سعید آرمان – در رابطه با موج وسیع پناهندگی

کمونیست: بیش از 11 میلیون آواره و بی سر پناه تنها از کشور سوریه و میلیونها نفر دیگر از عراق و افغانستان خانه و کاشانه خود را از دست داده اند، صدها هزار نفر از آنها با قبول ریسک و تلفات جانی زیادی راهی کشورهای اروپای شده اند. این مسئله به یک تراژدی انسانی تبدیل شده که از جنگ جهانی دوم تا امروز بی سابقه است. این شرایط بخشی از بحرانی جهانی سرمایه داری و نتیجه دخالت نظامی امریکا و کشورهای غربی و همچمین تقابل کشورهای مرتجع منطقه در خاورمیانه است. نظر شما در این مورد چیست و چه راه حلی در برخورد به این مسئله انسانی به نظرتان میرسد؟

سعید آرمان:

با شما موافق هستم کە در نتیجە بحران کنونی نظام سرمایەداری کە از سال ٢٠٠٨ آغاز شد و مدام تعمیق یافت کل جهان را دچار مشکلات جدی بیکاری و فقر شدید نمودە و ابعاد جنگ و نا امنی را در خاورمیان و آفریقا بشدت افزایش دادە است. اما بە باور من قبل از این بحران دو مورد حملە نظامی بە عراق توسط جورج بوش پدر و جورج دبلیو بوش پسر کە منجر بە ویرانی و از هم پاشیدگی شیرازە جامعە عراق شد، در عین حال زمینە را برای عروج جریانات و گروەهای تروریستی متعدد قومی و مذهبی مساعد نمود و روزانە در بغداد و سایر نقاط عراق مردم بی دفاع و بی نقش در این سناریو جان خود را از دست می دادند. این روند کش پیدا کرد و بە تحرکات مردم در کشورهای عربی مانند تونس و مصر گرە خورد کە بە “بهار عربی” موسوم شد. در سوریە نیز دەها هزار نفر در تظاهراتهای شبانە بە میدان آمدند و خواهان سرنگونی دولت بشار اسد بودند. این اعتراضات بعضا غیر مسلحانە با سرکوب خونین دولت بشار اسد روبرو شد و در ادامە نیروهای ارتجاعی و باند سیاهی  متعدد مانند داعش، النصرە، احرام الشام، ارتش ازاد سوریە و … سر بر آوردند و از جانب دولتهای ارتجاعی منطقە و دول غربی بە رهبری امریکا مورد حمایت مستقیم و ضمنی قرار گرفتند و یک جنگ نیابتی تمام عیار در سوریە براە افتاد کە تاکنون بیش از ٢٥٠ هزار انسان کە عمدتا مردم عادی بودەاند بویژە کودکان، کشتە شدەاند و جمع بیشتری زخمی شدە و میلیونها انسان در سرزمین خود جابجا شدەاند. در میانە کشتارها در کشور سوریە اعتراضات علیە قزافی در لیبی آغاز شد کە دولتهای فرانسە و ایتالیا و بریتانیا برای بمباران این کشور از هم سبقت گرفتند و این کشور را بە قهقرا کشاندند و گوشە امنی برای زندگی در این کشور باقی نگذاشتەاند و بە همین دلیل دەها هزاران انسان از لیبی و سایر کشورهای آفریقایی نیز ناچار بە ترک خانە و کاشانە خود شدەاند. حاکمین فاشیست و دیکتاتور تا گروەهای تروریستی از بوکو حرام در نیجریە گرفتە تا الشباب در سومالی و داعش و جانوران دیگر در عراق و سوریە و بمب های بشکەای دولت سوریە تا عملیاتهای “دقیق و حساب شدە” ناتو و روسیە و بعدا چین را بە این معادلات باید اضافە نمود، همە و همە عوامل نا امنی و فرار میلیونی مردم می باشند.  سناریوی کنونی منطقە و بعضا جهان دلالت از بی کفایتی بورژوازی در ادارە جهان و بحرانهاست. بورژوازی خود سازندە بحران و بە همین دلیل نمیتواند ناجی مردم تباە شدە از این بحران باشد.

