جمال کمانگر -رهبران کارگری را تنها نگذاریم!

رهبران کارگری را تنها نگذاریم!

 

جمال کمانگر

در میان جار و جنجال مضحکه انتخابات مجلس ارتجاع اسلامی و مشتی شیخ پشم الدین تحت نام “خبرگان” ماشین سرکوب و ارعاب جمهوری اسلامی فعالین و رهبران کارگری را هدف قرار داده است. متاسفانه توجه زیاد به مضحکه رژیم حول انتخابات چه در میان اپوزیسیون رژیم و چه در جامعه، مسائل مبرم و حیاتی دیگری که به کارگران و معیشت آنها ربط مستقیم دارد به حاشیه رانده است. دولت نیم کلاج بحث حداقل دستمزد را در لابلای بودجه پیشنهادی برای سال ۹۵ بسته و عملا مختومه اعلام کرده است و با افزایش ناچیز ۱۲ درصدی معیشت و رفاه کارگران را برای سال دیگر به گرو گرفته است.

همزمان دور دوم محاکمه کارگران سنگ آهن بافق در روز سه شنبه ۲۷ بهمن ماه در یزد برگزار شد. پاپوش دوزی دادستان یزد و کارفرما علیه ابتدایی ترین حقوق کارگران، حق تشکل و اعتصاب برای بهبود شرایط کار و زیست کارگران بود، ادامه پیدا کرده است و جلسه بعدی دادگاه ماه آینده برگزار میشود. یک روز پس از محاکمه کارگران مبارز بافق در بیدادگاههای رژیم ضد کارگر سرمایه اسلامی، در تهران  داود رضوی از اعضای سندیکای کارگران شرکت واحد روز ۲۸ بهمن به پنج سال زندان محکوم گردید. داود رضوی از اعضای هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد در ۲۳ دی ماه سال جاری در شعبه ۲۶ بیدادگاه اسلامی محاکمه شده بود. اتهامات واهی جنایتکاران اسلامی حاکم علیه این فعال کارگری “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “ایجاد اخلال در نظم و آرامش عمومی از طریق حضور در تجمعات غیر قانونی ای” اعلام شده است.

سایت سندیکای واحد اعلام کرده است که ابراهیم مددی نایب رئیس هیئت مدیره سندیکای کارگران شرکت واحد نیز در نوبت محاکمه در همان شعبه ۲۶ بیدادگاه بسر می برد که قرار است در روز سوم اسفند ماه برگزار شود. اتهامات عنوان شده علیه ابراهیم مددی نیز همان اتهاماتی است که داود رضوی به آن محکوم شده است. قبل تر محمود صالحی به ۹ سال زندان محکوم گردیده بود. احکام جدیدی  علیه بهنام ابراهیم زاده و رسول بداقی صادر شده است.

اتهامات  نخ نمای “امنیت ملی” و “اخلال در نظم عمومی”  که علیه تمام فعالین و مبارزین راه آزادی و برابری اعلام میشود تازگی ندارد. این در حالی است که خود جمهوری اسلامی سرمایه در ایران بانی اصلی “ایجاد اخلال در نظم و آرامش عمومی” است. زندان، شکنجه و تبعید بخش لایتجزای سیاست رژیم علیه جامعه است. به گرو گرفتن حقوق کارگران و دخالت در زندگی خصوصی آحاد جامعه بزرگترین “اخلال در نظم جامعه” است. کارگر برای دریافت حقوق اش راهی جز تشکل و اعتصاب ندارد. این نرم در ۲۰۰ سال گذشته به رسمیت شناخته شده است. جمهوری اسلامی ۳۷ سال است در زندگی نیمی از جامعه که زنان هستند روزمره “اخلال” ایجاد کرده است.

رهبران و فعالین کارگری در مبارزه برای احقاق حقوق کارگران تنها نیستند. در وهله اول وظیفه دفاع از فعالین کارگری بر عهده کارگران در محل کار است. نباید اجازه داد کارگران را با احکام ظالمانه به قربانگاه سرمایه و زندان ببرند. همبستگی مبارزاتی کارگران ضامن پیروزی است. تلاش برای سازماندهی اعتراض با ابتکارات مختلف تا اعتصاب و تعطیلی مراکز تولیدی در حمایت از کارگران زندانی بخشی از مبارزه اصلی کارگران برای اتحاد کارگری است.

این دور از سرکوب طبقه کارگر به دنبال توافقات هسته ای با قدرتهای بزرگ تشدید شده است. سیاست اعلام نشده رژیم اسلامی سرمایه “نرمش” در خارج و سرکوب در داخل است. دیگر نمیتوانند با حربه تحریمهای اقتصادی و خطر حمله نظامی خواسته های رفاهی و سیاسی کارگران را پاسخ دهند. به همین دلیل است که آشکارا در مقابل کارگران صف آرایی کرده اند. تشکیل نیروی سرکوبگر ضد “کارگر اغتشاشگر” و مانور در سطح شهرها حکایت از عمیق تر شدن شکاف طبقاتی در ایران و مبارزه کلاسیک بین طبقه سرمایه دار از یک سو و طبقه کارگر از طرف دیگر است. جنگ طبقاتی در ایران وارد فاز جدیدی میشود. جنبشهای اجتماعی بر اساس منفعتهای سیاسی و طبقاتی شان حول این دو طبقه در مقابل هم صف آرایی خواهند کرد. نیروهای بینابینی موضوعیت خود را از دست خواهند داد. راه دیگری جز گسترش سیاست کمونیستی در میان  کارگران نیست. *