از تهدید به قتل تا پایداری اقتصادی

از تهدید به قتل تا پایداری اقتصادی

یاشار سهندی

یکشنبه گذشته در مجلس شورای اسلامی آنها که خود را “نماینده ملت” میخوانند مانند سگ و گربه بر سر چند و چون اجرای توافق هسته ای به هم پریدند و حسابی از خجالت هم در آمدند. کار تا آنجا پیش رفت که روح الله حسینیان آخوندی که در ماجرای سعید امامی در دفاع او نعره زده بود: ” به والله  ما همه قاتل هستیم” وزیر سابق و فعلی خارجه جمهوری اسلامی را با ذکر همین “قسم جلاله” به مرگ تهدید کرد و به ایشان قول داد که در قلب راکتور اتمی اراک زیر بتون دفن شان خواهد کرد! ظاهرا فشار عصبی آنقدر زیاد بوده که حسینیان کارش به بیمارستان کشیده و روحانی فردای آن روز جای دیگری (شهر ساری) اعلام کرده “کاسبان تحریم نگران نباشند در دوران پسا تحریم دکانشان کساد نمی شود بلکه از این جریان منتفع نیز خواهند شد!”

روحانی در سخنان خود در شهر ساری اعلام کرده ”  اکنون در شرایط پساتحریم هستیم” و تاکید کرده برجام ( توافق هسته ای)  “سکویی برای جهش اقتصاد” باید باشد و وعده داده در ماههای آینده با رفع تحریمها شاهد رونق پایداری در اقتصاد خواهند بود. شیخ حسن کلید ساز وعده داده که در شش ماهه دوم امسال تحرکی قابل ملاحظه ای در اقتصاد به وجود خواهد آمد. ایشان یک روز قبل از این سخنرانی در همایشی به نام صنعت و تجارت هشدار چهار وزیرش را که هفته گذشته از وجود رکود در تولید گفته بودند و با آمار و ارقام ثابت کرده بودند که دارند به سمت بحران میرویم کمی تعدیل کرد و گفت:” اقتصاد ایران ممکن است دوباره به رکود بازگردد.” روحانی دلایل این روند را اینچنین اعلام کرد:” “ بخش‌های تولیدی از یک طرف در زمینه تسهیلات مالی و پولی و از طرف دیگر به دلیل کاهش تقاضا دچار برخی مشکلات هستند.” دلایلی که ایشان آورد همان دلایلی بود که چهار وزیر در نامه خود به ایشان تاکید کرده بودند و از وجود رکود گفتند نه اینکه به دوران رکود بر میگردیم.  اسدالله عسگراولادی٬ رئیس اتاق بازرگانی سخنان روحانی درباره عبور از “رکود اقتصادی”را تعارف خوانده که هیچ گونه مبنایی ندارد. عسگر اولادی تاکید میکند طرف غربی که قرار است تحریمها را لغو کند تاکنون جز حرف زدن در باره آن هیچ اقدامی نکرده.

با تبلیغاتی که کارشناسان و اساتید اقتصادی راه انداخته بوند تا به مردم بقبولانند در این دوران وفور نعمت است و فقط حواس حکومت باید باشد که پولها را چگونه خرج میکند. روحانی هم در ساری برای عوام فریبی اعلام میکند در دوران پسا تحریم هستیم و روز قبل از آن در همایش مذکور میگوید: “کنار مشکل کاهش قیمت نفت ما با مشکلات دیگری روبه‌رو شدیم… …ما زمان کوتاه‌تری را بین انجام توافق تا اجرایی شدن توافق پیش‌بینی می‌کردیم که فاصله و دوران این اقدام طولانی شده…”

اما با وجود توافق هسته ای هیچ روزنه ای امیدی برای حکومت از نظر اقتصادی باز نشد که هیج بلکه برعکس رکود اقتصادی شدیدی دامنگیر حکومت شده است . به طبع آن موقعیت سیاسی حکومت هم بهتر نشده که بدتر شده است. کشمکش روز یکشنبه مجلس شورای اسلامی به خوبی گویای آن است که دعوای کاربدستان جمهوری اسلامی چقدر عمیق و تمام نشدنی است. روحانی در این میان به حواریونش گفته فعلا زبان به کام بگیرند به موقع جواب مخالفان را خواهد داد! و نیز وعده داده که تا پایان هفته “بسته جدید اقتصادی” را ارائه میدهد که گویا گره از کار اقتصاد باز خواهد کرد. این بسته جدید هر چه که باشد به مانند همه پیشنهادهای سابق حکومت چند روزی پیرامون آن حرف و حدیث خواهد بود اما بعد مسکوت خواهد ماند چرا که این حکومت مبنای کارش از این ستون به آن ستون فرج است می باشد.

