اسماعیل ویسی- در حاشیه اخبار کارگری و رویدادهای اجتما عی شماره 4

اسماعیل ویسی- در حاشیه اخبار کارگری و رویدادهای اجتما عی شماره 4

کشته شدن 657 نفر کارگر در حین کار تنها در 124 روز

بر اساس آمار رسمی سازمان پزشک قانونی جمهوری اسلامی در ایران، 657  نفرکارگر تنها در چهار ماه نخست سال 1394 در اثر حوادث  درحین کار جان خود را از دست داده‌اند. روزانه 5 کارگر بر اثر حوادث کاری در حین کار کشته و بسیاری هم نقص عضو شده اند. رقمی که نسبت به مدت مشابه سال قبل چهار درصد افزایش داشته است. بر اساس این آمار که خبرگزاری ایلنا به نقل از سازمان پزشکی قانونی منتشر کرده دراین مدت  10109 نفر مصدوم حوادث کار به مراکز پزشکی قانونی مراجعه   کرده اند که در مقایسه با مدت مشابه سال قبل 4,2 درصد رشد داشته است. در اردیبهشت ماه سال جاری روابط عمومی پزشکی قانونی اعلام کرد که‌ تلفات حوادث کار در سال 1393   1891  نفر بوده که 13 نفر از آنها کارگران زن  بوده‌اند.  در سال 1392 ” 1994   نفر کارگر” در حوادث ناشی از کار جان خود را از دست داده‌اند که این رقم در مقایسه با سال 1391 که تعداد تلفات حوادث کار”  1796 نفر  بوده است، 11 درصد افزایش نشان می‌دهد. بر اساس آمارهای رسمی در حوادث کار سال گذشته(1393) سقوط از بلندی با 45،6 درصد بیشترین علت مرگ در حوادث کار را به خود اختصاص می‌دهد. پس از آن اصابت جسم سخت با 22،1 و برق‌گرفتگی با 15،1 درصد بیشترین دلایل مرگ در حوادث کار را در برمی‌گیرند. همچینین از کل تلفات حوادث کار سال گذشته ” 862  نفر به دلیل سقوط از بلندی، 418 نفر بر اثر برخورد جسم سخت، 286 نفر به دلیل برق‌گرفتگی، 98 نفر به دلیل کمبود اکسیژن، 72 نفر بر اثر سوختگی و 155 نفر به دلایل دیگری جان خود را از دست داده‌اند.و …  در ادامه گزارش آمده است که، حوادث در محل کار و جانباختن کارگران در حین کار افزایش یافته است. در 10 سال گذشته، 12436  نفر در حوادث کار جان خود را از دست داده‌اند. 70 درصد حوادث بر اساس آمار رسمی در ایران در بخش ساختمان سازی روی داده است .

 آمارهای ارائه شده از سوی ارگانهای رسمی رژیم اسلامی می باشد. باید تاکید کرد که آمار تلفات در محیط کار در سراسر ایران بسیار بیشتر از این میباشد،  زیرا بر اساس اخبار واقعی و شرایط اسفبار ” فقر، فلاکت ، نا امنی شغلی، اخراج، بیکار سازی، عدم آموزش کارگران، عدم وسایل ایمنی در محیط کار، ساعت کار طولانی،  بی خوابی ، عدم استراحت کافی، عدم دستمزد مکفی و  بناپار چند شغله شدن کارگران برای تامین معیشت خود و خانواده هایشان،   عدم وجود تشکل های توده ای کارگری در محیط کار و زیست ، سرکوب و ایجاد فضای اختناق آمیز در محیط های کاری در اعتراض کارگران برای دستیابی به مطالباتشان، که رژیم اسلامی سرمایه  و سرمایه داران به طبقه کارگر تحمیل کرده اند، بسیاری از کارگران از ترس اخراج، پس از مصدومیت به پزشک قانونی مراجعه نمی‌کنند و همچنین بسیاری از آمارهای مربوط به حوادث کارگری از سوی مسئولان و پزشک ‌قانونی به جامعه اعلان نمی‌شود.

راه چاره اساسی برای تغییر در شرایط تحمیل شده و تحمیل خواسته ها برای  ایجاد بهبودی  در محیط های کاری به  رژیم اسلامی سرمایه داران و کارفرمایان   اتحاد و همبستگی و ایجاد تشکل های توده ای کارگری است. رژیم اسلامی و سرمایه داران در ایران با تمامی توان تلاش می کنند که شرایط غیر انسانی تری را برای دستیابی به سود و ثروت و سرمایه بیشتر به کارگران تحمیل کنند. 

