در باره نشست کمیته مرکزی حزب
گفتگو با رحمان حسین زاده
کمونیست هفتگی: اخیرا پلنوم یا نشست کمیته مرکزی حزب کمونیست کارگری حکمتیست برگزار شد. پلنوم ۳۱ حزب برسر چه مسائلی تمرکز کرد؟
رحمان حسین زاده: پلنوم ۳۱ مثل پلنومهای دیگر حزب بعد از رسمیت و آغاز نشست در دو سطح تمرکز سیاسی و عملی جدی داشت. الف- فوکوسهای روتین حزب از جمله گزارش و ارزیابی فعالیت حزب در فاصله دو پلنوم، قرار و قطعنامه ها و انتخابات دبیر کمیته مرکزی و دفتر سیاسی را در دستور داشت. ب- در دستورهای غیر روتین فرصت کرد طرح برگزاری کنگره هفتم حزب و در مبحث مهم دیگر، اوضاع سیاسی ایران و چه باید کرد حزب حکمتیست را به نتیجه برساند.
همین جا یادآور شوم برخلاف این تصور بعضا نادرست و خودبخود رایج شده، روتین بودن بعضی موضوعات به هیچ وجه نه تنها به معنای کمتر مهم بودن این موضوعات نسبت به دستورهای غیر روتین نیست، بلکه اتفاقا اسکلت پایدار هر پلنوم حزبی را همین موضوعات روتین تشکیل میدهند. صرفنظر از اینکه چه تحولات جدید و لاجرم دستورهای جدید و غیر روتین مطرح باشد، کمیته مرکزی هر حزب سیاسی جدی نیاز حیاتی دارد، حداکثر در فاصله زمانی شش ماهه دور هم جمع شود، کارکرد سیاسی و عملی حزب خود را بشنود و زیر ذره بین بگذارد، ارزیابی کند، تواناییها و ناتوانیهای حزب خود را بشناسد و چاره جویی کند، فرصت ایجاد همفکری و همدلی و انسجام را ایجاد کند و یا فرصت تعیین تکلیف با سیاست و پلاتفرمهای درست و یا نادرست را فراهم سازد. در بخش قرار و قطعنامه ها اسناد جدید تصویب کند و بالاخره با انتخاب نهادهای رهبری حزب، توان و انرژی به رهبری منتخب خود ببخشد. بخش مهمی از موفقیت پلنوم ۳۱ حزب حاصل به نتیجه رساندن خوب دستورهای روتین خود بود. به طور مثال در دستور گزارش و ارزیابی، پلنوم با فرصت ۴ ساعته کافی فعالیت حزب در فاصله دو پلنوم را موشکافانه مورد بررسی و ارزیابی قرار داد، تقریبا همه اعضای کمیته مرکزی و کادرهایی که دعوت شده و حضور داشتند، با دقت و روشن بینی و پختگی بالا در این مبحث دخالت کردند که ما چکیده این مبحث را در اعلامیه پایانی به این شکل بیان کردیم.
