کارگر کمونیست- در باره اعتراضات اخیرمعلمان مصاحبه با شهلا دانشفر

در باره اعتراضات اخیرمعلمان

مصاحبه با شهلا دانشفر

در هفته گذشته شاهد اعتراضات درخشان معلمان بودیم. معلمان تیر ماه به  دولت  اولتیماتوم داده بودند که اگر خواستهایشان پاسخ نگیرد و اگر همکاران دربندشان آزاد نشوند، ١٣ مهر روز جهانی معلم در سطحی سراسری تجمع خواهند کرد و پیگیر خواستهایشان خواهند شد.   هفته گذشٺه معلمان بار دیگر به خیابان آمدند و با اعتراضات شکوهمند خود  توجه ها زیادی بخود جلب کردند وعلیرغم تهدیدها و احضارها شروع سال تحصیلی را با مبارزات خود رقم زدند. اعتراضات معلمان تا همینجا بر کل فضای جامعه تاثیرات عمیق خود را گذاشته است. دراېین  رابطه مصاحبه اې ی با شهلا دانشور داشتیم که در ادامه میخوانید.

کارگر کمونیست :

لطفا بطور خلاصه توضیېح دهېید که اعتراضات اخیر معلمان در چه شرایطی رخ داد و ویژگیهای این دوره ازمبارزات  معلمان چیست؟

شهلا دانشفر:

درست هنگامیکه جنجال بر سر قرارداد لوزان و  مذاکرات ایران با آمریکا داغ بود، معلمان در صفی هزاران نفره دور جدید اعتراضاتشان را شروع کردند و با خواستهایی چون افزایش حقوق بالای خط فقر، تحصیل رایگان و دیگر خواستهایشان به میدان آمدند. این یک اتفاق سیاسی مهم بود. از جمله در این دوره یک محور تبلیغات دولت روحانی و طیف وسیعی از نیروهای رنگارنگ باصطلاح”اصلاح طلب” بر سر این بوده و هست که گویا بعد از توافق اتمی گشایش اقتصادی و فضای باز سیاسی ایجاد میشود و با عوام فریبی میکوشند که مردم را به طرفداری از سیاستهای دولت سوق دهند و آنها را در انتظار نگاه دارند. اما تشدید فقر و فلاکت مردم و در کنار آن تشدید سرکوبگریهای رژیم، هر روز بیشتر پوچی این تبلیغات را بیان میکند و مبارزات معلمان و اعتراضات گسترده در میان کارگران و بخش های مختلف جامعه در همین مدت نشان داده است که مردم منتظر نمی مانند و حق و حقوقشان را میخواهند. تا آنجایی هم که به وعده هایشان بر سر بهبود وضعیت اقتصادی برمیگردد، آنچنان اوضاع به وخامت کشیده شده است که حتی خود روحانی هم دارد از خطر رکود بیشتر اقتصادی سخن میگوید و ٤ وزیر اقتصاد، صنعت، کار و دفاع او هشدار داده اند که اگر “به صورت ضرب‌الاجل و بر اساس قواعد حاکم در شرایط بحران” درباره وضعیت اقتصادی و بازار سرمایه کشور تصمیم‌گیری نکند، رکود فعلی به بحران تبدیل خواهد شد. منظور از تصمیم گیری بر اساس قواعد شرایط بحران نیز به روشنی تشدید سیاست ریاضت اقتصادی کشور است. از سوی دیگر توافق اتمی با غرب همانطور که پیش بینی میشد کشاکشهای درون حکومت را تشدت کرده است. تا جایی که اژه ای رئیس قوه قضاییه دست دادن ظریف با اوباما را از نوع کار جاسوسی کردن نام می برد، خامنه ای به جنگ نرمی که هدفش استحاله جمهوری اسلامی است هشدار داده و هر گونه مذاکره ای با غرب را “ممنوع” اعلام میکند و از مجلس نیز خبر میرسد که علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در مجلس تهدید جانی شده اند. در بستر این کشاکش ما با گسترش اعتراضات کارگران و کل جامعه روبروییم. و امروز معلمان با بلند کردن مبارزه بر سر خواستهایی چون افزایش حقوقها بالای خط فقر، تحصیل رایگان برای همه ، آزادی معلمان زندانی و زندانیان سیاسی در کنار مبارزات هر روزه کارگران در کارخانجات جایگاه مهمی در تحولات سیاسی جامعه پیدا کرده اند. در چنین اوضاع سیاسی متحولی است که دور جدیدی از اعتراضات معلمان شروع شده و ده ماهی است که بی وقفه جریان دارد.

