اسماعیل ویسی- سفر روحانی، برای حل مشکلات مردم در جامع کردستان نیست.

اسماعیل ویسی- سفر روحانی، برای حل مشکلات مردم در جامع کردستان نیست.

قرار است حسن روحانی رئیس دولت تدبیر و امید این سنبل تمام عیار کلیت رژیم اسلامی سرمایه داران در ایران در روز یکشنبه 4 مرداد ماه 1394 همراه هیئتی از همپالیکی های سرکوبگرش، در تلاش برای متحقق شدن منافع و اهداف سیاسی- اجتماعی و استراتژیکشان و تثبیت و تحکیم پایه های سیاسی- اجتماعی رژیم اسلامی به کردستان- سنندج، سفر کند. دولتی که همچون دولت های خلف خود در ایران از هیچگونه تلاشی در دامن زدن به زن ستیزی، خرافات و فرهنگ وسنت عقب مانده اسلامی و مرد سالاری، اسید پاشی سیستماتیک بر زنان در اقصی نقاط ایران خودداری نکرده. ( بر اساس اعتراف یکی از نمایندگان مجلس اسلامی 300 مورد اسید پاشی در 6 ماه گذشته ) ، اختناق و سرکوبگری سیاسی- اجتماعی، عدم برآورده کردن مطالبات معیشتی کارگران و بویژه معلمین، تحمیل فقر و فلاکت و دستمزد 4 برابر زیر خط فقر به کارگران، رشد و گسترش اعتیاد، بیکار سازی و اخراج گسترده کارگران، کارتن خوابی، پدیده شوم کودکان کار و خیابانی، تن فروشی و فحشاء، حاشیه نشینی، سرکوب و زندانی کردن مخالفین و آزادیخواهان و فعالین کارگری و فعال کردن ماشین کشتار جمعی تنها گوشه کوچکی از کارنامه روحانی و دولت اوست. بر اساس گزارش سازمان عفو بین الملل در روز 23 ژوئیه 2015، در طی 6 ماه سال جاری اعدام ها در ایران گسترش پیدا کرده است و در طی 6 ماه نخست سال 2015 میلادی 694 نفر در ایران اعدام شده‌اند، این یعنی اعدام 3 نفر در هر روز. اگر این روند ادامه پیدا کند، انتظار می‌رود تعداد اعدام‌ها در ایران در پایان سال رکورد جدیدی به جای گذاشته و به 1000 اعدام برسد. انعکاس این وضعیت در جامعه کردستان همچون بخش تفکیک ناپذیری از جامعه ایران، بوضوح آشکارتر است در ادامه با آمار و ارقام با آن اشاره خواهم کرد.

در آستانه این سفر، مسئولین و نهادهای اجرائی – امنیتی حکومتی، کمپین فریبکارانه ومفتضحی را با ” پر برکت نامیدن این سفر” برای حقنه کردن این فریبکاری، جلب و جذب و کشاندن توده مردم و شرکت در مراسم استقبال و سخنرانی حسن روحانی آغاز کرده اند . ” حسین فیروزی معاون استانداری استان کردستان در این رابطه بیان داشته است که ” ما بدنبال طراحی هیچگونه مانور غیرواقعی در سفر هیئت دولت به استان نیستیم. سفر هیئت دولت به استان در راستای تحقق وعده های رئیس جمهور قرار دارد”.