راە حل فوری و عاجل پذیرش کلیە فراریان این جهنم بدون هیچ قید و شرطی می باشد. هر فردی کە از دست جنگ و جنایت و فقر و بمب راهی اروپا شدە است باید بدون در نظر گرفتن پروسە کسل کنندە اداری و مصاحبەهای ملال آور پذیرفتە شوند. اینکە اخیرا بهانەهایی گرفتە می شود کە داعش تعدادی از تروریستها را همراە پناهجویان فرستادە و یا می فرستد، ممکن است در حد ارقام ناچیزی باشد کە نمیتواند و نباید در گشادە روی نسبت بە فراریان این جهنم ذرەای بکاهد و یا دخیل دادە شود. لذا باید دولتهای اروپایی امکانات لازم زیست و مسکن و تغدیە مناسب و تحصیل کودکان پناهجو را در اسرع وقت مهیا کنند و تلاش برای ادغام در جامعە در کم دردسر ترین زمان ممکن صورت بگیرد.

لازم بە ذکر است کە دولت آلمان در رابطە با این موج گستردە پناهجویانی کە بە این کشور روی آوردەاند تدابیر جدیدی را اندیشیدە و قانونی را با حضور نمایندگان کلیە ١٦ ایالت این کشور در ٢٩ سپتامبر بە تصویب رساندە کە مواردی از آن بشدت محدود کنندە می باشد و بعضا بە ضرر پناهجویان. رسیدگی سریع و تصمیم بە اخراج پناهجویان بدون اطلاع قبلی و یا عدم امکان فرصت دفاع از خود و یا قطع کمکهای نقدی و تبدیل ان بە کمکهای خوراکی و غیرە.

کمونیست:موج عظیمی از همبستگی انسانی در حمایت از پناهجویان در کشورهای اروپای نشاندهنده آن است که انسانیت مرزی نمیشناسد. استقبال شورانگیز مردم اروپا چه تاثیری بر روند پذیرش این پناهجویان از جانب دول اروپای داشته و علت اینکه کشورهای غربی یکسان به مسئله پذیرش پناهجویان برخورد نمیکنند چیست؟

سعید آرمان:

در طول یک سال گذشتە شاهد غرق شدن هزاران انسان بودیم، کشتی حامل بالغ بر ٨٠٠ پناهجو غرق شد و بە اندازە تعداد کسانی کە در کشتی تایتانیک کە بیش از یک قرن پیش غرق شد انسان در آن جان باختند، اما سە روز بیشتر در حافظەها باقی نماند. اما تایتانیک بعد از قریب بە یکصد سال در موردش فیلم ساختە می شود و اشک میلیونها بینندە این فیلم سینمایی را در آورد. مرگ بالغ بر ٢٥٠٠ نفر را در دریای مدیترانە شاهد بودم اما تصاویر مرگ دلخراش آیلان کوردی پسر بچە سە سالە اهل کوبانی جهان را در اندوە بزرگی فرو برد و شوک عظیمی بە وجدان آگاە بشر در پنج قارە جهان وارد کرد. اروپا و آمریکا و استرالیا در ابعاد میلیونی در ١٢ سپتامبر و قبل و بعد از ان بە خیابانها امدند و نمایش عظیمی از انسانیت و هم سرنوشتی انسان از خود نشان دادند.   از شاعر و هنرمند، از فوتبالیستهای سرشناس تا هنرپیشە و مردم عادی و سیاستمدار ناچار بە موضعگیری و ابراز همدردی شدند. تظاهراتهای خیابانی در حمایت از پناهجویان بە راە افتاد و علیرغم میل دولتها هزاران انسان بە استقبال پناهجویان خستە و رسیدە از مسیر طولانی در ایستگاەهای قطار رفتند و بە آنان آب و شیرینی و بە کودکانشان اسباب بازی میدادند. مردمانی کە خود در چند سال گذشتە زیر بار سنگین بحران اقتصادی کە بانکها و دولتهای حامی شان برایشان بوجود آوردەاند، هنوز کمر راست نکردەاند، در تلاشند کە دولتهای غربی را تحت فشار قرار بدهند کە سیاستهای سختگیرانەشان را کنار بگذارند و بە این تراژدی انسانی اذعان بکنند و پذیرای آنان باشند. دولتهای اتحادیە اروپا نیز در بروکسل تشکیل جلسە دادە و اینبار بە جای تصمیمات مخفیانە “بمباران قایقهای حامل پناهجویان” سعی کردند علیرغم اختلافها و شکافهایشان بە مسئلە بپردازند و پاسخی برای آن پیدا کنند. بخشی از آنان سیمهای خاردار مرزهایشان را مرتفع تر کردند و ابراز “نگرانی” کردند کە اینان مسلمان هستند و ما کشورمان مسیحی است و دیگری گفت کە ” شمار زیاد پناهجویان ساختار اجتماعی اروپا را تهدید می‌کند” و اخیرا “تریزا می” در کنفرانس حزب محافظە کار بریتانیا بە صراحت گفت کە پناهجویان فقط “مصرف” کنندە هستند.

