رحمان حسین زاده – پیامدهای توافق هسته ای درنگاهی فشرده

پیامدهای توافق هسته ای درنگاهی فشرده
رحمان حسین زاده
با “توافق هسته ای” بعضی موانع پیش پای مبارزه سرراست و مستقیمی که ما و مردم برای سرنگونی جمهوری اسلامی در پیش داریم، کنار زده میشود. ما همواره اعلام کردیم، کشمکشها و منازعات بین آمریکا و غرب با جمهوری اسلامی همانند مانع بزرگی عمل کرده است. تحریمهای اقتصادی و تهدیدات نظامی و غیر نظامی کشورهای غربی مستقیما دودش در چشم کارگران و مردم حق طلب ایران فرورفته و بهانه بزرگی در دست جمهوری هار اسلامی برای توجیه سرکوبگری خشن و توجیه تعرض معیشتی به سفره خالی طبقه کارگر و بخش عظیم توده مردم و انسان کارکن جامعه بوده است. به هر نسبت این تهدیدات و توجیهات تخفیف پیدا کند، دو طرف این معادله اهرمهای سیاسی و عملی مهمی برای پیشبرد سیاستهای ضد انسانی و ضد مردمی تاکنونی خود از دست میدهند و مسیر مبارزه شفاف و برحق توده کارگر و مردم با اتکا به نیروی خود قوام و قدرت بیشتری میگیرد. ما به عنوان نیروی کمونیست و سرنگونی طلب قاطع بر خلاف بسیاری از نیروهای اپوزیسیون نه تنها سنخیتی بین مبارزه خود برای بهبود زندگی مردم و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی با مانوورها، تحریمهای اقتصادی و تهدیدات و دخالتهای آمریکا و غرب در تحولات منطقه و ایران ندیدیم، بلکه مداوما تاکید کردیم که این سیاستها مستقیما زندگی و مبارزه مردم را تهدید کرده و مهمتر بهانه به دست جمهوری اسلامی داده که فشار معیشتی و زندگی زیر خط فقر و تعرض خشن به آزادیهای سیاسی و اجتماعی و مدنی سرکوبگری سبعانه را توجیه کند. به علاوه مخاطرات سناریو سیاهی همچون تحولات عراق و افغانستان و … را در مقابل جامعه قرار دهند. از نظر ما گشایش سیاسی و اقتصادی واقعی در جامعه ایران و منفعت اساسی مردم با پایان گرفتن عمر جمهوری اسلامی و با کوتاه شدن دست آمریکا و غرب در تحولات سیاسی ایران تامین میشود.
توافق کنونی “هسته ای” بین جمهوری اسلامی و 1+5 پیامدهای چند جانبه ای دارد که در این مطلب کوتاه نمیتوان به همه ابعاد آن پرداخت. در اینجا بر برخی پیامدهای آن تاکید میکنم.
جمهوری اسلامی در پی گرفتن ضمانت بقای خود از آمریکا و غرب و رفع تحریمها و پایان تهدیدات قدرتهای بزرگ وارد مناسبات و روند جدیدی با آمریکا و کشورهای غربی شده است. اما این مسیر جاده یک طرفه ای نیست که عمدتا تضمین کننده اهداف جمهوری اسلامی باشد. تا همین الان جمهوری اسلامی عقب نشینی های بزرگی را قبول کرده است. تازه این روند ادامه پیدا میکند. سطحی گری است که فرض شود با توافق بر سر “مسئله هسته ای”، منازعات دو طرف پایان میابد. خودشان میگویند اختلافات بنیادی تر و عمیقی دارند که از این ببعد یک به یک روی میز گذاشته میشود و جمهوری اسلامی در چارچوب قبول کرده و محدود شده مناسبات جدیدش با غرب باید در مقابل آنها پاسخگو باشد. عده ای فکر میکنند موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه قویتر میشود، درست برعکس به دنبال این توافق آمریکا و غرب محدودیتهای جدی بر دخالتهای جمهوری اسلامی در منطقه اعمال میکنند. موقعیت جمهوری اسلامی در منطقه تضعیف خواهد شد. برای آمریکا و غرب پایان این پروسه جمهوری اسلامی رام شده در چارچوب سیاستهای جهانی و منطقه ای آنها است. برای جمهوری اسلامی که بیش از سه دهه هویت سیاسی خود را در تقابل با غرب و آمریکا تعریف کرده است، پیمودن این روند بسیار سخت و پیچیده و مخاطره آمیز است. هرگامی که برمیدارد با عواقب سیاسی و اجتماعی جدی روبرو است. به علاوه قبول موقعیت رام شده در مقابل غرب، با تنش های حاد درونی و تشدید شکاف جناحهای جمهوری اسلامی روبرو است.این بخشی از تناقضات این پروسه برای جمهوری اسلامی است.