” در این قسمت در تصویری فشرده به نیاز قدرتهای سرمایه جهانی به گسترش بربریت و سناریوهای سیاه و جنگهای مذهبی و قومی برای کوبیدن اراده کارگران و مردم حق طلب که بخواهند سرنوشت خود را به دست بگیرند، اشاره شد. همزمان بر این واقعیت تاکید شد در همین دوره اخیر فاکتور قد علم کردن نیروی اراده انسان برای افسار زدن این بربریت در تجربه مقاومت قهرمانانه زنان و مردان کوبانی و در گسترش چپ گرایی و سنگربندی موثرتر مبارزات کارگری و اجتماعی در اروپا و سایر کشورها امید بخش بوده است. قدرت گیری جریان چپ سیریزا در یونان، چشم انداز قدرت گیری جریان چپ در اسپانیا و بعضی کشورهای دیگر اروپا و مقابله جنبش کارگری با ریاضت کشی اقتصادی تحمیلی بازار آزاد و دولتهای غربی … مولفه های مهم در جدال طبقاتی جاری در مقابل سرمایه در ابعاد جهانی و منطقه ای است. به علاوه در صحنه سیاسی ایران به میدان آمدن جنبش معلمان، اعتراضات و اعتصابات کارگری موفق، تحرک مبارزاتی جنبش آزادی زن و نسل جوان و مواردی از اعتراضات توده مردم علیه فشار و سرکوبگری جمهوری اسلامی، فاکتورهای قابل اتکا در مقابله و مبارزه با سرمایه و جمهوری اسلامی است. پلنوم بر پیامدهای مهم این تحولات بر جدال جنبشهای سیاسی و طبقاتی جاری در جامعه اشاره کرد. در این چهارچوب تاکید شد که حزب حکمتیست خط مشی سیاسی و کمونیستی روشنی را در مقابل این تحولات و این روندهای سیاسی اتفاق افتاده در فاصله دو پلنوم اتخاذ کرده است و خط مشی کمونیستی و سیاسی روشنی را نمایندگی کرد. با این وجود پلنوم بار دیگر با توقع بالای خود و با دید انتقادی این مسئله را یادآوری کرد که پراتیک انجام شده حزب حکمتیست هنوز جوابگوی نیاز جدالهای تعیین کننده سیاسی و طبقاتی جاری نیست و پلنوم راههای فایق آمدن بر کمبودهای اساسی موجود را بررسی و در دستور اجرا و پیگیری رهبری حزب گذاشت”.
سپس مبحث برگزاری کنگره هفتم حزب و دستور اوضاع سیاسی ایران و چه باید کرد حزب با وقت کافی بررسی و به نتیجه رسیدند.
کمونیست هفتگی: برگزاری کنگره هفتم حزب بعنوان یکی از تصمیمات اساسی پلنوم از زوایای مختلف مورد بحث و بررسی قرار گرفت. توقع حزب از کنگره هفتم چیست و این کنگره جدا از مسائل روتین و حزبی قرار است به چه مسائلی در سیاست امروز ایران پاسخ دهد؟
رحمان حسین زاده: طرح برگزاری کنگره هفتم حزب در پلنوم قبلی (پلنوم ۳۰) هم بررسی و تصویب شده بود و کنگره می بایست زودتر هم برگزار شود. اما دقیقا بنا به اهمیت این کنگره و در جهت بالا بردن آمادگی سیاسی و عملی حزب و رهبری برای برگزاری هرچه بهتر و موثرتر آن، برگزاری کنگره به بعد از پلنوم ۳۱ حزب موکول شد. پلنوم ۳۱ مجددا چهارچوب و جنبه های مختلف طرح برگزاری کنگره هفتم را بررسی و به تصویب رساند. کنگره هفتم حزب در ماه اکتبر ۲۰۱۵ به شیوه علنی در اسکاندیناوی برگزار میشود. به زودی طی اعلامیه ای زمان دقیق برگزاری کنگره و نحوه ثبت نام و آمدن به کنگره به افکار عمومی و همه علاقمندان به شرکت در آن اعلام میشود. آیین نامه انتخابات نمایندگان کنگره تصویب شده و به زودی هیئت نظارت بر انتخاب نمایندگان تشکیلاتهای حزب اعم از تشکیلات مخفی و تشکیلاتهای علنی حزب کار خود را شروع میکند. تصمیم دیگر پلنوم اینست به جز موارد مشخص امنیتی دیگر فعل و انفعالات تدارک سیاسی و عملی کنگره از دو ماه قبل از برگزاری کنگره شفاف و روشن و علنی از کانال نشریه کنگره به اطلاع عموم برسد. مباحث و اسناد در دسترس علاقمندان قرار گیرد و فرصت دخالت و اظهارنظر فراهم شود. نهایتا پلنوم مسئولیت تدارک و برگزاری شایسته کنگره را به دفتر سیاسی منتخب خود واگذار کرده است.