کارگر کمونیست :

چرا خواست ٺ آزادې ی معلمان زندانی یکی از خواسٺه هاې ی  اصلی این دوره از مبارزٺ ات  معلمان تبدیل شد، اهمېیت این شعار وخواسٺت  درچیېست ٺ؟

شهلا دانشفر:

معلمان خواستهایی دارند. اولین دور گسترده اعتراضاتشان سال ٨٥ بود. و مهمترین خواست آنها افزایش حقوقهاست و بهبود وضع معینشتی شان است. این خواست را معلمان در تجمعات اعتراضی سراسری خود در سال ٨٥ با شعار به یاد ماندنی معیشت ، منزلت ، حق مسلم ماست ،  فریاد زدند. در دور جدید اعتراضاتشان معلمان با خواستهای متعین تری جلو آمدند. از جمله اعلام کردند که حاضر نیستند زیر خط فقر زندگی کنند و پرچم خواست افزایش دستمزدها به رقمی بالای خط فقر را بلند کردند. و این اتفاق در کنار طومار ٤٠ هزار کارگر بر سر خواست افزایش دستمزدها و اعتراضات پرستاران و بازنشستگان با خواست افزایش سطح حقوقهایشان، دامنه ای اجتماعی به این مبارزات داد و مبارزات معلمان مکان ویژه ای در راس این اعتراضات پیدا کرد. خواست دیگر معلمان که درخشید خواست تحصیل رایگان بود. که خواستی سراسری و اجتماعی است و میلیونها دانش آموز و خانواده هایشان خواستار آنند. خواستهای دیگر آنها خواستهایی  چون بالا رفتن استاندارد آموزش و از بین رفتن آموزش طبقاتی بصورت خصوصی و دولتی بودن مدارس، ایمن سازی مدارس، بیمه درمانی مناسبت و امکانات تامین مسکن برای آنان و غیره است. اما حکومت اسلامی به جای پاسخگویی به خواستهای معلمان، سیاست سرکوب را در پیش گرفت. معلمان معترض را تهدید و احضار کرد و در همین دوره تعدادی از فعالین این مبارزات از جمله اسماعیل عبدی دبیر کل کانون صنفی معلمان، علی اکبر باغانی معاون دبیر کل کانون، محمود بهشتی سخنگوی کانون، علیرضا هاشمی دبیر سازمان معلمان را دستگیر کرد که هنوز در زندانند. در همین دوره سه نفر دیگر از معلمان نیز به اسامی محمد رضا نیک نژاد، مهدی بهلولی و منصور موسوی دستگیر شده بودند که بعد از اعتراضات بسیار با قید وثیقه آزاد شدند. بعلاوه اینکه رسول بداغی که در ١٣ مرداد ماه  حکم ٦ سال زندانش را سپری کرده بود، با حکم جدیدی به سه سال زندان دیگر محکوم شد. عبدالرضا قنبری هم از معلمانی است که در سال ٨٨ دستگیر شد و بخاطر شرکتش در اعتراضات توده ای مردم در آن سال ابتدا به وی حکم اعدام داده شد و بعد از کارزاری گسترده حکم او به یازده سال و سپس به ده سال تخفیف یافت.