اساس وعده حسن روحانی به مردم کردستان در سفر انتخاباتی اش در ” ورزشگاه آزادی شهر سنندج، به بیکاران ایجاد تحول بود. او با معضل نامیدن بیکاری در کردستان گفت: استان مستعدی همچون کردستان استحقاق این همه بیکاری را ندارد و باید تحولی اساسی در این استان صورت گیرد “. در طی عمر دولت روحانی برای ایجاد مراکز کاریابی و اشتغال، طرح های متفاوتی چون؛ ” توسعه و اشتغال در کردستان، سرمایه گذاری در کردستان، تبدیل شهرهای بانه و مریوان به منطقه آزاد تجاری، سازماندهی بازارچه های مرزی، ایجاد صنایع پائین دستی در زمینه فولاد و پتروشیمی ” ارائه داده شد و تاکنون بیشتر از دو سال از وعده حسن روحانی درباره حل و ایجاد تحول اساسی معضل بیکاری با وعده ایجاد مراکز کاریابی و اشتغال که در طرح های فوق می بایست متحقق شوند، در کردستان می گذرد. این معضل نه تنها هیچی پاسخی نگرفته و تحولی در زندگی اکثریت مردم بیکار ایجاد نشده است، بلکه طی دو سال گذشته بیکاری همچنان سیر صعودی را طی کرده است و دامنه آن تا سطح یک بحران اجتماعی گسترش پیدا کرده است. مشکلی اساسی و جدی که عملا لاینحل است و عوارض بسیار منفی از هر لحاظ را به اکثریت مردم در کردستان،همراه دیگر مشکلات تحمیل کرده است. در رابطه با وضعیت ناهنجار معیشتی – اجتماعی و بیکاری ” استاندار استان کردستان عبدالحمید زاهدی، در آستانه سفر روحانی اذعان داشته است که ” حدود 40 درصد از واحدهای تولیدی استان تعطیل است. استان کردستان صنعت بومی ندارد. بنابراین باید شرکت های تولیدی بزرگ بیایند و سرمایه گذاری کنند تا بخش خصوصی هم برای سرمایه گذاری رغبت پیدا کند. همچنین بایزید مردوخی مشاور اقتصادی استاندار کردستان معترف است که متأسفانه هم اکنون از 850 کارخانه استان بیش از 300 کارخانه تعطیل بوده و مابقی نیز زیر ظرفیت اسمی خود کار می کنند . این اعترافات تنها بخش کوچکی از به عمق فاجعه است.

وضعیت معیشتی و زیستی کردستان انعکاسی از جامعه ایران است

اخراج، بیکار سازی، بسته شدن و تعدیل نیرو در مراکز اصلی صنعتی تولیدی- خدماتی، نا امنی شغلی، عدم بیمه بیکاری و دیگر بیمه های اجتماعی و درمانی و رشد و گسترش فقر و فلاکت و تعرض گسترده و افسار گسیخته به سطح زندگی و معیشت اکثریت مردم همراه با سرکوب شدید و گسترش اختناق سیاسی از شاخص های اساسی و غیر قابل انکار امروز در سراسر ایران می باشد. چنین وضعیتی ناشی از موجودیت رژیم اسلامی سرمایه داران است که در بن بست اقتصادی – سیاسی قرار گرفته. این رژیم برای ادامه حیات ارتجاعی و استثمارگرانه، از سوق دادن هرچه بیشتر جامعه به استیصال، فقر و فلاکت و عملا گرسنگی دادن و” گرسنه نگهداشتن ” برای تحمیل شرایط بدتر از وضعیت کنونی، متفرق کردن مبارزات کارگری و اجتماعی، از هیچگونه تلاشی فروگذاری نکرده است و نخواهد کرد.

به دلیل این شرایط بسیار مخاطره آمیز که قابل چشم پوشی نیست، ناچارا اخیرا مسئولین خود این حکومت اذعان داشته اند ” 90 درصد جامعه کارگری زیر خط فقر زندگی می کنند و معاون بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفته است: 47 میلیون نفر در کشور غذای ناسالم مصرف می کنند که شامل نمک، شکر، چربی ها و فاقد میوه ها و سبزی های تازه است “.

اعتراض سراسری معلمان به وضعیت بد و غیر قابل تحمل معیشتی، عدم ایمنی شغلی و فضای اختناق و غیرعلمی در مراکز آموزشی، ازشروع ماه دی و بهمن –1393 – نهایتا اعتراض چند روز گذشته 31 تیر 1394 در استانهای تهران، خراسان، شیراز، اصفهان، همدان، گیلان، لرستان، سیستان و بلوچستان، خوزستان، کردستان، آذربایجان، یزد، کرمان و سمنان را بدنبال داشته است. اعتراضات و اعتصابات کارگری در مراکز اصلی تولیدی و کاری نسبت به وضعیت تحمیلی فلاکتبارکنونی در جریان است و بطور مدام با یورش و سرکوبگری نیروهای امنیتی- انتظامی روبرو شده است.

