عدم پاسخگويی مقامات امنيتی و قضائی نسبت به سرنوشت احمد حزباوی شاعر اهوازی
عدم پاسخگویی مقامات امنیتی و قضائی نسبت به سرنوشت احمد حزباوی شاعر اهوازی
احمد حزباوی شاعر اهوازی بعد از 75 روز بازداشت توسط ماموران اداره اطلاعات همچنان خانوادهاش از محل نگهداریش بدون اطلاع هستند.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی به نقل از فعالان حقوق بشر اهواز، احمد حزباوی فرزند سبهان متولد 1363، متاهل، دارای يك فرزند بنام منتصر ٦ ساله، از اهالی روستای قلعه چنعان شهر اهواز، در روز چهارشنبه 19 فروردین 1394، ساعت 18 در مغازه عطر فروشیاش توسط نيروهای اداره اطلاعات دستگير و به مكان نامعلومی انتقال داده شد.
بازداشت اين شاعر عرب اهوازی بدليل تمجيد عمليات “توفان قاطعيت” به رهبری پادشاهی عربی سعودی بود، احمد حزباوی در يك مراسم، شعری در اين رابطه خوانده بود كه بعد از چند روز توسط ماموران اداره اطلاعات بازداشت شد. شاهدی از ساكنان قلعه چنعان میگويند” ماموران لباس شخصی، این شاعر اهوازی را در همان لحظات اوليه و در مقابل انظار مردم مورد ضرب و شتم و تحقير قرار دادند و در حالی كه او را روی زمين میكشاندند سوار خودرو كردند”.
خانواده احمد حزباوی با مراجعه به ستاد خبری و دادگاه انقلاب تاكنون از محل بازداشت او اطلاع دریافت نکردهاند، و تاكنون با او ملاقاتی نداشتند. احمد حزباوی بعد از بازداشت چند بار با خانواده خود تماس تلفنی داشته ولی خانواده از محل بازداشتش اطلاعی ندارند.
كريم دحيمی فعال حقوق بشر
—
کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی
حکم ترک امامت و اخراج از روستا برای محیالدین محمدزاده روحانی دیواندرها
ر
حکم ترک امامت و اخراج از روستا برای محیالدین محمدزاده روحانی دیواندرهای+تصویر
«محیالدین محمدزاده» (از اعضای مکتب قرآن) که سالها قبل نزد علمای دینی کردستان علوم دینی را فراگرفته است حدود ۱۵ سال در روستاهای سقز و دیواندره امامت مسجد و ارشاد مردم را به عهده داشته است، حکم ترک امامت و اخراج از روستا را مرکز بزرگ اسلامی دریافت کرده است.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، «محیالدین محمدزاده» امام جمعه و جماعت روستای کوله از توابع شهرستان دیواندره، در “تاریخ 20 دیماه 1393، نامهی به شماره ۱۲۸۳۸/ م / د” از طرف رییس مرکز بزرگ شهرستان دیواندره با این مضمون نوشته میشود: “در نظام اسلامی! کلیه روحانیون تحت پوشش مرکز بزرگ و با حکم آن حق تبلیغ دینی دارند و چون شما فاقد پرونده و حکم جماعت میباشید تا ۲ ماه فرصت دارید که از روستا مهاجرت کنید، در غیر این صورت هرگونه عواقب ناشی از آن متوجه شما خواهد بود.”
سرپرست امور اوقاف و خیریه طی نامهای در تاریخ 17 خرداد ماه سال جاری، با این مضمون به هیات امنا مسجد روستای کوله میفرستد: “محیالدین محمدزاده به عنوان روحانی، مورد تایید مرکز بزرگ نمیباشد او صلاحیت استفاده از منزل موقوفه مسجد را ندارد تا ۱۰ روز به او فرصت دهید منزل مسجد را تخلیه نماید در صورت عدم تمکین به تخلیه منزل مسکونی، به آن اداره اطلاع دهید تا از طریق محاکم قضایی اقدام گردد.”
“این در صورتی است که به گفته منابع محلی، مردم روستا از عملکرد ۹ ساله وی در این روستا راضی هستند و دلیل این برخوردها این بوده که این مبلغ دینی اهل سنت از پیروان گروه موسوم به مکتب قرآن بوده است و مرکز بزرگ اسلامی با فشارهای وزارت اطلاعات اقدام به اخراج وی کرده است.”
به گفته منابع محلی “مسوولین مرکز بزرگ اسلامی غرب کشور عمدتا از روحانیون شیعه میباشند.