اینها همه بخاطر همان خواستهایی که معلمان سالهاست برایش مبارزه میکنند در زندانند. از اینرو معلمان وظیفه خود میدانند که برای آزادی همکاران دربندشان مبارزه کنند. به عبارتی روشنتر مبارزه برای آزادی آنان به معنای تاکید و پافشاری بر همان خواستهاییست که معلمان برایش دست به اعتراض زده و خواستارش هستند. از سوی دیگر این مساله روشن است که رژیم اسلامی فعالین و رهبران کارگری و معلمان معترض و فعالین جنبش های اعتراضی در عرصه مختلف اجتماعی را زیر فشار دائم خود قرار میدهد تا جلوی سازماندهی این مبارزات را بگیرد و فضای رعب و وحشت را بر جامعه تحمیل کند. روشن است که باید این تهدیدات و فشارها را همچون مانعی از سر راه مبارزه خود کنار بزنیم و به این لحاظ مبارزه برای آزادی معلمان زندانی و همه زندانیان سیاسی یک اولویت مهم برای گسترش مبارزات کل مردم است. به همه این دلایل امروز می بینیم که خواست آزادی معلمان زندانی و زندانیان سیاسی به یک امر فوری و اضطراری برای معلمان تبدیل شده است و هم اکنون کارزاری گسترده با این خواست در جریان است. ضمن اینکه معلمان بر خواستهایی که بخاطرش جمع شدند و اعتراض کردند پافشاری میکنند و رئوس آنها را در قطعنامه هایشان دیده ایم. نکته قابل توجه اینجاست که در عرصه مبارزه برای ازادی معلمان زندانی نیز معلمان الگوی خوبی از مبارزه بدست داده اند. با اطلاع رسانی وسیع توانسته اند صدای اعتراض خود و معلمان دربند را به گوش جهانیان برسانند. صندوق های همبستگی مالی تشکیل داده و به نشانه حمایت از مبارزات همکاران زندانی خود، خانواده های این عزیزان را در حلقه حمایت و پشتیبانی خود قرار داده اند و مشخصا در این رابطه فراخوان به تجمع و اعتراض داده اند. وقتی هم همکارانشان به دادگاه احضار شده اند، اجازه نداده اند که آنها تنها باشند و همراهی شان کرده اند. نمونه درخشان این مبارزات تجمعات سراسری روز ١٦ مهر به مناسبت روز معلم است که محور اصلی فراخوانش خواست آزادی معلمان زندانی بود و در جایی چون مشهد صدای معلم زندانی، زندانی سیاسی آزاد باید گردد، در فضای خیابان مقابل آموزش و پرورش طنین انداخت. این شعار و این تجمعات در ابعاد گسترده اش آنهم در کنار جنب و جوش های اعتراضی که در ماههای اخیر برای آزادی زندانیان سیاسی در مقابل زندانها شاهدش هستیم، یک نقطه عطف در این عرصه مهم مبارزه و گام بزرگی به جلو بود.  اینها همه اهمیت و جایگاه این خواست را در مبارزات معلمان نشان میدهد.

کارگر کمونیست :

ما همه روزه شاهد اعتٺصاباٺ و اعتراضات کارگری در اقصا نقاط کشور هستیم . درحالېکه کارگران هنوز موفق به یک اعتصاب و یا اعتراض سراسرې نشده اند، اما  اعتٺراض سراسری ې معلمان  تقریبا به یک سنت     تبدیل شده است . فکر مېیکنېد فاکتٺورهای دخیېل در این تفاوت کدامند؟

شهلا دانشفر:

ببینید یک دلیلش ساختار استخدامی معلمان با کارگران است. به این معنی که معلمان همه در استخدام آموزش و تحت  قوانینی سراسری کار میکنند. این خود زمینه آماده تری برای سراسری شدن خواستها و مبارزاتشان فراهم میکند. در حالیکه کارگران هر کارخانه با کارفرمای معینی روبرویند. بعلاوه بنا بر آمار دولتی ٩٣ درصد قراردادهای کاری موقت است و در مراکز بزرگ صنعتی و مجتمع های بزرگ کارگری، چون در صنعت نفت و صنایع وابسته به آن، پتروشیمی ها و مجتمع هایی چون ایران خودرو، ذوب آهن اصفهان، معادن بزرگ و غیره نیز هر بخش از کار به پیمانکاری سپرده شده است. با این شکل برده وار کار محیط های کار شقه شقه شده و کارگران هر بخش با پیمانکاری سرو کار دارند و این خود به عنوان مانعی بر سر سراسری شدن مبارازت کارگری عمل میکند. با این حال در جایی چون پتروشیمی ماهشهر دیدید که در سال ٩٠ چگونه هزاران کارگر از شرکت های مختلف با اشکالی چون پیکت کردن همزمان و راهپیمایی در محوطه این مجتمع بزرگ اقتصادی و غیره اعتراضات گسترده ای بر سر خواست کوتاه شدن دست پیمانکاران داشتند. بعد هم با اتکا به قدرت همین مبارزات در سال بعدش پرچم خواست افزایش دستمزدها در گام اول دو میلیون و پانصد هزار تومان را بلند کردند و نقش مهمی در جلو بردن این جنبش داشتند. نمونه دیگر از این دست اعتراضات، مبارزات پنج هزار کارگر در بافق یزد در شهریور ٩٣ بود  که شهر بافق را به تحرک در آورد. طبعا یک نقطه قوت ویژه مبارزات معلمان سازمانیابی آنها در گروههای مبارزاتی در مدیای اجتماعی است. استفاده از این ابزار به آنان امکان داده است که سریعترین خبر رسانی را داشته باشند. همچنین از این طریق توده معلمان امکان دخالتگری در روند تصمیم گیری ها برای ادامه مبارزاتشان را پیدا کرده و توانسته اند در شهرهای مختلف و در سطح سراسری به هم وصل شوند. بدین ترتیب مدیای اجتماعی نقش مهمی در سازمانیابی مبارزات معلمان و اتحاد آنان داشته است. نتایج آنرا هم در شکل گیری ٤ تجمع بزرگ و سراسری در ده ماهه اخیر بوده است. این نقطه قوت اعتراضات معلمان است و میتواند به الگویی برای سازمانیابی مبارزات کارگری و کل جامعه تبدیل شود. به نظرم علیرغم تحرکی که در جنبش کارگری در این زمینه مشاهده میشود، سازمانیابی در گروههای مبارزاتی در مدیای اجتماعی مثل تلگرام و واتس آپ و غیره ، هنوز جایگاه واقعی خود را برای متحد کردن مبارزات کارگری بر سر خواستهایشان پیدا نکرده است. باید راههای عملی کردن این امر و رفع موانعش را جستجو کرد.  

کارگر کمونیست :

نظرتان در باره گرایشات مختلف در جنبش اعتراضی معلمان چیست ٺ؟ آیا فکر مېکنېد که ما شاهد تقابل دوگرایش راست و چپ در  اعتراضات معلمان ٺ هستیم؟

شهلا دانشفر:

گرایشات راست و چپ گرایشات پایه ای در تمام جنبش های اجتماعی هستند. طبعا ما با شاخص های ایدوئولوزیک برای شناخت این گرایشات سراغ جریانات و جنبش های اجتماعی نمیرویم بلکه عملکرد مشخص آنهاست، که جایگاه چپ بودن ویا راست بودنشان را نشان میدهد. از نظر من هر جریانی که تلاش میکند مبارزات کارگران و معلمان را بدنبال جناحی از درون حکومت بکشاند، هر جریانی که میکوشد تا مبارزات کارگران و یا معلمان را در چهارچوبه های قوانین جمهوری اسلامی محصور نگاهدارد و از اجتماعی شدن این اعتراضات بیم داشته و بر سر راه آن مانع است، هر جریانی که تلاش دائمی اش اینست که   کارگران، معلمان و جنبش های اجتماعی  را از سیاست و  از تحزب برحذر کند و در عمل سیاست سازش با وضع موجود را پاسداری میکند،  دارد گرایش راست را نمایندگی میکند. بروز عملی این گرایش امروز به صورت فراخواندن کارگران و معلمان به انتظار و وعده های دولت پوچ دولت روحانی است. اینها گرایشاتی هستند که بدنبال توافق اتمی و اینکه گویا اقتصاد بهتر خواهد شد، تحرک بیشتری پیدا کرده اند. برای مثال در مبارزات کارگران، معلمان، پرستاران و.. گاها رد پای این گرایشات را دیده ایم. برای روشن شدن بحث به اطلاعیه ای از “خانه پرستار” به عنوان نمونه ای از آن اشاره میکنم.  “خانه پرستار” طی بیانیه ای تحت عنوان “بیانیه مهم تحلیلی بمناسبت تجمع بزرگ پرستاران در ٦ مرداد” از پرستاران خواست که تجمعی که قرار بود در ٦ مرداد درمقابل وزارت بهداشت برپا کنند و پیگیر خواستهایشان شوند را به تعویق بیندازند.  “خانه پرستار” در توضیح علت این درخواست چنین نوشت:”با توجه به شرایط حساس کشور بعد از توافق هسته ای، پیشگیری از بهره برداری معاندین نظام جمهوری اسلامی در خارج از کشور و همچنین برگزاری انتخابات به تعویق افتاده شورایعالی در فضایی آرام و ضمن تشکر از جامعه بزرگ پرستاری که به شکل بی سابقه ای اقتدار حرفه ای را به نمایش گذاشته تا به خواسته های قانونی خود برسند و آماده شرکت در این تجمع شده بودند، درخواست می نماید ضمن حفظ فضای اعتراض برگزاری این تجمع بمدت دو ماه به تعویق انداخته شود.”

این بیانیه، قبل از هر چیز بیانیه دعوت به سازش پرستاران با حکومت است. می بینیم در فضای داغ بعد از توافق اتمی “خانه پرستار” نیز با کوبیدن بر طبل تبلیغات بر سر شرایط حساس بعد از این توافق میکوشد پرستاران را به انتطار دعوت کند تا به سهم خود فرصتی برای نظامشان بخرند. در این بیانیه “خانه پرستار” با همان ادبیات و گفتمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی، نسبت به بهره برداری “معاندین نظام در خارج کشور” داد سخن سر داده و عملا کنار نظام ایستاده و پرستاران را از تجمع اعتراضی شان برای پیگیری خواستهای خود برحذر کرد. این بیانیه در عین حال وحشت “خانه پرستار” را از جنب وجوش اعتراضی وسیع در میان پرستاران و آماده شدنشان برای تجمع ٦ مرداد نشان میداد و اینجاست که در پشت این بیانیه سر و کله گرایش راست را میتوان به روشنی دید. گرایشاتی که بازدارنده هستند و باید از سر راه اعتراضاتمان کنارشان بزنیم.

