نسان نودینیان شنبه ٢٣ دي ماه ١٣٩١( ١٢ ژانويه ٢٠١٣) مريوان

 

 

شنبه ٢٣ دي ماه ١٣٩١( ١٢ ژانويه ٢٠١٣) مريوان

نسان نودینیان
چند دقیقه سیمای شهر مریوان، جنب و جوش شهری كه بحالت نیمه تعطیل درآمده است را در گوشه یكی از كشورهای اروپای غربی مثلا در فرانسه یا آلمان تصور كنید. مردم شهر وقتی از خواب بیدار میشوند و دكمه تلویزیون، كامپیوتر و سایتها را باز میكنند از میدان های اصلی و یا در استودیوهای خبری شهر ازدحام خبرنگاران و دوربین ها را می بینند كه از یك وضعیت غیر عادی در شهر گزارش تهیه میشود. اولین خبر این خواهد بود كه “مردم شهر مریوان به اعدام دو جوان اعتراض دارند”. تعدادی خبرنگار و صاحب نظر و بیننده ها هم دیده میشوند كه در مورد این وقایع نظر میدهند. حال از این رویا بیرون بیاییم، مثل همیشه به كشوری استبداد زده ـ استبداد مذهبی ـ در ایران برگردیم. مردم شهر مریوان در ٢٣دی ماه به استقبال فراخوان دو جوان در بند از سیاه چالهای جمهوری اسلامی، زندان رجایی شهر رفته اند و به این فراخوان جواب مثبت دادند. بجای خبرنگار و صاحب نظر و مفسر سیاسی و اجتماعی، لشكرهای مسلح سپاه و اطلاعات جمهوری اسلامی در اطراف شهر آماده باش هستند. كامیونها آماده شده اند كه دستگیر شدگان را به زندان ببرند(ما عملا در جریان اعتراضات توده ای ٨٨ این صحنه ها را دیدیم)، امكان خبر رسانی وجود ندارد، و این مردم و جوانان هستند كه از طریق محافل طبیعی شان اوضاع غیر عادی شهر را به همدیگر و از طریق تویتر و فیس بوك و اینترنت افكار عمومی را مطلع میكنند. شنبه ٢٣ دی ماه در شهر مریوان اتفافات و تصمیماتی تاریخی اتخاذ و عملی شد كه برای بنیان نهادن كانونهای انقلابی یك انقلاب رادیكال در یك شهر، به اندازه كافی نیروی انسانی، تجربه و عمل رادیكال انقلابی را ذخیره كرده است. با این مقدمه به جوانبی از اعتصاب و وضعیت فوق العاده شهر مریوان میپردازم.
هدف من این است كه این تجارب به روحیه اعتماد به خود، تصمیم انقلابی و سازماندهی شبكه هایی كه میتوانند در اعتصاب و انقلاب توده ای آتی كار رژیم جنایتكار اسلامی را تمام كنند، بیفزاید. و امید به اتخاذ تصمیم های بزرگ را بیشتر و بیشتر كند. و فعالیت موردی و چرتكه انداختن برای هر اقدامی را در محاسبات سازمانی و گروهی خفه كردن را به پایان برساند. و عملا ما دیدیم و تجربه كردیم كه مادام عنصر دینامیك اعتصاب و هر حركت انقلابی رادیكال شفاف و بدون اما و اگر در صحنه سیاست در جامعه ابراز وجود كند كار چند سال را با چند روز و با فاكتورهای ابژكتیو میتوان سریع و قوی انجام داد.
