رژیم اسلامی: “مبارزه علیه اعتیاد” یا بانی آن؟
سیروان پرتونوری
رژیم جمهوری اسلامی در طول حاکمیت خود بارها هیاهوی “مبارزه با اعتیاد” را در رسانه های دولتی و وابسته به خود راه انداخته است. این ادعای دروغین با باصطلاح “قوانین جدید مبارزه علیه اعتیاد”، سیاستی است که بلافصله گسترش اعدام و زندانی کردن تعداد دیگری از قاچاقچیان و معتادین شوربخت را در پی داشته است. “مبارزه با اعتیاد” و اعدام قاچاقچیان و عوامل درجه چندم قاچاق مواد مخدر از طرف رژیم، با اهداف سیاسی صورت میگیرد. جمهوری اسلامی میخواهد با اعدام قاچاقچیان، با عوامفریبی مبارزه با مواد مخدر، اولا اعدام و شکنجه و کشتار را به امر عادی و روزمره در جامعه تبدیل کند، و ثانیا اعدام زندانیان سیاسی را به حاشیه میراند. رژیم میخواهد تحت لوای مبارزه با اعتیاد، بگیر و ببندهایش را آسانتر به پیش ببرد و در جوار هیاهوی مبارزه با اعتیاد و قاچاقچیان، بندهای تفتیش و مراقبت پلیسی را محکم و ظرفیتش را در اعدام و قساوت بار دیگر به مردم معترض نشان دهد و آنان را مرعوب کند.
پرواضح است که هر کارگری، هر انسان شریف و آزادیخواهی اینرا وظیفه خود می داند تا اجازه ندهد که این جانیان در رسیدن به این اهداف پلیدشان موفق شوند. صدای اعتراض علیه اعدام ها، علیه شرایط دهشتبار زندان های رژیم، علیه بی حرمتی به حقوق انسان، علیه تفتیش و دخالت ماموران امنیتی رژیم باید رساتر از هر وقت دیگر بلند شود. بالا تا پایین رژیم اسلامی باید هر روز و هر ساعت ببینند که در همه جا مردم لحظه شماری می کنند تا نوبت آنها برای به گور سپردن حکومت ننگین سرمایه داران فرا رسد. آنچه باید بطور ویژه تری مورد اعتراض قرار بگیرد نمایشات شنیع اعدام در ملاءعام و اقداماتی از این قبیل است. اگر چه دست اندرکاران قاچاق مواد مخدر باید محاکمه و مجازات شوند، اما جامعه نباید اجازه دهد مشتی جانی با توسل به جنایت و با اعدام قاچاقچیان جامعه را مرعوب ساخته و حاکمیت و سلطه خود را تحکیم کنند. نفس اعدام بعنوان قتل عمد شنیع است و باید لغو شود. نمایش اعدام در ملاعام شنیع تر و محکوم است. کارگران و زحمتکشان نباید اجازه دهند که حرمت و حقوق انسانی افراد جامعه تحت بهانه مجازات قاچاقچیان مواد مخدر، اینچنین زیر چکمه های رژیم اسلامی له شود.
هدف دیگری که رژیم از راه انداختن چوبه های دار تعقیب می کند، خنثی کردن و سرکوب اعتراض به حق جامعه علیه مسببین اعتیاد است. همه می دانند که امروز ایران از نقطه نظر تعداد معتادین مقام برتر را در جهان کسب کرده است. اعتیاد امروز به یک مشکل جدی و حاد اجتماعی تبدیل شده است و بسیاری از خانواده های کارگری با این بلای خانمان سوز روبرو هستند. در اینجاست که باید گریبان این شیادان را محکم چسبید، چرا که مسببان اصلی و مستقیم رواج و گسترش اعتیاد در جامعه ایران خود سران رژیم اسلامی هستند.
حال باید پرسید چه عواملی باعث رشد فاجعه بار اعتیاد در جامعه است؟ تحمیل فقر، فلاکت، بیکاری و زندگی مردم را زیر شدید ترین فشارها قرار دادن، زمینه نابودی شخصیت و تسلیم شدن و پناه بردن به افیون و مخدر را فراهم می کند. زمانی که کارگران هزار هزار روانه خیابان می شوند و میلیونها آدم گرسنه و جویای کار به دیگر شهرها هجوم می آورند، زمانی که گذران بی دغدغه زندگی حتی برای یک روز به معضل بزرگ میلیون ها بیکار و جوان تحقیر شده و ناکام تبدیل می شود، مساعد ترین شرایط برای رشد اعتیاد مهیا میشود. رژیمی که برای حفظ موجودیت خود و دفاع از منافع سرمایه داران، پایمال کردن هر روز حقوق اجتماعی انسانها را سرلوحه برنامه خود قرار داده است، خود اولین عامل رشد اعتیاد است.