چنین وضعیتی در جامعه کردستان بعنوان بخش جدائی ناپذیری از ایران نیز انعکاس داشته است که بمراتب بدتر از اوضاع سراسری است. کردستان جامعه ای است غیرصنعتی، مراکز اصلی صنعتی و تولیدی در کردستان وجود ندارد. نیروی کار در جامعه کردستان بیشتر در سد سازی ها، معادن، مواد غذائی، بخش خدمات، مسکن وراه و ساختمان سازی و کارگاههای کوچک مشغول بکارند. بدلیل اوضاع نابسامان اقتصادی و اثرات تحریمهای بین المللی و به بهانه نبود وکمبود منابع مالی بسیاری از این پروژه ها و مراکز تولیدی تعطیل و ورشکست شده یا نیروی کار شاغل در این اماکن تعدیل و وسیعا تقلیل یافته و یا حتی بسته شده اند که در نتیجه این وضعیت بیکار سازی وسیعی به جامعه تحمیل شده است. مخاطرات و عوارض ناهنجاریهای اجتماعی فقر، فلاکت، استیصال رشد پدیده اعتیاد، فحشاء وکودکان کار و خیابان را بدنبال داشته است. برای نمونه نگاهی میندازیم به سیاست تعدیل نیرو، اخراج و بیکار سازی که نتیجه مخرب بحران عمیق و عملا بن بست اقتصادی ای می باشد و حکومت اسلامی در ایران بدان دچار است و انعکاس عملی آن در مراکز کاری زیر طی یکسال گذشته در کردستان تا مشکل اساسی هر چه بیشتر عیان گردد. سد آزاد بن یه در مسیر سنندج- مریوان، سد ژاوه در مسیر سنندج- کامیاران، سد خاکی زیویه در مسیر کامیاران- مریوان، کشتارگاههای مرغ و شرکت های ساختمانی سنندج، مهاباد، بافندگی پرریس و نیروگاه تولید برق در سنندج، کارگاههای درب و پنجره سازی، شرکت بانتا آبیدر و شرکت سقز سازی کردستان ” ون ” در سنندج، بطور چشمگیری با تعدیل نیرو و اخراج دست بگریبان بوده اند و بارزترین آن اخراج ” 250 کارگر کارخانه سیمان کردستان در شهر بیجاراست. در پروژه ساختمان سازی بخش‌های مختلف مسکن مهر در شهرهای سنندج، سقز از جمله پروژه‌های 3700 واحدی مهر کیان (جاقل) که در ماههای اخیر 200 نفر از گارگران را یکجا بیکار نموده و تعطیل شده است. بسته شدن کارخانه سیمان بوکان که بیش از ٥٠٠ کارگر و کارمند در این کارخانه مشغول به کار بودند. شرکت راه و ساختمان معتبر” که پیمانکار تونل میدان نبوت سنندج است در چند ماه اخیر با افتتاح این تونل 30 نفراز کارگران مشغول بکار را اخراج و بیکارکرد. اخراج و بیکار سازی ” 300 نفراز کارگران کارخانه ذوب فلز زاگرس کردستان در منطقه دهگلان- قروه” وتعطیل کارخانه. اخراج 250 نفر از کارگران سد بن یه ر در مسیر سنندج- مریوان، … شرکت ساختمانی نیما سازه گستر، پیمانکار پروژه ی 1700 واحدیِ مسکن مهر شهرک دگایران سنندج، در تاریخ 1/10/93 تعداد 60 نفر از کارگران خود را به صورت دسته جمعی اخراج، و فعالیت آنان را به بهانه ی کمبود بودجه تعطیل نمود. با سوابق 3 الی 8 سال کار در این شرکت . کارگران فاقد ایمنی شغلی در محیط های کاری هستند و اخراج شدگان” بیکار شدگان ” فاقد بیمه بیکاری و سایر بیمه های درمانی- اجتماعی هستند. بخش عمده کارگران بیکار در شهرهای کردستان جوانان با تحصیلات سطح بالای دانشگاهی هستند. بیکاری وسیع در میان جوانان روز بروز در حال گسترش است و بر اساس آمار نهاد های حکومت اسلامی استان کردستان در زمره هفت استان برتر که، دارای درصد بیشتر کارگران بیکار در ایران است، قرار دارد. از مخاطرات و عوارض ناشی از این ناهنجاریهای اجتماعی میتوان به فقر، فلاکت، استیصال، یاس و عدم آینده روشن در تداوم زندگی، رشد پدیده اعتیاد، فحشاء، کودکان کار و خیابانی اشاره کرد.

