آقا رضا آبادی هم رفت !
آقا رضا چهره صمیمی ، مهربان و آفتاب سوخته جنوب ایران ، ازمبارزان قدمی خلق عرب ، بدلیل بیماری قلبی درتنهایی اش در شهرمان گوتنبرگ (سوئد) درگذشت !
امیر جواهری
============
تا اینجای کارامسال پائیزجان سختی را درفضای شهرمان – گوتنبرگ ، پشت سرگذاشتیم !
ابتداء ازدست دادن رفیق سالیانم، بهروزامیدی لاهیجانی ، شاعر و فعال سیاسی، بعد تر حمید ذکاوت عکاس و بازیگر سینما و زندانی سیاسی دهه شصت در کشاکش بیماری سرطان بسرعت جان باخت.
همزمان با برپایی هفدهمین سالگرد آتش افروزی خونبار باکا پلان در گوتنبرگ ، ازدست رفتن ایوب طباطبایی پدر دلسوز و دل سوخته ساناز که خود قربانی آتش افروزی در هفده سال پیش شد . ایوب را نیز در پائیز امسال از دست دادیم و درخانه دائمی دخترش ساناز ، و در دل هم جای گرفتند!
اینبار آقا رضا آبادی ، چهره آفتاب سوخته جنوب ایران که سال ها با آرامی ، تنهایی، صمیمیت . مهربانی زاید الوصفی درشهرمان گوتنبرگ ( سوئد) می زیست و در تمامی تحرکات سیاسی و فرهنگی شهر حضوری دائم داشت ، در برابر بیماری قلبی اش که سال های مدید اورا با دارو و درمان ، مداوا می نمود ، تاب نیاورد و از طپش باز ایستاد.
آقا رضا سال ها درشهر ما در نزد فعالان سیاسی شهر ، بعنوان چهره ای نام آشنا ، موقر، متین و محترم یاد می شد.
رضا انسانی بغایت صبور، خویشتند دار و با متانت و دانش آموخته دانشکده فنی مونیخ در آلمان بوده است .
اقا رضا درآبادان و درمنطقه فقیر نشین احمد آباد متولد شد ، بعد تر خانواده اش به خرمشهر کوچ کرده اند. اقا رضا از دوران کودکی فقر را حس کرده و به آموختن و مدرسه و تحصیل پرداخت . به دنبال ادامه تحصیل توانست از بورسیه تحصیلی بهره گیرد وبرای ادامه تحصیل به خارج آید . آقا رضا در خارج از کشور توانست با مواضع سیاسی پیشگامان جنبش فدایی آشنا گردد و سال ها همدوش و همرزم آنان بوده است . آقا رضا در بازگشت به ایران با رتبه مهندسی توانست در کارخانه پتروشیمی ایران وژاپن به کار مشغول گردد .
در مقطع انقلاب بهمن و اعتصاب بزرگ نفتگران جنوب، آقا رضا به همراه بیشمار کارکنان در شورای موقت کارکنان پتروشیمی ایران و ژاپن ، با اعلام همبستگی و هماهنگی با شوراها و رسته های دیگرکارگران از قبیل فولاد و لوله سازی در خوزستان ، همکاری مستقیم با شورا در سیاستگزاری ها مهم از قبیل لغو دستور کارکرد در روزهای پنجشنبه یعنی پنج روزکار در هفته را همگام با شورای کارکنان و کارگران پالایشگاه ابادان به پیش برند.
بعد تر یعنی پیروزی انقلاب و نقش قدرتمند اعتصاب نفتگران ، بازگشت ارتجاع ، فعالان شناخته شده با پرونده سازی از کار برکنار شدند آقا رضا نیز تحت تعقیب قرارگرفت . با شروع جنگ ضد انسانی ایران و عراق ، آقا رضا به اجبار زندگی مخفی اتخاذ کرد واز خانواده اش دور افتاد. بعد تر بدلیل تحت تعقیب بودن مجبور به خروج از کشور گردید. از آن روزگار تا به واپسین روزهای حیاتش با همه تلاش ها و دوندگی ها، هیچگاه نتوانست خانواده خود را بیابد . از این رو مغموم و بینهایت صبور و تنها می زیست. در تمامی این سال ها آزارش به هیجچکس نرسید .
اقا رضا با شیدایی بیمانندی کار دفاع از پناهندگان را در تمامی این سال ها در کنار فعالان آسیل کمیته گوتنبرگ دنبال کرد و هیچگاه این عرصه همکاری را رها نکرد.
جامعه ایرانی شهر گوتنبرگ ، انسانی فهیم ، دلسوز و فرهیخته با بار پرشمار دوستی و خویشتنداری اش به مردم سراسرایران و خاصه مردمان رنج و کار و فقر جنوب کشور را از دست داد.
اقا رضا آبادی روزپنجشنبه دهم(۱۰) دسامبر راس ساعت یازده و سی (۱۱/۳۰) دقیقه در کاپل سنت اولوف واقع درآرامگاه کوی بری ، برای آخرین وداع با آقارضا آبادی گرد هم می آییم .
پس ازبرگزاری مراسم در کاپل ، اورا تا محل آرامگاه جاودانی اش در قطعه ۸۵ ، شماره ۷۳ همراهی خواهیم کرد.
حضوریکایک شما در مراسم وداع با اقا رضا ، ارج گذاشتن به انسان دوستی ومهرورزی آدم نازنینی است که امروز در میان ما نیست. ولی یادش و خاطرات پر شمارش در دل ما جای دارد .
برای گرامی داشت یاد او ؛ روز شنبه دوازدهم دسامبر از ساعت شش بعد از ظهر تا ساعت هشت شب در پاتوق کتاب اندیشه گرد هم می آییم تا یادش را گرامی بداریم .
مقدم همه تان را پاس می داریم .
مرکز فرهنگی و اجتماعی اندیشه گوتنبرگ و اسیل کمیته گوتنبرگ
سه شنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۴ برابر با ۰۸ دسامبر ۲۰۱۵