اسماعیل ویسی- در حاشیه تجمع اعتراضی دستفروشان سنندجی مقابل ساختمان شهرداری این شهر
روز سه شنبه 28 مهرماه 1394، 300 نفر از دستفروشان در حاشیه پیاده روهای شهر سنندج که کارگران بیکار شده و اخراجی و جوانان تحصیل کرده و بیکار می باشند، در اعتراض به مزاحمتهای مستمر کارکنان شهرداری تحت عنوان مامورین مبارزه با سد معبر این بار با ترفند تغییر ساعت کارشان از سوی شهرداری، مقابل ساختمان این نهاد، در دفاع از حق حیات خود و خانواده هایشان ، تجمع کردند .
یکی از دستفروشان در تجمع اعتراضی بیان داشته بود که ” به تازگی شهرداری سنندج ساعات کار ما دستفروشان حاشیه پیاده رو ا خیابانهای اصلی شهر را تغییر داده است که به دلیل نبود مشتری در این ساعت امکان فروش محصولا تمان وجود ندارد. او گفت: ساعات کار دستفروشان که صبح ها از ساعت 11- 14 بعد ازظهر وعصرها ازساعت 18- 19 عصر بود به ساعت 13- 14 ظهر و 19- 20 شب تغییر داده است که، به دلیل نبود مشتری در این ساعت امکان فروش محصولاتمان وجود ندارد. ما ناچارا” برای تامین مخارج زندگی به کار دستفروشی می پردازیم و سالهاست در حواشی خیابانهای اصلی شهر مانند فردوسی، دخانیات، خمینی و انقلاب بساط دستفروشی را به امید بدست آوردن لقمه نانی پهن می کنیم اما با تدبیری که شهرداری سنندج اخیرا” اتخاد کرده دیگر ادامه حیات برایمان وجودندارد. او ادامه می دهد و می گوید : “هم اکنون عوامل شهرداری سنندج به اعتراض ما دستفروشان اهمیتی نمی دهند و در صورت ادامه کار با روال سابق با جمع آوری اموالمان با ما برخورد می کنند.” در واقع به آنان یور ش می برند و اموالشان را چپاول می کنند!
سیاست و عملکرد شهرداری شهر سنندج عملا برای پیاده کردن سیاستها و منافع بازایان شهر سنندج، برنامه ریزی شده وهدفمند می باشد. مسئله تغییر ساعت کار دستفروشان سنندج محلی از اعراب ندارد و پوششی بیش برای تعرض، جمع آوری و چپاو کردن اموال دستفروشان و جلوگیری از ادامه تلاش برای تامین معیشت شان می باشد. عملا تعرضی است به سطح زندگی هزاران خانواده بیکار شده که از طریق دستفروشی زندگی شان را تامین می کنند. زیرا چند روز قبل از ابلاغ و اجرای سیاست ضد انسانی شهرداری سنندج، در سینما بهمن شهر سنندج ، همایشی تحت عنوان ” همایش امر به معروف و نهی از منکر واحدهای تولید صنعتی و اصناف کردستان” برگزار شده بود، بیژن کاظمی نائب رئیس اتاق اصناف شهرستان سنندج، وجود دستفروشان در سطح شهر را مشکله ای جدی بیان کرده و گفته بود که : “نقطه آغاز بیشتر مسائل در حوزه منکر بازار از همین نقطه آغاز می شود و در نهایت از دست اندرکاران شهرداری و نیروی انتظامی خواستار پیگیری در واقع و عملا جمع آوری آنان شده، بود. و …
بحران و بن بست ساختار نظام و سیستم اقتصادی مزمن، عمیق و غیر قابل برون رفت رژیم اسلامی در ایران باعث رشد و گسترش روز افزون بیکاری، فقر و فلاکت و تعرض هر چه بیشتر به سطح معیشت و تحمیل بدترین نوع زندگی درتمامی زمینه های اجتماعی به اکثریت توده های مردم بویژه کارگران شده است. عوارض تحمیل چنین وضعیتی بطور حتم گسترش ناهنجاری و آسیبهای اجتماعی است. از آن جمله، رشد و گسترش فقر، فلاکت، استیصال و پدیده کودکان کار و خیابان ، فحشا، تن فروشی، اعتیاد و دیگر مصائب اجتماعی صف میلیونی بیکاران از جوانان تحصیل کرده با مدارکی در سطوح بالای تحصیلی، حاشیه نشینی در جامعه ایران و کردستان بوده است. محلات حاشیه ای در جوار شهرها که میلیونها نفر از سر ناچاری در آنها زندگی می کنند که، فاقد هر گونه امکانات رفاهی- بهداشتی و امنیت اجتماعی است. که حکومت اسلامی سرمایه داری به اکثریت مردم بویژه طبقه کارگر تحمیل کرده انکار ناپذیر است.
جامعه ای که به برکت وجود حکومت اسلامی سرمایه داران در ایران 50 در صد کارگران آن هم شمول قانون کار ضد کارگری اسلامی خداقل دستمزد را می گیرند. که بر اساس آمار منتشره، جمعیت کارگری در ایران 13 میلیون تن برآورد شده است. آمار فوق با محاسبه خانواده ها اگر هر خانواری 4 نفر در نظر گرفته شود، 52 میلیون نفر می باشد، که اکثریت آنان در بدترین شرایط ممکن تحمیل شده به یمن وجود رژیم اسلامی سرمایه داران، زندگی می کنند.
