مصاحبه کمونیست – درباره تحولات ترکیه گفتگو با فاتح شیخ

درباره تحولات ترکیه
گفتگو با فاتح شیخ

کمونیست: حزب حکمتیست انتخابات هفت ژوئن در ترکیه را مثبت ارزیابی کرده است. کدام تغییرات در صحنه سیاست ترکیه توضیح دهنده برخورد مثبت حزب هستند؟

فاتح شیخ: چند تغییر جدی مثبت در معادلات سیاسی ترکیه در این انتخابات اتفاق افتاده که به نظر میرسد قابل برگشت نیست. مهمترینشان افت موقعیت حزب اسلامی حاکم است. حزب آ.ک.پ. در سه انتخابات پیاپی اکثریت پارلمانی کسب کرد و ۱۳ سال به تنهایی حکومت کرد. اما در این انتخابات هم حکومت یگانه اش و هم بالادستی اش در هیات حاکمه ترکیه را یکجا از دست داد. این حزب اکنون به سراشیبی تندی افتاده و دیگر در انظار جامعه ترکیه و منطقه و جهان موقعیت سیاسی سابق را ندارد. این افت شدید کجا و رویای سلطان اردوگان برای احیای سلطه اسلامی عثمانی در ترکیه قرن ۲۱ کجا؟ به همین خاطر اردوگان و رهبری آ.ک.پ. پس از ده روز هنوز از شوک زمین لرزه زیر پایشان در نیامده اند. قورت دادن این واقعیت برایشان آسان نیست. به انتخابات مجدد دل خوش کرده اند و به احتمال زیاد به آن پناه میبرند. الدرم بلدرم راه انداخته اند که یا باید احزاب دیگر با حزبشان ائتلاف کنند یا انتخابات مجدد برگزار خواهند کرد. میخواهند بار عملی نشدن حکومت ائتلافی را به گردن بقیه بیاندازند. طبیعی است که احزاب دیگر هم برای ائتلاف با حزبی شکست خورده شروطی پیشنهاد میکنند که عملا انتلاف را دشوار و حتی منتفی میکند. خواه ائتلاف صورت بگیرد یا نگیرد واضح است که حزب اسلامی حاکم مسئول بحران حکومتی کنونی است. صحنه سیاسی امروز ترکیه طوری نیست که آنها بتوانند شکستشان را زیر فرش کنند. در عین حال احزاب دیگر از تجدید انتخابات باک ندارند. این آ.ک.پ. است که وارد ریسک بزرگتری میشود.

اینها جنبه های اصلی تغییرات مثبت در معادلات سیاسی ترکیه بعد از انتخابات است. بعلاوه حضور نیرومند حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ.) در پارلمان، به تقسیم تاکنون صحنه سیاست ترکیه بین دو الگوی حکومتی اسلامی و ناسیونالیستی ترک پایان داده است. این حزب عملا به نیروی سوم سیاست ترکیه بدل گشته و موفقیت آن پای ناسیونالیسم کرد در اتحاد با یک جریان سراسری چپ لیبرال را به معادلات سیاسی و پارلمانی باز کرده است. این هم فاکتور موثری بود در عقب نشاندن حزب آ.ک.پ. و بر باد دادن رویاهای ارتجاعی اردوگان و هم فی نفسه تحول سیاسی مثبتی که باعث گشایش بیشتر فضای سیاسی در ترکیه شده است.

کمونیست: جریان اسلامی موسوم به اسلام میانه رو مدل ترکیه قرار بود بعنوان مدل حکومتی در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا بجلو رانده شود. بعد از شکست این جریان در مصر و تونس و اکنون در ترکیه، آیا میتوان گفت که این مدل از اسلام سیاسی نیز شکست خورده است؟ تاثیر این شکست بر دیگر شاخه های اسلام سیاسی چیست؟