دولتهای غربی بر این واقعیت کە خود بخشی از خالقین بحران کنونی در سوریە و عراق و لیبی هستند، واقف اند و خوب میدانند کە مردم اروپا و جهان نیز از سیاستهای مزورانە آنان در ایجاد بحرانها و جنگهایشان بە شدت عصبانی هستند و بر نقش مخرب این دولتها آگاهند و اکنون فرصت آن است کە آنان را بە خاطر اینچنین اعمالی مورد مواخذە قرار دهند. بخشی از نشان دادن چهرە انسانی این دولتها پیشگیری از گسترش ابعاد این تنفر و انزجار عمومی مردم از سیاستهایشان است.  

در رابطە با یکسان برخورد نکردن دولتها این یک واقعیت است کە برخورد یکسان بە این مسئلە نکردە و نمی کنند و یا عملا بدلیل وجود مرزهای آبی برای نمونە این موج گستردە بە بریتانیا روی نیاوردە است. اما در عین حال دولتهای اروپایی نیز برخورد یکسان بە این تراژدی نکردەاند. برای نمونە برخورد کشورهای اروپای شرقی با آلمان کاملا متفاوت است، هر چند خود پناهجویان رغبتی برای ماندن در این کشورها ندارند

در میان دول اروپایی آلمان بیشترین جاذبە را برای پناهجویان سوریایی و غیرە داشتە و دولت آلمان نیز پذیرای بیشترین بار این موج آوارگی اخیر شدە است. بە همین دلیل آنگلا مرکل از جانب پناهجویان بە “مادر مرکل” لقب گرفتە است. باید این واقعیت را پذیرفت کە دولت آلمان علیرغم اینکە چە سیاست آیندە نگرانەای پشت این سخاوتمندی کنونی اش در پذیرش پناهجویان خوابیدە است و چقدر این نیروی جوان برای آیندە این بزرگترین اقتصاد اروپا میتواند مفید باشد، باید به دولتهای دیگر اروپایی فشار آورد کە سیاستهای سختگیرانە شان را در مورد پذیرش این اوراگان جنگی مورد بازبینی قرار دهند و پذیرای جمع بیشتری باشند. 

اما در میانە همین فشارها و اعتراضات مردم اروپا روز پنجشنبە هشتم اکتبر وزاری کشور اتحادیە اروپا در جلسەای بە جای تمرکز بر توزیع پناهجویان بر کشورهای اروپایی بر باز گرداندن پناهجویان “اقتصادی” تاکید کردن و موجی از نگرانی در میان پناهجویان دامن زدەاند.  “تریزا می” وزیر کشور بریتانیا در آخرین تجمع وزارای کشور اتحادیە اروپا در رابطە با آنچە آنان “راە حل بحران پناهندگی” اسم گذاشتەاند، بر سیاست خصمانە دولت بریتانیا علیە صدها هزار فراری جنگ و فقر و نابودی هر ذرەای از انسانیت و شیرازە جامعە، پای می فشارند و سیاستی را بە تصویب رساندەاند کە بە اصطلاح آنان “پناهندگان اقتصادی” را برگردانند.