بنا به گزارش خبرگزاری مهر، که اعتراف اخیر غلامرضا عباسی، دبیرکل کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران ایران که تشکلی زرد و وابسته بخود رژیم اسلامی می باشد را منعکس کرده است میگوید، هماکنون حدود 50 درصد کل کارگران کشور حداقل دستمزد 712 هزارتومانی را دریافت میکنند در حالی که هزینه سبد معیشت بالای 3 میلیون تومان در ماه است. دریافتیهای فعلی کارگران، امکان پوشش هزینهها ی بیش از 10 روز از ماه را نیز نمیدهد. حسن هفدهتن، معاون روابط کار وزارت کار اسلامی، پیش از این اعلام کرده بود که از سال 84 تاکنون قدرت خرید کارگران دو سوم کاهش پیدا کرده است.
چنین وضعیتی در جامعه کردستان بعنوان بخش جدائی ناپذیری از ایران نیز انعکاس داشته است و حتی بمراتب بدتر از اوضاع سراسری است. زیرا کردستان منطقه ای صنعتی نیست، مراکز اصلی صنعتی و تولیدی در کردستان وجود ندارد. نیروی کار در جامعه کردستان بیشتر در بخش های خدماتی، مسکن وراه و ساختمان و در کارگاههای کوچک مشغول بکارند. سیاست تعدیل نیرو، اخراج و بیکار سازی که نتیجه مخرب بحران عمیق و عملا بن بست اقتصادیی می باشد که حکومت اسلامی در ایران بدان دچار است. انعکاس عملی داشته است و هزاران نفر کارگر در سال گذشته اخراج و بیکارشده اند. کارگران اخراجی ای که، فاقد بیمه بیکاری و سایر بیمه های درمانی- اجتماعی می باشند. بخش عمده کارگران بیکار در شهرهای کردستان جوانان با تحصیلات سطح بالای دانشگاهی هستند. بیکاری وسیع در میان جوانان روز بروز در حال گسترش است و بر اساس آمار نهاد های حکومت اسلامی استان کردستان در زمره هفت استان برتر که، دارای درصد بیشتر کارگران بیکار در ایران است، قرار دارد. از مخاطرات و عوارض ناشی از این ناهنجاریهای اجتماعی میتوان به فقر، فلاکت، استیصال، یاس و عدم آینده روشن در تداوم زندگی، رشد پدیده اعتیاد، فحشاء، کودکان کار و خیابانی اشاره کرد.
رشد و گسترش بیکاری و پدیده ” دستفروشی و کولبری ” در کردستان ناشی از چنین وضعیت تحمیلی است که به کارگران و زحکتشکان است. که مجبورند برای تامین معیشت خود و خانواده هایشان و عدم مراکز ایجاد کار و کاریابی جوانان تحصیل کرده در حاشیه پیاده روها و جان برکف بنهند ودر مرزهای ایران و عراق برای تامین سود و ثروت سرمایه اران ، اموال را حمل، کولبری کنند. در شهرهای دستفروشان بطور مستمر مورد یورش عواملین شهرداری های و نیروهای انتظامی قرار می گیرند، اموالشان را چپاول می کنند. و در مرزهای سرکوبگران مستقر در مرز کولبران را عمدا نشانه میروند ومورد تیر اندازی قرار می دهند و هر روز چندین نفر از آنان را کشتار می کنند. عملا جلوگیری از ادامه بقاء خود و خانواده هایشان می باشد!
گسترش و حاد شدن وضعیت بیکاری و رشد روزمره و میلیونی آن و دیگر ناهنجاریها و آسیب های اجتماعی، باعث شده است که نهادهای حکومتی نیز اشک تمساح بریزند، تظاهر به تلاش کنند و نشان دهند که در فکر راه چاره هستند و به همین خاطر چندی قیل مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کردستان گفته بود: ” تشکیل تعاونی، مهترین راهکار ایجاد اشتغال برای حل معضل اجتماعی بیکاری و جلوگیری از رشد روز افزون آن در کردستان ، تشکیل تعاونی، مهمترین راهکار ایجاد اشتتغال در استانهای محروم کشور از جمله کردستان است. باید با تشکیل تعاونیهای کارآمد، سرمایههای کوچک افراد را به سمت خلق کسب و کارهای بزرگ هدایت کرد” . راه حلی که امکان میدهد دولت و نظام حاکم را در تامین محل های کاری و تامین معیشت مردم برای ادامه حیات شان شانه خالی کند.
اما در تقابل باید تاکید کرد راه حل اساسی این معضل تحمیل شده به کارگران و اکثریت مردم زحمتکش در ایران و کردستان، سرنگون کردن این رژیم سرمایه داری است. در حال حاضر، رژیم اسلامی سرمایه داران در ایران موظف به تامین معیشت مردم می باشد. بیکاران و خانواده هایشان حق حیات دارند باید خواهان تامین معیشت همه جانبه زندگی شان باشند.
تلاش برای تغییر این شرایط جزو اولویت کاری جنبش کارگری و جنبشهای برابری طلب اجتماعی است. در شهرهای کردستان صف وسیع و قدرتمندی از کارگران آگاه، مبارز و رهبران عملی ، شخصیتهای اجتماعی و با تجربه حضور دارند.این صف باید تلاش کند و متحد و متشکل شوند و به مبارزات خود بعد اجتماعی بدهند تا :
مطالبات بر حق خود از جمله ” ایجاد اشتغال، محل کار یا بیمه بیکاری ” را بکار فرمایان و دولت بقبولانید. اخراج و بیکار کردن و در واقع مسئله بیکار سازی به مثابه یک سیاست، به شیوه های مختلف هر روزه زندگی کارگران را تهدید می کند. باید مطالبه بیمه بیکاری مکفی را در تقابل این سیاست بیکار سازی و خیل وسیع بیکاران، چون خواستی معین برای تضمین ادامه حیات سرلوحه مطالبات و مبارزات قرار داده شود!
اسماعیل ویسی
2 آبانماه 1394- 25 اکتبر 2015
esmail.waisigmail.com
***