فاتح شیخ: بیگمان افت موقعیت حزب اسلامی آ.ک.پ. در صحنه سیاست ترکیه، شروع روند افول مدل “اسلام میانه رو” در جامعه ترکیه است. شکست جریانات اسلامی اخوان و النهضه در مصر و تونس و افت موقعیت آ.ک.پ. در ترکیه، روی هم پوچی این افسانه را بیش از پیش اثبات میکند که گویا “اسلام میانه رو” بر خلاف “اسلام بنیادگرا” و “افراطی”، مدل مناسبی برای حکومت بر جوامع مسلمان نشین اسلامزده است. مشخصا حمایت آشکار اردوگان و حزبش از داعش در یک سال گذشته و طرح بربادرفته احیای سلطه قرون وسطائی عثمانی، پرده از اهداف مشترکی بر میدارد که مدلهای به ظاهر متفاوت حکومت اسلامی از مدل اردوگانی ترکیه تا جمهوری اسلامی ایران و داعش و بوکوحرام و غیره در ضدیت با ابتدائی ترین حقوق انسان معاصر تعقیب میکنند. بویژه طرح و تلاش اردوگان برای تحمیل نظام عثمانی صدسال پس از به گور سپرده شدن لاشه فرتوت آن امپراتوری، یادآور آن است که اسلام سیاسی از زمان سید جمال الدین افغانی پروژه ای برای مقاومت ارتجاع اسلامی نوع عثمانی در برابر تحولات پیشرو و مدرن سکولاریسم و مدرنیسم برخاسته از اروپا و غرب بوده است. اردوگان مبدع پروژه جدیدی نیست، ادامه دهنده و نماینده امروزی همان پروژه ارتجاعی عهد عتیق است. همچنانکه اخوان در مصر و شمال آفریقا، “مشروعه” در برابر جنبش مشروطه در ایران، جریانات مشابه در پاکستان، جمهوری اسلامی حاکم بر ایران و داعش و بوکوحرام و امثال آنها همه از همان پروژه قدیمی مقاومت در برابر سکولاریسم و مدرنیسم سرچشمه گرفته اند.

باز بیگمان تاثیر تغییرات مثبت بعد از انتخابات ترکیه، به خود جامعه ترکیه محدود نمیماند. بحران حکومتی ناشی از شکست حزب اسلامی حاکم در ترکیه بر تحولاتی که در منطقه بحرانزده خاورمیانه جریان دارد تاثیر میگذارد. تاثیری در جهت تضعیف موقعیت جریانات اسلامی چه در حکومت باشند چه در اپوزیسیون. سکوت سران جمهوری اسلامی ایران، حزب الله لبنان، حماس غزه و مقامات حکومتی بغداد در برابر نتایج و پیامدهای انتخابات ترکیه حاکی از بیم و هراس آنها از سرایت این تغییرات به قلمرو زیر حاکمیتشان است.

برجسته شدن دو فاکتور دفاع از سکولاریسم و دفاع از حقوق برابر زن و مرد، به موازات دفاع از آزادیهای سیاسی و مدنی و رفع تبعیض حقوقی میان شهروندان جامعه در مخالفت با طرحها و تلاشهای اسلامیزه کردن قوانین توسط حکومت اردوگان و شرکاء روندهای پیشروی هستند که در اوضاع خاورمیانه ظرفیت آن را دارند زمین را زیر پای شاخه های دیگر اسلام سیاسی منطقه به لرزه درآورند.

کمونیست: زمینه اجتماعی عروج حزب دمکراتیک خلقها چیست؟ آیا میتوان به روندهای بنیادی تر و تمایلات اجتماعی اشاره کرد که ه د پ خود را با آن تطبیق داده است؟