در جواب به بخش آخر سئوالتان باید بگویم، کنگره هفتم حزب را در مقطع بسیار پرتحول و تعیین کننده در قلمرو تحولات سیاسی جهانی و منطقه ای و خود ایران برگزار میکنیم. کنگره یک حزب کمونیستی مثل ما باید ابعاد این تحولات را ببینید و بشناسد، گرهگاه های اساسی جدال طبقاتی و کمونیستی را در همان ابعاد جهانی و منطقه ای و به طور مشخص در حوزه فعالیت مستقیم خود در ایران از آن استنتاج کند. ادعانامه کمونیستی پراتیکی ما را در مقابل بربریت سرمایه داری جهان معاصر اعلام کند. به نظر من استراتژی کمونیستی در قبال جدالهای کنونی حاد منطقه ارائه کند. در راستای ایجاد یک صف بندی رادیکال و محکم منطقه ای در مقابل تعرضات وسیع بورژوازی و سناریوهای سیاه تحمیلی سهم ایفا کند.
در حوزه مستقیم فعالیتمان در ایران قبل از هر چیز مشخصه های دوره جدید اوضاع سیاسی ایران را بشناسد، پلاتفرم قدرتمند شدن و قدرتگیری جنبش کمونیستی کارگری و حزب حکمتیست را ترسیم کند، پیام قاطع، اراده مصمم و اتحاد و تعجیل صف آگاه و روشن بین اجتماع کمونیستی کنگره هفتم را برای بهبود زندگی، برای ساقط کردن بورژوازی و سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی به جامعه ایران ارائه کند. بعد از لطماتی که جنبش کمونیسم کارگری بعد از حکمت متحمل شده، کنگره هفتم حزب حکمتیست میتواند ورق را برگرداند و امید و خوش بینی به پیروزی جنبش کمونیسم کارگری و کمونیسم حکمت در ایران را مجددا محکم کند. تلاش برای تحقق این پدیده شورانگیز ممکن است و تحقق آن قبل از همه در گرو پراتیک و اقدامات دفتر سیاسی حزب به عنوان مسئول تدارک سیاسی و عملی کنگره هفتم حزب است. با این نقطه عزیمت و در این چهارچوب دفتر سیاسی تدارک سیاسی و عملی کنگره را شروع میکند. هنوز برای ارائه اسناد و قطعنامه ها زود است و فرصت خوبی داریم، همانطور که گفتم دو ماه قبل از برگزاری کنگره اسناد و مباحثات کنگره و دیگر جنبه های کار کنگره از کانال نشریه کنگره قابل دسترس خواهد شد.
و نهایتا فراخوان مهم پلنوم ۳۱ به بیرون حزب بود. دعوت گرم و صمیمانه از همه فعالین سیاسی و شخصیتها و احزاب و جریانات و نهادها در اپوزیسیون ایران که بیایند در کنگره ما شرکت کنند، و یا در صورت محدودیت عملی در مباحث آن دخیل و کنگره ما را تعقیب کنند. پلنوم تاکید داشت که کنگره هفتم میتواند مکان تجمع بیشترین رهبران و شخصیتها و فعالین و مبارزین سیاسی از چپ و راست و نمایندگان احزاب و نهادها از ایران و منطقه و خارج کشور باشد. در این رابطه پلنوم اقدامات لازم برای دعوت به کنگره را در دستور کار گذاشت.
