دولت بريتانيا، پيش بسوى باتلاق سوريه
سيف خدايارى
سرانجام پارلمان بريتانيا با اكثريت قاطع آرا تصميم به مداخله مستقيم نظامى در سوريه گرفت. ديويد كامرون كه رهبرى كنسرت پيش به سوى جنگ را عهده دار بود و نوازندگانش علاوه بر بخشى از نمايندگان حزب محافظه كار، تعدادى از نمايندگان حزب ليبر بودند كه در عين حال و در پوشش رأى به جنگ، به جنگ با جرمى كوربين رفته اند، به همان راهى قدم مى نهد كه بلر در افغانستان و عراق گذاشته بود. جنگ افروزى و كمك به نقشه هاى ژئوپولتيك سرمايه دارى جهانى.
ظاهراً جنگ با داعش، مخوف ترين بخش تروريسم اسلامى، بهانه اين جنگ است و با آخرين حمله داعش به پاريس و تهديد “تمدن غربى” وجدان نمايندگان بورژوازى انگليس بيدار شده است- حدود يكسال پيش در اوج جنايات داعش در سوريه همين پارلمان از ترس “افكار عمومى” مداخله مستقيم نظامى را رد كرده بود. اما وارد شدن مستقيم دولت انگليس با توجه به تأكيد كامرون بر “متحدان زمينى” مخالفان اسد، هدف ديگرى را جز ضربه بر داعش تعقيب میكند. كامرون مانند بيشتر دولتمردان كشورهاى غربى با سرمايه گذارى بر ارتجاعى ترين نيروهاى درگير در جنگ سوريه كه رياكارانه آن را “ميانه رو” مى خوانند و بدون در نظرگرفتن وضعيت اجتماعى سوريه – وضعيتى كه منجر به تشكيل همين باتلاق شده است- بر طبل جنگ مى كوبند. كامرون از هفتاد هزار نيروى مسلح “ميانه رو” در اپوزيسيون اسد سخن میگوید كه حتى نمى تواند شركاى جنگى اش را قانع كند. “ميانه رو” در اين كانتكست همان اندازه آبرومندانه و مشروع است كه بورژوازى جهانى به شركاى قدرت خود در كشورهاى استبداد زده مى دهند: خاتمى، روحانى، اردوغان، شاه سعودی، اشرف غنى و …
جاشوا لنديس استاد مطالعات خاورميانه در دانشگاه اوكلاهما به بهترين شيوه مقاصد پشت اين رياكارى را خوانده است: “تأكيد بر هفتاد هزار نيروى زمينى ميانه رو بدين خاطر است كه نشان دهد نيروى كافى براى درهم كوبيدن همزمان داعش و اسد وجود دارد. اما مشكل اينجاست كه اين تفنگها در دست افرادى است كه بين قبايل، قريه ها و تبارها تقسيم شده اند. كسانيكه كه از روستاى بغل دستى خود نفرت دارند”.
نمى توان تصور كرد كه غربى ها از اين نفرت ايجاد شده غافل هستند. نفرت قومى – مذهبى يكى از مؤلفه هاى جنگهاى اخير خاورميانه است كه بدون آن آتش اين جنگ هر روز شعله ورتر نمى شود. واقعيت اين است كه بخش اعظم اپوزيسيون اسد با نفرتى “توجيه پذير” مسلح شده اند: “نفرت عليه علوى ها و شيعه ها”. قدرتهاى منطقه هم بر اساس همين نفرت است كه كفتاروار بر نعش سوريه چنگ انداخته اند. جديدترين نقشه جنگ قدرت در سوريه از وجود بريگاردهاى توركمن در بيش از ٩ استان سوريه حكايت مى كند كه در كنار داعش، النصره و … نقشه هاى شوم اردوغان را نمايندگى مى كنند.
جنگ در سوريه ادامه دارد و با توجه به اهتمام سرمايه دارى جهانى در ادامه اين جنگ نمى توان پيش بينى كرد يك ماه ديگر چه خواهد شد. آنچه روشن است رقابت قدرتهاى جهان بر لاشه سوريه و عراق است كه مى تواند دامنه وسيعترى پيدا كند. غياب يك آلترناتيو انسانى – نيرويى كه نه فقط بر تضادهاى تصنعى و هويتهاى كاذب قومى – مذهبى سرمايه گذارى نكرده و راه پيروزى خود را عبور از لاشه همسايه اش نداند، بلكه نيروى تغييردهنده تناسب قوا به نفع طبقه كارگر و توده هاى ميليونى محروم و زحمتكش باشد، كاملاً ملموس است.
۳ دسامبر ۲۰۱۵