فاتح شیخ: روشن است که پایگاه اصلی نفوذ سیاسی و اجتماعی ه.د.پ. کردستان ترکیه و در ارتباط با مساله کرد است. این حزب حاصل ائتلاف حزب “آشتی و دمکراسی”، از احزاب مجاز جنبش ناسیونالیسم کرد کردستان ترکیه، با جریانات چپ لیبرال سراسری ترکیه است. روی آوری رهبری حزب “آشتی و دمکراسی”، به جریانات سراسری چپ که مشخصا در شهر متروپل استانبول نفوذ معینی داشتند، تغییراتی در موقعیت سیاسی تاکتیکی آن و بنابراین در دیدگاه سیاسی و مطالباتی که بر آن پافشاری میکند ایجاد کرده است. ترکیه جامعه ای سرمایه داری است و رشد بالای اقتصادی در دهه اخیر تناقضات بنیادی مناسبات سرمایه داری را برجسته تر کرده است. شکاف طبقاتی گسترده تر شده است. رو به رکود رفتن اقتصاد از یکی دو سال پیش و بالا رفتن درصد بیکاری بویژه در بین جوانان دارای تحصیلات دانشگاهی، باعث نارضایتی اجتماعی وسیعی شده که بروز آن را در اعتراضات کارگران و موضعگیری رادیکال اتحادیه های کارگری و همچنین در مبارزات توده ای بسیار پیشرو “پارک گزی” و میدان تقسیم شاهد بوده ایم. بعلاوه پابپای تلاش حکومت اردوگان برای تشدید استبداد و سرکوب و اسلامیزه کردن جامعه، ابعاد نارضایتیها اجتماعی تر و گسترده تر شده اند. این واقعیات، بنیاد اجتماعی و سیاسی طرح مطالبات و رفرمهایی در قطب چپ جامعه در اتحادیه های کارگری و جریانات سیاسی چپ بوده است. بعلاوه تحولات یک سال اخیر در ارتباط با عروج داعش در عراق و سوریه، مقاومت توده ای کوبانی در برابر داعش، حمایت آشکار شخص اردوگان از داعش و خصومت کینه توزانه او علیه مقاومت کوبانی و سرکوب خونین تظاهرات وسیع مردم شهرهای کردستان ترکیه، همگی حزب ه.د.پ. را به طرف مطالبات جریان سراسری چپ سوق دادند که ازجمله شامل موارد زیر بود: دفاع از حق برابر زن و مرد، دفاع از سکولاریسم، دفاع از منافع جوانان، دفاع از آزادیهای سیاسی، مخالفت با استبداد اسلامی و اردوگانی، حل مساله کرد در چارچوب رفع ستم و تبعیض از شهروندان کشور و برابری حقوق آنها صرفنظر از تکلم به هر زبان و انتساب به هر ملیت و دین و مذهب. این موقعیت سیاسی تاکتیکی جدید ه.د.پ. و مطالباتی که بر آن پا فشرد باعث شد بخشی از شهروندان که مایل به رای دادن به احزاب سنتی نبودند حزبی را در صحنه ببینند که رای اعتراضی خود را به آن بدهند. این تلاقی سیاسی، زمینه عروج یکباره حزب ه.د.پ. و تبدیل آن به یک حزب پارلمانی را فراهم ساخت.

کمونیست: مسئله کرد در این تحولات چه جایگاهی دارد؟ بیشتر ناظران و رسانه ها و حتی گرایشی از ه د پ تلاش میکنند رویداد اخیر در ترکیه را با تقابل و شکست و پیروزی “ترک- کرد” توضیح دهند. این ارزیابی از نظر شما تا چه اندازه اعتبار دارد؟

فاتح شیخ: در این ده روز در ارتباط با انتخابات ترکیه دو نوع برخورد و دیدگاه مشاهده میشود. دیدگاهی این تحول را به کل جامعه ترکیه و تقابل با حزب اسلامی حاکم و طرح ارتجاعی اردوگان مرتبط میبیند و موقعیت جدید مساله کرد را هم در ضمن همین چارچوب عمومی میسنجد. دیدگاه دیگری به خاطر حضور موثر ه.د.پ. در این تحول و ارتباط واقعی آن حزب با مساله کرد، کل تحول سیاسی حاصل از انتخابات را تنها از زاویه مساله کرد میبینند و میسنجند. در واقع آنچه اتفاق افتاده یک تحول فراگیر مرتبط با کل جامعه ترکیه است؛ فراتر از مساله کرد است اما مساله کرد را هم فرا میگیرد. توضیح این تحول با تقابل قومی “ترک- کرد” واقعی نیست. برعکس است. اتفاقا این تقابل تخفیف پیدا کرده است. صلاح الدین دمیرتاش رهبر مشترک حزب ه.د.پ. پس از اعلام نتایج انتخابات اظهار داشت که حزبشان از قومیگری فاصله گرفته. این موضعگیری با موقعیت سیاسی تاکتیکی حزب ه.د.پ. و برنامه انتخاباتی آن خوانائی دارد. حل مساله کرد در ترکیه در همسوئی با مطالبات چپ و پیشرو جامعه مانند مخالفت با استبداد اسلامی و اردوگانی، دفاع از حق برابر زن و مرد، دفاع از سکولاریسم، دفاع از منافع جوانان، دفاع از آزادیهای سیاسی، دفاع از رفع فوری ستم و تبعیض از شهروندان کشور و برابری حقوق آنها صرفنظر از تکلم به هر زبان و انتساب به هر ملیت و دین و مذهب، میتواند بسیار سرراستتر، کارسازتر و پایدارتر صورت بگیرد. اتفاقا زمینه سیاسی و اجتماعی بعد از انتخابات ایجاب میکند که حزب ه.د.پ. از عنصر قومی در ارتباط با مساله کرد فاصله بگیرد و جنبه سیاسی و عادلانه حل این معضل دیرینه را در کنار رفرمها و مطالبات پیشرو زنان و جوانان و چپ جامعه، برجسته کند و به دست بگیرد. در شرایط مشخص ترکیه که احزاب سیاسی کردستان ترکیه خواهان جدایی نیستند و به راههای بینابینی فدرالیسم و اتونومی هم چندان علاقه نشان نمیدهند، حل کارساز مساله کرد از کانال رفع فوری و کامل هر نوع ستم و تبعیض بر اساس قومیت و ملیت و زبان و جنسیت، تامین حقوق برابر شهروندی برای همه شهروندان کشور، گنجاندن این اصل به عنوان یک اصل شفاف در قانون اساسی کشور و اعلام لغو همه قوانین و مقرراتی که با این اصل مغایرت دارد میگذرد. راه یافتن حزب ه.د.پ. به پارلمان ترکیه میتواند راه را برای این راه حل اصولی و کارساز بازتر کند. در عین حال باید تاکید کرد که مطالبه حزب ه.د.پ. از دولت برای پیشبرد پروسه موسوم به “آشتی” از موضع قدرت جدیدی که به دست آورده میتواند به حل سیاسی مساله کرد کمک کند و با راه حل اصولی و کارسازی که در بالا اشاره شد میتواند مغایرت نداشته باشد.