رشد و گسترش روز افزون پدیده شوم اعتیاد هر چه بیشتر جوانان در کردستان، همچون دیگر نقاط ایران بسیار بالامیباشد. مافیای سازمانی یافته در سراسر ایران وابسته به نهادها و ارگانهای امنیتی- انتظامی، بطور هدفمند جدا از بار مالی سود آوری آن، همراه با ناکامی و بن بست اقتصادیی که رژیم اسلامی در آن قرار گرفته است. عدم توانایی در تامین مراکز کاری برای جوانان خواهان کار، گرسنگی دادن به اکثریت مردم در ایران، برای مهار اعتراضات اجتماعی بویژه جوانان بیکار، به چنین پدیده شوم و استیصال آمیزی در میان جوانان دامن زده است و می زند.

روی دیگر انعکاس عملی- اجتماعی معضل تحمیل شده در جامعه کردستان، رشد و گسترش بی سابقه حاشیه نشینی در تمامی مناطق کردنشین میباشد. کرمانشاه، ایلام، قصر شیرین، مریوان، پیرانشهر، بانه، پاوه و بویژه شهرهای سنندج و مهاباد دارای چندین محله حاشیه ایی فاقد هر گونه استانداردهای زندگی شهری می باشند. در شهر سنندج هشت محله حاشیه نشین و 12 سکونتگاه به قول رژیم اسلامی “غیر رسمی” وجود دارد. از کل جمعیت شهر سنندج 55 درصد در این سکونتگاههای فاقد استاندارد شهری زندگی می کنند. در مهاباد 10 منطقه حاشیه نشین وجود دارد و بیش از 35 درصد جمعیت شهر مهاباد عملا حاشیه نشین هستند. چنین وضعتی را رژیم اسلامی سرمایه در سرتاسر ایران و کردستان به مردم زحمتکش تحمیل نموده است. کارگران و زحکتکشان را به حاشیه جامعه رانده و زندگی فاقد هر گونه امکانات رفاهی- اجتماعی و بهداشتی را به این بخش تحمیل نموده است. مردم برای ادامه زندگی خود سرپناهی غیر استاندارد فراهم کرده اند اما حتی با این وصف بطور مداوم مورد تعرض نیروهای سرکوبگر قرار می گیرند و سر پناهشان را ویران می کنند.

در تابستان گذشته رئیس مسکن و شهرسازی مهاباد اعتراف کرده بود که: بیش از 90 درصد حاشیه نشینان شهرمهاباد که در این مناطق اقدام به ساخت و سازهای غیر مجاز می کنند روستائیان هستند. روستائیانی که از فرط بیکاری و عدم وجود امکانات ضروری معیشتی، ناچارا برای دستیابی به کار به شهرها روی آورده اند. محلات حاشیه نشین در شهرهای ” بانه، مریوان، پیرانشهر، پاوه ” بدلیل بیکاری وسیع در شهرهای بزرگ و رو آوری جوانان و روستائیان فقیر به کار کولبری و کار در بازارچه های مرزی برای سرمایه داران و تجار رو به افزایش است.