نمونه دیگر بیانیه مربوط به فراخوان شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان به مناسبت روز جهانی معلم و برگزاری آن در ١٦ مهر با سه روز تعویق است. روشن است که هر تشکلی میتواند به دلایل معینی از جمله ضرورت تدارک بیشتر برای سازماندهی یک روز اعتراض و غیره فراخوان به حرکتی را به تاخیر بیندازد و یا حتی لغو کند. بحث بر سر اینها نیست. بلکه بحث بر سر اینست که شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان در بیانیه خود ضمن بر شمردن دو دلیل یکی “تقارن ١٣ مهر با ماجرای کشته شدگان منا و دیگری “نشان دادن “حسن نیت فرهنگیان مبنی بر عدم تمایل قلبی به تعطیلی کلاس های درس و ممانعت از ایجاد خلل در امر آموزش”، مراسم روز جهانی را سه روز به تعویق انداخته و مینویسد:” لذا فرهنگیان سراسر کشور صرفاً در زمان و مکان اعلام شده ، بر اساس اصل ٢٧ قانون اساسی، به دور از هرگونه گرایش سیاسی، در این تجمع کاملا صنفی در قالب سکوت و با در دست داشتن پلاکارد به بیان خواسته های قانونی خود می پردازند. بنابراین برگزاری هرکنش دیگری در هر زمان دیگر، مورد تأیید تشکل های صنفی فرهنگیان کشور نمی باشد”.

این عبارات به روشنی نشان میدهد که بحث نویسندگان این فراخوان صرفا بر سر دور بودن حرکت از “هرگونه گرایش سیاسی” نیست. بلکه بحث بر سر بر حذر کردن معلمان از اعتراض رادیکال و فریاد زدن خواستهایشان است. و “تجمع کاملا صنفی در قالب سکوت، بیان روشن این هدف است که اتفاقا سیاست معینی را دبنال میکند. اما دیدیم که تجمع ١٦ مهر ، تجمع سکوت نبود. بلکه تجمع اعتراض بود و با فریاد زندانی سیاسی آزاد باید گردد، و با اعلام خواستهایی چون خواست افزایش حقوقها به بالای خط فقر و تحصیل رایگان و غیره پیشروی دیگری در جنبش اعتراضی معلمان و کل جامعه بود. در جنبش کارگری نیز خانه کارگر و دارو دسته هایش آبرو باخته تر از آنند که نیازی به آوردن مثالی از رویکردهایشان باشد.

اما در مقابل این گرایشات ، گرایش چپ و رادیکالیسم را قرار دارد که اجتماعی است که هر روز سازمانیافته دارد با جنبش هایش بیشتر به جلو می آید. نمونه اش اعتراضات معلمان است که اساسا چپ و رایکال است و به لحاظ خواستهایش، به لحاظ اشکال مبارزاتی اش، به لحاظ تعرضی بودن و ابعاد گسترده اش، قدمهای بزرگی جنبش کارگری و مبارزات کل جامعه را به جلو برده است. این مبارزات در کنار اعتراضات هر روزه کارگران در محیط های کارگری تاثیر مهمی در تغییر توازن قوای سیاسی جامعه به نفع مبارزات مردم داشته است.

کارگر کمونیست :

مصاف هاې ی پېش روې ی اعتراضات معلمان کدامند؟ چگونه معلمان میتوانند اعتراضات  خود را با اعتراضات دیگر بخشهای معترض جامعه هم آهنگ و یکپارچه کنند؟

شهلا دانشفر:

اولین مساله همانطور که قبلا نیز اشاره کردم اینست که معلمان به هیچکدام از خواستهایشان نرسیده اند و  نه تنها این، بلکه تعدادی از همکارانشان نیز دستگیر و در زندان بسر میبرند. بنابراین جدا از اینکه باید معلمان زندانی فورا آزاد شوند و به فضای امنیتی در آموزش و پرورش پایان داده شود که دو بند مهم قطعنامه های معلمان در تجمعات اعتراضی آنها در ١٦ آذر بود،  باید به خواستهای اساسی آنان که در راسش دو خواست مهم افزایش دستمزدها به رقمی بالای خط فقر و  تحصیل رایگان قرار دارد، پاسخ داده شود. از همین رو مبارزات معلمان ادامه دارد. نکته مهم حفظ اتحاد مبارازتی آنان است.