کمونیست هفتگی: بررسی اوضاع سیاسی ایران و جهتگیریهای حزب حکمتیست یکی از مباحث محوری و داغ پلنوم بود که شما یکی از ارائه دهندگان آن بحث بودید. حزب از این مبحث چه نتایجی میخواست بگیرد و فشرده جهت سیاسی حزب راجع به اوضاع پیشارو کدامست؟
رحمان حسین زاده: ابتدا باید تاکید کنم، حزب ما در برخورد به تحولات سیاسی ایران و مسائل گرهی آن اسناد مصوب و روشنی دارد که مبنای فعالیت رهبری و کمیته های حزبی است. در این چارچوب اما سیرتحولات سیاسی، شتاب آن و تلاطمات جدیدی که در سطح ایران و منطقه خارومیانه و حتی در سطح جهانی در جریان است در هر پلنوم و نشست عالی حزبی ایجاب میکند، این اوضاع را مجددا بررسی کرده، مولفه های جدید را بشناسیم و پراتیک حزب را با آن آپدیت و منطبق کنیم. بررسی اوضاع سیاسی در این پلنوم هم جوابی به این نیاز بود.
در این مبحث، ضمن نگاهی فشرده به جدال قدرتهای جهانی و منطقه ای و تاثیرات آن در تداوم بی ثبات کردن عمیق و درازمدت خاورمیانه و بازتاب آن بر روند تحولات سیاسی ایران، به طور مشخص پیامدهای توافق و یا عدم توافق هسته ای بین جمهوری اسلامی و پنج به اضافه یک را بررسی کردیم. اولین نکته در این مبحث این بود، در هر دو صورت توافق و یا عدم توافق طرفین، فاکتوهای جدیدی در روند تحولات سیاسی ایران و صف بندیهای سیاسی مطرح میشود و باید با آمادگی به آن برخورد کرد. البته از نظر ما همانطور که قبلا هم پیش بینی کردیم، توافق طرفین احتمال قویتری است. دلیلش روشن است، جمهوری اسلامی برای تخفیف بحران و معضلات اقتصادی مزمن گریبانگیرش و برای حفظ بقای خود به چنین توافقی با قبول عقب نشینی های جدی نیازمند است. طبعا نیاز طرف مقابل و مشخصا دولت اوباما هم به توافق، شانس این امکان را بالا برده است. در این مبحث به سهم خود تاکید داشتم که وقوع چنین اتفاقی شیفت جدید سیاسی در سیر اوضاع سیاسی ایران، موقعیت داخلی، منطقه ای و بین المللی جمهوری اسلامی، صف بندی جنبشها و احزاب سیاسی و جبهه های نبرد اجتماعی و طبقاتی ایجاد خواهد کرد. به طور فشرده میتوان به المنتهایی از آن اشاره کرد. از جمله، توافق هسته ای و ارتباط بیشتر اقتصادی سیاسی جمهوری اسلامی با کشورهای غربی و رفع تحریمها اگر هم بتواند در کوتاه مدت تخفیفی در معضلات اقتصادی کنونی جمهوری اسلامی ایجاد کند، اما آنطور که روحانی و جناحی از هیئت حاکمه جمهوری اسلامی و حواریونشان در “اپوزیسیون” به آن چشم دوخته اند، نمیتواند بحران اقتصادی دیرینه و عمیق بورژوازی ایران را در بطن بحران اقتصادی موجود جهانی و خاورمیانه بی ثبات حل کند. مهمتر برخلاف پروپاگاند دروغین قطعا نمیتواند به بهبودی در شرایط سخت معیشت طبقه کارگر و مردم زحمتکش و تحت فشار و اکثریت عظیم شهروندان جامعه تبدیل شود. ادامه استثمار شدید و لازمه آن استبداد خشن و اتکا به نیروی کار ارزان، زندگی زیر خط فقر، بیکاری و فقر و گرانی واقعیت تلخ جاری در جامعه و کماکان مبنای ناسازگاری جدی طبقه کارگر و انسان کارکن و مردم زحمتکش با سرمایه داران و جمهوری اسلامی خواهد بود. در شرایط جدیدی که جمهوری اسلامی بهانه و فشار تحریم اقتصادی را از دست بدهد، طبقه کارگر و مردم بی مانع تر و حق به جانب تر میتوانند در مقابل جمهوری اسلامی و سرمایه داران قد علم کنند. یک بعد دیگر