وقتی که مردم بدهکارمیشوند!
یاشار سهندی
جمعه گذشته ( ٨ خرداد) جمهوری اسلامی دزدی دیگری مرتکب شد. بانک ملی بی خبر از حساب ٨ میلیون نفر، ٥ هزار تومان برداشت کرد و خبرش را برای صاحبان حساب “پیامکی” کردند! یعنی در یک اقدام ساده الکترونیکی ٤٠ میلیارد تومان از جیب مردم برداشتند. که چی؟ منت سر مردم گذاشتند که ما به اندازه کافی خدمات به شما می دهیم، دیگر هزینه اس ام اس دریافت و پرداخت حسابتان را خودتان بدهید، مگر سر گنج نشسته ایم! این البته روش روتین جمهوری اسلامی است. توهین همراه با منت، اسمش را هم میگذراند خدمت! چند روز قبل تر از این دزدی آشکار، “خدمت” دیگری را به مردم ارائه کردند؛ بنزین را گران کردند. نوبخت سخنگوی دولت در توجیه چرایی گران شدن بنزین سر مردم منت گذاشت که ما بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردیم و گر نه پیشنهاد داشتیم که بنزین را ١٥٠٠ تومان قیمت گذاری کنیم اما شیخ حسن روحانی مخالفت کردند که مبادا به مردم فشار آید! در ماجرای افزایش قیمت بنزین دولت جمهوری اسلامی به شیوه رندانه ای همیشگی اش متوسل شد. اول سهمیه را واریز نکردند و اعلام کردند تا آخر هفته واریز میشود. بعد گفتند داریم بررسی میکنیم که بنزین تک نرخی شود یا دو نرخی. صحبتهای زیادی طی چند روز بیان شد تا مردم را خوب در بلاتکلیفی گذاشته باشند، بعد هم گفتند تک نرخی شده اما فقط خودروهای شخصی، فردایش گفتند خودروهای عمومی هم تک نرخی شده و سهمیه شان که واریز شده قطع میشود.
بعد از اینکه دولت روحانی به شیوه کثیف و همیشگی جمهوری اسلامی به یک باره ٤٣ درصد قیمت بنزین را گران کرد، باز این ما مردم بودیم که از سوی کسانی که به القابی کمتر از دکتر و استاد دانشگاه راضی نمی شوند حرفهای کلفت شنیدیم. دکتر زیبا کلام در نامه ای خطاب به “سخنگوی محترم دولت یازدهم ادام الله ظله العالی” میگوید جرات داشته باشید! بگوید گران کردیم، که کردیم، بدترش هم میکنیم!
ایشان فرمودند:”پایمال شدن عدالت تنها پی آمد قیمت گذاری نادرست بها بنزین نبوده، قیمت پایین بنزین سبب شده که هر که بتواند بجای استفاده از وسیله نقلیه عمومی از اتوموبیل شخصی استفاده می کند. ترافیک و آلودگی هولناک شهرها به همراه از بین رفتن ثروت ملی جملگی پیآمدهای دیگر پایین بودن قیمت بنزین می باشد.” این گوشه ای از انتقاد دکتر صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و جامعه شناس و غیره است به سخنگوی دولت شیخ کلید ساز، که جرات ندارد بگوید گران کردیم و از این بیشترش هم میکنیم! ایشان دارد به سخنگوی دولت اعتراض میکند که چرا کاسه و کوزه ها را سر مردم نمی شکند و به صراحت نمی گوید، آنچنان که ایشان میگوید، خود مردم مقصر هستند که موجب ترافیک و آلودگی هولناک هوا ومسبب بی عدالتی میشوند و ثروت ملی را یکجا نابود میکنند!
