی. تلاش کنند!
اسماعیل ویسی
14 اسفند ماه 1394- 4 مارس 2016
esmail.waisi@gmail.com