محسن اژه ای ناگزیز به پاسخگویی شد
شهلا دانشفر
سخنگوی قوه قضایی جمهوری اسلامی، این ماشین جنایت و سرکوب رژیم، بودن کار دشواری است. آنهم در جامعه ای که تب و تاب اعتراض بالاست. در جامعه ای که اعتراض کارگران یک عرصه دائمی چالش حکومت است و در آن کارگران، معلمان، پرستاران، و ٩٩ درصدی هایش در جدالی هر روزه بر سر زندگی و معیشتشان قرار دارند. در جامعه ای که مردم هر روز با اعتراض و مبارزه شان، کل قوانین ارتجاعی و مبانی پایه ای و هویتی حکومت اسلامی را زیر سوال میبرند.
در متن چنین اوضاعی و زیر فشار اعتراضات جامعه، ایلنا سایت دولتی دارو دسته های خانه کارگری با اشاره به دستگیری دو تن از رهبران کارگری سرشناس، جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد، علت تشدید بازداشت های کارگری را از محسن اژه ای مورد سئوال قرار میدهد.
در پاسخ به این سئوال اژه ای با بلاهت تمام میگوید:” در کشور چندین هزار کارگر داریم، اگر دو نفر از انها در گوشه ای از کشور بازداشت شوند، دلیلی بر افزایش بازداشت ها نیست.”
پاسخ اژه ای بیش از هر چیز دستپاچگی و هراس و استیصال حکومت اسلامی و مقاماتش را نشان میدهد. او در پاسخ به این سئوال جرات نگاه کردن به واقعیت امروز جنبش کارگری و گسترش هر روزه اعتراض کارگری و صحبت کردن از جمعیت میلیونی کارگران ندارد و با گفتن اینکه فقط چندین هزار کارگر در کشور داریم، میکوشد موضوع را کوچک جلوه دهد. اعتراضاتی که هر روز بر صف رهبران و سازماندهندگانش اضافه میشود. شاید بشود گفت که امروز صدها رهبر کارگری در جلوی صف اعتراضت کارگری قرار دارند که حکومت اسلامی توان دست زدن به آنها را ندارد. اژه ای به یک معنا درست میگوید، آنها قدرت دستگیری در چنین ابعادی را ندارد و طبعا میکوشند سراغ سرگل های طبقه کارگر و رهبرانش بروند تا جلوی سازمانیابی اعتراضات کارگری را بگیرند. جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد دو رهبر کارگری ای هستند که در راس جنبش برای خواست افزایش دستمزدها و از هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار کارگر بر سر خواست افزایش دستمزدها هستند. آنها از نمایندگان ١٠٠٠ کارگر معترض به دزدی ها و چپاول های تامین اجتماعی حکومت اسلامی هستند. آنها دو نفر از رهبران تشکل اتحادیه آزاد کارگران ایران هستند که امروز رئیس هیات مدیره آن جعفر عظیم زاده را بازداشت کرده اند، بخاطر اینکه یک قلم کارشان انعکاس اخبار اعتراضات کارگران نورد لوله صفا و رساندن صدای اعتراض آنان به همگان است. و به او ٦ سال حکم زندان داده اند، بخاطر مبارزاتش در راس جنبش برای خواست افزایش دستمزدها. جنبشی که ابعادی اجتماعی دارد. و دامنه اش کارگران، معلمان، پرستاران و بخش وسیعی از حقوق بگیران جامعه را گرفته است.
آنها با اعتراض بیش از یکماه کارگران نورد لوله صفا روبرو هستند که بطور واقعی جنبش کارگری را گام مهمی به جلو برده است و از همین رو شاپور احسانی راد را بخاطر این دستگیر کرده اند که مشاور و رهبر محبوب این کارگران است . این کارگران با بیش از یکماه اعتراض و مبارزه توانستند شرط اولیه خود برای خاتمه دادن به اعتصاب یعنی پرداخت یک ماه از دستمزد معوقه و پرداخت ١٦ ماه حق بیمه آنان به تامین اجتماعی را به کارفرما تحمیل کنند. و مهمتر اینکه امروز در طول یکماه مبارزه شان سنگ بنای مجمع عمومی منظم خود را گذاشته اند ودر یک قدمی تشکیل شورای کارخانه شان هستند. و این کارگران بعد از دستگیری شاپور احسانی راد مجمع عمومی بزرگ خود را تشکیل دادند و ضمن حمایت از شاپور احسانی را یکبار دیگر او را مشاور قانونی خود اعلام داشتند. و این اتفاقات برای حکومت اسلامی هزینه سنگینی دارد. سئوال ایلنا از اژه سئوال در مورد این دو رهبر محبوب کارگری است.
