کامنتهای کارگری (اعتصاب معلمان تونس، اتحادیه ای کوچک و مهم، شمشیر بی خاصیت جمهوری اسلامی، بهار بیکاری و گرسنگی و فضای دور و بر تحصیلی سال نو)
ناصر اصغری
شمشیر را از رو بسته، اما راه حلی ندارد!
جمهوری اسلامی در یکی دو هفته گذشته فشار را بر فعالین کارگری و فعالین جنبش اعتراضی معلمان افزایش داده است. به دنبال دستگیری محمدرضا نیک نژاد و مهدی بهلولی، دراکولای خونخوار اسلامی دست به قتل شاهرخ زمانی زد. در حول و حوش این قتل برای محمود صالحی حکم ۹ سال زندان صادر کرد. فعال کارگری، محمدرضا کریمی را در بندر لنگه دستگیر کرد. ۳ سال دیگر بر حکم زندان رسول بداغی، که حکم اولیه زندانش به پایان رسیده بود، اضافه کرد. علی نجاتی را دستگیر کرد؛ و در آخرین خبر هم سید منصور موسوی، از معلمان در تهران را دستگیر کرده است. این بگیر و ببندها، و قتل و جنایات، تنها راه حلی است که رژیم اسلامی جلو خود دارد و فکر می کند توان سر پا ماندن را از این راه دارد. راه دیگری برای خروج از بحرانهای همه گیرش، برای حل معضل بیکاری، اعتراضات میلیونی، فقر و ناامنی ندارد.
اما با هر یک از این اعمال، کارگران را در تصمیم سرنگون کردن رژیم جنایتکار اسلامی، مصممتر می کند. با هر کدام از این اعمال، گامی دیگر بسوی مرگ برمی دارد.
اعتصاب مهم معلمان تونس
تونس در دنیای انقلابات “بهار عربی” جایگاه ویژهای دارد. این انقلابات که اکنون جغرافیای سیاسی دنیا را تماما عوض کرده است، از تونس آغاز شد. نیروی اصلی سرنگونی بن علی کارگران متشکل بودند که از لاشه روسائی فدراسیون اتحادیههای کارگران تونس، که هم کاسه و یا شاید بهتر باشد بگویم، کاسه لیسان بن علی و عضو حزب بن علی بودند، عبور کردند و به چیزی جز سرنگونی آن رژیم مستبد و الگوی صندوق بین المللی پول رضایت ندادند.
این بار نوبت معلمان تونس است که به خیابانها آمده و پرچم مطالبه معیشت و رفاه را بار دیگر بالا بردهاند. سایت All Africa گزارش داد که روز ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۵، هزاران تن از معلمان تونس، که ۷۰ هزار معلم دارد، بدنبال به بن بست رسیدن مذاکرات بین اتحادیه معلمان و دولت دست به اعتصاب زدند. مهمترین مطالبات معلمان افزایش دستمزدها و اصلاحات اساسی در نظام آموزشی اعلام شده است. اعتصاب سال گذشته معلمان تونس باعث شد که دولت از امتحان گرفتن از دانش آموزان دوره ابتدائی بگذرد؛ که یک پل مهم رابطه بین جامعه و معلمان شد. اعتصاب معلمان تونس وسیعا توسط جامعه و از جمله توسط فعالین فدراسیون اتحادیههای کارگران تونس مورد حمایت قرار گرفته است.
از یک بهار تا بهاری دیگر، زندگی تباه می شود!
اخبار این هفته مربوط به بیکاری و بیکارسازی در ایران، خبر مهندسی شده بیکار شدن ۱۱۷ هزار نفر در فاصله بهار ۹۳ و بهار ۹۴ بود. خبرگزاری دولتی “مهر” مینویسد: “مقامات ارشد دولتها تلاش میکنند تا در این بخش (بیکاری و اشتغال) آمارهای قابل قبولی را به جامعه ارائه کنند.” و درست از این سر آمار را چنان به دلخواه و بدون هیچگونه منطقی دستکاری میکنند که حتی صدای خبرنگار “مهر” را هم در آورده است. مینویسد: “طبق اعلام مرکز آمار، نرخ بیکاری در استان لرستان که طی سالهای گذشته بالاترین میزان بیکاری را در بین استان های کشور داشته، به یکباره از ۲۰.۳ درصد در بهار ۹۳ به ۱۰.۷ درصد در بهار امسال کاهش یافته که این میزان افت بیکاری در این استان پس از سالها، اندکی تعجب برانگیز است، چون تغییر شدیدی در بهبود و حتی تشدید بیکاری در سایر استانها مشاهده نمیشود.” و میپرسد: “جا دارد که این سوال از دولت پرسیده شود که آیا مستندات اشتغال ۷۰۰ هزار نفر در فاصله بهار ۹۳ تا بهار ۹۴ قابل ارائه است؟” از دروغهای بیمزه دولت اسلامی که بگذریم، سئوالی که جلوی همه ما، از توده کارگران گرفته تا فعالینی که تغییر شرایط برای زندگی بهتر مشغلهشان است، قرار میگیرد این است که برای جلوگیری از تباهی و سیاهی بیشتر وضعیت معیشتی مردم زحمتکش در این جامعه، چه برنامهای و چه گامهای عملی جلوی خودمان گذاشتهایم؟ اگر چیزی نه، بهتر است دست بکار شد.