روحانی به مانند همه آخوندها که درس رندی را در “مکتب اسلام” بخوبی آموخته وعده سر خرمن میدهد. او میداند حداقل در کوتاه مدت هیچ رونقی در اقتصاد ایران اتفاق نخواهد افتاد چه رسد به “پایداری در اقتصاد”؛ در همایش صنعت و تجارت ایشان اذعان میکند”یکی از مشکلات اقتصادی ما این است که در چند سال گذشته فناوری کمتر وارد ایران شده‌ است” این به زبان دیگر یعنی اینکه به “سرمایه خارجی” نیازمند هستند و با شرایطی که این حکومت دارد این ” سرمایه خارجی” چندان تمایلی به “ریسک” حضور در ایران جمهوری اسلامی ندارد. این حکومت نه اینکه نخواهد پایداری در اقتصاد داشته باشد بلکه عاجز از این کار است. و این نه بدین خاطر است که “حکومت دست آخوندهاست” بلکه بدین خاطر است که شیرازه این حکومت بر اساس ستمکاری و چپاول بی حد و حصر است.

وزیر صنعت، که در  اعتراض به کمپین نخریدن خودرو صفر کیلومتر مردم را خائن خوانده بود، خود جز هئیت رئیسه هیجده شرکت است که همگی در اولویت اول برای گرفتن پروژه صنعتی و در نتیجه گرفتن بودجه دولتی می باشند. کم نیستند از این شرکتها و کم نیستند کاربدستان حکومت که از ریز و درشت شان یا خود بانی این یا آن شرکتها هستند و یا جز سهامداران عمده آن که بسیار مواقع این شرکتها  تنها پوششی هستند که بودجه ای بگیرندو یا پروژه را بربایند تا بتوانند از امتیازات آن پروژه خاص بهره مند شوند. این کاربدستان حکومت هستند که بیش از  هرکسی مخالف حضور سرمایه خارجی هستند. مگر اینکه ایشان مستقیم یا غیر مستفیم از حضور شرکتها غربی منتفع گردند. با وجود روابط “اختاپوسی” که بر تمام اقتصاد جمهوری اسلامی حاکم است، این حکومت هیچگاه نمی تواند اقتصاد روتین سرمایه داری را سر و سامان دهد. یکی از شرایط اصلی سرمایه گذاران خارجی اقدام دولت به “اصلاحات اساسی” است. این یعنی اینکه حکومت اساسا باید خودش را نفی کند که این امکان پذیر نیست.

بعد از آنکه چهار وزیر کابینه تدبیر و امید اعلام کردند تدابیر ایشان کارساز نبوده و به بحران رسیده ایم، برخی از اقتصادانان چنین ساز کوک کرده اند که در “در دولت یازدهم از رکود خارج نمی‌شویم”  که این در راستای همان رندی آخوندی که در حوزه های علیمه درس داده میشود است. حکومتی که از هشت رئیس جمهورش پنج تای آنها یا فراری هستند یا مورد غضب واقع شده اند یا پروندهایشان در دادگاه حکومت است و آخرین آنها که هنوز در قدرت است مرتب مورد خشم و عتاب رهبر فرزانه حکومت است.  هیچ “سرمایه گذار عاقلی” هر چقدر ایران “بهشت اقتصادی” باشد ریسک نمی کند و سرمایه اش را در اینجا بکار نمی اندازد، تنها با حسرت چشم به این بهشت سود می دوزد تا “شاید وقتی دیگر” فرجی شود.

دعواهای مانند آنچه در روز یکشنبه در مجلس حکومت اتفاق افتاد کشمکشی عادی میان دو جناح یک حکومت معمول سرمایه داری نیست، بلکه ناشی از به خطر افتادن کل حاکمیت جمهوری اسلامی است. تا همینجا پذیرفتن توافق هسته ای یک شکست کامل برای حکومت بوده، این حکومت نمی تواند از این “شکست پیروزی بسازد” چون اساسا حکومتی ورشکسته است که فقط با زندان و اعدام و سرکوب پابرجا مانده است.

جامعه ایران میتواند روی آرامش را ببینند وشرایط به نفع مردم تغییر کند، اما نه با وجود این حکومت و نه اساسا با هیچ یک از اشکال حکومتهای بورژوازی در ایران، بلکه با سرنگونی حکومت اسلامی سرمایه و تغییر اساسی در شکل تولید.