۵۰ درصد کل کارگران ایران حداقل دستمزد می‌گیرند

بر اساس آمار منتشره، جمعیت کارگری در ایران 13 میلیون تن برآورد شده است. آمار فوق با محاسبه خانواده ها اگر هر خانواری 4 نفر در نظر گرفته شود، 52 میلیون نفر می باشد، که اکثریت آنان در بدترین شرایط ممکن تحمیل شده  به یمن وجود رژیم اسلامی سرمایه داران زندگی می کنند.

بنا به ‌گزارش خبرگزاری مهر، که اعتراف اخیر غلامرضا عباسی، دبیرکل کانون عالی انجمن‌های صنفی کارگران ایران که تشکلی زرد و وابسته بخود رژیم اسلامی می باشد را منعکس کرده است   می‌گوید، هم‌اکنون حدود 50 درصد کل کارگران کشور حداقل دستمزد 712 هزارتومانی را دریافت می‌کنند در حالی که هزینه سبد معیشت بالای 3 میلیون تومان در ماه است. دریافتی‌های فعلی کارگران، امکان پوشش هزینه‌ها ی بیش از 10 روز از ماه را نیز نمی‌دهد.

 حسن هفده‌تن، معاون روابط کار وزارت کار اسلامی،  پیش از این اعلام کرده بود که از سال 84  تاکنون قدرت خرید کارگران دو سوم کاهش پیدا کرده است. 

آغار سال تحصیلی و دغدغه تامین هزینه تحصیل در خانواده های کارگری

 

اگر آمار رسمی و اعترافات مسئولین رژیم را مبنا قرار بدهیم و قبول کنیم 50  درصد کارگران در ایران حداقل دستمزد را دریافت میکنند وتازه 50 درصدی که مشمول قانون کار اسلامی باشند و اگر بپذیریم که هزینه سبد معیشت بالای 3 میلیون تومان در ماه است نان آورخانواده هایی که 3 یا 4 فرزند مشغول به تحصیل دارند سطح معیشت زیر فقر را هم دارا نیستند.   بازگشایی مدارس فشار هزینه  بالائی را به خانواده های کارگری تحمیل می کند و این یکی از دغدغه های اساسی آنها در بازگشائی مدارس و آغاز سال تحصیلی می باشد. طبقه کارگری که طی 10 سال گذشته  دو سوم از قدرت خریدش کاهش یافته است،  یعنی عملا فقر بیشتری بر وی و خانواده اش تحمیل شده و سطح توقعش را بسیار پائین آورده و نظم نابرابر سرمایه فلاکت بی سابقه ایی را به وی تحمیل کرده است.

هزینه های تامین معیشت و  هزینه های مربوط به آماده شدن فرزندان برای آغاز سال تحصیلی جدید، ثبت نام در مدارس و دانشگاه ها، خرید ملزومات مرتبط با آن بسیار بالاست. زیرا در ایران برای راه یافتن به مدارس باید ” شهریه، هزینه ثبت نام پرداخت کرد  و تامین شهریه،  یکی از مشکلات عدیده ای است که در مقابل خانواده ها ی کارگری بطور ویژه قرار دارد. برای نمونه سال گذشته دبستانی برای سال تحصیل 93/94 در شهرک غرب تهران به والدین دانش آموزان اعلام کرده بود باید شهریه 11 میلیون تومانی برای شاگردان کلاسهای چهارم و پنجم بپردازند. این در حالی است که دبستان از طرف آموزش و پرورش جزو مدارس غیر انتفاعی اعلام شده بود. تصورش را بکنید که یک خانواده ی حتی قشرمتوسط که دارای  دو یا  سه فرزند است چگونه میتواند از پس این اخاذی کلان بر آید و فرزندانش را به این مدارس گران وگاها به لحاظ ایمنی در حال تخریب بفرستند. چنین وضعیتی برای جمهوری اسلامی و دست اندر کاران آموزشی اخاذی کردن از خانواده ها چند نعمت دارد. اولین خاصیت این اخاذی این است که تعداد زیادی از کودکان از خانواده های حاشیه نشین شهرها و فقیرنشین هرگز به مدارس راه نمی یابند.   به گفته علی باقرزاده از  روسای آموزش وپرورش و مسئولان سوادآموزی مناطق هرمزگان در بندرعباس  بیش از 9 میلیون و 715 هزار بی سواد در گروه سنی بالای شش سال و سه میلیون و 456 هزار بی سواد در گروه سنی 10 تا 49 سال در کشور وجود دارند .

 چنین وضعیت  تحمیل شده به اکثریت مردم در ایران بجز  رشد و گسترش فقر، فلاکت و محروم شدن کودکان از تحصیل و رشد پدیده شوم کودکان کار و خیابانی در ایران ارمغانی نداشته است.

