آغاز به فعالیت صفحه ی گفتمان رادیکال به سرپرستی جمعی از کمونیست های انقلابی ایران
یک روشنگری کوتاه
ما جمعی از کمونیست های نسل جوان و انقلابی ایران بعد از سرکوب از جانب رژیم اسلامی ایران ناچارا ایران را ترک کرده و به خاطر همجوار بودن کردستان ایران با کردستان عراق وارد کردستان عراق شده و به دلایل مختلفی به کومه له پیوستیم. در کومه له سعی کرده گفتمان رادیکال سوسیالسیتی را دوباره زنده کرده و مباحث خود را در زمینه های مختلف در نقد سیاست ها و سبک کارهای کومه له و حزب کمونیست ایران، بررسی تجربه ی حزب کمونیست، بررسی تاریخچه ی پوپولیستی کومه له، انشعابات، کنگره های مختلف کومه له، برنامه ی حاکمیت مردمی کومه له برای کردستان، برخورد کومه له به مسائل مختلفی از جمله مساله ی زنان، دگرباشان، برخورد کومه له به جنبش دانشجویی، روابط سیاسی و دیپلماتیک کومه له با احزاب بورژوا ناسیونالیست کرد، سبک کار اردوگاه داری و خط نگه داری کومه له، پوپولیسم سیاسی و لمپنیسم غیر سیاسی در کومه له مطرح کرده و ضمن تلاش برای انسجام دادن به مباحث خود و تاکید بر اصول پایه یی سوسیالیسم علمی، از مدرنیزه کردن مناسبات حزبی متناسب با پیشرفت جامعه صحبت به عمل اورده و در تلاش برای تاثیر گذاشتن بر کومه له و حزب کمونیست ایران برامده و همین مباحث به همراه هسته های مطالعاتی که اغلب حول محورهای تئوریک و مارکسیستی شکل می گرفت، به نوعی طیف جوان و کتابخوان درون کومه له را به یک قطب سیاسی رادیکال در مقابل طیف های ریش سفید و تشکیلات دار و لمپنییسم درون حزبی تبدیل کرده و انسجام این گروه اتوماتیک واکنش های جنون امیز رهبری کومه له و بدنه ی غیرسیاسی را در پی داشته و سیاست ایزولاسیون و تفتیش عقاید، جای بحث و گفتگوی متمدمانه و سیاسی را گرفته و این طیف جوان و کم تجربه به دلایل مختلف سرکوب می شود.
فراکسیونی که قرار بود از جانب ما اعلام شود در نطفه خفه می شود و سازمان دهندگان اصلی این حرکت انقلابی و انتقادی یکی پس از دیگری به بهانه های مختلف یا اخراج می شوند، یا با تهدید به ایران به سکوت واداشته شده و یا تسلیم جمهوری اسلامی می شوند و به ایران باز می گردند.
دو نفر از کسانی که سابقا فعال نیروهای ناسیونالیست کرد بودند و بعدها به کومه له و حزب کمونیست ایران پیوسته بودند، به دلیل پویایی این حرکت و برگزاری جلسات و انتشار ادبیات سوسیالیستی و سازمان دهی هسته های مطالعاتی کم و بیش به این حرکت نزدیک می شوند و یکی از انان بعد از اخراج رفقای اصلی هسته ی مرکزی این حرکت، خود استعفا داده و بعد از استعفا به همراه دیگری بیانیه ی اعلام موجودیت “منتقدین کمونیست” را صادر می کنند.
لازم به ذکر است که اعضای این گروه همگی به این توافق رسیده بودیم که هیچ کس حق ندارد به اسم گروه بیانیه صادر کند، مگر اینکه اکثریت قریب به اتفاق گروه موافق باشند، ولی هر کس بخواهد می تواند به صورت فردی و به اسم خودش هر مطلبی که دوست داشت منتشر کند. بیانیه ی اعلام موجودیت “منتقدین کمونیست” اگرچه دور زدن این حرکت انقلابی و تلاش برای مصادره ی نارفیقانه ی این حرکت بود، اما با این حال از جانب کسانی که اخراج شده بودند، ساپورت شد. “منتقدین کمونیست” بعد از مدت کوتاهی به دلیل خصلت اپورتونیستی این دو نفر و تلاش برای حذف دیگران و عدم ادامه ی حمایت هسته ی مرکزی این فراکسیون اعلام نشده منحل شد و کسانی که به اسم “منتقدین کمونیست” در تلاش برای مصادره ی یک حرکت رادیکال و انقلابی برامده منزوی شدند و یا مسیر دیگری را برای فعالیت در احزاب دیگر یا در خفا و قهوه خانه ها در پیش گرفتند.