مسئله پیامدهای ایدئولوژیک سیاسی این واقعه بر حیات جمهوری اسلامی جدی است. در صورت توافق هسته ای، این رژیم نمیتواند بر طبل ضد غربی گری و ضد آمریکایی گذشته بکوبد، نمیتواند مزاحم نقشه و پروژه های آمریکا و قدرتهای غربی در منطقه باشد و برای نظامی که نزدیک به ۳۷ سال با این خصلتهای ایدئولوژیک و سیاسی بار آمده، دست کشیدن از آنها عواقب جدی دارد و موجب تکانهای شدید در درون و بیرون نظام اسلامی خواهد شد. در چشم مردم نظام اسلامی تضعیف شده و در مقابل جامعه و مردم ضربه پذیرتر خواهد بود. در سطح منطقه نیز، جمهوری اسلامی توافق کرده با غرب پا در مسیری خواهد گذاشت، که قدم به قدم باید دخالتهای خود را محدود کند و رام شده عمل کند. در چارچوب دنیای بی لنگر کنونی و در خاورمیانه طولانی مدت بی ثبات، بورژوازی ایران و جمهوری اسلامی متوجه شده است که باید سودای بازگشت به قدرت اول در خاورمیانه و “ژاندارمی” منطقه را کنار نهد. به نکات دیگر هم میشود اشاره کرد، دراینجا به همین سطح بسنده میکنم. این فاکتورها نشان میدهد با موقعیت جدیدی روبرو خواهیم بود. در صف مقابلمان جمهوری اسلامی و هیئت حاکمه بورژوایی ضربه پذیری را خواهیم داشت. پلنوم تاکید داشت به شرطی که ما کمونیستها و صف معترض و آزادیخواه و برابری طلب بدرست این اوضاع را تشخیص دهیم، منطبق با آن خودآگاهی و اتحاد و تشکل و همبستگی مبارزاتی محکم را ایجاد کنیم و مهمتر تحزب کمونیستی موثر و دخالتگر در روند تحولات سیاسی و تغییر ایجاد کن و نه مفسر اوضاع را قابل دسترس و قابل انتخاب طبقه کارگر و صف معترض جامعه ارائه کنیم، در آن صورت میتوانیم پیشروی طبقه کارگر و صف آزادیخواهی را برای بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی و برای بهبود زندگی و قدم به قدم تغییر تناسب قوا و به عقب راندن جمهوری اسلامی و سرنگونی آن تضمین کنیم.
از این زاویه فراخوان پلنوم ارتقای آمادگی سیاسی و پراتیکی عاجل حزب برای جوابگویی به مسائل مهم مبارزاتی در اوضاع جدید است. در این راستا بر محورهای مهم زیر تاکید شد.
الف: بر دخالتگری آگاهانه و نقشه مند در جنبش طبقه کارگر و جنبشهای اعتراضی حق طلب و از پایین جامعه تاکید شد. ما در جامعه ایران فی الحال به جنبشهای اعتراضی تعیین کننده ای متکی هستیم. از جمله جنبش کارگری و اعتراضات و اعتصابات موفق آن، جنبش معلمان به عنوان بخشی از مبارزه نیروی اردوی کار، جنبش آزادی زن و ایستادگی آن در مقابل تعدیات و تعرضات جمهوری اسلامی، جنبش نسل جوان در نپذیرفتن وضع موجود و بالاخره سرنگونی طلبی وسیع در میان بخشهای مهمی از مردم که هر از چندگاه در مناسبتها و فرصتهای معینی در مقابل جمهوری اسلامی عمل میکند. این جنبش ها بستر کار ما و بستر نیرو گرفتن ما و حلقه اتصال ما به مثابه حزب کمونیستی با جامعه است. در عین حال تامین رهبری کمونیستی در این جنبشها حلقه کلیدی است. حزب حکمتیست اگر حرفی برای گفتن و کاری برای انجام دادن دارد باید به تضمین رهبری کمونیستی در این جنبشهای اجتماعی و در قامت اجتماعی بیانجامد و این قطب نمای کار ما است. این یعنی برافراشتن پلاتفرم مبارزاتی روشن و شفاف برای تضمین پیشروی در هریک از این جنبشها که کار مشترک ما و رهبران و فعالین و نهادهای رادیکال موجود در هر یک از این جنبشها است.