رژیم اسلامی در ایران در ایجاد این وضعیت مقصر اصلی است. هر کودکی حق دارد  از کلیه امکانات آموزشی موجود درجامعه استفاده نماید.  تامین زندگی امن، شاد، خلاق و رفاه و آسایش کلیه شهروندان و بویژه بهره مند بودن کودکان از تمامی امکانات زندگی و بدون دغدغه خاطر زندگی کردن در دنیای کودکی خود  و بویژه تحصیل رایگان  تا سن 16 سالگی از وظایف اولیه دولت است.  دولت موظف است استاندارد واحدی از رفاه و امکانات رشد مادی و معنوی کودکان و نوجوانان را در بالاترین سطح ممکن تضمین کند. باید این امان ایجاد چنین وضعیتی را به رژیم اسلامی حاکم در ایران تحمیل کرد!

هفت هزار معلم در خوزستان خواهان کناره‌گیری از کار هستند

طی سال گذشته معلمان در سراسر ایران برای دستیابی به مطالباتشان دست به اعتراضات جدی زده اند. معلمان خواهان  بهبود وضعیت معیشتی و رفاهی ورفع تبعیض و  رسیدن به وضعیت برابر با کارمندان دیگر ارگان‌های دولتی هستند. رژیم اسلامی نه تنها به مطالات آنان وقعی ننهاده بلکه دبیر کل کانون سراسری معلمان و چندین نفر ا ز فعالین اصلی تشکها های معلمین را بازداشت و روانه زندان نموده،  اکنون نیز چندین نفر از آنان در زندان بسر می برند. روز یکشنبه 15 شهریور ماه 1394 ” محمد تقی‌زاده، مدیرکل آموزش‌ و پرورش خوزستان به خبرگزاری ایسنا گفته بود که؛ در مدارس استان خوزستان  نزدیک به  7 هزار نفر کمبود نیروی انسانی وجود دارد و در عین حال 7 هزار نفر به دلیل برآورده  نشدن مطالبات معلمان، شرایط غیرمترقبه‌ای ایجاد شده که باعث کاهش انگیزه معلمان شده و متقاضی خروج از آموزش و پرورش   شده اند.

رشد اعتیاد در دانشگاههای ایران مشکلی اساسی

رشد پدیده شوم مصرف مواد مخدر در  مدارس، مراکز عالی آموزشی، داشگاهها و در کل جامعه ایران همچون یک مشکل و پدیده شوم اجتماعی در حال رشد و گسترش است. روزهای 18- 20 شهریور ماه همایشی تحت عنوان ” کنگره بین المللی دانش اعتیاد” در دانشکاه علوم پزشکی ایران  برگزار شد. حمید صرامی یکی از مسئولین ستاد مبارزه با مواد مخدر در حاشیه این نشست بیان کرده بود  9درصد پسران و 11 درصد دختران دانشجوی دانشگاه‌های دولتی به مصرف داروهای حاوی مواد مخدر اعتیاد دارند. پیش‌تر گفته شده بود حشیش و کودئین بیشترین مواد مصرفی نزد دانشجویان هستند.  رئیس سازمان بهزیستی ایران، در افتتاحیه این همایش در تفکیک سنی و شغلی معتادان ایران گفته بود که 57 درصد آنها شاغلند، 64 درصد آنها در سطح دیپلم و21 درصدشان دارای مدرک کارشناسی هستند.  او عنوان کرده بود  2،6 درصد دانشجویان معتاد هستند و حشیش و کدئین مقام اول و دوم را در مصرف مواد و دارو نزد آنها دارند.  به گفته انوشیروان محسنی بندپی در سال 1385 شمار معتادان زن بالغ بر 4 درصد بود اما این رقم در حال حاضر به 10 درصد رسیده است. علی ربیعی، وزیر کار نیز در سخنرانی خود در این همایش اذعان کرد که حساسیت جامعه نسبت به اعتیاد و آسیب‌های ناشی از آن کم شده و نوعی عادی‌انگاری در این حوزه به وجود آمده است. او گفت قبلا دو طبقه در خصوص اعتیاد داشتیم و فکر می‌کردیم رابطه زیادی بین اعتیاد و لذت‌جویی وجود دارد: اما امروز با طبقات و لایه‌های پیچیده‌ای در خصوص این آسیب مواجهیم به طوری که اعتیاد در بین شاغلان رو به افزایش است و روند ابتلاء زنان به اعتیاد رو به گسترش است.وی با استناد به مطالعات دستگاه‌های دولتی گفت: احساس ناامنی و بی‌پناهی موجب گرایش افراد شاغل به سمت اعتیاد است. 

