اپوزیسیون حقوق بشری
و پوشاندن مجسمه های سنگی برهنه!
جمال کمانگر
اساس نظام سرمایه داری استثمار کار مزدی و مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و خلع ید از تولیدکنندگان و رقابت برسر سود و انباشت سرمایه است. آخرین آمار از تولید ناخالص ملی در ایران حکایت از یک تریلیون و سیصد و پنجاه و هفت میلیارد دلار است. ایران جزو نوزدهمین کشور ثروتمند در دنیا است. در دنیای چند قطبی امپریالیستی امروز هیچ کشوری به تنهایی قادر به بالا کشیدن و تک خوری نیست و باید آنرا با دیگران شریک شود. کل کشمکش و جنگهای ویرانگر در قرن بیستم و ۱۵ سال اخیر قرن بیست و یکم برسر همین است. معلوم است بلند پروازیهای ملی و مذهبی در دامن زدن به کشمکشها تاثیر دارد اما کل حقیقت را بیان نمیکند. ثروت موجود در ایران هر قدرت کوچک و بزرگی را به وسوسه می اندازد. برای نظام اسلامی سرمایه در ایران نگه داشتن قدرت به هر قیمتی اولویت درجه یک است. بنابراین عر و تیزهای جمهوری اسلامی با قدرتهای منطقه ای و جهانی و کشمکش جناحهای درون و بیرون جمهوری اسلامی را باید در این کانتکس گذاشت. دول سرمایه داری برای تامین سود سرمایه دست به هر فریب و نیرنگی میزنند. از سم دین، مذهب، نژاد، ملیت و تمامیت ارضی برای تحمیق توده های وسیع مردم زحمتکش استفاده میکنند! ابایی از هستی ساقط کردن طبقه کارگر ندارند و متاسفانه در این کار موفق هستند.
موش و گربه بازیهای جمهوری اسلامی با قدرتهای بزرگ علاوه بر عمر خریدن برای آنها، به فربه شدن سرمایه داران هم کمک فراوانی کرده است. رژیم اسلامی طی ده سال، دهها میلیارد دلار از ثروت جامعه را هزینه فعالیتهای هسته ای کرد و طی یک بده بستان و معامله با غرب آنرا دفن کرد. با کمال وقاحت آنرا تحت عنوان “نرمش قهرمانانه” به خورد توده مردم داد! توافق هسته ای موسوم به “برجام” در حال میوه دادن به قدرتهای بزرگ جهانی است و هر کدام از این قدرتها به فراخور وسعشان از قبل این توافق، مشغول چیدن محصول آن هستند. جهت یادآوری وزیر خارجه فرانسه در جریان مذاکرات به بهانه هسته ای همیشه ساز “مخالف” میزد و از موضع “افراطی” به جمهوری اسلامی برخورد میکرد! روحانی و هیئت همراه در سفر به فرانسه با بستن قراردادهای کلان اقتصادی پاداش آنها را دادند!
سفر روحانی به اروپا و نام نویسی سایر روسای جمهوری از کره جنوبی تا ژاپن و هند و آلمان و غیره حکایت از رقابت برسر دسترسی به سرمایه موجود در ایران است. بنا به گزارش بلومبرگ: ارزش قراردادهای کلان اقتصادی با ایتالیا بالغ بر ۱۷ میلیارد دلار است. تنها قرارداد ۱۱۸ هواپیمای مسافربری با کمپانی ایرباس بالغ بر ۲۵ میلیارد دلار است. رقم کل قراردادها در صنعت خودرو و نفت و حمل و نقل و قطارها با فرانسه، دهها میلیارد دلار دیگر است. همانطور که بالاتر گفتم سرمایه دنبال سود بیشتر و انباشت است. هیچ قید و بندی را به رسمیت نمی شناسد. نه تنها حاضر است حجاب تن مجسمه های سنگی بکند بلکه برای شرفیاب شدن و سهم بری از سرمایه در ایران چارقد و عبا هم خواهند پوشید! این حقیقت را باید جلو چشم طبقه کارگر گرفت. هیچ ناجی در کار نیست بجز نیروی متشکل و متحزب کمونیستی- کارگری!
موضع اپوزیسیون جمهوری اسلامی در برخورد به سفر روحانی یکجانبه است. بیشترین تحلیل و اعتراض به پوشاندن مجسمه های سنگی است! رادیکالترین این گروهها پشت “فمن” رفتند و فقط اعدام در دولت روحانی را برجسته میکنند. این در حالی است که ۳۷ سال جنایت در جمهوری اسلامی در کارنامه روحانی است. این رژیم صد هزار اعدام و سنگسار است.