ب- جهت مهم دیگری که پلنوم بر آن تاکید داشت، پافشاری مجدد و بی اما و اگر حزب بر سرنگونی فوری و انقلابی جمهوری اسلامی در این اوضاع است. تکرار این سیاست جاافتاده ما از این جهت ضرورت دارد که مشاهده ما اینست از همین حالا و مشخصا به دنبال توافق هسته ای خیلی ها حتی به نام اپوزیسیون با هر مصلحت و توجیهی از سرنگونی جمهوری اسلامی روی برمیگردانند. نباید گذاشت چنین روندی معمول شود. این وظیفه ما است با برافراشتن پلاتفرم سرنگونی انقلابی و متکی به اراده طبقه کارگر و مردم، جنبش سرنگونی جمهوری اسلامی را تکان دیگری داد و دامنه اجتماعی آن را گسترش داد. نیروهای رادیکال و چپ مدافع سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی را به تلاش جدی در این عرصه فراخواند.
ج- مسئله دیگری که از دید پلنوم پنهان نماند، دیدن مخاطره سناریو سیاه در پروسه سرنگونی جمهوری اسلامی است. به ویژه با نرم شدن ایجاد سناریوهای سیاه دست پخت قدرتهای جهانی در خاورمیانه و بعضا در دیگر کانونهای بحرانی جهان امروز، هیچ نیروی سیاسی مسئولیت پذیر اجتماعی نمیتواند و نباید نسبت به این پدیده خطرناک لاقید باشد. در این رابطه بالابردن حساسیت و آمادگی جامعه و نیروهای سیاسی مسئول و مهمتر آمادگی خود حزب برای مقابله و خنثی کردن عوامل ایجاد چنین سناریویی ازهم اکنون از وظایف عاجل ما است. در چنین چارچوبی ایجاد و گسترش گارد آزادی به عنوان نیروی اهرم قدرت و مسلح مردم در شهرها و در بطن کار و زندگی یکی از محوری ترین اولویتهای ما است.
د- و نتیجه گیری نهایی این بود، تحقق عملی جهت گیریهای مورد اشاره در گرو به کار افتادن ظرفیتها و اهرمهای قدرت حزب و فایق آمدن بر موانع و محدودیتهای جدی کنونی پیش پای حزب است. در این زمینه بر گسترش و دخالتگری سازمان حزب در داخل، در جنبش کارگری و جنبشهای اجتماعی و در بطن فعل و انفعالات سیاسی جامعه، بر بکارگیری کل ظرفیت و پتانسیل حزب در جامعه کردستان برای دخالتگری و تاثیرگذاری، سروسامان گرفتن جدی گارد آزادی و نهایتا حل یک مانع اساسی اجرای پروژه هایمان، یعنی مشکل مالی و تکرار میکنم مالی است. یکبار دیگر یادآوری کنم، حزب ما در زمینه اتخاذ سیاست کمونیستی و انقلابی و تدوین پلاتفرمها و نقشه عملهای تغییر ایجاد کن اجتماعی و داشتن شخصیتها و کادرهای کمونیست اجرا کننده نقشه هایمان دارای ظرفیتهای بالایی است. اما اذعان میکنم کمبود امکانات و به معنای مشخص کلمه نداشتن امکانات مالی متناسب با اجرای پروژه هایمان مانع اصلی و اساسی پیشرویهای حزب ما است. پلنوم به طور ویژه بر حل این معضل پافشاری کرد و بر اجرای اقدامات مختلف و موثردر این زمینه پافشاری کرد.
اینها خطوط کلی جهت گیری ما در این پلنوم بود که در نقشه های مشخص رهبری و کمیته های حزب باید تدقیق عملی تری پیدا کند. *