بر اساس گزارش آمارهای جهانی دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرم سازمان ملل و گزارش خبرگزاری مهر در ایران  روزانه در ایران 1،5 تن  سالانه بیش از 500 تن مواد مخدر مصرف می شود. مصرف تریاک در ایران 450 تن معادل 42 درصد مصرف جهانی است و 13 درصد از مصرف کنندگان جهانی تریاک در ایران قرار دارند. بیش از 63 تا 65 درصد جرائم و دستگیری های مرتبط با موادمخدر و بیش از 6 میلون نفر در ایران تحت تاثیر مواد مخدر قرار دارند . روزانه 8 نفر در اثر مصرف مواد مخدر جان خود را از دست داده و 70نفر نیز معتاد می شوند. سن اعتیاد نیز کاهش یافته، در حال حاضر میانگین سن معتادان به حدود 20 سال رسیده  یعنی از  23 سال، در سال های گذشته به 20 سال کاهش یافته است. زنان در معرض آسیب بیشتری قرار گرفته اند و همچنین معضلات بهداشتی اعتیاد به ویژه ابتلا به ایدز نیز  بطورنگران کننده ای رشد کرده است. رشد 15 درصدی مرگ و میر زنان نیز بر اثر سوء مصرف مواد  مخدرنسبت به سال 91 در آمارها افزایش یافته است. از سوی دیگر افزایش رشد بیش از ۲۵ درصد مصرف شیشه نسبت به  سال 1392 قابل مشاهده است.

جمعیت حاشیه نشین در ایران تا پایان سال جاری به بیش از ۱۳ میلیون تن خواهد رسید

اخیرا  علیرضا ساوری یکی از مسئولین دستگاه قضائی اسلامی بیان داشته است که؛  رشد و گسترش  حاشیه‌نشینی و تبعات ناشی از آن جزء‌ چالش‌های کشور محسوب میشود. وی اشاره کرده است  که ” جمعیت حاشیه‌نشین ایران در دهه 70، 3 میلیون و 300هزار نفر بود که این رقم در نیمه اول دهه 80 به 5 میلیون و 800 هزار نفر و در دی ماه سال 1393  به 10 میلیون و 100 هزارنفر رسید. و بر اساس  پیش بینی‌ها، تعداد جمعیت حاشیه نشین ایران تا پایان سال جاری به بیش از 13 میلیون نفر”  خواهد رسید!!!!

چه باید کرد

سرکوب و رشد و گسترش روزافزون اختناق سیاسی و عدم برسمیت شناختن هرگونه حقوق ابتدائی آحاد مردم، دستگیری و زندانی کردن  فعالین کارگری، سیاسی- اجتماعی ، دخالت در زندگی خصوصی مردم بویژه زنان و جوانان همراه با اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، عدم بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی و رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح  زندگی و معیشت اکثریت مردم رشد و گسترش پدیده های شوم  کودکان کار و خیابانی، کارتون خوابی، فحشا و اعتیاد از شاخص های اساسی و غیر قابل انکار امروز جامعه ایران، به یمن وجود حاکمیت ضد انسانی رژیم اسلامی سرمایه داران میباشد. رژیمی که در بن بست اقتصادی – سیاسی و اجتماعی قرار گرفته  و برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن توده مردم زحمتکش برای تحمیل شرایط بدتر، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی، از هیچ تلاشی فروگذاری نخواهد کرد.

به دلیل وجود این شرایط بسیار مخاطره آمیز و تثبیت و تحمیل ناچیزترین سطح  زندگی و دستمزد ” 712 هزار تومان با محاسبه در صدهای دیگری تحت عناوین متفاوت در  سال 1394 که نه تنها کفاف تامین هزینه های اولیه ی زندگی را نمیدهد، بلکه بر اساس اعتراف مسئولین و نهادهای تحت عنوان نهاد های کارگری وابسته به حکومت، و آمار های ارائه داده شده در ایران،  بیشتر از 4 برابر پائین تر از خط فقر می باشد که عوارض منفی انسانی- اجتماعی آن دامن زده شدن بیشتر به فقر، فلاکت، استیصال و گسترش پدیده  کودکان کار و خیابان ، فحشا، تن فروشی، اعتیاد و دیگر مصائب اجتماعی می باشد. حکومت اسلامی سرمایه داری چنین شرایطی را به اکثریت مردم بویژه طبقه کارگر تحمیل کرده.  آمار و نمونه های فوق در زمینه های متفاوت از زندگی مردم در ایران از زبان خود مسئولین و نهادهای وابسته به رژیم اسلامی می باشند.

راه چاره اساسی و خلاص شدن از این وضعیت غیر انسانی تحمیل شده، متحد شدن و سازمانیابی و تلاش  آگاهانه و هدفمند برای سرنگون کردن حکومت اسلامی می باشد.

اسماعیل ویسی

22 شهریور ماه 1394- 13 سپتامبر 2015

 

esmail.waisi@gmail.com

منتشر شده در نشریه اکتبر شماره 175. نشریه کمیته کردستان حزب حکمتیست

***