همايون گدازگر – حوادث كار يا جنايت سرمايه داران

حوادث كار يا جنايت سرمايه داران

همايون گدازگر

دم و دستگاه حكومت اسلامى در ايران، بهمراه كل طبقه سرمايه دار و همنوائی مزدورانشان در خانه كارگر و شوراهاى اسلامى، با پشتيبانى تبليغى ميدياى جيرخوارشان، كشتار در محل كار كارگران در ايران را “حوادث كار” نام گذاشته اند. اما حتى گزارش آمارى خود مسببين اين جنايات و بررسى چگونگى خيلى از موارد كشتار كارگران نشان مى دهد كه با رعايت معيارهاى يك جامعه نيمه متمدن سرمايه دارى هم، درصد بسيار بالايی از اين به اصطلاح “حوادث كار” قابل پيشگيرى هستند. آمار كشته و مصدوم شدن كارگران در ايران تحت رژيم اسلامى سرمايه تكاندهنده است. گرچه شايد در دنياى شبه بربريت سرمايه دارى عصر حاضر تنها نمونه نباشد، اما چنين قساوت و تباه كردن خيلى ساده زندگى صدها هزار خانواده كارگر و زحمتكش تنها از دست طبقه سرمايه دارى بر مى آيد، كه پشتيبانى يك رژيم مرتجع مذهبى و ضد بشر چون جمهورى اسلامى را پشت سر خود دارد. ابعاد اين جنايت در ايران چنان وسيع است كه دستگاه سانسور و لاپوشانى رژيم در مقابل آن ناتوان است و منعكس كردن بخشى از اين فجايع به رسانه هاى رژيم تحميل شده است.

طبق آمار و ارقام اعلام شده، تلفات حوادث كار در ٩ ماهه اول سال گذشته، نسبت به سال قبل از آن ٢ برابر بوده است. در ٤ ماهه اول سال ٩٣ بيش از ده هزار مصدوم فقط ثبت شده است. در اين سال مرگ ١٥٠٦ كارگر فقط گزارش شده است. اما اين آمار و ارقام فقط آن بخش از كارگران را دربرمیگيرد كه در دفتر و دستك بيمه و امور إدارى ثبت شده اند. در مملكتى كه ٩٠ درصد كارگران در آن از هرنوع بيمه اى محروم و جائی ثبت نشده اند، مى توان آمار واقعى و سرسام آور اين جنايات سرمايه دارى در ايران را تخمين زد.

نگاهى به ناامنى محيط كار و بررسى و ارزيابى از نوع و چگونگى رخ دادن آنها نشان مى دهد كه سرمايه داران با پشتيبانى دولتشان حاضر به هيچ درجه بهبودى در امر امنيت كارگران و محيط كارشان نيستند. خيلى از اين حوادث قابل جلوگيرى هستند، اما هربار عليرغم شناسايی و تشخيص علل بروز آنها، دوباره تكرار مى شوند و از كارگران قربانى مى گيرند. بهمين دليل در ايران تحت حاكميت رژيم اسلامى آمار كشتار كارگران در محيط كار برخلاف تمام دنيا هر سال رو به ازدياد است. مثلا طبق گزارش ايلنا در سال ٩٣ رشد حوادث كار و مصدومين ناشى از آن ٢٠٠ در صد بوده است.

عواملى كه عمدتا مسبب اين حوادث جانگداز هستند، عبارتند از: گاز گرفتگى و استنشاق گاز، سقوط از بلندى، اصابت جسم سخت، كمبود اكسيژن، برق گرفتگى و غيره. در اكثر اين حوادث بعد از وقوع آن علت و چگونگى عدم ايمنى آنها بررسى و روشن مى شود و قاعدتا بايد موارد ناامنى آن برطرف گردد. اما كارفرما و صاحب كار بدون برطرف كردن موارد ناامنى محيط، كارگران ديگر را به ادامه كار و در واقع كشتارگاه و قتل عمد روانه مى كند. سالهاست كارگران چاه كن در اثر جمع شدن گاز زياد در چاه و كمبود اكسيژن خفه مى شوند. ولى اثرى از امن كردن اين كار پر خطر از طرف صاحبان سرمايه نيست و هنوز بخش مهمى از آمار كشته شدگان محيط كار را تشكيل مى دهند. سقوط از بلندى بعلت عدم حفاظ محل كار يا پارگى سيم بالا برها، بعلت عدم كنترل و چك كردن بموقع آنها هنوز از كارگران قربانى مى گيرد.

اگر پيگيرى و يا لااقل رعايت همان حق و حقوق جامعه سرمايه دارى وجود مى داشت، میشد با برطرف كردن اين نواقص و بكارگيرى امكانات فنى و تكنيكى جلوی نابودى زندگى هزاران كارگر و خانوده هاى آنها را گرفت. اما در جامعه كنونى ايران دست سرمايه داران با كمك دولت پشتيبانشان، براى حمله به حق و حقوق كارگر و به خاك سياه نشاندنشان باز است.

طبق قانون كار جمهورى اسلامى كارفرما و پيمانكار مسئول ايمنى كارخانه و محيط كار هستند. اين در واقع يعنى اينكه، نه كارگر اختيارى و کنترلی بر امن كردن محيط كار خود دارد و نه دولت مسؤليتى در قبال جان كارگر بعهده مى گيرد. ريش و قيچى هردو دست كارفرماست. و مضاف بر اين در جامعه اى كه فساد و رشوه و دزدى از سر و كول حاكمانش مى بارد، و سرمايه دار مى تواند با پول نه تنها مجرى قانون بلكه خود قانون را هم بخرد، تكليف حق و حقوق و آينده كارگر فلج و نقص عضو شده و بدون بيمه ديگر معلوم است. در اين ميدان كسب سود براى سرمايه، كارگران افغانی قربانيان هميشگى محيط هاى نا امن كارند. شرايط دشوار اجتماعى آنان را وادار به انجام هر كار پر مخاطره اى مى كند. خبر مرگ كارگر افغانی در اثر خفگى و گاز گرفتگى يا پرتاب از بلندى، تم ثابت و عادى روزنامه هاى ايران است.

شرايطى كه به اين بربريت ميدان داده است وضعيت طبقه كارگر در اثر حمله مداوم حكومت اسلامى سرمايه داران در چند دهه اخير به معيشت آنان است. طبقه كارگر و رهبران كارگرى كه عليرغم حمله مداوم صاحب كار و سرمايه داران پيوسته در حال اعتراض و مطالبه حقوق خود هستند، در اين سالها همواره ايمنى محيط كار را جزو مطالبات اساسى خود قرار داده اند. اين يك نياز انسانى براى بقاء و حق حيات كارگر و دفاع از آينده خانواده كارگران است. اما پيشروى در اين عرصه هم همانند ديگر خواستهاى برحق كارگران، ربط مستقيم به درجه اتحاد و سازمانيافتگى طبقه كارگر دارد.

٢٤جولاى ٢٠١٥