١ . اعلام اعتصاب عمومی و وارد شدن به اعتصاب یكپارچه در یك شهر با جمعیتی از طبقات مختلف اجتماعی هر روز و با هر خیزش و طغیان و نارضایتی توده ای هم، عملی نیست. اعتصاب خود بر مكانیسم و فاكتورهایی متكی است كه بتواند حركت توده ای مردم یك شهر را عملی و به اجرا درآورد. مردم شهر احساس بكنند در این روز معین كاری خارج از روزهای دیگر انجام میدهند. مثلا مغازه ها را می بندند، اقتصاد و گردش فعالیت یك روز جامعه را كه در كنترل حاكمان و نیروهای سركوبگر است را مختل میكنند، به قوانین نظامی و نیروهایی كه بطور اتوماتیك بر آنها حكمرانی میكنند پشت میكنند. و جامعه را با ایجاد قدرتی دوفاكتو اداره میكنند. و در دنیای واقعی هم اعتصاب كنندگان كار شاق و عجیب غریبی انجام نمیدهند. بجز اینكه متحد شده اند و اعتصاب كرده اند. و در یك كلام “نه” سلبی بزرگی را به حاكمان جامعه اعلام كرده اند. در شهر مریوان عمل اعتصاب به این شكل نسبتا كلاسیك عملی نشد. اما مردم شهر و شهرهای كردستان و تعداد زیادی از مردم ایران كه از طریق رسانه ها و میدیای خارج كشور تحت پوشش قرار داشتند از این مساله مطلع بودند و در ابعاد میلیونی اطلاع داشتند كه ٢٣دی ماه در مریوان و تعداد زیادی از شهرهای خارج از كشور اعتراضات و نارضایتی هایی در محكومیت مجازات اعدام انجام میشود. به این معنی وضعیت فوق العاده در مریوان اعلام شده بود.
٢. زانیار مرادی با ارسال درد نامه اش خطاب به افكار عمومی در راس این فرماندهی قرار گرفت. «پخش یک دردنامه از درون زندان رجایی شهر، حرفهای دل یک زندانی جوان ۲۱ ساله که از ۱۷ سالگی اسیر دست حکومت بیرحم و انسان ستیزاسلامی شده، جوانی که در بیش از سه سال اسارتش از جانیان چیزی جز بی حرمتی و شکنجه و آزار واذیت ندیده، دنیا را به نوعی تکان داد». و زمینه های اجتماعی ـ سیاسی اعتصاب و وضعیت فوق العاده در شهر فراهم شد.
٣ـ مردم كردستان تجربه موفق اعتصاب ٢٣ اردیبهشت ماه سال ١٣٨٩ را پشت سر نهاده اند. این اعتصاب به اعتراض اعدام فرزاد كمانگر و چهار نفر از زندانیان سیاسی انجام شد. و اعلام انزجار توده میلیونی جامعه كردستان علیه اعدام، بود. فرزاد كمانگر بعنوان یك چهره محبوب، و معلم مبارز كه با ادبیات شیرین و ساده اش نظر میلیونها نفر از مخالفین با اعدام را بخود جلب كرده بود، در دوره حیاتش متاسفانه نتوانست در موضع فراخوان دهنده قرار گیرد. ما فرزاد و چهار زندانی سیاسی عزیز را از دست دادیم و به اعتراض به این اعدامها بود كه مردم كردستان در شكل سراسری دست به اعتراض و اعتصاب زدند. اما این بار زانیار از درون زندان با دردنامه و با آرام نگرفتنش و برای آزادی از زندان است كه مردم یك شهر و هزاران انقلابی و انسان شریف را به اعتراض توده ای فراخوان میدهد. اعتصاب و یا اعتراضات كوبنده مردم شهر مریوان جنبش علیه مجازات اعدام را به این اعتبار چند قدم جلوتر برد.مبارزه انقلابی علیه مجازات اعدام وارد دوره نوین و جدیدی شد. به عرصه اجتماعی جامعه در شهر كشانده شد. این تعرض و این پیشروی قابل برگشت نیست. جنبشی رو به اعتلا و پیشرو است. مردم مریوان با استقبال انقلابی از فراخوان زانیار و خانواده اش راه و عمل توده ای اعتراض اجتماعی علیه اعدام را نشان دادند. شهر به مركز اعتراض علیه اعدام و سنگر مبارزه برای لغو مجازات اعدام تبدیل شد.
٣ـ جنبش مبارزه با اعدام در خارج از كشور و كمیته مبارزه با اعدام و مینا احدی وارد دوره جدید از فعالیت شد. كار صرفا لابیستی رایزنی و جلسه با نهاد و سازمانهای مخالف اعدام در سطوح مختلف به كار توده ای در شهرهای ایران ارتقا داده شد. شاید این دستاورد یكی از مهمترین دستاوردها تاریخ كنونی جنبش و مبارزه علیه اعدام، است.