کمونیست: تاثیرات باز شدن فضای سیاسی در ترکیه بر سیاست ایران چیست؟

فاتح شیخ: بیگمان گشایش فضای سیاسی و پیشروی مبارزه علیه وضع موجود و علیه حزب اسلامی حاکم در ترکیه بر پیشبرد مبارزه آزادیخواهانه در ایران تاثیر مثبت دارد. اما این تاثیرگذاری اتوماتیک صورت نمیگیرد بلکه در گرو آن است که کمونیستها، فعالین و رهبران مبارزات کارگری، فعالین جنبش آزادی زن و دیگر عرصه های مبارزات آزادیخواهانه اعماق جامعه هشیارانه و با اتکاء به اتحاد و سازماندهی بتوانند از تاثیرات سیاسی و روانی تحولات ترکیه برای بالا بردن سطح مبارزه علیه جمهوری اسلامی و در دفاع از خواستهای فوری خود استفاده کنند.

کمونیست: بطور فشرده چهارچوب سیاسی و روش برخورد حزب حکمتیست به رویدادهائی از جنس پیروزی سیریزا، پیشروی پودوموس، پیروزی ه د پ و امثالهم چیست؟

فاتح شیخ: حزب حکمتیست یک سازمان انقلابی کمونیستی مارکسیستی انترناسیونالیست است و برای متشکل کردن و هدایت طبقه کارگر برای تحقق انقلاب کمونیستی تشکیل شده است. در برنامه حزب انقلاب و اصلاحات در ارتباط فشرده با هم قرار گرفته اند. بنابراین هر گام پیشروی در مبارزات آزادیخواهانه هر جای کره زمین که در مسیر تعرض علیه وضع موجود نظام سرمایه داری و دولتهای حامی آن صورت بگیرد خود را در آن شریک و در کنار صف کمونیستها و چپ و طبقه کارگر و زنان و جوانان و شهروندان آزادیخواه آنجا میداند. اهداف و اصول و برنامه حزب ما جهانشمول است و هر بند آن در هر نقطه دنیا پیش برود آن را پیشروی نیروی جهانی خود و پیشروی انسانیت ارزیابی مبکنیم. در مورد پیشرویهای سیریزا و پودموس و ه.د.پ. همین برخورد را داشته ایم. در عین حال که توهمی درباره خصلت طبقاتی و جنبشی این احزاب نداریم و دامن نمیزنیم، بر اساس درک کنکرت از موقعیت سیاسی و تاکتیکی مشخصی که باعث میشود این احزاب بتوانند در آن مقطع در تحقق پیشروی خاصی به سود جبهه آزادی و انسانیت موثر واقع شوند آن پیشروی را ارج میگذاریم و قدر میشناسیم. چارچوب سیاسی و روش برخورد حزب حکمتیست در این موارد روشن و شفاف بوده است.

***