این پدیده در میان اپوزیسیون هم تاثیرات جدیتری خواهد داشت. اپوزیسیون ملی اسلامی و اصلاح طلبان خارج حکومتی از مدتها قبل به طرف دولت روحانی چرخیده و این بار با بهانه توافق هسته ای کل آنها با دولت روحانی همگام و به این ترتیب باردیگر در جمهوری اسلامی انتگره خواهند شد. به نظرم جایی برای آنها در میان اپوزیسیون جمهوری اسلامی باقی نمی ماند. به علاوه شاخه های مختلف اپوزیسیون بورژوایی پروغربی که در همه سالهای اخیر افق و امید خود را به “رژیم چنچ” آمریکا و غرب و تشدید تحریمهای اقتصادی و تهدیدهای نظامی آمریکا و ناتو دوخته بودند، بیشتر آچمز شده و با سردرگمی عمیقی روبرو خواهند شد. در این تند پیچ اگر نه همه بخشی از آنها به نیروی “پروژه استحاله” از درون جمهوری اسلامی تبدیل خواهند شد و فشاری علیه صف سرنگونی طلبی در جامعه خواهند بود.
پیامد دیگری که احتمالا در این دوره با آن روبرو خواهیم بود، اینست که دامنه نیروهای سرنگونی طلب محدود خواهد شد. چه بسا این پدیده از میان نیروهای چپ تاکنون سرنگونی طلب نیز تلفات بگیرد. امیدوارم چنین اتفاقی نیفتد. در این شرایط تنها پافشاری محکم و بی ابهام ما کمونیستها و نیروهای رادیکال چپ بر سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی میتواند مانع تضعیف مبارزه قاطع برای سرنگونی و تقویت جنبش سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی شود. از نظرما و کارگران و مردم تحت فشار ضرورت سرنگونی جمهوری اسلامی دلایل عمیقی در تار و پود جامعه دارد و تنها راه موثر گشایش سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در حیات مردم و جامعه ایران سرنگونی جمهوری اسلامی است.
اثر دیگر توافق کنونی در سطح جامعه، تلاش جمهوری اسلامی و مدافعانش برای دامن زدن به سیاست انتظار خواهد بود. این دوره کوتاه و گذرااست و باروشنی باید علیه آن ایستاد و خنثی شود. واقعیت اینست جمهوری اسلامی پابپای توافق و سازگاری با آمریکا و غرب، ناسازگاری همیشگی خود با مردم و شهروندان جامعه را ادامه میدهد. توافق و سازش در مقابل آمریکا و غرب را با تشدید فشارمعیشتی و سرکوبگری سیاسی و اعمال کنترل بیشتر بر جامعه جبران میکند. هر چند پیشبرد این سیاست برای جمهوری اسلامی به آسانی ممکن نیست. زیرا هر گام نرمش و توافق رژیم در مقابل غرب قدر قدرتی این رژیم را در مقابل دید مردم زیر سئوال میبرد. به علاوه در این پروسه در صورت کاهش تحریمهای اقتصادی و پایان فضا سازی جنگی علاوه بر اینکه میتواند موجب کاهش فشار شرایط معیشتی و فضای امن تر زندگی شود، مهمتر از آن اهرمهای فریب و مانور را از دست جمهوری اسلامی میگیرد. مردم در مقابل خود، جمهوری اسلامی ضعیف شده تر و شکننده تر را می بینند. به شرطی که خودآگاهی، سازمانیافتگی و اتحاد و تشکل و تحزب کمونیستی کارگران و مردم آزادیخواه در صحنه جدال سیاسی و طبقاتی تامین شده باشد، میتوان از این موقعیت و تناقضات جمهوری اسلامی به نفع جبهه کارگر و مردم زحمتکش استفاده کرد. این اوضاع میتواند به گسترش اعتراض برای بهبود شرایط کار و زندگی و در راستای سرنگونی جمهوری اسلامی منجر شود.
در مقابل این اوضاع و به دنبال توافق هسته ای مایلم مجددا برمحورهایی از سیاست شفاف قبلا اعلام شده حزب حکمتیست در بیانیه پلنوم 28 اشاره کنم که تاکید کرده بود. حزب حکمتیست برای گسترش مبارزات کارگرى و اعتراضات مردمى عليه کليت جمهوری اسلامى تلاش میکند. برای تغییر تناسب قوا و ایجاد گشايش سياسى با اتکا به نیروی مبارزه طبقه کارگر و توده مردم میکوشد. حزب حکمتیست تلاش قدرتهای جهانی و کشورهای غربی و طرفداران آنها و تلاش اپوزیسیون پرورژیمی و پرو غربی را برای بزک کردن چهره جمهوری اسلامی و تحمیل این رژیم هار ضد انسانی به نام “دولت معتدل” به مردم را وسیعا افشا و رسوا میکند. حزب حکمتیست در صف مقدم مبارزات کارگران و مردم بیش از پیش بر برافراشتن پرچم مبارزه برای بهبود شرایط کار و زندگی و مبارزه قاطع برای سرنگونی جمهوری اسلامی پافشاری میکند.
***
بخشی از این یادداشت برگرفته از مصاحبه ای است با کمونیست هفتگی که به دنبال تفاهم لوزان صورت گرفته و اکنون آپدیت شده است.