٤ـ یك سنت نوین، خارج از عرف و عرق سازمانی و محافل و سازمانهای سنتی تا كنون تجربه شده، جای خود را به زندان و مردم عادی و خانواده های آسیب دیده و زجر كشیده از دست اعدام، انتقال داد. تا كنون بدرست و از روی احساس مسئولیت انقلابی این سازمانهای سنتی و شناخته شده در جامعه كردستان بودند كه تصمیم برای اعتصاب و سازماندادن نارضایتی های توده ای را فراخوان میدادند. اما تجربه اعتراضات توده ای و اعتصاب در شهر مریوان و فراخوانهای زانیار و خانواده اش اینبار از درون جامعه مردم را به اعتراض و اعتصاب كشاند.
5ـ بدون حمایت و فراخوان احزاب سیاسی در خارج از كشور این اعتصاب و موج نارضایتی توده ای در مریوان و شهرهای ایران و تعداد زیادی از كشورهای خارج از كشور نمیتوانست با موفقیت بپایان برسد. وجود میدیا و برنامه های زنده از جمله برنامه های كانال جدید بزبانهای فارسی و كردی بر ابعاد توده ای این اعتراض و خبر رسانی وسیع و جلب حمایت های توده ای را بیشتر كرد.
6 اعتراضات كوبنده و اعتصاب در شهر مریوان نفوذ چپ و كمونیستها و شخصیتهای شناخته شده این شهر را برجسته كرد. فعالیتهای همه جانبه آنها و تماس های مسئولانه این شخصیتها بر فضای اعتراضی شهر و دامن زدن به اعتراض را بیشتر كرد.
7 جدال و کشمکش جمهوری اسلامی و مردم کردستان در سی سال گذشته تابعی از مبارزه، رو در رویی و تغییر تناسب قوا بوده است. این جدال در هر دوره ای تابعی از تعرض طبقات اجتماعی بوده است. در سالهای ١٣٦٤ ببعد در سنندج، سقز، مهاباد و تعدادی از شهرها با قدرتگیری جنبش برپایی اول ماه مه ها روز جهانی كارگر كه در شكل علنی و با شركت هزاران نفر از كارگران و شهروندان مزدبگیر برگزار میشد، این تناسب قوا در شكل تعرض كارگران و مزدبگیران جامعه در تقویت حق طلبی و مطالبات روشن در شكل قطعنامه ها ابراز وجود كرد. در مراسم های روز جهانی زن و برگزاری فستیوال های كودكان كه توده عظیمی از مردم در شهرها در آن شركت داشتند، ابراز وجود و علنی جامعه و اعتراضات و حق طلبی هم در فضای سیاسی و مناسبات مردم و جامعه تاثیرات معین و قابل روئیت خود را داشته است. اعتراضات توده ای و اعتصاب در ٢٣ دی ماه امسال بر ابعاد سیاسی و كشمكش مردم جامعه با جمهوری اسلامی افزوده شد. در حالیكه جامعه ایران در التهاب سیاسی و در شكل انفجاری قرار دارد. فقر و فلاكت مردم بیش از هر دوره ای زندگی راحت را از آنها گرفته است، در حالیكه جنگ و دعوای جناحهای رژیم با شروع مضحكه ای بنام انتخابات بیشتر از همیشه است، دامن زدن و آمادگی مردم در شهرها در شكل اعتراضات توده ای و اعتصاب عمومی و ابراز نارضایتی های اجتماعی محتمل است.
بعنوان نتیجه گیری: خواست اصلی و پرچم اعتصاب و نارضایتی های ٢٣ دی ماه در مریوان و سایر شهرهای ایران و خارج از كشور، انزجار عمومی از مجازات اعدام بود. تا زمانیکه رژیم اسلامی و حاکمیت سیاه این نظام مذهبی و اسلامی وجود دارد مبارزه و اعتراضات مردم در ایران و در خارج از کشور ادامه دارد. در حال حاضر صدها فعال سیاسی و ده ها نفر از رهبران کارگری در زندانهای رژیم اسلامی در بند و زندانی هستند، مبارزه برای لغو مجازات اعدام و آزادی زندانیان سیاسی و مبارزه قاطعانه تا رسیدن به این اهداف ـ لغو اعدام ـ و آزادی زانیار و لقمان مرادی و زندانیان سیاسی ادامه خواهد داشت. اشکال اعتراضی و مبارزاتی ـ لغو اعدام ـ در گرو حرکاتی نظیر اعتصاب و نارضایتی های توده ای در شهرها، است.
١٥ژانویه ٢٠١٣