برداشتن تحریمها به نفع طبقه کارگر است!
جمال کمانگر
همانطور که انتظار میرفت، مراحل پایانی توافق هسته ای بین جمهوری اسلامی و قدرتهای بزرگ به اجراء درآمده است! تحریمهای اقتصادی سالهاست به عنوان “سلاح کشتار جمعی” در دیپلماسی غرب از آن استفاده میشود. ما بارها تاکید کرده ایم که تحریمهای اقتصادی به گروگان گرفتن معیشت مردم است و فورا باید برداشته شود. تجربه تحریم اقتصادی عراق نشان داد باعث کشتار صدها هزار کودک عراقی شد. در ایران تحریمهای اقتصادی به نفع رژیم اسلامی بود. سلاحی بود برای سرکوب خواسته های بر حق مردم کارگر و زحمتکش و فرجه ای برای پر کردن جیب سرمایه داران در نظام فاسد اسلامی بود. سالانه ۴۰ میلیارد دلار از قبل همین تحریمها نصیب مفتخورانی میشد که شب و روز سنگ مبارزه با “استکبار جهانی” به سینه میزدند. از این زاویه ما از برداشتن این تحریمها خوشحال هستیم و آنرا به نفع طبقه کارگر در ایران میدانیم. رژیم دیگر نمیتواند به بهانه تحریمها زندگی چند برابر زیر خط فقر را به کارگران تحمیل کند. دیگر “خطر خارجی” رژیمشان را تهدید نمیکند. خواسته های سیاسی و رفاهی کارگران شفاف تر طرح خواهد شد.
طرفین درگیر این بده و بستان سیاسی میزان دست آوردهای خود را می شمارند. ظاهرا طرفین این دعوا از بازی “برد- برد” صحبت میکنند و به نظر میرسد به اهدافی که حول این جنجال سیاسی راه انداخته بودند، دست یافته اند. غرب و هیئت حاکمه آمریکا افتخار میکنند که از دستیابی یکی از حکومتهای “محور شرارت” به سلاح هسته ای جلوی گیری کرده اند. از اعجاز دیپلماسی سخن میگویند. اینکه این ادعا چقدر واقعیت دارد موضوع این بحث نیست. فقط اینرا باید گفت که شکست دکترین “نظم نوین جهانی” آمریکا بعد از فروپاشی بلوک شرق و عروج قدرتهای دیگر جهانی و منطقه ای و جنگ بر سر مناطق نفوذ، شکست دخالت نظامی آمریکا در افغانستان، عراق، لیبی و سوریه و عروج جریان فوق ارتجاعی “داعش”، دستگاه دیپلماسی غرب را به سمت سازش با جمهوری اسلامی سوق داده است. همراه این شیفت قدرتهای جهانی، اپوزیسیون پرو غرب و “حقوق بشری” ناباوارنه به صحنه مینگرند! دخیل بستن به “رژیم چنج” و تحریمهای اقتصادی برای سرنگونی رژیم از بالای سر مردم به بن بست رسیده است. دیگر کسی به خود جرات نمیدهد بگوید: “بعد از سوریه نوبت ایران است”. به همین دلیل با مطرح شدن بحث انتخابات مجلس و “خبرگان” طیف وسیعی از آنها کما فی سابق دلباخته یکی از جناحهای رژیم شده اند. شروع به نوشتن لیست و طرح مطالبتشان از رژیم کرده اند. دریوزگی این طیف از اپوزیسیون تازگی ندارد و بزودی رنگ عوض میکنند.