دکتر زیبا کلام میخواهد به ما مردم بباوارند که مصبب همه بدبختی ها خود ما هستیم . از نظر ایشان بنزین باید گران تر هم شود تا برسد به لیتری ١٧٠٠ تومان، و از سخنگوی دولت میخواهد همین را صریح بگوید:”جناب آقای دکتر نوبخت عزیز، تقریبا تمامی کشورهای دنیا نه تنها بها تمام شده بنزین را از مصرف کننده می گیرند بلکه از محل درآمد مالیات هایی که حتی تا چندین برابر قیمت تمام شده بنزین بالغ می شودبرای مصارف آموزش و پرورش، بهداشت و درمان، گسترش حمل و نقل عمومی و کمک به اقشار و لایه های کم درآمدتر جامعه استفاده می کنند….جناب آقای دکتر نوبخت، بجای تلاش در توجیه، توضیح و حتی رفع و رجوع کردن افزایش قیمت بنزین، در قبال اتخاذ این تصمیم درست و اصولی قرص و محکم بایستید. باور کنید اگر شما یک تصمیم درست گرفته باشید آن هم افزایش قیمت بنزین بوده. بجای نشان دادن تذبذب و اینکه حالت عذرخواهی با مردم حرف بزنید، به آنها توضیح بدهید که پایین بودن قیمت بنزین چه فاجعه ملی بوده و چگونه سر آنها کلاه می رفته” یکی از هم مسلکان جناب دکتر، ایشان را نصیحت میکند که “هر نکته جایی و هر سخن مکانی دارد!” ایشان که از سفرای سابق جمهوری اسلامی می باشد به استاد دانشگاه یادآور میشود که دست دولت بسته است و ما “باید یار شاطر باشیم” و همه جانبه از دولت حمایت کنیم . ایشان با اذعان به قاچاق کالا در سطح وسیع که رسما صورت می گیرد اشک برای دولت میریزد، که این دولت از چه کسی و چگونه باید ٦٦٠٠٠ میلیارد ریال مالیات این کالاهای قاچاق را بگیرد. مهمتر اینکه تاکید میکند “بز لاغر “( یعنی توده مردم) را بیشتر از این نمیشود دوشید!
حرف دل ایشان اما چیزی دیگری است که این جنابان جرات ابرازش را ندارند؛ اما از دهان مثلا طنزنویس روزنامه ای که نامش را “قانون” گذاشته اند، گفته اند. حرف دل کاربدستان اسلامی سرمایه را نویسنده “صاحب قریحه” روزنامه مذکور اینگونه بیان کرده که ما مردم ” چلغوز” هستیم و “حافظه مان اندازه یک جلبک” است و زندگی با “فشار و پفیوزی” را ترجیح میدهیم : ” بسكه این عده زار و مسكین اند/ لنگ آن شصت لیتر بنزین اند- فكر یارانه اند؛ كم نشود/ مایه ی ازدیاد غم نشود”…”با چنین عده ی سبك مغزی /كی توان گفت نكته ی نغزی؟” و طنز پرداز که نانش به خون مردم آغشته است تاکید میکند این “شرح یك عده خلق چلغوز است.”
همه رقم توهین و تحقیر از سوی کاربدستان و مزدوران حکومت اسلامی شنیده بودیم اما تاکنون هیچکدامشان جرات نکرده بودند که ما مردم را اینگونه مورد هتاکی قرار دهند. وقتی به کارمان مشغولیم تنبل و از زیر کار در رو معرفی میشویم. هنگامی که در خیابان اعتراض میکنیم اراذل و اوباش خطاب مان می کنند. زنانی که حجاب اسلامی را رعایت نمی کنند فاسد گفته میشوند. زمانی که استدلال ایشان راقبول نمی کنیم حافظه تاریخی مان را اساسا مشکل دار مید انند و …. و اکنون معترض هستیم که چرا باید هزینه دولتمداری ایشان از جیب ما خرج شود در پوشش یک شعر طنز زشت ترین توهین ها را به ما روا میدارند. اساسا وقتی بازجوها و شاگردان شکنجه گران دست به قلم می برند و “مطبوعاتی” میشوند بهتر از این هم نمی توانند سخن بگویند. خشونت کلامی ایشان اما اتفاقی نیست، این ادامه خشونتی است که نظام طبقاتی سرمایه داری در حق توده مردم اعمال میکند. این دیدگاه طبقات فرادست نسبت به فرودستان تصادفی نیست، از نظامی سرچشمه میگیرد که اساسا بر مبنای استثمار بی حد و حصر توده زحمتکش جامعه بنا شده و دوام یافته است. این توهین زشت را نباید بی پاسخ گذاشت.