مادر آتنا دائمی: “عدهای سعی دارند دریافت حکم سنگین آتنا را به مسایل امنیتی ربط دهند”
مادر آتنا دائمی: “عدهای سعی دارند دریافت حکم سنگین آتنا را به مسایل امنیتی ربط دهند”
رنجنامه معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی زندانی محبوس در بند نسوان اوین (6)
«معصومه نعمتی» مادر «آتنا دائمی» فعال مدنی و حقوق کودکان كار و خیابان، در ادامه نامههای هفتگی خود در تازهترین رنجنامهاش نوشته: “متاسفانه عده اندكی هم هستند كه عمداً يا سهواً سعی دارند علت دريافت حكم سنگين آتنا را به مسایل امنيتی مرتبط كنند.”
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، مادر این فعال مدنی محبوس در بند زنان زندان اوین موسوم به بند نسوان، در روز ملاقات زندانیان در روز یکشنبه هر هفته، نامهای را در صفحه رسمی “آتنا دائمی را آزاد کنید” منتشر میکند و درباره آخرین وضعیت دخترش و احساسات مادرانهاش مینویسد.
«معصومه نعمتی» در بخش دیگری از این رنجنامه نوشته: “من از همين جا نيز برای چندمين بار تكرار میكنم آتنای من هرگز خود را يك فعال سياسی نمیدانسته و هيچ علمی هم در اين زمينه نداشته و وابسته به هيچ گروه و حزبی هم نبوده است.”
«آتنا دائمی» فعال حقوق کودکان كار و خیابان ۲۷ ساله دارای مدرک دیپلم، شاغل در باشگاه انقلاب، که در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳، توسط مامورین لباس شخصی در منزل پدری خود بازداشت شد و به بند ۲-الف سپاه پاسداران زندان اوین منتقل شد؛ پس از تحمل نزدیک به ۴ ماه بند انفرادی و بازجویی، در ۲۴ بهمنماه ۱۳۹۳، به بند عمومی زنان (نسوان) در زندان اوین منتقل شد و در ۲۳ اسفندماه ۱۳۹۳، در شعبه ۲۸ به ریاست قاضی «مقیسه» دادگاهی شد. او در ۲۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۴، به ۱۴ سال زندان محکوم شد.
اتهامات این فعال مدنی، “اجتماع و تبانی بر ضد نظام برای تجمع کوبانی و تجمعاتی برای اعدام مانند تجمع اعتراضی برای اعدام ریحانه جباری و…”، “تبلیغ علیه نظام”، “توهین به رهبری و مقدسات به دلیل گوش دادن به آهنگهای شاهین نجفی”، “مخالفت با حجاب اجباری” و “مخالفت با اعدام”، “اختفای ادله جرم برای رهایی متهم علی نوری” عنوان شده است.
این در حالی است که «آتنا دائمی» به علت نگهداری طولانی مدت در سلول انفرادی و شرایط بد بهداشتی بازداشتگاه و عدم دسترسی به هواخوری و نور آفتاب، هم دچار ناراحتی پوستی و ضعف شدید بینایی شده است و نیز پیگیریهای خانواده این زندانی برای درمان خارج از زندان، بدون نتیجه بوده است.
این فعال کودک به دلیل فشارهای شدید عصبی، مجبور به مصرف داروهای آرامبخش شده و بهداری زندان نیز از تهیه این داروها سرباز زده است. خانواده این زندانی مجبور به تهیه این داروها در خارج از زندان شدهاند.
چند بار در سال گذشته خانواده و وکیل این زندانی، آزادی وی با وثیقه را درخواست کرده بودند که هر بار قاضی «مقیسه» سرباز زده و تاکنون این درخواست را رد کرده است.
یک نسخه کامل از نامه «معصومه نعمتی» مادر «آتنا دائمی» که در صفحه رسمی این فعال مدنی و حقوق کودکان كار و خیابان منتشر شده در پی میآید.
من به همراه خانواده، آتنای عزيزم را ملاقات كرديم. حال جسمی و روحیاش كمی بهتر شده بود و خوشبختانه خونريزی معدهاش تكرار نشده بود؛ هفته گذشته به اصرار من برای درمان و پيگيری علت خونريزی معده به بهداری مراجعه كرده بود كه متاسفانه پزشك عمومی بهداری اقدامات لازم را انجام نداده بود و فقط به گفتن اينكه خونريزی معده به خاطر مشكلات اعصاب طبيعی میباشد، اكتفا كرده بود و مجددا داروهای آرامبخش تجويز كرده بود.
ما هم آنها را علیرغم ميل باطنی تهيه كرديم و به زندان تحويل داديم، ای كاش میشد همه انسانها در هر مقامی كه قرار میگيرند، قبل از اجرای هر دستوری، كمی به عواقب كارهايشان هم فكر كنند.