اتحادیهای کوچک، گامی بزرگ
رویتر روز ۱۶ سپتامبر ۲۰۱۵ خبر داد که گروه کوچکی – کوچک به معنای واقعی کلمه – یعنی ۹ نفر از پرسنل داروخانهای در شرکت عظیم Target (تارگت) در تلاشی پیگیر در شهر نیویورک موفق شدند اتحادیه خود را ایجاد کنند. تارگت در آمریکا تاریخی بیش از یک قرن دارد و پرسنل داروخانه فوق اولین کسانی هستند که توانسته اند موفق به ایجاد تشکل خود بشوند. تارگت بعنوان یکی از مخالفین سرسخت ایجاد تشکل کارگری در آمریکا شناخته شده است که با چنگ و دندان با تلاش کارگران برای متشکل شدن جنگیده است. و شکست اخیر آن در مقابله با کارگران مصمم بعنوان یک پیروزی مهم کارگران جشن گرفته شده است.
برای شرکتی که بیش از ۱۸۰۰ مغازه زنجیرهای با ۳۵۰ هزار کارگر دارد، متشکل شدن ۹ نفر در گوشه کوچکی در یک مغازه اتفاق مهمی به نظر نمیآید. همچنین به نظر من کارگران یک شرکت تنها زمانی به اندازه کافی قدرتمند هستند که تشکل آنها همه کارگران را دربر بگیرد. اما شکست تلاشهای تارگت برای مقابله با کارگران برای متشکل شدن و شکست تارگت بعنوان یک شرکت قدرتمند که میتواند هر چه خواست بر سر کارگرانش بیاورد، یک گام بسیار مهم برای کل جنبش کارگری است!
نگرانی رژیم اسلامی از فضای سال نو تحصیلی
دستگیری معلمان در آستانه سال نو تحصیلی که از داغترین اخبار سیاسی یکی دو هفته گذشته ایران بوده، بر این یادآوری تأکید می کند که رژیم اسلامی سخت نگران اعتراض معلمان برای پیگیری مطالباتشان است. می خواهد فضای رعب و وحشت حاکم کند تا شاید بتواند خانه نشینشان کند. ادامه اعتراضات و پیگیری مطالبات جواب نگرفته معلمان حتمی است. آنچه که باید مورد توجه قرار بگیرد دخالت دادن توده مردم و بخصوص والدین دانش آموزان است که این اعتراضات را هر چه بیشتر از خود بدانند و به یک اعتراض وسیع اجتماعی تبدیل کنند. نکته مهم دیگر اینکه گرایش رادیکال و چپی که حضورش در اعتراضات تاکنونی معلمان کاملا محسوس بوده، جلو بیاید و گرایش راست و دمخور سران رژیم را حاشیهای کند. فعالینی که چه جلوی صف و چه پشت پرده این اعتراضات را سازمان می دهند و صدای اعتراض معلمان بوده اند باید راهی برای عبور از این دور باطل پیدا کنند. فضای جامعه پر است از اعتراض. این حال و هوا را باید قاپید! “شورای مرکزی تشکل های صنفی معلمان سراسر کشور” در جائی در آخرین بیانیهای که تاریخ “شهریور ۱۳۹۴” را بر خود دارد، مینویسد: “چگونه میتوان از معلمانی که از انتظار برای آزادی رسول بداقی و ادامهی بازداشت فراقانونی او خسته شدهاند، انتظار سکوت داشت؟” دقیقا! ما انتظار داریم که معلمان و تشکلهای آنها در مقابله با این حملات رژیم سکوت نکنند.