اما پاشنه آشیل رژیم اسلامی خواسته و توقعات جامعه ۸۰ میلیونی ایران از زندگی آزاد و مرفه است و این خواسته ها سرجایش هست و هنوز جواب نگرفته اند. خامنه ای این مسئله را به خوبی تشخیص داده است و در نامه به حسن روحانی ضمن تائید نهایی این توافق گفته است: “در برابر آنچه در این معامله بدست آمده است، هزینه های سنگینی پرداخت شده است.” حق با خامنه ای است! زمانی اورانیوم غنی شده “ناموس و شرف ایرانی” قلمداد میشد! با اجرای توافق هسته ای ۱۱ تن از آن را به روسیه منتقل کرده اند. قلب نیروگاه هسته ای آب سنگین اراک را بُتن کردند. بیش از صد میلیارد دلار از اموال مردم ایران که هزینه ساخت و سازهای هسته ای بود را با آن دفن کردند. دیگر بهانه تحریم از دست رژیم افتاده است. خواسته های رفاهی طبقه کارگر مستقیما رژیم و سرمایه داران را نشانه میگرد. حائلی در بین نیست! کشور دیگر در “خطر” نیست!
خامنه ای در ادامه همان نامه هرگونه “گشایش دراقتصاد” با برداشتن تحریم ها را بعید میداند و بر “اقتصاد مقاومتی” تاکید میکند. “اقتصاد مقاومتی” اسم رمز ریاضت اقتصادی و خصوصی سازیها بر اساس اصل ۴۴ قانون اساسی رژیم است. مسئله اصلی این است. اما روحانی در روز ارائه بودجه سال ۹۵ از دنیای گل و بلبل پس توافق هسته ای گفت: “رفع تحریمها گشایشهای بزرگی را برای اقتصاد کشور ایجاد میکند. منابع ارزی کشور به جهت رفع محدودیت، صادرات نفت و آزادی منابع مسدود شده افزایش مییابد، از هزینههای مبادلات مالی و تجاری خارجی کاسته میشود. همچنین امکان استفاده از خدمات نظام بانکی بینالمللی، بهرهمندی از منابع مالی خارجی، جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی، دسترسی به فناوریهای نوین و توسعه صادرات غیرنفتی فراهم میشود از این رو توافق هستهای نقطه عطفی در تاریخ اقتصادی کشور خواهد بود.”
شکی در این نیست، همانگونه که تحریمها برای بخشی از مراکز قدرت در جمهوری اسلامی ثروت به ارمغان می آورد، رفع تحریمها بخش دیگری از سرمایه داران ایرانی را فربه خواهد کرد. معلوم است تجار از این به بعد بدون واسطه و از طریق بانکها به واردات خواهند پرداخت. اموال مسدود شده برگردانده میشود. لابد از این ببعد مردم پولدار به جای هواپیماهای قدیمی، سوار ایرباس های جدید با وای فای خواهند شد! مگر در دوره احمدی نژاد بیش از ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفت نصیب رژیم فاسد سرمایه در ایران نشد؟ سهم طبقه کارگر کماکان بیکاری، اعتیاد، زندگی زیر خط فقر و تورم بوده و هست. تصور کنید طی چند سال به شرایط قبل از تحریمها برگردیم! در بر همان پاشنه خواهد چرخید. مشکل اقتصاد ایران نه با “اقتصاد مقاومتی” حل خواهد شد نه با دنیای ” شیر و عسل” بعد از تحریمها! مشکل سیاسی است. مشکل خود رژیم اسلامی است. رژیم در روز توافق به مبادله زندانیان با آمریکا پرداخت اما همان روز کارگران شجاع معدن بافق را به محاکمه کشید. رژیم سرمایه داران در ایران آگاه به منافع خود هستند. اگر قرار است تغییر بنیادی بوجود بیاید نه از کانال سیاست “انتظار” بلکه با نیروی اراده انقلابی مردم برای سرنگونی متحقق خواهد شد. سرگرم شدن به دعواهای درون جناحی رژیم حول مضحکه انتخابات، پیمودن دور باطلی است که ۳۷ سال قدمت دارد. باید این سیکل معیوب را با اراده انقلابی طبقه کارگر برهم زد. راهی جز انقلاب کارگری برای در هم کوبیدن این نظم وارونه سرمایه در ایران نیست.
***