من، خانواده و آتنا از دريافت حكم سنگين ١٤سال حبس آتنا به شدت شوكه شديم و دريافت اين حكم تاثير مستقيم بر جسم و روح ما گذاشته و خودم نیز در طول اين مدت خيلی واضح و شفاف از حكم آتنا و اتهاماتش و مستندات اتهاماتش صحبت كردم. تعداد زيادی از دوستان ابراز همدردی کردند. شايد از ١٤سال كم نكردند؛ اما مرهمی شدن بر دلهای ما و باعث آرامش روحی ما شدند، كه من دست همهی این عزيزان را میبوسم و سپاسگذارم. اما متاسفانه عده اندكی هم هستند كه عمدا يا سهوا سعی دارند علت دريافت حكم سنگين آتنا را به مسایل امنيتی مرتبط كنند، من از همين جا نيز برای چندمين بار تكرار میكنم؛ آتنای من هرگز خود را يك فعال سياسی نمیدانسته و هيچ علمی هم در اين زمينه نداشته و وابسته به هيچ گروه و حزبی هم نبوده است.
آتنای من يك جوان عاشق وطنش هست كه تلاش میكرد برای پيشرفت كشورش و از اين جهت خود را فعال مدنی میداند و فعاليتهايی هم در زمينه دفاع از حقوق كودكان كار و خیابان، كودكان جنگ زده داشته است.
هميشه به داشتن آتنای عزيزم افتخار میکنم و تا زمانی كه خدا به من عمر بدهد همراه با جگرگوشهام خواهم بود.
معصومه نعمتی مادر آتنا دائمی
یکشنبه 31 خردادماه 1394
اعزام به مرخصی لطیف حسنی زندانی سیاسی با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی+عکس
اعزام به مرخصی لطیف حسنی زندانی سیاسی با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی+عکس
«لطیف حسنی» زندانی سیاسی آذربایجانی، با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی به مرخصی سه روزه اعزام شد.
به گزارش کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی، « لطیف حسنی» دبیرکل تشکیلات «یئنی گاموح» پس از گذشت سی ماه به مرخصی با قرار وثیقه ۷۰۰ میلیون تومانی عصر دیروز دوشنبه ۱ تیرماه ۱۳۹۴، از زندان به مرخصی سه روزه اعزام شد.
این زندانی سیاسی در ماههای پایانی سال ۱۳۹۱، به همراه «محمود فضلی»، «شهرام رادمهر»، «آیت مهرعلی بیگلو» و «بهبود قلیزاده» چهار فعال دیگر آذربایجانی، بازداشت شد.
«لطیف حسنی» به همراه سایر اعضای شورای مرکزی، اولین بار در تیرماه سال ۱۳۹۲، در اعتراض به کارشکنی مسوولان قضایی استان در مورد دادخواهیشان دست به اعتصاب غذا زدند که به تبعید آنان به زندان رجایی شهر کرج منجر شد.، جز لطیف حسنی بقیه اعتصاب کنندگان به زندان مرکزی منتقل شدند. او پس از سپری کردن ۶ ماه در زندان رجایی شهر مجددا به زندان تبریز منتقل شد.
به دلیل شرایط غیرانسانی زندان تبریز و عدم وجود اصل تفکیک جرایم، او بارها درخواست انتقال به زندان رجایی شهر را کرد که هر بار با ممانعت مسوولین مواجه شد.
«لطیف حسنی» در نهایت در تاریخ ۲۸ اردیبهشتماه ۱۳۹۳، در اعتراض به نقض حقوق قانونی زندانیان سیاسی که شامل استفاده از حق انتقال و مرخصی، اجرای اصل تفکیک جرایم و نیز اعتراض به آزار و اذیت خانوادههای زندانیان سیاسی مجددا دست به اعتصاب غذا زد.
این زندانی سیاسی در دوران اعتصاب نیز با مشکلات جسمی از جمله تشدید بیماری قلبی که از آثار شکنجههای بازداشت قبلی بود و نیز درد معده و ضعف جسمانی شدید و سردرد های مکرر به شدت رنج میبرد. او پس از گذشت ۵۲ روز اعتصاب غذا، در ۱۸ تیرماه ۱۳۹۳، در حالی که به زندان رجایی شهر منتقل شده بود به اعتصاب خود پایان داد.
پیشتر «کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی» نیز در گزارشی درباره پایان اعتصاب غذای «لطیف (آراز) حسنی» نامهای از وی را منتشر کرد که در آن او دلیل پایان اعتصاب خود را درخواست خانواده و دوستانش اعلام کرده و نوشته بود: «میدانم که دیدگاهها و برخوردهای امنیتی حاکم بر زندانیان سیاسی همچنان پابرجا خواهد بود. ضمن آرزوی سلامتی برای خانواده و دوستانم، جهت پایان دادن به نگرانیهای روزافزونشان، به اعتصاب خود پایان میدهم، و لیکن با مشاهده مجدد چنین برخوردهایی دوباره دست به اعتصاب خواهم زد.»