مضافا اینکه، رژیم اسلامی خود سردسته قاچاقچیان و تجارت انواع مواد مخدر است. مگرنه اینکه که خود این رژیم به ابتکار حزب سیاسی نظامی سپاه پاسدارانش طرح “طیران ابابیل” را در کردستان به اجرا گذاشتند تا با به اعتیاد کشاندن جوانان کردستان آنها را از مبارزه و اعتراض دور کنند؟ مگر بارها نشنیده ایم که سر شبکه های قاچاق و ترور و آدم کشی از سپاه پاسداران و سران رژیم اسلامی سر در آورده اند؟ چگونه است در این مملکت که مایحتاج روزانه مردم جامعه گران و گرانتر می شود، بعضی مواد مخدر را می توان به قیمتی کمتر از سیگار به دست آورد؟ برای رژیمی که در طول حاکمیتش تجربه قاچاق اسلحه و معاملات پنهانی با مخوف ترین سازمانهای بین المللی قاچاق را دارد و بالا تا پایین آن آلوده به انواع جنایت است، کاملا طبیعی است که چه به دلیل منافع فردی مقاماتش و چه حتی برای نجات دولت ورشکسته اسلام، خود در راس تجارت پر سود مواد مخدر قرار بگیرد.
لازمه مبارزه واقعی با اعتیاد قبل از هر چیز تامین زندگی انسانها و به رسمیت شناختن حقوق مسلم انسانی آنهاست. برای اینکار باید در قدم اول رژیم جلادان و جنایتکاران، رژیمی که فقر و بی حقوقی بی سابقه ای را به مردم تحمیل کرده است به زیر کشید. جواب کارگران به هیاهوی “مبارزه با اعتیاد” رژیم اسلامی در یک کلام اینست: در محاکمه و مجازات عاملان و مسببان گسترش اعتیاد قبل از همه باید سران و دست اندرکاران رژیم اسلامی را بر صندلی محکومیت نشاند. تمام دست اندرکاران و توزیع کنندگان مواد مخدر باید محاکمه و مجازات شوند. اما این محاکمه و مجازات نه توسط دستگاه قضایی رژیم که هیچ صلاحیتی ندارد و در راس آن جنایتکارانی مثل خامنه ای و روحانی قرار دارند، نه توسط رژیمی که خود سردسته قاچاقچیان مواد مخدر است، بلکه توسط دادگاههای مردمی پس از سرنگونی رژیم، با هیئت منصفه و قضاتی که مستقیما از طرف خود مردم انتخاب می شوند. چنین دادگاههایی باید امتداد همه شبکه های قاچاق را که به حکومت اسلامی منتهی می شود تا به آخر دنبال کند و عوامل آنرا محاکمه و مجازات کند. چنین دادگاهی باید قبل از همه، کل سیستم و سران جنایتکار حکومت اسلامی را به محاکمه بکشاند.
مردم آزادیخواه و برابری طلب! این جامعه آلوده شده توسط این جنایتکاران را باید پاک کرد. این مبارزه را باید به همت خود نسل جوان امروزی و تمامی انسانهای آزادیخواه که شاهد پرپر شدن آینده سازان این جامعه هستند باید آغاز کرد. جوانان با ایجاد سازمانهای مردمی مبارزه علیه تولید کنندگان، سرشبکه ها و توزیع کنندگان مواد مخدر باید به مبارزه برخیزند. باید از ادامه تبدیل کردن جامعه به یک مکان آلوده به مواد افیونی که بخشی از “استراتژی برقراری امنیت پایدار” رژیم جهل و جنایت است جلو گیری کرد. پیروزی در چنین مبارزه ای با آگاهگری و ایجاد همبستگی مردمی و با همت جوانان علیه بانیان گسترش مواد مخدر در جامعه ممکن خواهد شد. *