نقد و افشای گرایشات راست و سازشکار و خنثی کردن تفرقه افکنی هایشان یک حلقه مهم در تقویت اتحاد و همبستگی در مبارزات معلمان است. در این راستا بیان شفاف خواستها و مطالبات و جلوگیری از حاشیه شدن خواستهای اساسی جایگاهی کلیدی دارد. از جمله خواست افزایش دستمزدها به رقمی بالای خط فقر بیان آشکاری از خواست واقعی معلمان، کارگران، پرستاران و بخش عظیمی از حقوق بگیران جامعه است. به این اعتبار خواستی متحد کننده است که در عین حال ظرفیت جلب بیشترین همبستگی مبارزاتی از سوی بخش های مختلف جامعه را دارد. قطعنامه ١٦ مهر به نوعی این خواست را که محور قطعنامه های تجمعات اعتراضی قبلی معلمان و پلاکاردهایشان بود با  عبارت کلی رفع تبعیض حقوق معلمان با بحش های دیگر دولتی ، کمرنگ تر کرد. در برابر چنین تلاشهایی باید اعلام کنیم که ما معلمان نه تنها خواستار رفع تبعیض هستیم. بلکه به زندگی زیر خط فقر تن نمیدهیم و باید حقوق ما فورا به سطح بالای خط فقری که خود دولت آنرا بیش از سه میلیون تومان اعلام کرده است، افزایش یابد. و در تجمعات بعدی مان بار دیگر با شعار خط فقر سه میلیون، حقوق ما یک میلیون، اعتراضمان را به فقر و فلاکت کنونی روشن و شفاف اعلام داریم. همچنین خواست مهم دیگر ما تحصیل رایگان است که باز خواستی اجتماعی و مساله میلیونها دانش آموز و خانواده هایشان است و باید همچنان پرچم مبارزات معلمان باشد. با چنین خواستهای سراسری و متحد کننده ایست که میشود تفرقه افکنی ها را خنثی کرد و زمینه جلب بیشترین حمایت اجتماعی را از مبارزات خود فراهم ساخت.  

بعلاوه همانطور که قبلا نیز اشاره کردم سازمانیابی معلمان در گروههای مبارزاتی در مدیای اجتماعی نقش مهمی در برقراری و حفظ ارتباط  و تصمیم گیریهای جمعی بر سر چگونگی ادامه مبارازتشان دارد. حفظ این ارتباطات و گسترش آن در مدیای اجتماعی یک گام مهم در حفظ اتحاد معلمان و دخالتگری توده هر چه بیشتری از آنها در پیگیری خواستها و مبارزاتشان است. با فراهم شدن چنین سطحی از دخالت و اتحاد و همبستگی طبعا بهتر میتوان جلوی سازشکاریها و تلاش برای کشاندن مبارزات معلمان بدنبال جناحهای حکومتی و فرستادن آنها بدنبال توهمات پوچ “دولت تدبیر و امیدشان” را گرفت. اگر چه معلمان با گسترش اعتراضات متحدانه خود و با شعارهایی چون زندانی سیاسی آزاد باید گردد، معلم ، معلم، اتحاد ، اتحاد، هر روز بیشتر این گرایشات را کنار زده و به جلو می آیند.

و بالاخره اینکه یک کارآیی دیگر مدیای اجتماعی در مبارات معلمان اینست که با استفاده از آنها میتوان با گروههای مبارزاتی در میان پرستاران، کارگران و دیگر بخش های حقوق بگیر جامعه که به دستمزدهای زیر خط فقر اعتراض دارند، ارتباط برقرار نموده و با اطلاع رسانی از مبارزات خود بیشترین حمایت اجتماعی را جلب کرد.

واقعیت اینست که مبارزات معلمان تا هم اکنون الگوهای خوبی از اتحاد و همبستگی، برپایی اعتراضات گسترده  و سراسری و سازمانیابی مبارزاتشان  از طریق مدیای اجتماعی بدست داده اند.

زنده باد معلمان.