اینکه باید به حضور سران جنایتکار جمهوری اسلامی در خارج کشور اعتراض کرد شکی نیست اما اعتراض های انجام شده هرکدام رنگ و بوی جنبشهای و طبقات مختلف را برخود دارد. نمیتوان چک سفید به هر اعتراضی داد! باید خراشی بر این روکش فریبنده زد تا تعلقات احزاب و جریانات پشت آن برملا شود. اپوزیسیون “حقوق بشری” از اینکه دول “دمکراسی خواه و آزاد” غرب برای یکی از سران جنایتکار جمهوری اسلامی فرش قرمز پهن میکنند غرولند میکنند. تف و لعنت به فلان رئیس جمهور و بهمان نخست وزیر میکنند و میگویند: “شما را به حقوق بشر قسم چیزی در پشت درهای بسته و باز به روحانی بگویید.” این اپوزیسیون روزی بادبانش را با “رژیم چنج” تنظیم میکند و روزی دیگر “حقوق بشر” و “صلح ” برنامه کارش میشود. اپوزیسیون حقوق بشری در سطح داخلی، توقعش از دولت اصلاح طلب و اعتدال فراتر نمیرود و کاری هم به استثمار نظام سرمایه داری در ایران ندارد. از نظر این بخش مادام جمهوری اسلامی سر کار است سرمایه دار و کارگر هم سرنوشت هستند!
حزب کمونیست کارگری از زبان لیدرش موضع این حزب را شسته رفته در یک متن کوتاه به تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۱۶ تحت عنوان “چپ اروپا باید به نقد اسلامیسم برخیزد!” بیان کرده است. اما دلیل ایشان برای اینکه چپ اروپا به نقد اسلامیسم برسد از “پوشاندن مجسمه های برهنه در موزه کاپیتولین شهر رم در جریان بازدید حسن روحانی” شروع میشود و با تائید موضع حزب چپگرای “محیط زیست و آزادی” ایتالیا که از رئیس جمهور ایتالیا خواست که در مورد این “تصمیم خفت بار” توضیح بدهد، چنین توضیح دادنی را کافی نمیداند و از چپ اروپا میخواهد “به نقد اسلامیسم دست بزنند.” حمید تقوایی نیک میداند که برای نظام سرمایه داری سود حرف اول را میزند و مقوله های دیگر برای لاپوشانی کارکرد این نظام ظالمانه است. اما ایشان تصمیم گرفته است به روال همیشگی با موج همراه شود. وی در ادامه مینویسد: “آنچه در کلن اتفاق افتاد نتیجه “اسلام پناهی دولتهای اروپایی” است.
تردیدی نیست که دولتهای غربی در میدان دادن به جنبش اسلامی تحت عنوان “اسلام میانه رو” فجایع زیادر را تاکنون خلق کرده اند اما صرفا اسلامیت و اسلام پناهی توضیح دهنده عملکرد تاکنونی و از جمله واقعه کلن نیست. جهت اطلاع حمید تقوایی و جریان “اکس مسلم” در بریتانیای کبیر هر هفته دو زن توسط شوهر یا دوست پسر یا فامیلشان کشته میشوند. آنها نه “مسلمان” و نه از آفریقا آمده اند بلکه انگلو- ساکسون هستند. فرودستی زن ریشه در نظام سرمایه داری دارد و نژادپرستی و ناسیونالیسم و اسلامیسم بعنوان ایدئولوژیهای تبعیض گر فرودستی زن را تشدید میکنند. قبول کردن صورت مسئله از تبلیغات دست راستیها در مورد واقعه کلن که “مسلمانان” را هدف قرار داده اند، میتواند همسوئی با جریان فاشیستی “پگیدا” و جریانات دست راستی در اروپا تلقی شود. اسلامیسم و تروریسم و فاشیسم را باید همزمان مورد تهاجم قرار داد. اتحادیه اروپا برای سخت تر کردن قوانین پناهندگی و جلوگیری از روی آوری میلیونها نفر آواره جنگی نیاز به چنین اتفاقاتی داشت.
مسئله طبقه کارگر نه “حقوق بشر” کذایی دول غربی و نه پوشاندن مجسمه های سنگی برهنه است. کارگران و زحمتکشان ایران برای یک زندگی آزاد و مرفه مبارزه میکنند. کارگران آگاه هستند که به اندازه کافی ثروت و امکانات در ایران وجود دارد شرط دسترسی برابر و رشد و شکوفایی مادی و معنوی جامعه در گرو سرنگونی نظام سرمایه اسلامی است. *