محسن اژه ای در پاسخ به سئوال ایلنا سعی میکند ، موضوع را کوچک نشان دهد، چون بحث بر سر جنبش اعتراضی کارگری در چنین ابعاد و رهبران این جنبش است. به این معنا اژه ای درست میگوید و حکومت اسلامی توان دستگیری وسیع فعالیت اعتراضات کارگری را ندارد.
واقعیت اینست که این گفته بیش از هر چیز بیانگر ضعف و استیصال حکومت است. جمهوری اسلامی در مرز فروپاشی اقتصاد جامعه و زیر فشار اعتراض مردم ناگزیر شد که به نوشیدن جام زهر تن دهد و به پای مذاکره با غرب و آمریکا رفت. میداند که با این کار مردمی را در مقابل خود دارد که خواستهایی دارند. با این اتفاقات تناقضات پایه ای و هویتی ای در مقابل این حکومت قرار گرفته و جدالشان بیش از هر وقت شدت یافته است. شواهدش را در بحث هایشان بر امیتازات داده شده به غرب و بر سر حجاب و غیره مییتوان به روشنی دید. در قشون کشی هایشان علیه یکدیگر و رو کردن دزدهای یکدیگر میشود دید. در چنین شرایط جمهوری اسلامی راهی جز سرکوب و سرعت دادن به شتاب ماشین جنایت و آدمکشی اش ندارد. از جمله سراسیمگی حکومت اسلامی را در آستانه روز جهانی کارگر و بازداشت رهبران کارگری و احضار و تهدید آنان دیدیم. دستگیر شاپور احسانی راد و جعفر عظیم زاده و حکم زندان برای جمیل محمدی هم پرونده جعفر عظیم زاده و از هماهنگ کنندگان طومار ٤٠ هزار امصا نیز در همین راستا قرار دارد. به راه انداختن دوباره گشت های عفاف و حجاب و گیر دادن به زنان تحت عنوان “بدحجابی” نیز گوشه دیگری از همین ماجراست. بطوریکه می بینیم که اینها به سیم آخر زده و در آخرین مورد در مقابل چشم زندانی دست به اعدام زدند.
اما گسترش اعتراضات کارگری، دور جدید اعتراضات هزاران نفره و سراسری معلمان، اولتیماتوم دادن های پرستاران و پیگیری خواستهایشان و شکل گرفتن جنبشی اجتماعی بر سر خواست افزایش دستمزدها، و در کنار آن جنبش قدرتمند حجاب برگیران و برپایی جشن هایی چون جشن سالانه گلونی در باغ تاریخی گلستان که در آن زن و مرد شادی و پایکوبی میکنند و صدای امام جمعه را بلند میکند، همه و همه نشانگر استیصال حکومت سرکوب و جنایت است.
در متن چنین اوضاعی است که محسن اژه ای ابلهانه با گفتن اینکه فقط دو نفر را گرفته اند، سعی میکند، موضوع را فرعی و محدود قلمداد کند. خلاصه کلام اینکه گفته محسن اژه به عنوان سخنگوی ماشین سرکوب و جنایت حکومت اسلامی بیش از هر چیز قدرت اعتراضات مردم و جنبش اعتراضی کارگری را به نمایش میگذارد. با این قدرت میتوان جلوی سرکوبگری های این حکومت ایستاد. میتوان جلوی اعدام ها را گرفت.
اتهاماتی که جعفر عظیم زاده و شاپور احسانی راد را بخاطرش زندانی کرده اند، بیش از بیش جایگاه و موقعیت مهم آنان را به نمایش میگذارد و حمایت از آنان ، حمایت و پشتیبانی از دستاوردهای جنبش کارگری است و باید وسیعا از آنان حمایت کرد. سخنان اژه ای بیش از بیش بر حمایت از فعالین و رهبران کارگری و کارزاری جهانی برای آزادی آنان تاکید میگذارد.
در خاتمه جا دارد بگویم که ٢٠ ژوئن روز اعتراض جهانی در حمایت از کارگران زندانی و زندانیان سیاسی است. این روز به ابتکار کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی شکل گرفته است. کمپین برای آزادی کارگران زندانی که من هماهنگ کننده آن هستم، در کنار این کمیته و دیگر احزاب سیاسی و سازمانهای انساندوست فراخوانش به همگان اینست که به این روز بپیوندند و حمایت خود را از رهبرانی چون جعفر عظیم زاده، شاپور احسانی راد، اعلام کنند. خواستار آزادی پدرام نصراللهی از فعالین کارگری شناخته شده که در آستانه اول مه دستگیر شد بشوند. خواستار برداشتن فشار از روی بهنام ابراهیم زاده یک چهره شناخته کارگری و مدافع حقوق انسان که به سمبلی در زندان تبدیل شده و خواستار آزادی همه کارگران زندانی و زندانیان سیاسی شوند.