مضحکه “انتخابات” و اپوزیسیون درباری
رحمان حسین زاده
رد صلاحیتهای گسترده توسط شورای نگهبان و اظهار نظرهای اخیر سران جمهور اسلامی از هر دو جناح، خامنه ای و رفسنجانی و روحانی، جریانات و شخصیتهایی از اپوزیسیون را که به شرکت در انتخابات لبیک گفته بودند، بدجوری دچار مخمصه و تناقض کرده است. اکثریت و حزب توده، بخشهایی از جبهه ملی و جمهوریخواهان، لیست امضا کنندگان ضد نظارت استصوابی، فدرالیستهای مستاصل و سردرگم همچون خالد عزیزی و عبدالله مهتدی و سازمانهای متبوعشان، کل این طیف متنوع و نامتجانس به حضور وسیع اصلاح طلبان و اعتدالیون حکومتی در این بساط مسخره دل بسته بودند، تا با حضور “پرشور” رای خود را به نفع “اصلاح طلبان و فرایند دمکراسی” به صندوق بیندازند. در قدم اول شورای نگهبان با رد صلاحیتهای “اصلاح طلبان و اعتدالیون” محاسبات کاسبکارانه و فرصت طلبانه این طیف اپوزیسیون لبیک گو به فراخوان سران رژیم برای شرکت در انتخابات را برهم زد. این جماعت ابن الوقت از رو نرفتند و این بار امیدشان به رایزنیهای “پرزیدنت روحانی” با رهبر و شورای نگهبان گره خورد تا بلکه با قبول صلاحیت تعدادی مهره مرتجع جمهوری اسلامی مستمسکی برای ادای وظیفه در بارگاه نظام پیدا کنند. این اتفاق نیفتاد و برعکس حمایت خامنه ای از شورای نگهبان و شرط و شروط او مبنی بر اینکه “مخالفان میتوانند شرکت کنند به شرطی که به کاندید مورد نظر نظام و او رای بدهند”، آب سردی بر دست این اپوزیسیون درباری و بیشرم ریخت. همین مسئله کوس رسوایی فراخوان شرکت در این مضحکه را به صدا در آورده است. این بار آش چنان شور است، نه فقط کمونیستها و آزادیخواهان و سکولارها و مردم تجربه گرفته از بساط پوچ صندوق چرخانی رژیم، بلکه خامنه ای و رفسنجانی و روحانی هر کدام بنا به مصلحت و شیوه خود اعلام میکنند، در جمهوری اسلامی انتخابات وجود ندارد. این واقعیت کار را بر اپوزیسیون نماهای لبیک گوی نظام سخت کرده تا باشیادی خاص بر طبل شرکت در انتخابات بکوبند. بخش عمده اینها به روی نامبارک خود نمیاورند، هنوز جوهر فراخوان به شرکت در انتخابات آنها خشک نشده، با مانور و شعبده بازی در صدد روتوش و توجیه موضع رسوای خود هستند. نباید به مانور اپورتونیستی این جریانات اجازه داد و کارکرد و سیاست ارتجاعی این به اصطلاح اپوزیسیون را برای کسب حمایت از معرکه گیری انتخابات قویا لازمست نقد و افشا و منزوی کرد. رسوایی این بار آنها نیز به کارنامه سیاسی تک تک این جریانات و به اصطلاح شخصیتهای نان به نرخ روزخور اضافه و ثبت میشود.
در بساط “انتخابات” جمهوری اسلامی نباید شرکت کرد
پاسخ واقعی و موثر به شعبده بازی اپوزیسیون مرتجع فراخوان دهنده به شرکت در بساط انتخابات جمهوری اسلامی و به خود سران جمهوری اسلامی، شرکت نکردن در مضحکه ایست که به نام “انتخابات” میخواهند به مردم قالب کنند. جناحهای جمهوری اسلامی و سران آن علیرغم دعوای واقعی و تند برسر سهم هر کدام در قدرت و در بساط “انتخاباتی”، اما در کنار هم بازار گرمی برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رای را با شیادی آخوندی پیگیری میکنند. روحانی ناراضی از سهم جناحش اعلام میکند “با هیچ توجیهی نباید به صندوق رای پشت کرد”. خامنه ای و رفسنجانی و روحانی و سپاه پاسداران و خاتمی و اصلاح طلبان و اصولگرایان و مهره های ریز و درشت آنها در کسب مشروعیت فرمال برای نظامشان شریک پایدار هستند. ابزار اینکار کشاندن مردم به پای صندوق رای است. به این منظور از هیچ ترفندی رویگردان نیستند. ارعاب و سرکوب و اجبار اقتصادی و اداری و معیشتی، دروغ و فریب و تحمیق در خدمت این هدف ضد مردمی و ارتجاعی است. تبلیغات به اصطلاح اپوزیسیون شرکت کننده در این بساط به لحاظ سیاسی و عملی در کنار ترفندهای تجربه شده و تحمیل شده سران جمهوری اسلامی و جناحهای آن قرار میگیرد و در همین ظرفیت باید طرد و افشا و منزوی و رسوا شوند.
در مقابل صف ارتجاع اعم از پوزیسیون و اپوزیسیون تایید کننده بساط انتخابات، صف خودآگاه و وسیع مردم، کارگران، زنان، جوانان و مردم معترض را باید شکل داد که در صف متحد و هم بسته به بساط انتخابات جمهوری اسلامی نه محکم بگویند. در تناسب قوای نامساعد کنونی چنین اقدامی با اتکا به اتحاد و همبستگی در مراکز کارگری و دانشگاهها، در هر محله و شهر و کوی و برزنی که امکان عمل سیاسی و اجتماعی متحدانه وجود دارد، ممکن خواهد شد. فرصت باقیمانده تا هفتم اسفند روز رای گیری را به ایجاد صف همبسته مردم تبدیل کنیم که در حرکتی آگاهانه و متحد و محکم در مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی شرکت نخواهند کرد. رهبران و فعالین جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی رادیکال، فعالین کمونیست در محل کار و زیست و دانشگاه و تحصیل میتوانند و وظیفه دارند موتور محرکه چنین حرکتی علیه “انتخابات” جمهوری اسلامی و اپوزیسیون تایید کننده این مضحکه باشند.
***