کسانی که به دلایلی در تشکیلات کومه له در کردستان باقی مانده بودند و به خاطر مسائل امنیتی و نداشتن هیچ گونه چشم اندازی در صورت اخراج از این جریان، امکان دیپورت به ایران در صورت پیوستن به این حرکت ناچارا سکوت کرده و سخت ترین شرایط روحی را پشت سر گذاشتند، در واقع اکثریت بدنه ی این فراکسیون اعلام نشده را تشکیل می دادند.
اصول کاراین فراکسیون نه بر رهبری فردی و شخص پرستی، اتفاقا در نقد ان بود. این فراکسیون تلاش داشت که مناسبات مترقی و انسانی کمونیستی و رادیکال را جایگزین مناسبات اخلاقی و عقب مانده و ریش سفید سالارانه کند. به همین خاطر کسی نمی توانست به تنهایی و یا به همراه کس دیگری ادعای رهبری این حرکت را بکند.
این فراکسیون تا بعد از اخراج هیچ برنامه ی مکتوبی، هیچ پلاتفرمی تحت نام فراکسیون رو به جامعه منتشر نکرد و بیانیه هایی که “منتقدین کمونیست” منتشر کردند، فراتر از یک درد دل تشکیلاتی و “نقد” درون سازمانی نبود. اتفاقا کسانی که بیانیه ی” منتقدین کمونیست” را منتشر کردند، در جریان مباحثی که این فراکسیون اعلام نشده مطرح کرده بود، نبودند و اصلا “منتقدین کمونیست” در واقع منتقدین بی افق بود.
در دوره یی که “منتقدین کمونیست” در تلاش بود، رفقای هسته ی مرکزی این فراکسیون را دور بزند، حسن معارفی پور مجموعه مطالب تئوریک و سیاسی ایی در نقد سیاست های کومه له و حزب کمونیست ایران و بازخوانی تجربه ی این فراکسیون منتشر کرد، که از هر لحاظ با انچه “منتقدین کمونیست” در پی ان بود متفاوت بود.
متفاوت از این لحاظ که حسن معارفی پور می دانست واقعا به چه چیزی معترض است و چه چیزی را می خواهد، اما “منتقدین کمونیست” ادعا می کرد که حزب کمونیست ایران ” استراتژی” این حزب را پیش نمی برد!!
ما به عنوان جمع کسانی که سال ها ناچار به سکوت شدیم، از ترس دیپورت به ایران سکوت کردیم، علیرغم اختلافات سلیقه یی با نوشته های حسن معارفی پور، اما این نوشته ها را در کلیت خود به عنوان یک پلاتفرم کمونیستی و رادیکال قبول داشته و خود به شکل دیگری در همان چارچوب با خط حاکم بر کومه له و حزب کمونیست ایران در حال نقد بودیم.
رهبری کومه له و کادرهای کومه له از سال 2008 تاکنون سعی می کنند از طریق تخریب کسانی که در سازمان دهی این فراکسیون فعال بودند، داوطلبان جدید را متقاعد کنند که در چارچوب خط کومه له ی پوپولیست فعالیت کند و به مباحث ما نزدیک نشود، اما خوشبختانه یا متاسفانه در این زمینه موفق نبوده است و تاکنون ده ها نفر از کسانی که بعد از اخراج هسته ی مرکزی این فراکسیون به کومه له پیوسته اند، از کومه له جدا شده و در نبود الترناتیو رادیکال و عدم حضور مادی و عینی این فراکسیون در قالب حزب سیاسی به احزاب دیگر موسوم به کمونیسم کارگری پیوسته اند.
فراکسیون ما به دلایلی که بارها اشاره شده است شکست خورد و سرکوب شد، اما خطی که ما جا انداختیم هیچ گاه شکست نخورده است. این خط روزی رهبری کومه له را تسخیر خواهد کرد و تمام برنامه و اساس نامه ی این حزب را تغییر خواهد داد. اگر ما موفق نشویم بدون شک ناسیونالیسم کرد و سوسیال دمکراسی موفق خواهند شد.
در روزهای اتی سعی خواهیم کرد از زوایای مختلف به بررسی تمام جوانب شکست ها و دستاوردهایی چند سال گذشته پرداخته و از موضع کمونیستی کومه له را به نقد بکشیم.
هسته ی مرکزی صفحه ی گفتمان رادیکال
از صفحه ی گفتمان رادیکال دیدن نمایید و ان را به دوستانتان معرفی کنید.