با تعمیق بحران اقتصادی، بسته شدن مراکز کاری- تولیدی، بیکاری سازی های وسیع، گرانی روز افزون مایحتاج زندگی، تداوم بحران مسکن و افزایش اجاره بهای مسکن در مراکز شهرها، اقشار کم درآمد، کارگران بیکار، دارندگان مشاغل ناپایدار و موقت، دست فروشان، کولبران، کارگران میادین تره بار و میوه فروشی، خانواده های بیکار، جوانان متقاضی کار و سالخوردگانی که فاقد هرگونه تامین اجتماعی هستند، ناچارا به زندگی در این محلات حاشیه ای روی آورده اند و جمعیت این محلات بسرعت و به شیوه ای غیر قابل کنترل در حال گسترش است. زندگی تحمیلی در چنین محلاتی، جدا از نبود هرگونه امکانات اجتماعی و بهداشتی، عوارض منفی از لحاظ اقتصادی- اجتماعی از جمله ” رشد و گسترش ترک تحصیل نوجوانان، ازدواج های زود هنگام، جدائی های ناشی از فقر و نداری، طعمه شدن جوانان برای باندهای تبهکار و فروشندگان مواد مخدر ، عدم وجود سیستم فاضلاب سرپوشیده، نبود مراکز درمانی – بهداشتی، نبود سیتسم آبرسانی سالم و رشد انواع بیماریهای واگیر و مسری ” همه اینها از جمله خطرات جدی هستند که کل ساکنین، بویژه کودکان و جوانان این محلات را بطور روزمره، تهدید می کنند.

وضعیت واقعی که در سطور فوق امده است از برکات وجود حکوت اسلامی سرمایه داران و دولت امید و تدبیر حسن روحانی در ایران به مردم در جامعه کردستان می باشد. بجای ایجاد مرکز کاری و تامین زندگی مردم در کردستان، سیر مداوم دستگیری، تعقیب و زندانی کردن بطور روز مره فعالین کارگری – اجتماعی در کردستان در جریان است و عملا به امری روزانه و روتین و جزئی از وظائف اصلی اش، تبدیل شده است.

مردم آزادیخواه سنندج درمراسم های روحانی شرکت نکنید.

نباید فریب وعده و وعیدهای ریاکارانه نهاد های اداری- امنیتی رژیم و بویژه اصطلاح طلبان کرد که طی حاکمیت ننگین و ضد انسانی اسلامی در ایران، همراه و همدوش با نیروها و ارگانهای سرکوبگر و تبلیغیاتی آن برای دستیابی به منافع اقتصادی- اجتماعی شان شریک بوده اند را خورد. اصلاح طلبان کرد، در تحمیل این وضعیت فلاکتبار به اکثریت مردم زحمتکش در جامعه کردستان نقش اساسی داشته اند. آنها خود بانی این وضعیت ، آمر و عامل این شرایط و مجرم هستند. قطعا دراین رکاب روحانی خواهند بود. هدف اساسی سفر حسن روحانی به کردستان تبلیغات انتخاباتی مجلس اسلامی در اسفند ماه آتی است. روحانی و هیئت همراه برای حل هیچگونه معضل و مشکل ” معیشتی و بیکاری و ایجاد مراکز کاری و اشتغالی به کردستان نمی ایند ” همچنانکه عملا طی بیشتر ازگذشت 2 سال ازعمردولت به اصطلاح امید و اعتماد، کوچکترین بهبودی در زندگی فلاکتبار مردم در کردستان ایجاد نشده قطعا در آینده نیز چنین نخواهد شد. اهداف اساسی و استراتژی سیاسی- اجتماعی کلیت جمهوری اسلامی کردستان صرفا در ” برقراری امنیت پایدار” است در دل تحولات و آشفتگی های منطقه که رژیم اسلامی خود بخاطر منافع اش یکی از پایه های اساسی تحمیل جنگ و آشفتگی می باشد.

را ه چاره واقعی سرنگونی رژیم اسلامی در ایران می باشد. متحقق شدن هر خواسته ایی در جهت بهبود زندگی همین امروز تنها در گرو مبارزه همبسته و متحدانه مردم در کردستان می باشد. آمد و رفت مقامات جمهوری اسلامی از جمله حسن روحانی، هیچ ربطی به منافع مردم ندارد وهیچ بهبودی ایجاد نخواهند کرد. در مراسم های تدارک دیده شده برای روحانی شرکت نکنید. با عدم حضورتان نفرت و بیزاری خود را از موجودیت این رژیم که بانی اصلی هر ناهنجاری و فقر و فلاکتی تحمیل شده، می باشد نشان بدهید!

اسماعیل ویسی-2 مرداد ماه 1394- 24 ژوئیه 2015

esmail.waisi@gmail.com