“تریزا می” در کمال بی شرمی دو روز بعد از سخنرانی تحقیر آمیزش نسبت بە پناهجویان در کنفرانس حزب محافظەکار در پاسخ بە بی بی سی می گوید: ما در نشست امروز می خواهیم “دلایل ایجاد این بحران را حل” کنیم. آنان بە جای تدابیر اسکان و تامین نیازمندیهای پناهندگان در فکر برگرداندنشان بعنوان “پناهجوی اقتصای” بە کشورهای مبدا است. این طرح بغایت ضد بشری است و باید بە عقب راندە شود. “تریزا می” در طول بالغ بر یک دهە بعنوان وزیر در سایە و اکنون وزیر دولت کامرون جزو گستاخ ترین مدافعین جنگ و نابودی شیرازە جامعە در عراق و لیبی و غیرە بودە است و اکنون کمر بە نابودی کسانی بستە است کە با تقبل ریسک فراوان مرزهای ابی و زمینی را طی کردەاند و خود را بە اروپا رساندەاند، “تریزا می” و هم پالگیهایش در اتحادیە اروپا بحث از مبارزە با “قاچاقچیان انسان” می کنند. این طرح چیزی جز اسم رمرزی برای تحمیل شرایط سخت تر  و نا امن تر کردن محیط پناهندگی و مراکز نگهداری آنان، نیست. با این تفکر باید مبارزە کرد. برای مهار این گستاخیها و سیاستهای ضد انسانی راهی جز بە میدان آمدن مجدد مردم شرافتمند در این جوامع وجود ندارد. تنها راە حل مهار خالقین اوضاع کنونی می باشد.

 کمونیست: با توجه به بحران جهانی سرمایه داری و شرایط نگران کننده ای که مردم بخشی از جهان و بویژه خاورمیانه با آن روبرو هستند  و با در نظر گرفتن میلیونها نفر آواره جنگی و میلیونها نفر دیگر بی سرپناه در مناطق جنگی سوریه، عراق و افغانستان و همچنین صدها هزار نفر پناهجوی که به اروپا آمده اند و یا به سمت و مقصد اروپا در حرکت هستند، و … آیا کنوانسیون ژنو مربوط به امور پناهندگی هنوز میتواند جوابگوی این شرایط باشد و یا کهنه و منسوخ شده است؟  آیا شرایط امروز جهان بازبینی و تغییر آن را منطبق با اوضاع کنونی و در جهت تسهیل شرایط پناهندگی ضروری نکرده است؟  

سعید آرمان:

کنوانسیون ١٩٥١ ژنو محصول بعد از جنگ جهانی دوم می باشد. دولتهای غربی اساسا دو هدف را در تصویب این کنوانسیون تعقیب نمودند. ابتدا چهرە مقبول سیاسی و انسانی اروپای غربی بر بلوک شرق بە رهبری شوروی وقت را تضمین کنند و دوم اینکە جذب نیروی کار برای ساماندهی بە اروپای بعد از جنگ کە بخشا بە ویرانە تبدیل شدە بود، بویژە آلمان.

در مورد سوال شما لازم است بگویم کە کنوانسیون ژنو بطور دو فاکتو با توجە بە این موج عظیم انسانی کە مرزها را در نوردیدەاند عملا بە حاشیە راندە شدە است و باید همە متقاضیان پناهندگی از کشورهای جنگ زدە را بدون مصاحبە و نادیدە گرفتن پروسە قبلی، بپذیرند. سالهاست بدلیل عدم نیاز دولتهای پناهندە پذیر اروپایی بە نیروی کار وسیع شرایط را برای پذیرش پناهجو سخت تر کردەاند و حتی در مواردی برای نمونە دولت بریتانیا تهدید بە پس گرفتن امضای کنوانسیون ژنو می کرد. بە باور من علیرغم اینکە این کنوانسیون از چە ایراداتی برخوردار باشد یا نە، کماکان میتواند مبنای اهرم فشار بر دولتهای امضا کنندە باشد. تغییر و یا بازبینی آن بە تغییرات بنیادی تری در ساختار سیاسی طبقاتی موجود در این کشورها نیاز دارد. در صورت چنین تغییر بنیادی بحرانهای موجود در کشورهای جنگ زدە و فقر زدە نیز دوام نخواهند آورد، زیرا یک پای اصلی عدم ثبات در منطقە خاورمیان آمریکا و دول غربی هم پیمانش هستند.